عنه عليه السلام
كَفانا اللّه ُ و إيّاكُم كَيدَ الظّالِمينَ ، و بَغيَ الحاسِدينَ ، و بَطشَ الجَبّارينَ . أيُّها المؤمِنونَ، لا يَفتِنَنَّكُمُ الطَّواغِيتُ و أتباعُهُم مِن أهلِ الرَّغبَةِ في الدُّنيا ، المائلونَ إلَيها .;
امام زين العابدين عليه السلام
خداوند ما و شما را از مكر ستمگران و گزند حسودان و خشم گردنكشان نگه دارد. اى مؤمنان! طاغوتيان و پيروان دنياخواه و دنيا گراى آنان شما را نفريبند.;
تحف العقول : 252.
سلااااام🌸🍃
🌸خـداونـدا:
مارا کمک و یاری کن تا در راهی که تو برایمان مقدر ساخته ای قدم گذاریم و همواره در فیض و برکت تو روزمان را با عشق و آرامش سرکنیم.
🌸خـداونـدا تو را عاشقانه دوست داریم وکمکمان کن تا در این عشق، دلدادگی و دوستی با تو پابرجا و ثابت قدم بمانیم.
🌸خـداونـدا قلبمان را از عشق و محبت خودت متبرک گردان و همواره ما را از محدوده زمان و مکان برهان تا در پیوند مهر خداییت قرار گیریم و روزهایمان را در آغوش پر از خیر و برکتت سپری کنیم.
الهی آمین🌹
سلام صبحتون خدایی
روزتون پر از اتفاقهای ناب.🌸🍃
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
@Emam_kh
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🔻 مراقبات_ماه_رجب
مثلا یکی بحث عصبانیت.. یا حتی موردی میتواند باشد
⤴️با فلان فامیلم بیشترین دشمنی رو دارم،سر فلان چیز خیلی حساسم،حساسیت های الکی و بی مورد،..
⬅️چقدر آدمها جهنم میروند برای چیزهای بیخود ،چرا مادر... بابای تو بامن اینطور صحبت کرد ،چرا...
⤴️این حساسیت نسبت فلان مسئله دامنه پیدا میکند،و چه معصیت هایی که صورت نمیگیرد،غیبت دارد میکند،تهمت دارد میزند،سوء ظن وقهر،بدو بیراه دارد...چقدر مصیبت بخاطر یک حساسیت بیجا
⬅️این موارد را تو زندگیمان بگردیم پیدا کنیم،از یه جایی شیطون پایش رو گذاشته لای در،آن در و نمیتوانیم ببندیم،از آن در هر وقت بخواهد میتواند بیآید تو،و قلب من وقبضه کرده و...
بیآیم این و پیدا کنم توی این ماه رحمت ببندم این را
*⃣شهر الله اصب شهر رحمت خداست می شورد و می برد
⬅️ما بیشتر مشکلی که داریم بحث ناامیدی و یاس است
ناامیدیم که برای ما ،خدا اصلاح کند و کمک کند
⤴️گاهی توکل ما به این اساتید عرفان و اخلاق بیشتر از توکل به خود خداست
آنقدر که دلبسته ایم که فلان آقا برایمان دعا کند و قند بده ،...توقع نداریم خود خدا همین کار و انجام بده
#⃣بقول یکی از آقایون انقدری که برای حضور قلب در نماز در خونه این و آن را میزنند و سوال میکنند،یکبار اگر در خانه خدا رو زده بودند و از خدا خواسته بودند ،این مسئله رو حل کند ،حل کرده بود
⬅️تو ماجرای حضرت موسی و فرعون و قارون معروف است
به حضرت موسی می گفتند ،کمکم کن،۷بار میگویند صدا زدند،وقتی رفت در دل زمین ،خدا گفت موسی ۷بار تو رو صدا زد ،اگه یکبار من و صدا زده بود درش میآوردم
*⃣گاهی ماهم اشتباهی در میزنیم و اشتباهی رفتیم، از این و اون میخواهیم چکار کنیم ...
از خود خدا بخواهیم ....توسل پیدا کنیم به ائمه...
⤴️فهم می دهند به آدم
مثل ماجرای حضرت یوسف علیه السلام..
کذلک کدنا لیوسف،ما اینطور برای یوسف راه چاره تراشیدیم
⬅️گاهی خدا به ذهن و دل آدم یه چیزی رو میفهماند،...
ادامه دارد...
✍حجتالاسلام امینی_خواه
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 استاد_شجاعی
💥درماه رجب، وضعیت عالَم، عادی نیست!
اتفاقات خاصی رخ خواهد داد...
🌹 فقط باید نحوهی رویارویی با آنها را آموخته باشیم.
