eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن فوتبال سیاسی نیست ولی هزاران تحلیل سیاسی ازش میکشن بیرون ١. تنش های فوتبالی ربطی به روابط دو کشور نداره ما تو اسیا پرتنش ترین بازیا رو با کره جنوبی و هواداراشون داشتیم، باید ازشون بدمون بیاد؟ ٢. اون سالی که داور استرالیایی پولادی رو اخراج کرد و ما حذف شدیم، ما چشم دیدن قهرمانی استرالیا رو نداشتیم (این ربطی به روابط دو ملت و دو کشور ایران و استرالیا داره) ٣. عراقیا سر داور ایرانی حذف شدن، یسریاشون مثه اون دوره ما دوست ندارن ایران بره بالا و این یه حس انتقامی فوتبالیه ۴. اینطور نیست که کانالا دارن بزرگنمایی میکنن و چند تا توییت رو میذارن و میگن ببینید عراقیا دارن چیکار میکنن، این پیج عراقی که فالور بالایی هم داره برای تیم ایران ارزوی موفقیت کرده بود کلی هم لایک خورده ۵. منم میگم «اسمع عراقي»... صرفا کُریِ فوتبالیه، الکی گنده ش نکنید 🇮🇷 @Emam_kh
🔷 استوری زیبا و قابل تامل مداح معروف و انقلابی کشور حاج وحدت یعنی سنی پاس داد و شیعه گل زد👌 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️مثل_شهدا_زندگی_کنیم 👌امربه‌معروف به سبک حاج حسین 🔹پنج سرباز با هم درگیر شدند که در این درگیری نسبت به یک دیگر بی احترامی کردند و هیچ‌کدام کوتاه نمی‌آمد… جلو رفتم گفتم: برید سر کارتون, خجالت بکش، این چه طرز حرف زدنِ… 🔹یک باره شهید حاج حسین از درب حسینیه بیرون آمد؛ تا این صحنه را دید گفت: آقایون من یک سؤال دارم هرکس جواب بده تشویقی می‌دمش… سربازها صداشون قطع شد تک‌تک سلام کردن و احترام نظامی… 🔹گفت آیه شریفه ” وَلا تَنَابَزُوا بِالألْقَابِ ….” کدام سوره است ومعنیش چیه!!!؟؟؟ همه ساکت بودند, یکی‌شان گفت: ببخشید جناب سرهنگ…و زد زیر گریه… 🔹یکی دیگر به لهجه مشهدی گفت: آهان مو مودونم فهمیدوم. معنی آیه را گفت…بقیه شروع کردند ازهمدیگه عذرخواهی و اینکه اشتباه کردیم و منم حیران که روش امربه‌معروف چقدر فرق داره و من کجا و اون کجا…. صدا زد دعایم کنید و رفت…. فردایش هم همه‌شان را یکی دو روز مرخصی تشویقی داد... @Emam_kh
🇮🇷 همه برای ایران 👈آینده کشور و نسل‌ماست که مهمه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجةالاسلام والمسلمین وحیدی؛ چهار مقدمه رکنی نماز چیست؟ اگر بعد از نماز بفهمیم رو به قبله نبودیم یا وضو نداشتیم چه باید بکنیم؟ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت_صد_هشتم مراسم تدفین سعید برگزار شد و فتانه که سعید برایش تمام دنیا بود، اینک تبدیل به کسی شده بود که بابت مرگ پسرش، طلبکار عالم و آدم بود. روز هفتم بود و مجلس ترحیم به پا بود و ردیف صندلی های بغل حسینیه صاحب عزاها نشسته بودند که فاطمه متوجه بگو مگویی بین شراره و فتانه شد. فتانه همانطور که چنگال هایش را به شراره نشان میداد گفت: دخترهٔ بی آبرو، تو سعید را کشتی، تو قاتل سعید هستی، لعنت به من و طالع نحسم که تو را برای سعید بیچاره و ناکام لقمه گرفتم و بعد خیره به شراره که با چشم های ریمل کشیده به او نگاه می کرد ادامه داد: پاشو از این مجلس برو بیرون، پاشو دیگه چشمم