eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ آسوشیتدپرس: رهبر انقلاب اسلامی ایران ادعا‌های حقوق‌بشری دوگانه آمریکا را زیر سوال بردند 🔸در گزارش آسوشیتدپرس آمده است: 🔹رهبر ایران در پی قتل جورج فلوید سیاست‌های دوگانه واشنگتن در حمایت از حقوق‌بشر را مورد انتقاد قرار دادند. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود به مناسبت سی و یکمین سالروز رحلت آیت‌الله خمینی، اعلام کردند آن‌ها (آمریکا) مردم را در جنایتی آشکار می‌کشند و در حالیکه مدعی (حمایت از) حقوق بشر هستند، (برای این جنایت) عذرخواهی هم نمی‌کنند. رهبر ایران افزودند ظاهرا آن مرد آمریکایی-آفریقایی تبار که در آنجا کشته شد، یک انسان نبود. 🔹بنا به گزارش این رسانه آمریکایی، آیت‌الله خامنه‌ای ضمن توصیف قتل فلوید و اینکه چگونه او در آخرین لحظات «نمی‌توانم نفس بکشم» را تکرار می‌کرد، آن را نه اتفاقی تازه بلکه برشی آشکار از ماهیت واقعی آمریکا دانستند. رهبر ایران گفتند این همان کاری است که آمریکایی‌ها علیه همه مردم دنیا انجام می‌دهند. @Emam_kh
13.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 "این چه وضعی است در این مملکت؟ من از شما عذرخواهی می‌کنم.." این سه دقیقه از (ره) را باید ببینید و خون گریه کنید... کمربندها را محکم ببندید که خیلی کار داریم.. خیلی... ای امام عزیز، ما را ببخش 😭 ✅ داود_مدرسی_یان: @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی)، ذوب در ولایت الهی است @Emam_kh
✨﷽✨ 💢تمثیلی زیبا از آقای قرائتی: ✍آیا امام خمینی مستضعفین را به حكومت نرساند؟ آیا امام خمینی دین خدا را احیا نكرد؟ آن هایی كه به امام خمینی و انقلاب كمك نكردند، قطعاً به امام زمان هم كمك نخواهند كرد. چون اگر بنده بچه ام را فرستادم و شما در گوشش زدی، اگر خودم هم بیایم در گوش من هم می زنی. علامت مرد چیست؟ علامت نامرد چیست؟ هركس با انقلاب هست حق دارد بگوید: یا حجه ی ابن الحسن عجل علی ظهورك! ای امام زمان ظهور كن. تو برای انقلاب چه كردی كه حالا می گویی: امام زمان بیا. چقدر به امام كه می خواست شاه را بردارد، كمك كردی؟ چند بار در حوض خانه ات شیرجه رفتی كه حالا می خواهی در اقیانوس اطلس بروی؟ از لامپ خانه ات چقدر نورگرفتی كه حالا می گویی خورشید طلوع كند. 💥آنهایی كه انقلابی نیستند، یا حجه ابن الحسن هایشان مایه و ریشه ندارد. دروغ می گویند. حالا ممكن است افرادی هم باشند كه تمام كتاب هایی را كه راجع به امام زمان است، مطالعه كرده باشند و به تمام مستحبات عمل كنند. اما وظیفه اول این است كه اهداف را بشناسیم. هدف امام ما چیست؟ 📚حجت الاسلام والمسلمین قرائتی @Emam_kh