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه 282 سوره بقره - بخش1
🌸 يَاأيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا تَدَايَنْتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لَايَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كَانَ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ مِنْ رِّجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الْشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُواْ وَلَا تَسْأمُواْ أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَ أَدْنى أَلَّا تَرْتَابُواْ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُواْ إِذَا تَبايَعْتُمْ وَ لَايُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ
🍀 اى كسانى كه ایمان آورده اید! هنگامى كه بدهى مدّت دارى به یكدیگر پیدا مى كنید، آن را بنویسید. و باید نویسندهاى در میان شما به عدالت بنویسد. كسى كه قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن خوددارى كند، همانطور كه خدا به او تعلیم داده است. پس باید او بنویسد و آن كس كه حقّ بر ذمّه او (بدهكار) است املا كند و از خدایى كه پرورگار اوست بپرهیزد و چیزى از آن فروگذار ننماید. و اگر كسى كه حقّ بر ذمّه اوست، سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف و توانایى بر املا كردن ندارد، باید ولىّ او با رعایت عدالت (مدّت و مقدار بدهى را) املا كند و دو نفر از مردان را شاهد بگیرد و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از گواهان، از كسانى كه مورد رضایت و اطمینان شما هستند تا اگر یكى از آنان فراموش كرد، دیگرى به او یادآورى كند. و شهود نباید به هنگامى كه آنها را (براى اداى شهادت) دعوت مىكنند خوددارى نمایند. و از نوشتن (بدهى هاى) كوچک یا بزرگِ مدّتدار، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید،) این در نزد خدا به عدالت نزدیكتر و براى اداى شهادت استوارتر و براى جلوگیرى از شک و تردید بهتر مى باشد، مگر اینكه تجارت و داد و ستد نقدى باشد كه در میان خود دست به دست مى كنید كه ایرادى بر شما نیست كه آن را ننویسید. و هنگامى كه خرید و فروش مىكنید، شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد زیانى برسد و اگر چنین كنید از فرمان خداوند خارج شده اید و از خدا بپرهیزید و خداوند (راه درست زندگى را) به شما تعلیم مىدهد وخداوند به هر چیزى داناست.
🌺 بزرگترین آیه ى قرآن، این آیه است كه درباره ى مسائل حقوقى و قرض دادن و نحوهى تنظیم اسناد تجارى مى باشد. پول هم می تواند سبب رشد و عاقبت به خیری ما شود و هم می تواند سبب ویرانی ما شود. وقتی که با بخشیدن پول یا با قرض دادن بتوان گرفتاری را از کسی برطرف کرد. می تواند سبب سعادت ما شود. یا أيها الذين ءامنوا إذا تداينتم بدين إلى أجل مسمى فأكتبوه: اى کسانی که ایمان آورده اید! هنگاهی که بدهی مدت داری به یکدیگر پیدا می کنید، آن را بنویسید.
🌷 #تداینتم: از «دَین» به معناى بدهى، شامل هرگونه معامله غیر نقدى، وام و ... هم مىشود.
🌷 #أجل: مهلت
🌷 #مسمى: مشخص
🌷 #فأكتبوه: پس آن را بنویسید.
🔹 انسان وقتی مؤمن باشد آثار ایمان هم در او خواهد بود. یکی از آثار ایمان قرض دادن است. دلیل این که می فرماید آن را بنویسید زیرا احتمال مرگ فرد قرض گیرنده است تا بعد بتوان آن را از ورثه ی او گرفت یا احتمال طمع ورزی و مسائل دیگر هم می باشد.
🌺 و لیکتب بینکم کاتب بالعدل و لا یأب كاتب أن يكتب كما علمه الله: و بايد نويسنده اى در ميان شما به عدالت بنويسيد. کسی که می تواند بنویسد ، نباید از نوشتن امتناع کند ، همانطور که خدا به او تعلیم داده است.
🌷 #بالعدل: با عدالت
🌷 #يأب: از ريشه ابا به معناى امتناع است.
🔹 خداوند به نويسنده نعمتى به نام نوشتن داده است پس نباید در تنظیم سند مالی امتناع کند.
🌺 فلیکتب ولیملل الذي علیه الحق ولیتق الله ربه و لا یبخس منه شیئا: پس باید او بنویسد و آن کسی که حق بر ذمه او است املا کند و از خدایی که پروردگار اوست بپرهیزد و چیزی از آن فروگذار ننماید.
🌷 #ولیملل: و املا کند. املا یعنی گفته بشود و فرد دیگری بنویسد.
🌷 #یبخس: کم گذاشتن از روی ظلم
⬅ادامه دارد
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔴 سرانجام #استاندار_خوزستان برکنار شد ولی دولت برای اینکه محاکمه نشود وی را به سازمان ملی استاندارد برده!
