فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | سخنرانی رهبر انقلاب درباره «بیحجابی اجباری» برای زنان ایرانی در دوران رضاخان پهلوی
➕ نقل حضرت آیتالله خامنهای از روایت مادرشان درباره مشقتهای دوران کشف حجاب
@Emam_kh
💎استاد قرائتی:😁
❣در یڪی از دانشگاه ها
پیرامون #حجاب🧕 سخنرانی میڪردم.
💎ناگهان دختری جوان از وسط جمعیت فریاد زد:
حاجاقااااااااااااااااا
چرا شما #حجاب را ساختید؟!!!!😫
❣گفتم:
#حجاب ، بافته ذهن ما نیست!
#حجاب را ما نساختیم بلکه در کتاب خدا یافتیم🙂
💎گفت:
حجاب اصلا مهم نیست،
چون ظاهر مهم نیست #دل پاڪ باشه کافیه.☹️
❣گفتم:
آخه چرا یه حرفی میزنی ڪه
خودت هم قبول نداری؟!!!!😏
💎گفت: دارم!😊
❣گفتم: نداری😌
💎گفت: دارم☺️
❣گفتم:
ثابت میڪنم
این حرفی ڪه گفتی رو خودت هم قبول نداری!😌😎
💎گفت: ثابت ڪن😊
❣گفتم: ازدواج ڪردی؟!😉
💎گفت: نه!😕
❣گفتم:
خدایا این خانم ازدواج نڪرده و
اعتقاد داره ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه،
پس یه شوهر زشت زشت زشت قسمتش بفرما...😉😅
💎فریاد زد: خدا نڪنه😟😶
❣گفتم: دلش پاڪه😌😁
💎گفت:
غلط ڪردم حاجاقااااااا☹️😂😂😂
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام فرمانده اینبار در شاهرود
#سلام_فرمانده
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشتباهی که نسلِ بدبخت میسازد
بعضی خانوادهها هنوز تفریحی تمام نشده برای تفریح بعدی برنامهریزی میکنند و دنبال این هستند که هرچه بیشتر کِیف کنند!! اینها به جای اینکه بین کارها استراحت و تفریح هم داشته باشند، بین دو تفریح کمی هم کار میکنند!
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی تکان دهنده از آثار لقمه انسان
@Emam_kh
عطر_نماز🌸🕋
لحظات ملکوتی اذان است,,,,
حضرت مهدی غریبانه کجا است,,,
السلام علیک یا اباصالح
هرکجا هستی التماس دعا مولا
☘نـــــمازت را مــــتّصل کن
به نـــــمازِ امـــــامـ زمــــان«عج»
و ســــجاده ات را شــــاهد بـــگیر
که هـــــیچ نـــمازے
بــــدونِ دعـــــاے بر فــــرجش نــــبوده اســــت.
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیات ۱۰۹ و ۱۱۰ سوره انعام
🌸 وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَآءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ (۱۰۹) وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِٓ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۱۰)
🍀 ترجمه: با سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه دلخواهشان برای آنان آید، قطعاً به آن ایمان می آورند، بگو: معجزات فقط در اختیار خداست، و شما چه می دانید حقیقت این است كه اگر آن معجزه هم بیاید ایمان نمی آورند (۱۰۹) و دلها و دیدگانشان را دگرگون كردیم، همان گونه كه نخستین بار به آیات قرآن ایمان نیاوردند و آنان را در طغیانشان رها میكنیم تا پیوسته سرگردان باشند (۱۱۰)
🌷 #َأَقْسَمُوا: سوگند خوردند
🌷 #جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ: سخت ترین سوگندهایشان
🌷 #نُقَلِّبُ: دگرگون کردیم
🌷 #أَفْئِدَتَهُمْ: دل هایشان
🌷 #أَبْصَارَهُمْ: دیدگانشان
🌷 #نذَرُهُمْ: رها می کنیم
🌷 #يَعْمَهُونَ: پیوسته سرگردان باشند
🔴 #شأن_نزول_آیه: این آیات در مکه نازل شده اند. نقل شده كه: عدّهاى از قريش خدمت #پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و گفتند: تو براى موسى و عيسى، معجزات مهمّى نقل مى كنى، و همچنين درباره انبياى ديگر، تو نيز امثال اين كارها را براى ما انجام ده تا ما ايمان آوريم. #پيامبر فرمود: مايليد براى شما چه كار كنم؟ گفتند: از خدا بخواه كوه صفا را تبديل به طلا كند، و بعضى از مُردگان پيشين ما زنده شوند و از آنها در باره حقانيّت دعوت تو سؤال كنيم، و نيز فرشتگان را به ما نشان بده كه درباره تو گواهى دهند، #پيامبر صلّى اللّه عليه و آله» فرمود: اگر بعضى از اين كارها را بجا بياورم ايمان مى آوريد؟ گفتند: به خدا سوگند چنين خواهيم كرد.
