eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 رفتار بسیار خطرناک تربیتی! 🔻 در بعضی سنین مثلا ۱۲_۱۳ سالگی یا بالاتر، بحرانی در نوجوان و جوان ایجاد می‌شود و دچار شک و تردید می‌شود. تا قبل از این دوران همه چیز را از پدر و مادر بدون دلیل پذیرفته است اما الان دچار تردید می‌شود که ممکن است اعتقاداتی که داشته باشد، درست نباشد. در این مرحله باید به وضع نوجوان و جوان رسیدگی کرد. 🔹این دوران و سوالات جوان، طبیعی و عادی است. اما گاهی بزرگ‌ترها برخوردهای خشونت آمیزی می‌کنند که بسیار خطرناک است و موجب عاصی شدن جوان می‌شوند. این در حالی است که نوجوان فقط سوال کرده است! @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️بارالها ▪️به حرمت ایام فاطمیه ❄️و به حرمت ▪️خانم فاطمه زهرا(سلام الله) ❄️هیچ خانه ای غم دار ▪️هیچ مادری داغ دیده ❄️هیچ پدری شـرمنــده ▪️هیج فرزنـدی بی مـادر ❄️هیچ محتاجی ستم دیده ▪️هیچ بیمـاری درد دیده ❄️هیچ چشـمی اشکبـار ▪️هیچ دستـی محتـاج ❄️هیچ دلـی شکستــه ▪️و هیچ خـانـــه ای ❄️بی نعمتت نباشـــه 🌹آمیـن شبتون آروم ودرپناه خدا 🌸🍃 ‎‌‌‌‌‌‌‌@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣سلام_امام_زمانم ❣﷽ ارباب زمین؛امیر تاریخ بیا تا نخل ستم برکنی از بیخ بیا از قول همه منتظران میگویم ای پیرترین جوان تاریخ بیا... @Emam_kh
الإمامُ عليٌّ عليه السلام مَن أصبَحَ عَلَى الدنيا حَزِينا فَقَد أصبَحَ لقَضاءِ اللّه ِ ساخِطا ، و مَن أصبَحَ يَشكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بهِ فقد أصبَحَ يَشكُو رَبَّهُ .; امام على عليه السلام هركه صبح خود را با غم و اندوه دنيا آغاز كند ، با نارضايى از قضاى خدا آغاز كرده باشد و هر كه بامدادش را با شِكوه از مصيبتى كه دامنگيرش شده بياغازد ، با شِكوه از پروردگار خود آغاز كرده باشد .; نهج البلاغة : الحكمة 228 .
سـ❄️ـلام مهـربانان صبحتان پر از عطر خدا صبحتان پر از رحمت صبحتان پر از نعمت صبحتان پر از محبت صبحتان پر از زیبائی صبحتان پر از انرژی صبحتان بخیر و نیکی یک روز پر نشاط یک روز خوب و با برڪت یک دنیا آرامش یک روز پر از مؤفقیت یک زندگی پر از دلخوشی و خوشبختی بی پایان برای تک تک تون آرزومندم روزتون پر از الطاف الهی🌸🍃 @Emam_kh
شخصی همراه خانواده اش با کشتی مسافرت می نمود . در وسط دریا کشتی گرفتار توفان و امواج سهمگین شد و شکست و تمام سرنشینان آن غرق شدند مگر زن آن شخص که محکم به تخته پاره ای چسبیده و به ساحل رسید . در آنجا جوان راهزن و فاسقی که از هیچ گناهی فروگذار نمی کرد، زندگی می نمود . وقتی که چشمش به آن زن افتاد، خوشحال شد و به طرفش رفت و پرسید تو از جنّی یا انس؟ گفت : من انسانم . جوان فاسق به آن زن نزدیک شد و همین که خواست دست خیانت به سوی آن زن دراز کند ... دید آن زن مضطرب شده و می لرزد ، پرسید: چرا مضطربی؟ آن زن اشاره به آسمان کرد و گفت : از خدایم می ترسم ، پرسید : هرگز گرفتار این گونه گناه شده ای؟ گفت : نه، به عزّت خدا سوگند که هرگز این گناه را مرتکب نشده ام ، گفت: تو هرگز چنین کاری نکرده ای، چنین از خدا می ترسی و حال آن که به اختیار تو نیست و تو را به جبر به این کار وا می دارم ! پس من اولایم به ترسیدن و سزاوارم به خائف بودن، پس برخاست و از عمل خود پشیمان شد و به درگاه الهی توبه نمود . او آن زن را رها نموده و به سوی خانه خود روان شد . در بین راه به راهبی برخورد و با او همسفر گردید ؛ وقتی که مقداری راه رفتند، هوا بسیار گرم شد و نور خورشید آنها را اذیت نمود. راهب به آن جوان گفت: دعا کن که خدا ابری بفرستد تا بر ما سایه افکند، جوان گفت: من در پیشگاه خدا خجلم، زیرا علاوه بر آن که حسنه ای ندارم ، بلکه غرق گناهم . راهب گفت من دعا می کنم و تو هم آمین بگو ، چنین گردند، بعد از مدت کمی، ابری بر سر ایشان پیدا شد و سایه افکند . مقداری از راه با هم بودند تا بر سر دوراهی رسیدند و با هم وداع نمودند، جوان به راهی رفت و راهب به راه دیگر روان شد، ناگهان راهب متوجّه شد که، بر بالای سر جوان سایه افکنده است ، فوری خودش را به آن جوان رساند و گفت: تو از من بهتری، زیرا که دعای من با آمین شما مستجاب شد، بگو چه کرده ای که مستحق این کرامت شده ای ؟ جوان قضیه خود را نقل کرد، راهب گفت: چون از خوف خدا، ترک معصیت او کردی، خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است، سعی کن که بعد از این خوب باشی . خداونـدا پشیمانم پشیمـان        کجــا رو آورم از زخم عصـیان سیاهیهای دل زارم نموده         بکن رحمی بر ای زار پریشان یاعلی منبع : کتاب بازگشت از بیراهه 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
✍یک سینی گذاشته بودیم وسط ، حلقه زده بودیم دورش. داشتیم جمعیتی غذا می خوردیم که حاجی‌سلیمانی هم آمد. جا باز کردیم نشست. لقمه به لقمه با ما از همان سینی غذا برداشت و خورد. کنار سینی یک بطری کوچک آب معدنی بود. تا نیمه آب داشت. بطری را برداشت. درش را باز کرد و تا جرعه آخر خورد. انگار نه انگار که یکی قبلا از آن خورده. ما رزمنده عراقی بودیم ، حاجی هم فرمانده ایرانی مان ، همه کنار هم یک نوع غذا خوردیم ؛ عرب و عجم ، رزمنده و فرمانده. 📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز @Emam_kh
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴دلایل رد منطقی واکسن فایزر 👈 برای دریافت پاسخ منطقی این دو سناریو را کنار هم بگذارید اگر شما بودید چه تصمیمی برای سلامت و آینده مردم خود میگرفتید؟! @Emam_kh
‏لووتیروکسین و انسولین؛ تحریم! داروی مربوط به بیماری صرع؛ تحریم! داروی مربوط به بیماری تالاسمی؛ تحریم! داروی مربوط به بیماری هموفیلی؛ تحریم! داروی مربوط به بیماری ام پی اس؛ تحریم! پانسمان مربوط به بیماری پروانه‌ای؛ تحریم! و... واکسن ناموفق فایزر با چندین مورد تلفات؛ آزاد! عجب.... ✍ @Emam_kh