🔹بعد از ویرانی و بحرانی کردن خوزستان حالا نوبت سازمان ملی استاندارد است!
🔹اما بیتردید حالا نوبت محاکمه است. مطالبه ما از جناب رئیسی و دستگاه قضایی محاکمه شریعتی است. شریعتی که از حسین فریدون و مهدی جهانگیری گندهتر نیست! باید پروندهای که در شعبه ۱۲ دادسرای تهران برای وی تشکیل شده به جریان بیافتد!
🔹حمایتهای بیحد و حصر شریعتی از مفسدی به نام امید اسدبیگی مدیرعامل فاسد #هفت_تپه نباید به فراموشی سپرده شود...
✅ داود_مدرسی_یان
@Emam_kh
زنی شوهرش فوت کرد. او دختری زیبا از شوهر داشت و در سن ازدواج، بسیاری از جوانان راغب ازدواج با دختر زیبا بودند.
ولی مادر، شیر بهایی هنگفت به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان شرط کرده بود و بر شرطش اصرار داشت
جوانی خوش سیما نیز عاشق دختر شده بود ولی ۲۰ میلیون بیشتر نداشت، پدرش را مطلّع نمود. پدر گفت پولی را که داری بیاور تا برویم خواستگاری. جوان گفت : اما پدر، مادرِ دختر ۱۵۰ میلیون شرط کرده!
پدرگفت : میرویم و میبینی چگونه میشود
پدر و پسر جهت خواستگاری نزد مادر رفتند، پدرِ پسر به مادر دختر گفت: پسرم عاشق دختر شماست و این ۱۰ میلیون هم برای شیربها، مادر گفت : ولی من ۱۵۰ میلیون شرط گذاشتم!
پدر گفت: صحبتم را قطع نکن و این هم ۱۰ میلیون دیگر تقدیم به تو جهت ازدواج با من
مادر عروس لبخندی زد و گفت: علی برکت الله
جوانان شهر اعتراض کردند و گفتند: شرط اینگونه نبود؟؟؟؟؟
مادر عروس گفت: قیمت تکی با عمده فرق میکنه
🔺سازمان مدیریت ازدواج آسان
😂😂😂😂
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 7
صدای خنده ی بی موردش که بلند شد، سری از روی تاسف تکان دادم و به سمت اتاق صدوهفت پا تند کردم، از کنار هر اتاق که رد می شدم، نگاهم گذرا به داخل اتاق ها کشیده می شد و صدای جیغ و بی قراری زائو ها حس درد را در وجودم القاء می کرد، داخل اتاق رفتم، زائو دختر کم سن و سالی بود، آن قدر از درد به خود پیچیده بود که موهای بلندش از داخل کلیپس زیبایش بیرون ریخته و چهرهای آشفته به ظاهرش داده بود، نگاه از صورت رنگ پریده اش گرفتم و به دلاوری مامای شیفت شب دوختم، خستگی از سر و رویش می بارید.
-سلام خسته نباشی.
تازه متوجه حضورم شد و سر از برگه ی جلوی رویش بیرون کشید.
- به روی ماهت، چرا دیر کردی؟
-شرمنده دم در مجبور شدم یکم اون روی مبارکم رو نشان بعضی ها بدم!
خنده ی بی صدا ولی دندان نمایی کرد.
- بعضیا؟!
- مفصله...
با چشم و ابرو به زن جوان که با بی حالی برای صحبتهای ما گوش تیز کرده بود اشاره ای زدم، خودش گرفت که جریان چیست! 《آهانی》 تفهیمی تحویلم داد.
- آهان...
از روی صندلی بلند شد و به سمتم آمد و وضعیت بیمار را شرح داد.
- دیشب ساعت نه و نیم به علت پارگی کیسه ی آب بستری شده، آمپول فشار داخل سرم ریخته شده، فشارش ده روی ششه، ضربان و تکون های بچه هم خوبه، زایمان اولشه، هفتاد درصد راه رو برای زایمان طی کرده، تخمینی تا یک ساعت دیگه زایمان می کنه.
به سمت زن بی قرار که زیر لب نالید 《وای هنوز یک ساعت مونده》 نگاهی انداختم و در جواب دلاوری 《انشاالله》ی گفتم، گوشی اش را از روی میز برداشت و با گفتن 《بعدا
می بینمت》 از اتاق خارج شد، گوشی ام را از داخل جیبم بیرون آوردم و روی میز گذاشتم، به کنار دختری که تا ساعاتی دیگر به مقام والای مادری نائل می شد، رفتم.
