32.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن فوتبالی سلام فرمانده
با شبیه سازی حاح ابوذر روحی
📽 انیمیشن فوتبالی و جذاب از بازی نفسگیر تیم ملی منتخب مقاومت با مربیگری #حاج_قاسم در برابر تیم حقوق بشر آمریکایی
#جام_جهانی
@Emam_kh
دام شیطانی
# قسمت۳۶ 🎬
بالاخره معینی تماس گرفت وپاسپورت رامیخواست تا برای فردا بلیط هواپیما را اوکی کند,امانگفت مقصدمان کجاست.
دل تودلم نبود,زنگ زدم به محمدی وموضوع راگفتم.
محمدی,انگار خودش خبر داشت,تاکید کرد که محافظه کارانه برخورد کنم,وتاکیدکردکه یکی از افرادشون هم حواسش به من هست,یک جمله ی رمز گفت که با اون شناساییش کنم.
(آینده از آن ماست دختر آقامحسن),قرارشد ازهرکس این جمله راشنیدم,بهش اعتماد کنم.
مادرم سرازکارهام درنمیاورد بهش گفتم بادوستان میرم سفر تفریحی.
اما پدرم از تمام ماجراها خبرداشت,بانگاهش انگاری التماس میکرد نروم اما,هرگزبه زبان نیاورد,چون میبایست تنها برم فرودگاه,همون توخونه از باباومامان خداحافظی کردم.
مامان سرخوش ازاینکه بعدازمدتها دخترکش گردش میرود برام آیینه وقران اورد وپدرم ,من رادرآغوش گرفت وبا گریه توگوشم گفت:مراقب خودت باش,اول به خدا وبعدش به امام حسین ع سپردمت,هرجا عرصه بهت تنگ شد ,درخونه ی ارباب رابزن....
بابغضی درگلو وتوکل برخدا حرکت کردم.
معینی جلودر فرودگاه منتظرم بود وگفت :زودتر بیا ,اینم بلیط وپاست,به بقیه هم دادم ,برو.توصف پرواز به قاهره...
اوه اوه پس مقصدمان مصر,سرزمین پر رازو رمز فراعنه هست....
خوشحال بودم ,چون خودم درواقع مصررادوست داشتم...
سوار هواپیما شدم,اما مثل اینکه ۹نفردیگه هم ازگروهمان همسفرمابودند,منتها من نمیدونستم کی هستند وکجا نشستند...
بایاد خدا سفر هراس انگیزم راشروع کردم.
معینی تو ردیف روبروم بود,خیره به من همش کنکاش میکرد ,منم اروم چشام رابستم خودم رابا فکر به فرداوفرداها سرگرم کردم که به خواب رفتم.
با تکانهای هواپیما که ناشی از نشستنش بود ازخواب پریدم.
با معینی جلو فرودگاه ایستادیم,قراربود ۹نفر دیگه به ما ملحق شوند,ابتدا یک زن ویک مرد آمدن, بعدش دوتامرد,پشت سرشون یک زن ومرد مسن تر,بعدش دوتامرد,تک ,تک,
اخرین نفرکه ,پدیدار میشد ,احساس کردم هیکلش آشناست.
ادامه_دارد ..
😈دام شیطانی😈
#قسمت ۳۷ 🎬
این که استادفروخته ی خودمونه,باورم نمیشد مهرابیان از مهره های اصلی انجمن باشه,مرتیکه ی......
حقوق از بیت المال مسلمانان میگیره وعلیه مملکت جاسوسی میکنه...
درهمین حین یک هایس سفید رنگ از راه رسید,من فکرمیکردم قاهره اخر خطته,اما اشتباه میکردم
معینی اشاره کرد سوارشیم,بدون تعارف ,سریع اولین نفر ,ردیف اخر کنارپنجره نشستم,دوست نداشتم هیچ کدوم از مردها کنارم بنشینن,پشت سرمن ,مهرابیان باکمال پررویی نشست کنارم!!!!
هنوز تو بهت کارش بودم,سرش را آورد پایین وگفت(آینده از آن ماست دختر اقامحسن)...
من چشام قد دوتا گردو شد,یعنی مهرابیان.....
تمام کینه ی قبل تبدیل به مهر واحساس امنیت شد,امنیتی ناشی از بودن, کناریک دوست.
مهرابیان ,اهسته طوری اطرافیان متوجه نشوند توگوشم گفت:خانم سعادت برای درامان ماندن از گزند مردان ,من باید نقش عاشق دلسوخته شمارابازی کنم تا هیچ کس به فکر(دورازجون) تصاحب شما نباشد.