🔴 همين كه #پيامبر آماده دعا شد، پيک وحى خدا نازل شد، چنين پيام آورد كه اگر بخواهى دعوت تو اجابت مى شود، ولى در اين صورت اگر ايمان نياورند همگى سخت كيفر مى بينند و نابود خواهند شد امّا اگر به خواسته آنها ترتيب اثر داده نشود و آنها را به حال خود واگذارى، ممكن است بعضى از آنها در آينده توبه كنند و راه حقّ را پيش گيرند؛ #پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» پذيرفت و آيه نازل گرديد.
🌸 در آيات گذشته دلايل منطقى متعدّدى در زمينه #توحيد، ذكر شد كه براى اثبات يگانگى خدا و نفى شرک و بت پرستى كافى بود. امّا با اين حال جمعى از مشركان لجوج و متعصّب، تسليم نشدند و شروع به بهانه جويى كردند. #قرآن در آيه ۱۰۹ سوره انعام وضع آنها را چنين نقل مى كند: «وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِها: و با سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند خوردند که اگر معجزه دلخواهشان برای آنان آید، قطعا به آن ایمان می آورند»
🌸 #قرآن در پاسخ آنها دو حقيقت را بازگو مىكند: نخست به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» اعلام مى كند كه قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللّهِ: بگو: معجزات فقط در اختیار خداست» سپس روى سخن را به مسلمانان ساده دلى كه تحت تأثير سوگندهاى مشركان قرار گرفته بودند نموده، مى فرمايد: «وَ ما يُشْعِرُكُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا يُؤْمِنُونَ: و شما چه می دانید حقیقت این است که اگر آن معجزه هم بیاید ایمان نمی آورند» صحنه هاى مختلف برخورد #پيامبر با آنها نيز گواه اين حقيقت است كه اين دسته در جستجوى حقّ نبودند، بلكه هدفشان اين بود كه با بهانه جويی ها مردم را سرگرم ساخته و بذر شکّ و ترديد در دل ها بپاشند.
🌸 در آيه ۱۱۰ #سوره_انعام علّت لجاجت آنها چنين توضيح داده شده است كه آنها بر اثر اصرار در كجروى و تعصّب هاى جاهلانه و عدم تسليم در مقابل حقّ، درک و ديد سالم را از دست داده اند، و گيج و گمراه در سرگردانى به سر مى برند، و چنين مى فرمايد: «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ: و دل ها و دیدگانشان را دگرگون کردیم، همانگونه که نخستین بار به آیات قرآن ایمان نیاوردند» و در پايان آيه مى فرمايد: «وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ: و آنان را در طغیانشان رها می کنیم تا پیوسته سرگردان باشند»
🔹 پیام های آیات ۱۰۹ و ۱۱۰ سوره انعام 🔹
✅ فریب سوگندهای دروغین مخالفان را نخورید.
✅ معجزات #پیامبران، به دست خداست.
✅ لجاجت، درد بی درمانی است که صاحبان آن، با دیدن هر نوع معجزه، باز هم #ایمان نمی آورند.