با خوش رویی خودم را معرفی کردم.
- سلام گلم، عسل نامدار هستم، مامای شیفت صبح.
بی رمغ نالید: منم نازنینم.
شروع به ماساژ بالای شکمش کردم.
- تا یه ساعت دیگه میشی مامان نازنین.
دردش شروع شد و لبخندش را بی جان تر از آن کرد که عمق خوشی اش را هویدا کند، بی قرار نام ائمه را به زبان می آورد و عاجزانه طلب کمک می کرد، هنوز بعد از گذشت سال ها به این بی قراری ها عادت نکرده بودم، قلبم فشرده شد، فکر های آزار دهنده همیشگی خاطرم را مکدر کرد، سوال های متعددی که در این اتاق ها و میان جیغ و فریادهای زنان بهشتی بی جواب می ماند، ذهنم را به باد تازیانه گرفت...
این که آیا مادرم هم موقع زایمان من این قدر درد کشیده بود؟... آیا لبخندی که میان این همه درد شیرینی اش چون عسل ذائقه انسان را کام میبخشد را موقع زایمان من به لب داشته؟... حتی نمی دانستم که مادرم مرا طبیعی وضع حمل کرده یا با عمل سزارین؟...
با حس لگد جنین زیر دستم سوالی تکراری تر ذهنم را آزاد...
آیا مادرم موقع تکان های من اشباع از عشق مادر به فرزند می شده...؟
درد سی ثانیه ای نازنین به پایان رسیده بود، چند دقیقه کوتاه زمان برای معاینه اش داشتم، دست کش های مخصوص را به دست کردم، هشتاد درصد از راه را برای مادر شدن طی کرده بود...
با لبخند به چهره ی داغان از دردش در حالی که دست کش های آلوده را از دست هایم در می آوردم گفتم: دیگه یواش یواش خودت رو آماده کن که قراره مسئولیت بزرگ کردن و تربیت یک کوچولوی خوشگل رو به عهده بگیری.
بدون اغراق دیدم که لبخندش لذت و عشق مادری را از بهشت دم و در گیتی پخش کرد...
دست کش ها را داخل سطل رها کردم، بغض لعنتی، درد بی مادری را به سینه ام مشت می زد!
بی اراده لب زدم: دوستش داری؟
از سوالم متعجب شد، کمی خودش را جمع و جور کرد، انگار که تازه متوجه حالت خوابیدنش شده بود!
- راحت باش، روزی حداقل ده نفر مثل تو این جا با دست های من مادر میشن.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 8
ببخشیدی زیر لب زمزمه کرد و خواست روی پاهای عریانش را با دامن روپوش اش مخفی کند که درد جانکاه ولی پر ثمر در جانش پخش شد و بی خیال حیا و شرم زنانه اش شد، دستم را چنگ زد و باز متوصل به ائمه شد...
کمرش را ماساژ دادم و لب زدم: آروم باش چیزی نمونده.
درد سی ثانیه ای اش به پایان رسید که از فریاد زدن دست کشید. دست کش های دیگری از کشو برداشتم.
هنوز به سمتش نچرخیده بودم که گفت: خیلی!
متعجب به سمتش چرخیدم.
- چی خیلی؟!
بالبخند خجولی لب زد: این که دوستش دارم دیگه.
تلخی لبخندم گلوی بیچاره ام را سوزاند، یک قدم فاصله ام را با تخت طی کردم و با پد پنبه ای عرق های روی پیشانی بلندش را گرفتم.
- براش مادری کن.
قطره اشکم صورتم را نوازش کرد، آن هم میدانست چه دردی روی سینه ام سنگینی میکند که نوازش وار راهش را پیش برد و روی سینه ام چکید تا شاید مرهم باشد...
دردهای آخر بود، سریع با صدای بلند فرزانه مامای اتاق کناری را صدا زدم، با شتاب در درگاه در ظاهر شد.
- وقتشه؟
- آره بدو...
خدا خدا گفتن های نازنین دلم را ریش می کرد، سعی کردم خیال مادری که تصویری از صورتش نداشتم را پس بزنم و کارم را انجام دهم...
متولد شد...
دختری با موهای کرکی و مشکی، درست شبیه خود نازنین.
من شبیه که بودم؟ عمه می گفت شبیه مادرت هستی! آیا این دروغ بزرگ، راست بود...؟
گیره را به بیخ بند ناف چفت کردم و قیچی را از پسش زدم، نوزاد را به دست فرزانه دادم تا داخل دهان و بینی اش را از آب تخلیه و کله پا کند و خود مشغول ادامه ی کارم شدم، صدای خش دار از جیغ و گریه نازنین باز تشویق به خود آزاریم کرد.
