eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 رمان_عشق_باطعم_سادگی قسمت_‌41 یک گوله آرامش قل خورد توی وجودم و لبخند زدم و و دستش رو که ثابت شده بود روی گونه ام بوسیدم اخم مصنوعی کردو بازم اعتراض _محیا خانوم! لب چیدم و تخس گفتم: خب چیه ذوق کردم ... اولین دفعه ایه که دلت برای من تنگ میشه... بعداین همه مدت نگاهش گم شد توی نگاهم _ ببخش محیا...میدونم ولی خب من.... یعنی... پریدم وسط حرفش و نزاشتم ادامه بده قصدم اصلا گله نبود که ناراحتش کنم!برای همین با شوخی گفتم:منم خیلی دلم برات تنگ شده بود بازم معرفت تو که اومدی دیدنم ! من که هر وقت دلم تنگ شد فقط بهت زنگ زدم ! لبخند تلخی نشست روی صورتش – که اونم همیشه من ... ادامه حرفش رو خورد و پوفی کشید...نمیدونستم یک جمله اینجوری بهم میریزه امیرعلی رو! -بیخیال گذشته دیگه...باشه؟! زل زد توی چشمهام _داره دوماه میگذره از عقدمون و من هنوز یک بار درست و حسابی نبردمت گردش... خب بابا دیگه نمیتونه مثل قدیم سرپا باشه و کارها گردن منه ...من وببخش محیا نمیتونم دوران عقد پر خاطره ای برات بسازم مثل بقیه...دیگه حالامیترسم از پشیمون شدنت! این دومین گوله آرامش بود یعنی الان نفسهام بند شده بود به نفسهاش که میترسید از پشیمونیم که من مطمئن بودم اتفاق نمی افته؟؟! آروم گفتم: همین که هستی خوبه ...همین که حس کنم دوستم داری لحظه لحظه هایی رو که باهات هستم برام میشه خاطره ...من نمی خوام مثل بقیه باشیم می خوام خودمون باشیم... محیاقربون این گرفتاربودن و خستگیت ... تکونی خورد از این قربون صدقه رفتن ساده وصمیمیم و لب زد_خدا نکنه دستش رو که بین دو دستم حصار کرده بودم فشار آرومی دادم و گفتم: همین که با همه خستگیت اومدی اینجا و همیشه لبخند رو لبته برام دنیا دنیا می ارزه حاضرم همیشه تو خونه بمونم و بیرون نرم ولی تو باشی و فکرت مال من باشه!مگه فقط گردش رفتن و خوش گذرونی خاطره میسازه وقتی دلنگرانم میشی برام میشه خاطره! لبخند محوی صورتش و پر کرد که گفتم: میدونی امیرعلی از وقتی فهمیدم دوست دارم؛ همیشه بایک رویا خوابیدم ... اینکه تو خسته بیای خونه و دستها و لباسهات کثیف باشه و من کمکت کنم دستهات رو بشوری... بهت بگم خسته نباشی یک کمم غربزنم چرا لباست کثیف شده... ! آروم خندیدو زیرلبی گفت: دیونه ای ؟! همه دنبال یک شوهر نمونه میگردن که با افتخار کنارش قدم بردارن اونوقت تو آرزوی شستن دستهای سیاه و لباس کثیفم و داشتی؟ نگاهم رو از چشمهایی که حالا برق میزدن گرفتم و خیره شدم به دکمه های ریز و سفید سر آستینش _ افتخار میکنم کنارت قدم بردارم چون میدونم یک شوهر واقعی هستی که میتونم بهت تکیه کنم ...داشتن ظاهر مدو مارک که فقط چشم پرکنه به درد من نمی خوره ...چیزی که من و خوشحال میکنه اینه که تو باهمون دستهای سیاهت عجله کنی بیای دنبالم برای اینکه من توی شب معطل نشم...خیالم راحته اگه جایی کارم گره بخوره یا جایی باشم که بترسم و بهت زنگ بزنم سریع خودت رو بهم میرسونی و من به جون می خرم اون لباسهای سیاه کارت رو که از عجله یادت رفته باشه دربیاری...