✅ ایمان به #خدا و رسالت نیاز به قلب سالم دارد.
✅ کسی که با دیدن معجزات اولیه ایمان نیاورده، نباید تقاضای معجزات دیگری کند.
✅ طغیان، ریشه #کفر است.
✅ کسی که #خدا را رها کند، سرگردان می شود.
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | غارتگران حیا
✳️ حضرت آیتالله خامنهای: قدرتمندان و زرمندان و زورمندان، مردشان، زنشان و زیردستهایشان و کسانی که با آنها و برای آنها زندگی میکردهاند، همیشه مایل بودهاند که این حجاب بین زن و مرد، از بین برود، که این، البته برای زندگىِ جامعه مضرّ و برای اخلاق جامعه بد است. برای حفظ عفّت جامعه زیانبار و بخصوص برای خانواده از همه چیز بدتر است. این، بنیان خانواده را متزلزل میکند.
🗓 ۱۳۷۳/۰۷/۲۰
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حرفهای جالب مجری تلویزیون در واکنش به عکسهای تلسکوپ جیمزوب از کائناتِ ۱۴میلیاردساله
🔻من و این میز و صندلی و کل کرهزمین از یک دانه "شِن" هم در برابر تمام هستی کمتریم و بعد از اینهمه حرص و ولع، فقط یک کفن با خود میبریم، اما خالق بزرگ از بین تمام مخلوقات و میلیاردها کهکشان و سیاره و ستاره، فقط به منِ "انسان" اعتماد کرده و گفته تو میتوانی جانشین من باشی و به اعلیعِلّیین دست بیابی!
@Emam_kh
‼️ورزش و تفریح در مسجد
🔷س ۶۰۸۲: گروهی جوان هستیم که در مسجد فعالیت فرهنگی و علمی برای نوجوانان محل داریم. گاهی در مسجد در کنار برنامه های علمی- تربیتی در همان مسجد، بازی و تفریح برای نوجوانان داریم. آیا بازی نوجوانان در مسجد اشکال شرعی دارد؟
✅ج: مسجد جای ورزش و تمرین ورزشی نیست؛ و از کارهایی که با شأن و منزلت مسجد منافات دارد، باید پرهیز شود.
📕منبع: leader.ir
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 استاد_شجاعی
اینکه من، چه مدلی لباس میپوشم...
چه مدلی آرایش میکنم...
چه مدلی رفتار میکنم...
واقعا به کسی ربطی داره؟!
چرا رعایت حجاب، باید جزء قوانین یه کشور باشه؟!
حکومت، به اسم اسلام، آزادی ما رو ازمون گرفته!
اصلا مگه هرکسی رو، توی قبر خودش، نمیخوابونن؟!
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_فرمانده
🌹 اجرای سرود سلام فرمانده گلستان علی اباد کتول گلزار شهدا با حضور حاج ابوذر روحی بچه های مسجد امام زمان
# ســـلام فرمــانده
@Emam_kh
🦋ای در دام عنکبوت
#قسمت۷۳ 🎬
گفتم:عدنان,توخوب میدانی که ازدواج ما وجه المصالحه بوده پس اگر توانتحارکنی,یعنی مرا کشتی ,چون پدروعشیره ات مرگ تورا از چشم من میدانند وبی شک دشمنی ها دوباره شروع میشود وقصاص خون تو میشود ریخته شدن خون من وجوانان عشیره ی بنی ساعد...
عدنان:زور الکی نزن ناریه ,من بهشت را میخواهم ,بعدش دولت اسلامی عراق وشام ومجاهدانش,امنیت تورا تضمین میکنند همانطور که قصرزیبای مرا دربهشت تضمین کرده اند....
وای من, که چگونه مغز همسرنابغه ام را شستشوداده اند...انوقت بود که ازکرده ی خودم از عمق جان پشیمان شدم وارزو میکردم کاش زمان به عقب برمیگشت....