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پشت پرده آتش سوزی های اخیر در کشور چیتگر تبریز اهواز مشهد @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝مواد لازم سیب1 عدد هل1 ق مرباخوری دارچین1 ق مرباخوری زنجبیل ترجیحا تازه ½ ق مرباخوری خرد شده عسل2 ق مرباخوری طرز تهیه برای تهیه دمنوش سیب، ابتدا سیب‌ها را نگینی خرد کرده و یا رنده کنید. سیب‌ها را  همراه دارچین، هل و زنجبیل داخل قوری چینی بریزید. سه لیوان آب جوش به قوری چینی اضافه می کنیم. قوری را به مدت 30 دقیقه روی حرارت ملایم قرار دهید تا دم بکشد. وقتی دمنوش آماده شد، آن را داخل یک لیوان یا فنجان بزرگ ریخته و به آن عسل اضافه کنید و هم بزنید. خواص دمنوش سیب و دارچین👇 🔹دمنوش سیب برای افرادی که استرس روزانه دارند بسیار آرام بخش می باشد. 🔹با نوشیدن روزانه از این دمنوش می‌توانید خستگی‌های روزانه را از خود دور نمایید. 🔹درهنگام رماخوردگی می‌توانید از این دمنوش روزانه دو نوبت استفاده نمایید. 🔹مواد داخل آن مناسب برای رفع درد گلو و تب می‌شود. 🔹دمنوش سیب می‌تواند به بهبود کارکرد سیستم گوارش کمک نماید. 🔹این دمنوش می‌تواند سیستم عصبی بدن را تقویت نماید. 🔹درمان اسهال، درمان نفخ معده، درمان بیماری‌های عصبی و تقویت نیروی بدن از دیگر خواص دمنوش سیب هستند.  ⚠️ملاحظات مصرف دمنوش سیب 👈استفاده زیاد از دمنوش سیب باعث یبوست می شود. @Emam_kh
‼️شیوه جبران خسارت در هنگام خجالت کشیدن 🔷س 4110: من قبلا به شخصی وارد کردم و الان خجالت می کشم بروم و خسارت را کنم آیا می توانم پول آن را از طرف صاحب حق، به فقیر بدهم؟ ✅ج: صدقه، کفایت نمی کند و باید را به او بپردازید می توانید به گونه ای که مطلع نشود ـ مثلا از طریق واسطه یا واریز به حساب ـ آن را ادا کنید. @Emam_kh
‍ پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔 🍀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍀 🍀گرامی باد یاد عزیزانی که در بین ما نیستند اما دعایشان یادشـان خاطرشان با ماست🍀 خدایـا جایگاه آنها را در بهشت 🍀 همنشین خوبانت قرارده 🍀برای شادی روحشون بخوانیم فاتحه و صلوات 🌹🍃 @Emam_kh
✍️ قسمت_چهارم 💠 صورتش در هم رفت، گونه هایش از ناراحتی گل انداخت و با لحنی گرفته اعتراض کرد :«مگه من تو ستاد بودم که میگی کردم؟ اگه واقعاً فکر می کنین تقلب شده، چرا آقایون رسماً به شکایت نمی کنن؟» سپس با نگاه نگرانش اطرافش را پائید و با صدایی آهسته ادامه داد :«بیا بریم تو محوطه، اینجا یکی ببینه بده!» و من به قدری عصبی شده بودم که در همان میانه راهرو پاسخ هر دو حرفش را با هم و آن هم با صدایی بلند دادم :«شماها هر کاری می کنید، بد نیست! فقط ما اگه کنیم، بَده؟؟؟» 💠 باورش نمی شد آن دختر آرام و مهربان اینهمه به هم ریخته باشد که این بار تنها مبهوتم شد تا باز هم اعتراض کنم :«تو ستاد انتخابات نبودی، ولی تو دانشکده که هر روز نشستی و سر هم کردی! تو ستاد انتخابات هم یه مشت آدم حقه باز و دروغگو مثل تو نشستن!!!» حقیقتاً دست خودم نبود که این آوار دغلکاری در کشور، آرامشم را ویران کرده بود و فقط می خواستم را به گوش کسی برسانم. اگرچه این گوش، دل صبور مردی باشد که می دانستم بسیار دوستم دارد و من هم بی نهایت عاشقش بودم. 💠 اصلاً همین بود که ما را به هم وصل کرد، اما در این مدت نامزدی، دعواهای انتخاباتی بنیان رابطه مان را سخت لرزانده بود و امروز هم به چشم خودم می دیدم خانه عشقم در حال فروریختن است. بچه های دانشکده از دختر و پسر از کنارمان رد می شدند، یکی خیره براندازمان می کرد، یکی پوزخند می زد و دیگری در گوش رفیقش پِچ پِچ می کرد. 