🌹جمعه هایانتظار
🍃از جمعه های بی تو چه دلگیر میشوم
جانِ خودم ز جانِ خودم سیر میشوم...
🍃با هر نفس که میکشم اقرار میکنم
از این نبودنت به خدا پیر میشوم...
🍃با این دلِ خراب رسیدم به محضرت
زیرا فقط به دست تو تعمیر میشوم...
🍃تنها نه جمعه ها که تمامی طولِ سال
از روزهای بی تو چه دلگیر میشوم...
🌹اللهمعجللولیکالفرج
@Emam_kh
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ چند روز روزه گرفتی ، فکر نکنی به جایی رسیدی. خبری نیس
🎥فکر نکنی کسی هستی!
👤علامه محمدتقی جعفری
@Emam_kh
🔻احتیاط کنید؛نوکران کدخدا مشغول کارند.
❌ وقتی به حرم حضرت شاهچراغ حمله شد، گفتند: به جای گشت ارشاد، امنیت مردم رو تامین کنید.
▪︎ولی وقتی تروریستها را دستگیر کردند، هشتگ نه به اعدام راه انداختند.
◾️رژیم صهیونیستی، نطنز و اصفهان را زد و شهیدان علیمحمدی،شهریاری و احمدی روشن را ترور کرد، گفتند: دیدید روسیه اس۳۰۰ نداد.
▪︎ غزه اسرائیل را با طوفان الاقصی زد، نوشتند: خون رو با خون جواب نمی دهند.
▪️ طالبان، پنجشیر را تصرف کرد: غوغا راه انداختند که : حکومت، حاضر به دفاع از مظلومان افغانی نیست!
▪️اما از مظلومین فلسطین که دفاع شد، گفتند: نه غزه، نه لبنان!
▪️تحریم که شدیم، تحلیل کردند که : به خاطر دشمنی تان با آمریکا است.
◾️ اما وقتی امریکا از برجام خارج شد: نوشتند :به خاطر حمله شما به سفارت عربستان بود!
▪︎جناب رییسی بدون برجام، تحریم را بی اثر کرد، گفتند: پولش رو که نمیتوانید بیاورید چه فایده!
▪︎ پولها که آزاد شد، گفتند: همه را دادید فلسطین!
▪︎ یه همت دانشمندان جوانمان واکسن ساختیم. توییت زدند که :آب مقطربوده است.
▪︎ واکسن را با پیگیری آقای رئیسی وارد کردیم، نوشتند: چینی است و به درد نمی خورد!
▪️ با عربستان جنگ دیپلماتیک داشتیم، فریاد زدند: دیپلماسی بلد نیستید.
▪︎با عربستان ارتباط برقرار کردیم، ناگهان گفتند: چی شد از شعارهای انقلاب عقب نشینی کردید؟!
▪︎هیاتها رونق گرفت، نوشتند: عزا بس است،مردم نیاز به شادی دارند.
▪︎جشن شادی چند کیلومتری غدیر برگزار شد، گفتند: امارات ماهواره فرستاده هوا شما ایستگاه صلواتی می زنید.
▪️ماهواره فرستادیم هوا، ناجوانمردانه گفتند: وقتی مردم تو اجاره خونه ماندهاند، ماهواره چه فایده دارد!
▪︎با چین قرارداد ساخت مسکن و با روسیه قرارداد همکاری بلند مدت نوشتیم، تحلیل نوشتند که:کشور را به چین و روسیه فروختید.
▪︎روسیه اسلحه از ما خرید: گفتند در جنگ اوکراین دخالت کردید!
▪︎اعلام بی طرفی کردیم: گفتند از اسرائیل ترسیدید.
▪︎اسرائیل رو بزنیم: مقصر مائیم،چون چوب کردیم لانه زنبور.
▪️نزنیم می گویند: ایران ترسید.
▪️خلاصه ما هر کاری بکنیم زیر سئوالیم. چون نوکران کدخدا شبانه روز مشغول کارند.
▪️واقعاامثال عمروعاص واشعث بن قیس و...باید در کلاس درس این نوکران شاگردی کنند.
والسلام
@Emam_kh
💠استفاده از وسایل دیگران بدون اجازه
💬 سوال: استفاده از کفش فرد دیگر،با رضایت و بدون رضایت او چه حکمی دارد؟
✅ جواب:
فتوای آیات عظام ( #مقام_معظم_رهبری ، #سیستانی و #مکارم): اگر کسی کفش همسفر یا هماتاقی را با اطمینان به رضایت او بپوشد، اشکال ندارد و اگر بدون رضایت او این کار را انجام دهد، حرام است.
📌درمورد سایر لوازم نیز همین حکم صادق است.
@Emam_kh
23.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 نماهنگ | برای طلوع خورشید
🎥 قرائت کامل زیارت آلیاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیتالله خامنهای از فرازهای آن
✏️ رهبر انقلاب: یاد امام زمان نشاندهندهی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد.
@Emam_kh
🔴 دلیل دلگیری عصرهای #جمعه
🔵 از آیتالله بهاءالدینی پرسیدند: علت اینکه عصرهای جمعه دل انسان میگیرد و غمگین میشود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر (ارواحنا فداه) بهسبب عرضهی اعمال انسانها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر میشوند. حضرت، قلب و مدارِ وجود است.
📚 شرح چهل حدیث ص ۴۳۲
#امام_زمان عج
@Emam_kh
سامری در فیسبوک
قسمت_بیست_چهارم
ماشین غرق در سکوت بود و به پیش می رفت از حرکت یکنواخت آن می شد فهمید که مقصدشان جایی خارج از شهر تلاویو است، دقایق برای احمدالحسن به کندی می گذشت، او دوست داشت اطلاعات بیشتری راجع به این دیدار مخفی و عجیب داشته باشد اما ترس از برخورد مایکل مانع می شد که سؤالاتش را بپرسد.