- میشه بچه ام رو ببینم؟
آیا مادر من هم این سوال پر خواهش و عشق را از مامااش کرده بود؟
اوضاع معده ام طبق معمول هر روزه به هم ریخته بود، لبخندی به رویش زدم، بتادین را برداشتم و در حالی که زخمش را ضدعفونی می کردم، گفتم: چرا که نه.
رو به فرزانه ادامه دادم: فرزانه، خانم خوشگله رو نشون مامان نازنینش بده.
فرزانه نوزاد دورپیچ در ملافه را بلند کرد و به طرف نازنین گرفت، با لحن لوس و بچه گانه ای گفت: خسته نباشی مامان نازنین، ببین من چقدر خوشگلم.
بی توجه به لبخند پرعمق نازنین سعی کردم دیگر به تولد خود فکر و سوال های بی جوابم را بیهوده مرور نکنم...
مریم می گفت《خودآزاری》 اما او چه می دانست از درد بی مادری من، از حسرت یک نوازش مادرانه که به دل پرنیازم ماند...
از دردودل های دخترانه ام که همه در تنهایی ام زمزمه شدند...
مریم درک بالایی داشت ولی از زخم دلِ تنگ من باخبر نبود که با خودآزار خطاب کردنم نمک بر زخمم می شد...
از روی صندلی بلند شدم، بعد از ماساژ و فشار شکم نازنین برای تخلیه ی خون از رحم که ناله اش را بلند کرد خطاب به فرزانه گفتم: راحله رو صدا کن بیاد نوزاد رو بذاره روی سینه ی مادرش، تو برو سر بیمار خودت.
-نه خودم هستم، مریضم خوابه هنوز اول راهه درد چندانی نداره.
سری به نشانه تفهیم و موافقت تکان دادم.
- پس کمکش کن شیرش بده.
کار ماساژم تمام شد، در حالی که کاور و چکمه هایم را از تن و پا در می آوردم ادامه دادم: برم یه سر به مریم بزنم برگردم.
نوزاد را در آغوش کشید و به سمت نازنین رفت.
- برو خیالت راحت من هستم.
-ممنون.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔻 مراقبات_ماه_رجب
توی ماه رجب تمرکز کنیم روی یکی از مشکلاتمان ،مثلا میبینیم بیشتر از ناحیه زبانمان، آسیب می بینیم ،از کدوم منطقه زبان ؟بابت چی؟تو چه موقعیتی؟
گاهی بیشتر دروغ هایش از جهت ترس ، طمع ،... است
⤴️ شیطان کجا پا لای در گذاشته...از خدا بخواهید راه چاره اش رو نشان دهد و در مورد این گناه همت بخرج دهید وقت و مطالعه و تلاش بیشتر بگذارید ،نورانیت برای قلب انسان میآید..
⬅️هر وقت دیدید مجلسی سمت گناه می رود یک کلمه بگویید و آن مجلس و ترک کنید ...من کار دارم ،دروغ ام نیست ،چه کاری مهمتراز اینکه از جهنم بخواهی فرار بکنی ....به ویس مراجعه بفرمائید
⬅️شیطان خیلی حرفه ای با ما عمل میکند ،خیلی شیطان دقیق است
می ایستاد و صبر میکند،یکجا که انسان دارد خوب جمع میکند ،بعد سراغ انسان میآید،
⤴️طرف به خودش میگوید ،چقدر دارا شدم ،چه حال و وضع خوبی دارم ،...
شیطان میگذارد در جای مناسب ،یقه اش و بگیرد وجیبش و خالی کند
*⃣طرف سه روز رفته اعتکاف وباحال خوش ،شیطان منتظر بر گردد، برود سرکار و خانه و... در مواجهه با فلان دوست و همکارش ، باهمسرش ،ترش کند و بد وبیراه بگه ،همه رو از جیبش دربیآورد
#⃣بقول استاد ما،شیطان بیرون حرم امام رضا علیه السلام ،منتظر همه مان نشسته و ...آماده است که بیآییم بیرون طراحی هم میکند...خوب بلده بیاد همه رو ببرد از دری که باز گذاشتیم،این در و باید تو ماه رجب بست،هر کداممان هم میدانیم از کجاست
⬅️بیشتر مشکلات از راه زبان است ،غیبت، تهمت،بدزبانی،..
گاهی طرف زبانش ،زبان طعنه ،کنایه است
⤵️بررسی دقیق کنید گاهی همین بررسی توسلات میخواهد که بفهمید از کجا دارید میخورید ،گاهی متوجه نیستیم،خود خدا باید به ما نشان دهد ،
*⃣انسان چون خودش رو دوست دارد ،نمی تواند بفهمد فلان کار من اشتباه و بداست، و صدها دلیل میآورد ،گاهی همان که سر آدم میآورند میفهممد چقدر بدست
⤴️ گاهی اشتباه و گناهی که در دیگری میبیند می فهمد چقدر بد است و داشته از اینجا آسیب می دیده،چون اینطور برخورد میکردم...همیشه طلبکار بودم..این لطف خداست...
