فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حجت الاسلام عالی🔺
✔️ مصلحت خداوند برای بندگانی که دوستشان دارد
🌹اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج🌹
@Emam_kh
‼️کارت به کارت کردن زکات فطره
🔷س 4073: آیا می توان #زکات_فطره را برای #فقیر #کارت_به_کارت کرد؟
✅ج: اشکالی ندارد، ولی اگر زکات فطره را جدا کرده باشد، تعویض آن جایز نیست و اگر در شهرش، فقیر وجود دارد، پس از #جدا_کردن_فطریه، انتقال آن به شهر دیگر هم بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
@Emam_kh
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔
🍀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍀
🍀گرامی باد یاد عزیزانی که
در بین ما نیستند
اما دعایشان
یادشـان
خاطرشان با ماست🍀
خدایـا
جایگاه آنها را در بهشت 🍀
همنشین خوبانت قرارده
🍀برای شادی روحشون
بخوانیم فاتحه و صلوات 🌹🍃
@Emam_kh
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_بیست_و_هشتم🖇
✨ عرفان🍃
✔️راوی: دوست شهید
هادي يك انسان بسيار عادي بود. مثل بقيه تنها تفاوت او عمل دقيق به دستورات دين بود.
براي همين در مسير خودسازي و عرفان قرار گرفت.
اما مسير عرفاني زندگي او در نجف به چند بخش تقسيم مي شود. مانند آنچه كه بزرگان فلسفه و عرفان گفته اند، مسير من الخلق الي الحق و ... به خوبي طي نمود.
هادي زماني كه در نجف در محضر بزرگان تحصيل مي كرد، نيمي از روز را مشغول تحصيل و بقيه را مشغول كار بود.
در ابتدا براي انجام كار حقوق مي گرفت، اما بعدها كارش را فقط براي رضاي خدا انجام مي داد.
شهريه نمي گرفت براي كاري كه انجام مي داد مزد نمي گرفت. حتي اگر كسي مي خواست به او مزد بدهد ناراحت مي شد.
منزل بسياري از طلبه ها و برخي مساجد نجف را لوله كشي كرد اما مزد نگرفت!
توكل و اعتماد عجيبي به خدا داشت. يك بار به هادي گفتم: تو كه شهريه نمي گيري براي كار هم پول نمي گيري پس هزينه هاي خودت را چطور تأمين مي كني؟
هادي گفت: بايد براي خدا كار كرد، خدا خودش هواي ما را دارد. گفتم:
اين درست، اما ...
يادم هست آن روز منزل يكي از دوستانش بوديم. هادي بعد از صحبت من، مبلغ بسيار زيادي را از جيب خودش بيرون آورد و به دوستش داد و گفت: هر طور صلاح مي داني مصرف كن!
به نوعي غير مستقيم به من فهماند كه مشكل مالي ندارد.
٭٭٭
خانه اي وسيع و قديمي در نجف به هادي سپرده شده بود تا از آن نگهداري کند.
او در يکي از اتاق هاي کوچک و محقر آن سکونت داشت.
بيشتر وقتش را در خانه به عبادت و مطالعه اختصاص داده بود. او از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا زائران تهي دستي که پولي ندارند را به آن خانه بياورد و در آنجا به آن ها اسکان دهد.
براي زائران غذا درست مي کرد. در بيشتر کارها کمک حالشان بود. اگر زائري هم نبود، به تهي دستان اطراف خانه سکونت مي داد و در هيچ حالي از کمک دادن دريغ نمي کرد.
آن خانه حدود صد سال قدمت داشت و بسيار وسيع بود، شايد هر کسي جرئت نمي کرد در آن زندگي کند.
بعد از شهادت هادي آن را به طلبه ي ديگري سپردند، اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت آن خانه کنار بيايد!
اربعين که نزديک مي شد هادي اتاق ها را به زائران و مهمانان مي داد و خودش يک گوشه مي خوابيد.
گاهي پتوي خودش را هم به آنها مي بخشيد. او عادت کرده بود که بدون بالش و لوازم گرمايشي بخوابد.
يک بار مريض شده بود خودش در سرما در راهروي خانه خوابيد اما اتاق را که گرم بود در اختيار زائران راهپيمايي اربعين قرار داد.