💠 احساس کردم دندان هایش را به هم فشار می دهد تا پاسخ حرف هایم از دهانش بیرون نریزد و دیگر نتوانست تحملم کند که با اخمی مردانه سرزنشم کرد :«روزی که اومدم خواستگاری ات، به نظرم واقعاً یه فرشته بودی! انقدر که پاک و مهربون و آروم بودی! یک سال تو دانشکده زیر نظرت گرفته بودم و جز خوبی و متانت چیزی ازت ندیدم! حالا چی به سرت اومده که وسط راهرو جلو چشم اینهمه غریبه، صداتو می بری بالا؟ اصلاً دور و برت رو کیا گرفتن؟ یه روزی دوستات همه از دخترهای خوب و متدین دانشگاه بودن، حالا چی؟؟؟ دوستات شدن اونایی که صبح تا شب تو کافی شاپ ها با پسرها قرار میذارن و واسه به هم ریختن دانشگاه، نقشه می کشن!!! اگه یخورده به خودت نگاه کنی می بینی همین یکی دو ماه آرمان چه بلایی سرت اورده!» سخنان تیزش روی شیشه احساسم ناخن کشید، همه غضبم تبدیل به بغض شد و نمی خواستم اشکم جاری شود که با لب هایی که می لرزید، صدایم را بلندتر کردم :«شماها همه تون عین همید! حق اینهمه مردمی رو که به میرحسین رأی دادن خوردین، حالا تازه منو محکوم می کنی که با کی می گردم با کی نمی گردم؟» 💠 و نتوانستم مقابل احساس شکستن زنانه ام بیش از این مقاومت کنم که پیش چشمانش شکستم و ناله زدم :«اصلاً من زن ایده آل تو نیستم! پس ولم کن و برو!!!» و گریه طوری گلویم را پُر کرد که نتوانستم حرفم را ادامه دهم و با دستپاچگی معصومانه ای از او رو گردانده و به سرعت به راه افتادم. دیگر برایم مهم نبود که همه داشتند نگاه مان می کردند و ظاهراً برای او هم دیگر مهم نبود که با گام هایی بلند پشت سرم آمد و مثل گذشته صدایم زد :«فرشته جان، صبر کن یه لحظه!» سر راه پله که رسیدم، از پشت دستم را کشید و با قدرت مردانه اش نگهم داشت. به سمتش چرخیدم و میان گریه گفتم :«دستمو ول کن! برو دنبال اون دختری که مثل خودت باشه، من به دردت نمی خورم!» 💠 دستش را مقابل لب هایش گرفت و با همان مهربانی همیشگی اش، عذر تقصیر خواست :«من فعلاً هیچی نمیگم تا آروم بشی، من معذرت می خوام عزیزم!» و من هم نمی خواستم عشقم را از دست بدهم که تکیه ام را به دیوار راه پله دادم و همچنان نگاهش نمی کردم تا باز هم برایم ولخرجی کند که با لحنی گرم و گیرا ادامه داد :«اگه این حرفا رو می زنم، واسه اینه که دوسِت دارم! واسه اینه که دلم می خواد همیشه همون فرشته و مهربون باشی!» و همین عقیده اش بود که دوباره روی آتش دلم اسفند پاشید که مستقیم نگاهش کردم و با تندی طعنه زدم :«تا مثل همه این مردم ساده، گول مون بزنید و تقلب کنید؟!!!» 💠 سپس به نگاهش که دوباره در برابر آتش زبانم گُر گرفته بود، دقیق شدم و مثل اینکه به همه چیز کرده باشم، پرسیدم :«اصلاً شماها چی هستین؟ تو کی هستی؟ بچه ها میگن های دانشکده همه نفوذی ها و خبرچین های اطلاعاتی هستن!» و واقعاً حرف های دوستانم دلم را خالی کرده بود که کودکانه پرسیدم :«شماها واقعاً گرای بچه ها رو میدید؟؟؟»... ادامه_دارد....... ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