⬅️اینها آسیب های زندگی ماست و حبط اعمال است، و آثار اعمال و از بین می برد،... رشدی درش نیست ، ۳۰سال۴۰ سال نماز میخواند،حالش فرقی نکرده ،روز بروز دارد بدتر میشود...
⤴️حال معنوی یعنی بیشتر بخدا،و عیوبم ...و متوجه ام
⬅️اگر پارسال برای خودم ۱۰ تا عیب قائل بودم امسال ۲۰تا عیب قائل باشم ،این میشود رشد، نه اینکه ۵تا بوده الان شده یکی، ...این یعنی پس رفت؛
*⃣آنهایی که دارند سمت خدا میروند دائما دارند نقص خودشان را می بینند و...چقدر کوچکیم، چقدر ...
✨ادامه دارد...
✍حجتالاسلام امینی_خواه
🔴 واکنش دقیق امام جمعه زابل به سخنان تفرقه انگیز عبدالحمید:
🔺 حجت الاسلام والمسلمین عزیزی در خطبههای نمازجمعه زابل:
🔹اخیرا برخی از افراد فریب خورده و جاهل و آدم هایی که گمان می کنند اسلام شناس بودن به بعضی از ظواهر و القاب پرطمطراقی است که بعضی افراد بی سواد به انسان ها می دهند، مطالبی می گویند که انسان حیف اش می آید راحت ار آن عبور کند.
🔹 می گویند قانون اساسی اشکال دارد، شما چهل سال حکومت کردید اجازه بدهید چهار سال ما حکومت کنیم. چهل سال شیعه حکومت کرده در این مملکت ، حالا نوبت ما است که چهار سال حکومت کنیم. باید پرسید مگر در قانون اساسی حرف شیعه و سنی زده شده است؟ شما اصل دوم قانون اساسی را ببینید تاکیدش بر امت واحده است. در حقوق شهروندی چه تفاوتی فی مابین یک مسلمان شیعه و یک مسلمان سنی است؟
🔹 شمایی که ادعا دارید چهار سال هم بدهید ما حکومت کنیم بعد بینید ما چه کار می کنیم. می شود بفرمایید هزار و چهارصد سال است که بر گرده مسلمانان در تاریخ نشستید چه گلی به سر اسلام زدید؟ حکومت هایی که یکی پشت سر هم مثل پست ترین حیوانات نوکری اسرائیل را دارند و یوغ اش را به گردن می اندازند مگر از شما نیستند؟ آن هایی که دویست و پنجاه میلیارد دلار هزینه کردند که القاعده و داعش را درست کنند مگر از شما نبودند؟ مگر همین امروز حکومت های اسلامی قاطبه آنها از هم کیشان شما نیستند؟ چرا نمی توانند مردم خودشان را در مسیر حق راهبری کنند و به ایشان عزت دهند؟ مگر ام القری شما عربستان کشور اسلامی نیست که دارالافتاء هم دارد؟ چه کسی به حکومت کثیف عربستان اجازه داده که بیست و هفت هزار دلار به خلبانانی حقوق دهد که بچه های مظلوم یمن را بمباران کنند. از کجای فقه اسلام این را آوردید؟
🔹 اگر فقه شما فقه مستحکمی بود اجازه می دادید صدها هزار شیعه مظلومی که در مکه زندگی می کنند مسجد جامع باشکوه داشته باشند. شما فقه حکومتی و حاکمیتی دارید و ما منکر آن نیستیم ، ابوحنیفه و شاگردانش از اولین کسانی هستند که در باب فقه حاکمیتی کتاب هم نوشتند اما تبلور فقه شما بنی امیه ، بنی عباس و تا به امروز است. توجه به دو عنصر زمان و مکان می کنید اما برای خار کردن مسلمانان.
🔹 رئیس موسادسخنرانی کرد که درهمه دنیا پخش شد،گفت ما نمی خواستیم با غزه بجنگیم، آنقدر عربستان و امارات و بحرین و چهارتا کشور کوچک خلیج فارس به ما فشار آوردند و پول دادند و ما به غزه را بمباران کردیم.