او در اين مدت با پيرمرد نابينايي آشنا شده بود و کمک هاي زيادي به او کرده بود. حتي آن پيرمرد نابينا را براي زيارت به کربلا هم برده بود.
هادي زماني كه مشغول كارهاي عرفاني و ذكر و خلوت شده بود، كمتر با ديگران حرف مي زد.
اين هم از توصيه هاي بزرگان است كه انسان در ابتداي راه سكوت را بر هر كاري مقدم بدارد.
هادي مي دانست بسياري از معاشرت ها تأثير منفي در رشد معنوي انسان دارد، لذا ارتباط خود را با بيشتر دوستان در حد يك سلام و عليك پايين آورده بود.
اين اواخر بسيار كتوم شده بود. يعني خيلي از مسائل معنوي را پنهان مي كرد. از طرفي تا آنجا كه امكان داشت در راه خدا زحمت مي كشيد.
هر زائري كه به نجف مي آمد، به خانه ي خودش مي برد و از آنها پذيرايي مي كرد.
هيچ وقت دوست نداشت كه ديگران فكر كنند كه آدم خوبي است. اين سال آخر روزه داري و ديگر مراقبت هاي معنوي را بيشتر كرده بود.
تا اينكه ماجراي مبارزه با داعش پيش آمد، هادي آنجا بود كه از خلوت معنوي خود بيرون آمد.
او به قول خودش مرد ميدان جهاد بود شجاعتش را هم قبلاً اثبات كرد. حالا هم ميدان مبارزه ايجاد شده بود.
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 قسمت_بیست_و_نهم 🖇
✨ دست_سوخته🍃
✔️راوی: سید روح الله میر صانع
از بالاترين ويژگي هاي آقا هادي كه باعث شد در اين سن كم، ره صدساله را يكشبه طي كند طهارت دروني او بود.
بر خلاف بسياري از انسان ها كه ظاهر و باطن يكساني ندارند، هادي بسيار پاك و صاف و بدون هر گونه ناپاكي بود. حرفش را مي زد و اگر اشكالي در كار خودش مي ديد، سعي در برطرف نمودن آن داشت.
يادم هست اواخر سال 1390 آمد و در حوزه ي كاشف الغطا نجف مشغول تحصيل شد. بعد از مدتي كار پيدا كرد و ديگر از شهريه استفاده نكرد.
آن اوايل به هادي گفتم: نمي خواي زن بگيري؟
مي خنديد و مي ً گفت: نه، فعلاً بايد به درس و بحث برسم.
سال بعد وقتي درباره ي زن و زندگي با او صحبت مي كردم، احساس كردم بدش نمي آيد كه زن بگيرد. چند نفر از طلبه هاي هم مباحثه با هادي متأهل شده بودند و ظاهراً در هادي تأثير گذاشته بودند.
يك بار سر شوخي را باز كرد و بعد هم گفت: اگر يه وقت مورد خوبي براي من پيدا كردي، من حرفي براي ازدواج ندارم.
از اين صحبت چند روزي گذشت. يك بار به ديدنم آمد و گفت: مي خواهم براي پياده روي اربعين به بصره بروم و مسير طولاني بصره تا كربلا را با پاي پياده طي كنم.
با توجه به اينكه كارت اقامت او هنوز هماهنگ نشده بود با اين كار مخالفت كردم اما هادي تصميم خودش را گرفته بود.
آن روز متوجه شدم كه پشت دست هادي به صورت خاصي زخم شده، فكر مي كنم حالت سوختگي داشت. دست او را ديدم اما چيزي نگفتم.
هادي به بصره رفت و ده روز بعد دوباره تماس گرفت و گفت: سيد امروز رسيديم به نجف، منزل هستي بيام؟
گفتم: با كمال ميل، بفرماييد.
هادي به منزل ما آمد و كمي استراحت كرد. بعد از اينكه حالش كمي جا آمد، با هم شروع به صحبت كرديم. هادي از سفر به بصره و پياده روي تا نجف تعريف مي كرد، اما نگاه من به زخم دست هادي بود كه بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود!
صحبت هاي هادي را قطع كردم و گفتم: اين زخم پشت دست براي چيه؟ خيلي وقته كه مي بينم. سوخته؟
نمي خواست جواب بده و موضوع را عوض مي كرد. اما من همچنان اصرار مي كردم.