هرچه کردم که منصرفش کنم نشد که نشد وروز بعد خبر حمله ی انتحاری قهرمان ومجاهد ازجان گذشته ی دولت اسلامی درهمه جا پیچید....احترام به من وفیصل صدبرابر شده بود...مدرک پزشک ویژه به من داده شد وخیلی کارهای دیگر اما غم از دست دادن عدنان برایم خیلی سنگین بود وبااین کارها قابل جبران نبود..
تااینکه صبح روز بعداز انتحار عدنان ,پدرم با من تماس گرفت...تماسی که سراغاز اوارگیم شد....
اینجا که رسید,اشکهایش را که با به خاطراوردن اتفاقات تلخ زندگیش,جاری شده بود پاک کردوگفت:سلماجان,بخواب,
بقیه اش باشد برای فردا شب....
شبت خوش...
درفکر نخودمغزانی بودم که باریسمان پوسیده ی مولویهای داعشی به عمق چاه جهنم نزول کردند که به خواب رفتم....
ادامه_دارد ..
🦋ای در دام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۷۴ 🎬
هم اکنون هفت روز است که در اردوگاه تموز مستقرشده ام,این روزها ناریه راخیلی کم میبینم,وقتی هم که باماست اغلب درفکراست وکم حرف میزند گاهی فکرمیکنم مشکل جدی برایش پیش امده وبعضی وقتها فکرمیکنم دارد تصمیم مهمی میگیرد وامروز به سرم زده نکند درفکر نقشه ای برای من وعماداست؟؟
نه نه امکان ندارد من که جزبامحبت بااووفصیل برخوردنکردم وبارها وبارها برایش از ارادتم به دولت داعش گفته ام تا به شیعه بودنم شک نکند....هرچه هست ,سخت کارمیکند واغلب داخل شهراست وبچه ها پیش من خوشند ومنم پیش عمادم,از کانکس خیلی کم بیرون میروم,مگربرای گذاشتن قفس خرگوشها کنار کانکس......
امروز ناریه نهار رابا ماخورد وهمانطور که غذا میخوردگفت:دیشب مجاهدان حمله ی غافلگیرانه ای به روستاهای اطراف موصل کرده اند وچندتا از روستاهایی را که نیروهای حشدالشعبی عراق ازدستشان دراورده بودند دوباره تحت تصرف خود گرفته اندوچندتایی هم اسیرگرفتند وامشب به همین مناسبت مجلس جشن ونورافشانی درپایگاه کنار مسجد برقراراست..من امشب جایی کاردارم و نمیرسم بروم,اگر تودوست داری,ماشین رابرایت میگذارم بچه ها راببر وخوش باشید....
فیصل:اخ جون دوباره اتیش بازی...بریم....بریم ...
خیلی دلم میخواست بفهمم ناریه کجا میرود اما جرات پرسیدن نداشتم وبرای همین گفتم:باشه,اگه فیصل دوست داره بریم ,میبرمش.
نهار را که خوردیم ,ناریه ساعتی استراحت کرد,سویچ ماشین رابه من داد وکلی سفارش فیصل راکرد وگفت:سلما جان ,احتمالا تا وقت خواب نمیایم,فعلا....
ناریه که رفت ,بچه ها هم اجازه گرفتند تا بیرون کانکس با خرگوشهاشون بازی کنند ومن ازعماد وفیصل قول گرفتم تاازیک متری کانکس دورتر نروند وبرای همین با چوبی روی خاک اطراف کانکس محدوده ای را مشخص کردم تا ازاین محدوده دورتر نروند وخودم امدم داخل کانکس ودوباره پناه اوردم به ایات قران.
مشغول خواندن قران بودم که عماد به شدت در را بازکرد وبا فریادهای نامفهومی دستم را میکشید انگار میخواست چیز مهمی بگوید,چادرم رامرتب کردم وهمراهش بیرون رفتم وبه جایی که عماداشاره میکرد نگاه کردم ,وای خدای من باورم نمیشدازانچه که میدیدم...
ادامه_دارد ..