🔹 اگرظرفیتی دراداره مملکت دارید، مشکلی نیست. بیایید و ظرفیت واقعی خود را بگویید. خطبه نمازجمعه بازار نیست که آدم هر حرفی بزند و هر کاری کند و هر جور دلش می خواهد حرف بزند. از طرفی شما که به اجماع امت اعتقاد دارید، مگر همین قانون اساسی ۹۸ درصد رای این امت را نگرفته است؟ چرا با این اجماع مخالفت می کنید؟ اینکه دقیقا مطابق عقیده خود شما است. شما ظاهرا فتاوای خودتان را هم یا بلد نیستید یا قبول ندارید. مگر خود شما در مباحث شبه کلامی که دارید می گویید حکومت امری جبری است خدا بخواهد به هر کس می دهد. چطور فهد پنج زن داشت شما در فقه برای آن راه پیدا کردید؟ ملک عبدالله با نخست وزیر انگلستان رسما جلوی دوربین تلویزیون ها شرب خمر کرد، شما گفتید سلطان است. فقهی که فسخ و فجور را برای حاکم جایز بداند.فقهی که بگوید حاکم اولی الامر است و باید تبعیت اش کرد و لو کان فاسقا، ما چطور سرنوشت هشتاد میلیون نفر را به این نوع نگاه ها واگذار کنیم؟
🔹 ماافتخار می کنیم که قانون اساسی ما مترقی ترین قانون درسطح کره زمین است البته نظام به این نقطه برسد که در قانون انعطاف هایی ایجاد کند خواهد کرد، تشخیصش با شما نیست. چون اساسا شما در این حد نیستید که تشخیص بدهید. تشخیصش با آنهایی است که اهلش هستند و شما اهلش نیستید. (تکبیر نمازگزاران)
🔹 ما دراین مملکت با سلم وصفا می بینیم برادران ماشیعه و سنی با هم معاشرت و زندگی می کنند ، آرام هستند، چرا این آرامش را به هم می زنید؟ زندگی آرام در این استان چه مشکلی برای شما ایجاد می کند که گهگاه آتشی رها می کنید؟ واقعا چه مشکلی دارید؟ مسئله شما چیست؟ با کجای این نظام مسئله دارید؟ مسجدی که شما در زاهدان ساختید کدام شیعه جرات می کند در بحرین بسازد؟ کدام شیعه در عربستان جرات می کند محرم برای امام خود عزاداری کند در حالی که میلیون ها شیعه در عربستان زندگی می کنند. مگر حدود ۹۰ درصد مردم بحرین شیعه نیستند؟ چرا حق ندارند برای امام خود عزاداری کنند؟ چرا حق ندارند مسجد بروند و نمازجماعت و نمازجمعه داشته باشند؟
@Emam_kh
🔹 خدا لعنت کند حکومت منحوس و کثیف پهلوی را که استان چهاردهم ما را دودستی تقدیم انگلیس کردند و اسمش را هم بحرین گذاشتند. اینهایی که می گفتند که کوروش بخواب که ما بیداریم با شصت و سه میلیارد دلار پول از این مملکت رفتند، بگذریم از عتیقه هایی که بردند و کارهای دیگری که کردند. آن خائن ها بودند که جنایات اینچنینی کردند.
🔹 به برکت امام و رهبری و شهدا و به برکت این مردم خدا منت بر ما گذاشت که الان بیرق ما بیرق توحید است ، پرچم ما پرچم توحید است. کجای دنیا شما یک حکومت اسلامی در طراز نظام اسلامی از حیث مبانی و مبادی ، از حیث نظام سازی می توانید پیدا کنید؟
🔹 بیچارگی امروز مسلمانان جهان از این است که امثال شما نسل بعد از نسل مردم را در تاریکی نگه داشتید و اجازه ندادید در دامان امامت قرار بگیرند، مسیر را خراب کردید ، راه را اشتباه رفتید. بگذارید این استان آرام باشد تا زمینه توسعه استان فراهم تر شود.حرفی یا نکته ای دارید ، مطلب علمی دارید مشکلی نیست بنشینید و با متخصصین حرف بزنید تا به شما یاد بدهند. شما خودتان فتوا می دهید که اگر حاکم اسلامی باشد باید او را تبعیت کرد. در فقه تان هست که اگر کسی می خواهد امام جمعه باشد باید حاکم اسلامی او را تایید کند و نصب کند. بعد شما خودتان جلوی حاکم اسلامی ، حکومت اسلامی و قانون اساسی گردن فرازی هم می کنید؟ و از مواهب اش هم دارید استفاده می کنید.
🔹 آراء مردم تعیین کننده است ، در همین زاهدان اکثریت اعضای شورای شهر از برادران اهل سنت ما هستند ، در خیلی از شهرهای استان سیستان وبلوچستان ،کردستان اکثریت اعضای شورای شهرها از برادران اهل سنت ما هستند. اگر به دنبال هستید که ستون های این نظام را بلرزانید که بد راهی را انتخاب کردید.