میشه برام افتخار که برات مهم بودم ! دستش مشت شد بین دست هام ..نمیدونم چرا کلافه شد ! نگاهش به زانوهاش بود و نفس میکشید عمیق ولی آروم و شمرده ! خواست حرفی بزنه که صدای محسن بلند شد که در جواب مامان تازه رسیده می گفت _آقا امیرعلی پیش محناست دستش از بین دستم کشیده شدو ایستاد... خیلی با عجله گفت:ان شالله بهتر باشی ...من دیگه برمحتی مهلتم نداد برای خداحافظی دوروز گذشته بود و من هنوز فکر می کردم چرا اون شب امیرعلی زود گذاشت و رفت و حتی روز بعد فقط یک احوال پرسی ساده ازم کرد! ...نمیفهمیدم چرا یکدفعه امیرعلی مهربون شده میشدامیرعلی قدیمیه اول عقدمون ...نمی دونم یعنی اون شب من حرفی زدم که ناراحت شد؟! ⚘⚘
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 رمان_عشق_باطعم_سادگی قسمت_‌42 کلاسم تموم شده بود و با بدنی که بی حال بود به خاطر سرماخوردگیه دوروز پیش, پله هارو آروم آروم پایین می اومدم با ویبره رفتن گوشیم توی جیب مانتوم اون رو برداشتم و تماس رو وصل کردم _علیک سلام عطیه خانوم چه عجب یاد ما کردی؟ عطیه_علیک سلام عروس ...بهتری ؟ به دیار باقی نشتافتی هنوز؟ _به کوری چشم تو حالم خوبه خوبه ...حالا فرمایش؟ _عرض کنم خدمتت که ...حالا جدی جدی خوبی؟ _کوفت عطیه حرفت و بزن... دارم از خستگی میمیرم سه کلاس پشت سرهم داشتم الان تازه دارم میرم خونه _خب حالا کوه که نکندی پوفی کردم _قطع می کنم ها عطیه_تو غلط می کنی گوشی رو روی خواهر شوهرت قطع کنی بی حیا بلند گفتم: عطی خندید_درد ...نگو عطی آخر یکبار سوتی می دی جلوی امیرعلی ... خب عرضم به حضورت که با اون اخلاق زامبی ایت! کشیده گفتم: بی تربیت قهقه زد_ مامان گفت فردا نهار بیای اینجا دلخور بودم از امیرعلی_نه ممنون صداش مسخره شد_ وا چرا آخه؟ افتخار نمیدین یا دارین ناز می کنین ؟ گفته باشم خریدار نداره نیومدی هم بهتر! وارد حیاط دانشگاه شدم- کشته مرده این مهمون دعوت کردنتم - من همین مدلی بلدم میای دیگه؟ نفسم روباصدا بیرون دادم و بخار بزرگی جلوی دهنم شکل گرفت:باشه ممنون از عمه تشکر کن - خب دیگه خیلی حرف میزنی از درسهام افتادم اگه رتبه ام خراب بشه امسال, گردن تو! - نکه خیلی هم درس خونی! از تو درس خون ترم ...خداحافظ محی جون خندیدم- خداحافظ دیوونه خودتیی گفت و تماس قطع شد خوبی صحبت باعطیه این بود حسابی حال و هوات رو عوض میکرد... ازحالت غم زده بیرون اومدم و باصورت خندونی به آسمون گرفته نگاه کردم... چه قدر دلم برف و بارون میخواست! رسیدم به قسمت شلوغ حیاط دانشگاه ... انگار همیشه تو این محوطه پر ازدرخت کاج که توی زمستونم سبز بود , بعد کلاس همه اینجا کنفرانس میزاشتن ...قدمهام رو تند کردم ولی یک دفعه تحلیل رفت همه توانم ! امیرعلی بود آره خودش بود ! باور نمی کردم اینجا باشه...متوجه من نشد و قدمهاش رو تند کرد سمت خروجی دانشگاه! نفهمیدم چطور شروع کردم به دوییدن و داد زدم _ امیر علی ..امیرعلی!؟ صدام رو شنید و ایستاد نگاه خیلی ها چرخید روی من که مثل بچه ها با هیجان میدویدم و امیرعلی که باصدای من وایستاد! سرعتم این قدر زیاد بود که محکم خوردم به امیرعلی ... صدای پوزخند و تمسخر اطرافیانم رو شنیدم و متلک هایی رو که من و نشونه رفته بود ... ولی مگرمهم بود وقتی امیرعلی اینجا بود! سرزنش گر گفت: چه خبره محیا؟؟؟؟ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ادامه دارد......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴صلوات خاصه امام رضا عليه السلام به همراه فيلم غبارروبی ضريح مطهر رضوی با حضور رهبر انقلاب @Emam_kh
🔴فوری/واکنش امروز رهبر انقلاب به حوادث عراق و لبنان ⏪ به دلسوزان عراق و لبنان توصیه میکنم اولویتشان را علاج ناامنی قرار دهند 👈 مردم هم مطالبات به حقی دارند؛ این مطالبات در چارچوب ساختارهای قانونی قابل تحقق است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش: 🔹 بزرگ‌ترین لطمه‌ای که دشمنان میتوانند به یک کشور بزنند، این است که امنیت را از آن سلب نمایند؛ کاری که امروز در برخی کشورهای منطقه شروع کردند و امنیت را از مردم میگیرند. در دنیا بیشتر از همه، آمریکا و سرویس‌های اطلاعاتی غربی با پشتیبانی پول کشورهای مرتجع منطقه دارند آشوب به پا میکنند. این بدترین دشمنی و خطرناک‌ترین کینه‌ورزی علیه یک ملت است. 👈 به دلسوزان عراق و لبنان توصیه میکنم اولویتشان را علاج ناامنی قرار دهند. 👈 مردمشان هم مطالباتی دارند، بحق هم هست اما باید بدانند این مطالبات در چارچوب ساختارهای قانونی [کشورشان] قابل تحقق و ممکن است. وقتی در کشوری ساختار قانونی به‌هم ریخت، هیچ عملی نمیشود انجام داد. وقتی در کشوری خلأ به وجود آمد، هیچ اقدام مثبتی نمیتوان کرد. 🔺 برای کشور عزیز ما هم از این فکرها کرده بودند که خوشبختانه مردم بموقع در میدان حضور پیدا کردند و خنثی شد. @Emam_kh
لیله_المبیت_گرامی_باد کیست آنکه در حال رکوع انگشتر خود را به فقیر بخشید؛ کیست آنکه برادر و جان نبی بود؛ و چه کسی شب در بستر محمد (صلوات الله) خوابید؛ تا پیامبر (صلی الله علیه وآله)، شبانه، آهنگ غار کند... جانم_مولا_علی ایام_غصب_خلافت لعنت_بر_سقیفه ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسین یقه یزید را گرفت یا رفت در خیابان امر به معروف کنه؟! پناهیان نامردم که بخوام سر چهارتا جوان در خیابان داد بزنم اما سر مسئولین مدعی که دارن جامعه را به عقب میکشانند داد نزنم @Emam_kh
اکبر_جوجه مرغ ۱ عدد لیمو ترش: ۳ عدد پیاز: ۱ عدد سیر: ۲ حبه هویج: ۱ عدد رب انار: نیم پیمانه فلفل دلمه‌ای: ۱ عدد زعفران دم‌کرده: ۲ قاشق غذاخوری گردو: به دلخواه زنجبیل: به میزان لازم نمک، فلفل سیاه و زردچوبه: به دلخواه روغن ارده کنجد طرز تهیه جوجه‌ی پوست‌گرفته شده رونصف کنین، آب لیموترش، نمک، فلفل، فلفل دلمه‌ای، روغن و زعفران رو به مرغ اضافه کنین و ۴ ساعت استراحت بدین. هویج‌های حلقه شده رو در قابلمه بریزین و به اون زردچوبه، زنجبیل، فلفل‌ سیاه و نمک اضافه کنین. پیاز و مرغ رو در این مخلوط بندازین. بعد از 10 دقیقه مرغ رو از آب در بیارین و تو روغن ارده کنجد سرخ کنین. برای تهیه‌ی سس، رب انار، گردو، سیر رنده‌شده و روغن رو با هم مخلوط کنین. ‌