بالاخره بعد از گذشت ساعتی، سرو صدای شهر در گوش او پیچید و ماشین متوقف شد.
راننده در عقب را باز کرد و به احمد کمک کرد تا پیاده شود، با راهنمایی مایکل، در حالیکه بازوی احمد در دستان راننده بود وارد ساختمانی شدند.
آهنگ قدم هایی که در فضا پخش میشد به احمد می فهمانید که در جایی سالن مانند حضور دارد، جایی بزرگ که احتمالا افراد کمی آنجا بودند چون جنب و جوشی که نشان دهد کسی آنجاست به گوش احمد نمی رسید.
بعد از عبور از آن سالن به جایی رسیدند که صدای باز شدن قفل در آمد و پس از آن از پله هایی مارپیچ پایین رفتند.
احمد سعی کرد حساب پله ها را داشته باشد اما اینقدر پیچدر پیچبود که نفهمید چند پله پایین آمده اند فقط می دانست تعدادشان زیاد است.
به سطح صاف رسیدند، هوای نمور و خنکی در اطراف در جریان بود.
احمد فکر می کرد مقصد آنها همین جاست اما با ادامه دادن راه متوجه شد اشتباه کرده، باز هم از سالنی عبور کردند و کمی جلوتر دوباره دری دیگر باز شد، اینبار وارد فضایی شدند که نفس انسان می گرفت و احمد حس می کرد جایی که میروند تونلی باریک است چون راننده که درکنارش قدم برمی داشت مجبور شد جلو برود، احمد همانطور که پشت پیراهن او را گرفته بود در عقب سر راننده حرکت می کرد و مایکل هم پشت سر او به پیش می رفتند.
بعد از طی مسافتی باز صدای باز شدن دری آهنین آمد و البته در طول مسیر گاهی صدای بوق مانند ریزی که مشخص بود مربوط به وسائل الکتریکی هست به گوش او می رسید.
از در گذشتند و متوقف شدند.
مایکل به راننده دستور داد تا چشم بند را از چشمان احمد باز کند و سپس به او امر کرد که خارج شود.
راننده برگشت و احمد دستی به چشم هایش کشید تا به فضای نیمه تاریک روبه رویش عادت کند.
احمد بدون اینکه حرفی بزند، غرق دیدن اطراف شد، داخل اتاقی بودند که دور تا دورش وسائل عجیب و ترسناک آویزان بود و در جای جای اتاق ستاره ای شش پر که روی هر پرش نوشته هایی نامفهوم و ناخوانا بود به چشم می خورد.
قلب احمد به شدت می تپید، حس ترسی مبهم بر جانش افتاده بود، این اتاق بر خلاف فضایی که از آن رد شده بودند، گرم و آتشین بود.
احمد همانطور که با پشت دست عرق پیشانی اش را پاک می کرد رو به مایکل گفت: اینجا کجاست؟! من کمی می ترسم، اینجا که کسی نیست...
مایکل نیش خندی زد و همانطور که به دور احمد می چرخید، گفت: چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، نگران نباش خیلی زود تو هم به این ترس فائق می آیی و هم آموزش های این اتاق برایت معجزه ها به ارمغان می آورند، کمی صبر کن تا دقایقی دیگر حاخام بزرگ می آیند و من سفارش تو را به او می کنم و تنهایتان می گذارم و با اشاره به نیمکتی که انگار از سنگ سیاه ساخته شده بود ادامه داد: فعلا آنجا بنشینیم
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🔴خوشحالی شدید شیطان از دعوای زن و شوهر!
✍️از پیامبر گرامی اسلام (صلوات الله ) نقل شده است:
💠 زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره میکند، در همان لحظه در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است!! از نظر ابلیس بلند مرتبه ترین، نزدیک ترین و رفیق ترین با شیطان کسی است که میان زن و شوهر تفرقه و اختلاف بیافکند.
🌼پیامبر اکرم (صلوات الله ) می فرماید:
ابلیس تخت خویش را بر آب قرار می دهد، سپس سربازانش را گسیل می دارد. نزدیک ترین آنان از لحاظ رتبه و منزلت به ابلیس کسی است که فتنه بیشتری را پدید آورد، یکی یکی می آیند و می گویند: چنین و چنان کرده ام. (ابلیس) می گوید: کاری نکرده ای. سپس دیگری می آید و می گوید: او را رها نساختم تا وقتی میان وی و زنش جدایی انداختم. (ابلیس) او را نزد خود می خواند و می گوید: آری، تو! و او را (باخوشحالی) در آغوش می گیرد. »
💥بنابراین هر زن و شوهری باید بدانند که شیاطین اجنه و انسان درکمین آنان بوده و هرکدام از زوجین را تحت نظر دارند و در اندیشه ی ایجاد دشمنی و کینه در میان آنان هستند و اختلافات ساده ی آن ها را پیچیده و بزرگ می کنند تا آن ها را بیشتر و دشوارتر از آنچه در اصل بوده اند بنمایانند. تا جاییکه این اختلافات ممکن است به جدایی زن و شوهر نیز بیانجامد...
📚لئالیالأخبار، ج 2، ص 217
@Emam_kh
17.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴امام خامنه ای :عدالت فقط در مسئلهی مالی که نیست. مسائل آبرویی، مسائل کاری، شغلی، حیثیّتها، بقیهی چیزها، اینها هم چیزهایی است که در آن باید رعایت عدالت بشود. ۱۴۰۳/۱/۱۹
🇮🇷 @Emam_kh