🔹 در حکومت بنی امیه که همین آقایان سنگش را به سینه می زنند خلیفه چهارم پیغمبر به قول خودشان ، علی که جزو عشره مبشره بود به قول خودشان ، علی بن ابیطالب که جزو بهترین صحابه رسول خدا بود به قول خودشان، علی بین ابیطالب که داماد خوب پیغمبر بود و محترم از نظر آنها و امیرالمومنین علیه السلام ما قریب به یکصد سال توسط همین ها لعن و سب شد. آنهایی که علی علیه السلام را لعن کردند از کجا آمده بودند؟ از تل آویو آمده بودند؟ در دانشگاه بیرمنگام درس خوانده بودند؟ یا نه. ما اگر ساکت هستیم دلیلش آقایی ما است و تکلیفی که داریم .
🔹 ما به حکومتمان ، به نظام مان و به ولایت مان افتخار می کنیم ، ما با همه وجودمان به حقانیت این نظام ایمان داریم. اساس این نظام ، حکومت و اساس جمهوری اسلامی مبتنی بر فقه اهل بیت علیهم السلام و ما به این فقه ایمان ، اعتقاد و باور داریم و سنگش را به سینه می زنیم و به آن افتخار می کنیم.
(تکبیر نمازگزاران)
@Emam_kh
🍃پاکسازی_کبد
👌 کبد در حین خواب
به فعالیت خود یعنی پاکسازی بدن،
و سوخت و ساز بدن ادامه میدهد.
🍯 خوردن یک قاشق عسل
قبل از خواب به سلامت کبد
و تجربهی خوابی راحت به شما کمک میکند.
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🥐ادویه فلافل🥐
زیره سبز، کاری، زنجبیل، فلفل قرمز، گشنیز و شنبلیله
🥦ادویههای مخصوص کوکوسبزی
پودر گل محمدی، کاری، دارچین، فلفل سیاه
🍗🦪ادویه مرغ و ماهی
بهترین ادویه زعفران، زنجبیل، برگ بو، و پودر سیر است.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهمصلعلیولیکعلیبنمحمدالهادی النقی
🚩 شهادت حضرت امام هادی (سلاماللّهعلیه) را تسلیت عرض میکنم.
▪️این امام بزرگوار در مجموعهی آثار و برکاتی که از ائمّهی هدیٰ علیهمالسّلام رسیده است، این خصوصیّت را دارد که در ضمن زیارت، مهمترین فصول مربوط به مقامات ائمّه (علیهمالسّلام) را با بیان وافی و شافی، با زیباترین تعبیرات بیان کردهاند. #زیارت_جامعه_کبیره، از این بزرگوار است؛ زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر که یکی از غُرَر تعبیرات و فرمایشات ائمّه (علیهمالسّلام) است، از این بزرگوار است.»
۹۷/۱/۱
@Emam_kh
✨﷽✨
◼️ شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد ◼️
✅ امام علی النقی علیه السلام در ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری در اطراف مدینه محلی بود به نام صرْیا که امام موسی کاظم علیه السلام آن را بوجود آورده بود به دنیا آمد، آن حضرت را ابوالحسن ثالث می گویند، آن حضرت ۱۳ سال داشت که بدستور متوکل عباسی به اجبار وارد بغداد شد و ۲۰ سال در بغداد بود تا اینکه به دسیسه مُعْتَزّ عباسی سمی را به توسط برادرش معتمد عباسی در ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری به آن حضرت خورانده شد و در سن ۴۲ سالگی به شهادت رسید و در سامراء مدفون گردید.
❶ آبرو و اعتبار تو ، چون پیکر یخی است، که درخواست از دیگران ، آن را آب می کند، پس بنگر این اعتبار و آبرو را در نزد چکسی می چکانی؟
⇦الدهرةالباهره شهید اول ص۹۱
❷ سرزنش کردن کلید گرانبار است، ولی از کینه در دل گرفتن بهتر است.
⇦اعیان الشیعه ج۲ ص۳۹
❸ جر و بحث کردن دوستی های قدیمی را از بین می برد و پیمان های محکم و ریشه دار را پاره می کند...
⇦اعلام الدین ص۳۱۱
❹ سخنان بیخوده گفتن ، خوش طبعی افراد بی خرد و ساخته و پرداخته افراد نادان است.
⇦منتهی الآمال ج۲ ص۶۶۴
📚 احادیث الطلاب ص۹۷۸ تا ۹۹۳
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تصویری به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام
◾️شهادت امام هادی(علیه السلام ) تسلیت باد
التماس دعا🌹
@Emam_kh