به چشمت نیافته، شراره سرش را پایین انداخت و شروع به گریه کرد، فاطمه که در مقابل این مظلومیت شراره احساس تکلیف می کرد دست شراره را که بین او و فتانه نشسته بود در دست گرفت و‌گفت: این حرفا را به دل نگیر، فتانه الان داغ دیده است می خواد به هر طریقی خودش را آروم کنه. شراره که موقعیت را برای عرض اندام مناسب دیده بود گفت: فتانه داغداره و من داغدار نیستم؟! فتانه که انگار گوشهایش پیش فاطمه و شراره بود رو به شراره گفت: تو داغداری؟! تو الان توی دلت عروسی داری، سعید بدبخت مگه برای تو شوهر بود؟ اون یه نوکر بی جیره مواجب بود که میباست کار کنه و بریزه تو حلق تو و اون پدر خدانشناست، باعث ورشکستگی نمایشگاه ماشین سعید، بابات بود،پول هایی را که سعید می خواست خونه بخره بابای حروم خور تو از چنگش در آورد و خورد و یه آب هم روش، من که میدونم باعث و بانی آتش سوزی مغازه، مردن ماهی ها و هر چه بدبیاری سعید داشت توبودی توووو... شراره که هر لحظه عصبانی تر میشد و اگر اینطور پیش میرفت مجلس ترحیم به درگیری شدیدی ختم میشد،فاطمه برای جلوگیری از درگیری از جا بلند شد، کنار فتانه رفت و گفت: فتانه جان این حرفا چی هست میزنی؟ مجلس ترحیم هست خوبیت نداره! فتانه که انتظار نداشت فاطمه از شراره طرفداری کند، دندان هایش را بهم سایید و گفت: تو دخالت نکن دخترهٔ نفهم، خبر نداری این مار خوش خط و خال چه نقشه هایی برات کشیده، اینو از من داشته باش، این شراره آخرش زن روح الله میشه و اونوقت وضع تو دیدنی هست.. فاطمه که انگار کاسه آب سردی روی سرش ریخته باشن، برگشت سر جایش و زیر لب گفت: چقدر بی ملاحظه، چرا پای روح الله را وسط میکشی؟! شراره را چه به روح الله... فاطمه در عالم خودش غرق بود و متوجه نشد که زیور دست شراره را گرفت و از مجلس بیرون بردش.. بعد از مجلس هفتم سعید، شراره توی هیچ کدام از مراسم های سعید شرکت نکرد و به نوعی از این خانواده فاصله گرفت ، اما هر وقت فاطمه پیش خانواده شوهرش می رفت، فتانه به او هشدار میداد که مراقب شراره باش و گاهی علنا جلوی همه میگفت که روح الله شراره را عقد می کند ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی بر اساس واقعیت 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 💌همان طور که معلمی دلسوز از دانش آموزانش امتحان می‌گیرد تا آنها را برای کلاس بالاتری آماده کند. خداوند نیز هزاران برابر مهربان‌تر از یک معلم ، ما را با شرایط مختلف می‌آزماید، تا زمینه رشد ما را فراهم کند. 💌وقتی به او می‌گوییم،تنها از تو یاری می‌جویم و تنها تو را می‌پرستم، قطعا آزمایش می‌شویم تا میزان صداقت حرفهایمان مشخص شود. خداوند با کسی لج نمیکند، قصد اذیت کسی را ندارد. این ما هستیم که باید درس‌های زندگی را یک به یک بیاموزیم و از لحاظ روحی و شخصیتی رشد کنیم. و اگر درسی را نیاموخته باشیم، بارها و بارها در ان ازموده میشویم تا به کمال انسانی خودمان نزدیکتر بشویم. 💌 أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ 💌آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! سوره عنکبوت آیه 2🌿 مرجان‌ضمیری @Emam_kh