بالاخره توانستم از زير زبان او حرف بكشم!
مدتي قبل در يكي از شب ها خيلي اذيت شده بود. مي گفت كه شيطان با شهوت به سراغ من آمده بود. من هم چاره اي كه به ذهنم رسيد اين بود كه دستم را بسوزانم!
من مات و مبهوت به هادي نگاه مي كردم. درد دنيايي باعث شد كه هادي از آتش شهوت دور شود. آتش دنيا را به جان خريد تا گرفتار آتش جهنم نشود.
ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
✨به نیت شهید ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻رستگاریِ اهلِ ایمان🔻
✍ سوره مؤمنون، با یک بشارتِ زیبا به «اهلِ ایمان» شروع میشه:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🕋 قَد اَفلَحَ المُؤمِنُونَ. (مؤمنون/۱)
💢 به راستی که «اهلِ ایمان» رستگار شدند!
نکتهی قابل تأمل در این آیه اینه که:🤔
✅️ رستگاری در خودِ #ایمان هست، نه اینکه نتیجهای باشه که بعداً بیاد!
آیه نمیفرماید که:
❌ #ایمان بیاورید، تا در آینده رستگار شوید!
👈 بلکه این آیهی شریفه، «رستگاری و نجات» رو به محضِ #ایمان داشتن، محقّق میدونه.
👈 یعنی نجات، در خودِ #ایمان نهفته است.
⛔️ #ایمان، باورِ ذهنی نیست!
⛔️ به معنایِ «فکر کنم و اگر با ذهنم جور در اومد، اونوقت قبول کنم» نیست!
⛔️ باور داشتن به چیزی که میبینی و چیزی که میدونی نیست!
☝️ اساسِ #ایمان، بر پذیرشِ غیب و نادیدههاست☜ «یُؤمِنُونَ بِالغَیبِ»
👌 اگر ندیده قبول کردی، یعنی #ایمان داری.
#ایمان نوری است که قلب رو منوّر میکنه،💡 و وجودِ آدم رو روشن میکنه...
و نشانهی #ایمان، تسلیمِ محض بودنه.😌
تسلیمِ محضِ خدای بزرگ...
پس خودت رو به #خدا بسپار، و تسلیمِ او باش.. این یعنی رستگاری..❤️😌
شهید مطهری: اگر حسین بن علی بود، می گفت: اگر می خواهی برای من عزاداری کنی،برای من سینه و زنجیر بزنی،
شعار امروز تو باید فلسطین باشد.
شمر ۱۳۰۰ سال پیش مرد،شمر امروز را بشناس.
#covid1948
#palestine
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آقای لاریجانی، آقای مطهری منتظر این اتفاق باشید!
@Emam_kh
🔴آمریکا که ارزانتر حساب کرده بود!
⏪انتقاد شدید حسین شریعتمداری نسبت به دروغپراکنی «حشمت الله فلاحت پیشه»
مدیر مسئول روزنامه کیهان:
🔹 آمریکا ادعا میکند ما در کل منطقه ۱۶ میلیارد دلار هزینه کردهایم شما می گویی ۳۰ میلیارد؟
🔹میگوید «شاید ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار به سوریه دادهایم»! و توضیح نمیدهد که بالاخره ۲۰ میلیارد دلار یا ۳۰ میلیارد دلار؟! یعنی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس فرق میان ۲۰ و ۳۰ میلیارد دلار را نمیداند؟!
🔹ظاهراً آقای فلاحتپیشه فرق میان خزانه دولت و دخل بقالی سر کوچه خودشان را نمیداند! و تصور میکند به همان آسانی که بقال سر کوچه دست توی دخل میکند و فلان مبلغ را به شاگردش میدهد تا مثلاً برای ناهار دوتا دیزی آبگوشت بخرد، میتوان از خزانه دولت هم برداشت کرد! و متاسفانه ایشان عنوان نمایندگی مجلس را هم یدک میکشیده است!
حالا باید از آقای فلاحتپیشه پرسید رقم ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار را از کجا آوردهاید؟! و از طرح این دروغ شاخدار چه انگیزهای داشتهاید که حتی در دروغگویی علیه وطنتان روی دست آمریکا نیز بلند شدهاید؟!
متن کامل 👇
👉 http://fna.ir/exmmzp
@Emam_kh