فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🌸🌸🍃🌸
《یا عُدَّتی عِندَ شدَّتی
یا رَجائی عِندَ مُصیبَتی
یا مونِسی عِندَ وَحشَتی》
🌹اى ذخيره من هنگام سختى
🍃اى اميد من هنگام مصيبت
🌹اى مونس من هنگام ترس و وحشت
آسان کن بر ما رسیدن به آنچه آرزومندیم
مگه میشه دلت به خـدا گرم باشه
و بازم نگران آینده باشی
دوست خوبم تا خدا هست
تموم دل نگرانیها بی معناست
به خودش توکل کن
شبتـ🌙ـون پـر امیـد در پنـاه خـدا🌸🍃
@Emam_kh
🌸سلام_امام_زمانم♥️
سلام امام زمانم✋🌸
صدا ڪردنت سخت نیست🥺
من سختش ڪردہام😔
با زبانے ڪہ گناہ آن را لال ڪردہ
اَدعوكَ يا سيدی🥺
بِلِسان قَدْ اَخْرَسَه ذَنْبُه😭💔
مےخوانمت
اے آقاے من
بہ زبانے كہ گناہ لالش كرد😭🖐🏻
🌸صبحت_بخیر_اقا_جانم♥️🌸🍃
@Emam_kh
عنه عليه السلام
شِيعَتُنا مَن قَدَّمَ مَا استُحسِنَ ، و أمسَكَ مَا استُقبِحَ ، و أظهَرَ الجَميلَ ، و سارَعَ بالأمرِ الجَليلِ ، رَغبَةً إلى رحمَةِ الجَليلِ ، فذاكَ مِنّا و إلَينا و مَعَنا حيثُما كُنّا .;
امام صادق عليه السلام
شيعه ما كسى است كه نيكى مى كند و براى آخرتش پيش مى فرستد و از زشت كارى خوددارى مى كند ، خوبيها را آشكار مى سازد و از سرِ شوق به رحمت خداى بزرگ، به كارهاى سترگ مى شتابد ؛ پس ، او از ماست و رو به سوى ما دارد و هر جا كه ما باشيم با ما خواهد بود .;
بحار الأنوار : 68/169/29 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🍁ـلام
صبحتـون پر انـرژی و نشـاط ☕🍂
🍁آرزو میکنـم
🍂 در ایـن صبـح زیبـا
🍁دلتـون پر از محبـت
🍂روزتـون پر از رحمـت
🍁زندگیتـون پر از شوکت
🍂خونـههاتـون پر از برکت
🍁لحظـههاتـون پر از مؤفقیت
🍂و عاقبتتون ختـم به خیـر باشـه
@Emam_kh
*📚از دزدی بادمجان تا ازدواج💍*
شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام *مسجد جامع توبه* مشهور است.
علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا خانه فحشاء و منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد.
یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود.
دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است
با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست.
بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود.
شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم
و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری.
این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت.
این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد.
به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست
اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد.
وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد.
این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید.
فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد.
باخودش گفت : پناه بر خدا.
من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟
از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید
وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند.
یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد.
شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت.
صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟
جوان گفت نه
شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟
جوان خاموش ماند.
شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟
جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟
شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب
و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است.
اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟
جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟
زن هم پاسخش مثبت بود.
عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر.
دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد.
وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت.
جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود
زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟
گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد.
زن گفت : این نتیجه امانت داری و تقوای توست.
از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید.
کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید
خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🌹کلام_شهید
🌻اگــر ڪسی
صداۍرهبــر خود را نشنود
به طور یقین صداۍامام زمـان(عج)
خود را هم نمےشنود...
و امروز 🌹خط قرمــز باید
توجه تمام و اطاعت از ولےخود،
رهبرۍنظام باشد
🌹شهید_قاسم_سلیمانۍ🌷
@Emam_kh
💕همیشه امیدتان به خدا باشد
نه بندگانش...
چون امید بستن به غیر خدا
همچون خانه عنکبوت است :
سست،
شڪننده
و بی اعتبار
خدا به تنهایی برایتان ڪافیست
در همه حال به او اعتماد ڪنید
@Emam_kh
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
🎥| ببینید:
💐 تحلیلی جالب از الطاف خاصّه الهی در حماسه ی اربعین
🥀 بیان ارزش نجات از حیرت و جهالت در زیارت اربعین
🌺 استاد آیت الله وفسی
اربعین
@Emam_kh