سرخ شدم وسرم راتکان دادم.
هایس حرکت کرد....
معینی نزدیک راننده نشست,هرچی صبر کردیم,یک ساعت ,دوساعت و...,هایس نایستاد,نمیدونم مقصدشون کجا بود.
توراه یه خورده,خوردنی تعارفمون کردند ,مهرابیان همچی برام نازوکرشمه میاورد که خودمم باورم شده بود دوستم داره.
معینی ,برخوردهای مهرابیان رابامن میدید ,اخمهاش تو هم میرفت.
دوتا زن دیگه هم بامردا میگفتن ومیخندیدند از هفت دولت آزاد بودند.
شب شده بود وماهنوز تو راه بودیم,هرازچندگاهی میایستاد مثل این بود که به پلیسی,چیزی برخورد میکرد اما بدون هیچ مزاحمتی راهش را ادامه میداد.
سرم رااوردم پایین واهسته از ,مهرابیان سوال کردم,به نظرت مقصدشون کجاست؟
مهرابیان گفت :اینکه معلومه ,یکی از شهرهای اسراییل..
وااای یعنی ما میریم تو دل .....
بالاخره طرف صبح رسیدیم,مارا به اقامتگاهمون بردند وبه هرکس یک اتاق دادند.
سفارش کردند که خوب استراحت کنید,چون عصر جلسه ی مهمی درپیش داشتیم.
منگ بودم,اصلا نمیدونستم توکدوم شهریم,مهرابیان هم که مدام تذکرمیداد سوال نکنم,حرکت مشکوکی نکنم و...
گیج ومنگ خودم راانداختم روی تختم...
ادامه_دارد ..
✨﷽✨
پندانه
✍ آنچه تو را به دیگران معرفی میکند، رفتارت است نه گفتارت
🔹روزی شخص بزرگی در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
🔸زن بیوقفه شروع به فحشدادن و بدوبیراهگفتن کرد.
🔹بعد از مدتی که خوب فحش داد، آن شخص کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرتخواهی کرد و در پایان گفت:
من فلان شخص هستم.
🔸زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت:
چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟
🔹آن شخص در جواب گفت:
شما سخت مشغول معرفی خود بودید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود، بعد من خودم را معرفی کنم.
@Emam_kh
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب اسلامی از چگونگی تشکیل بسیج
🏷 هفته_بسیج
@Emam_kh
⭕️دنیای عجیبیه! :)
🔻یه زمانی براندازها خیلی وطن، وطـــن میکردن، به انقلابی ها هم میگفتن عرب پرست! حالا پرده ها کنار رفته، هرجا ضربه ای به ایران بخوره خوشحال میشن و #تیم_ملی ببازه شادی میکنن
و هرکسی هم به سعودی فحش بده، غیرتی میشن!!! 😏
خیلی دنیای عجیبیه:/ 😏
#برای_ایران
@Emam_kh
🔴 تلخ اما عبرت آموز
آقای رئیسی عزیز ؛
همه می دانند که شما از اول هم آقای رستم قاسمی را که امروز از وزارت راه و شهرسازی استعفا دادند برای این پست انتخاب نکرده بودید و شخص دیگری را مد نظر داشتید ،
اما مشاوره های غلط یا لابی های بسیار یا احیانا فشارهای فراوان برخی مثلا دوستان ، سرنوشت پست ریاست این وزارتخانه را تغییر داد و الان پس از گذشت حدود ۱۴ ماه ، مجبور شدید که استعفای وزیر را بپذیرید.
گذشته ها گذشته اما امیدواریم آن هایی را که این خسارت را رقم زدند خوب شناخته باشید و دیگر به مشورت هایشان اعتنایی نکنید ...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#برای_ایران
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
14.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مدح زیبای حاج مهدی رسولی از جایگاه زن در اسلام و نظام اسلامی را #ببینید
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Emam_kh
کسانی که از باخت ایران ،
در برابر انگلیس خوشحالی کردند
همان کسانی هستند👇👇
که از باخت ما در برابر کرونا خوشحال بودند
همچنین نسبت به باخت ایران ،
در برابر تحریم ، اقتصاد و... خوشحالند .
چون با قدرت گرفتن ایران مشکل دارند .
فرقی هم نمی کند آن قدرت در موشکی باشد
یا هسته ای ، یا اقتصادی یا فوتبال .
با هر چه که توان ملی ما را زیاد می کند
و اعتماد به نفس مردم ایران را بالا می برد
آنها مشکل دارند .
✍ روانبخش
🇮🇷 @Emam_kh