🌹امام خامنه ای: در روز اول ربیع الاول هجرت پیغمبر واقع شده است؛از مکه به مدینه که مبدأ تاریخ هجری مسلمانان است.این ماه هم ربیع‌المولود است، هم ربیع‌الهجره است. @Emam_kh
🔺روحانی از رفراندوم حرف می زند تا بقول خودش دعوایی 40 ساله بین تعامل گرایان و تقابل گرایان را با همه پرسی حل کند. 🔹بگذریم که همه می دانیم مشکل اصلی روحانی کارنامه ی خالی ست نه دعوای تخیلی چهل ساله؛ 🔹بگذریم که روحانی راهی را که تعامل می نامد رفته و تمام تلاشش را کرده و نتیجه اش جلوی چشم مردم است؛ 🔹بگذریم که این دعوا که روحانی می گوید تخیلی است و موضع نظام، تعامل با کل دنیا بجز دو کشور اسراییل و آمریکاست و روحانی قبلا مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده... اما یک سوال ⭕️روحانی که خود را نماینده ی طیف تعامل گرا می داند، آیا تعامل را بلد است و در انجام آن موفق بوده؟ به این اطلاعات توجه کنید: ❌محمدرضا پورابراهیمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: «کشورهای چین، هند، روسیه، افغانستان، عراق و ترکیه و... طرف‌های اصلی معاملات تجاری ما هستند و ۹۰ درصد تجارت ما با این ۱۰ کشور و ۱۰ درصد تجارت ما با ۱۰۰ کشور دیگر دنیاست. بسیاری از سفرای ما در این ۱۰ کشور به مبانی اقتصادی آشنایی ندارد. چطور ما انتظار داریم که در جنگ اقتصادی موفق شویم؟!» ❌«ایران ۱۵ همسایه با حدود ۶۰۰ میلیون جمعیت دارد که در آن ۲۰۰۰ میلیارد دلار تجارت صورت میگیرد و سهم صادرات ایران تنها ۳۶ میلیارد دلار یعنی کمتر از ۲ درصد است. اگر ایران تنها ۵ درصد از صادرات همسایگان را تامین کند، می توان حداقل ۵.۷ میلیون شغل ایجاد کرد.» ❌معاونت اقتصادی وزارت خارجه بیش از توفیق در ایجاد تسهیلات صادرات، در ایجاد تسهیلات واردات موفق بوده است! به عنوان مثال وضعیت تجاری ما با ترکیه چگونه است که ۸۰ درصد از حجم مبادلات دو طرف صادرات ترکیه به ایران است و ۲۰ درصد آن صادرات ایران است که عمدتاً هم در حوزه‌های نفت و گاز است؟ 🔻متاسفانه روحانی در این دعوای خیالی و رفراندومی که موضوعش کلی و غیر دقیق، توهین به شعور مردم، توهین به موضع شفاف و معقول نظام درباره ی تعامل، و یک آبروریزی بین المللی برای کشور است، حتی نمی تواند نماینده ی قابل دفاعی برای موضع ادعایی اش باشد. رفراندوم_سناریوی_فرار رها_عبداللهی @Emam_kh
دستانم لايق شڪوفہ هاى🌷 اجابت نيستنداما ازآنجايى ڪہ پروردگارم رارحمان و رحيم ميشناسم🌷 بہترينہا را امشب برايتان طلب ميڪنم🌷 شبتون آروم ودرپناه خدا🌷 @Emam_kh
❤️ سلام_امام_زمانم 💚 سلام_آقای_من 💝 سلام_پدر_مهربانم عمری نگران خیره به خورشیدظهور ایکاش به زودی برسدعیدظهور 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Emam_kh
💐امیرالمومنین امام علی علیه السلام : ✨هر کس 《طمع》در درون داشته باشد خود را حقیر کرده و کسی که ناراحتی هایش را فاش کند به ذلت خویش راضی شده و کسی که زبانش را بر خود امیر کندشخصیت خود را پایمال کرده است. 📚تحف العقول ص۲۰۱