تو چقدر گنده بودی لامصب!
اون یقه ی تا زیر گلو بسته و اون لکههای سیاه پیشانی را هر کسی میبیند با خود میگوید این طرف قطعا از معتقدین به نظام جمهوری اسلامی و خواص ذوب در ولایت است!
مردک پدرسوختهی منافق!
تو کی بودی؟
چطور این مقام و منصب را کسب کردی و به مهم ترین مسئولین این کشور نزدیک شدی؟
لعنت به آن کس که برایت پله درست کردکه بالا بروی!
تو که بودی؟
که رابرت مالی امریکایی از اعدام تو در شوک و وحشت فرو رفت!!
البته او احمق است و با این اظهار نظر پس از اظهارنظر تهدیدآمیز وزیر امور خارجه بریتانیای مفلوک و تحریم هایی که انگلیس پس از آن اعدام وضع کرد نشان دادند وزنت چقدر بود!
اگر جاسوس نبودی و بقول مسئولین سیاسی امریکا و انگلیس این اقدام ناعادلانه بود و آن لکه های پیشانی ات درست بود و آن یقه را به عرف دیپلماتهای جمهوری اسلامی بستی و آدم جمهوری اسلامی بودی، خوب آنها چرا باید از اعدامت ناراحت باشند؟
اگر اینگونه باشد که اتفاقا باید خوشحال باشند!
تصور کن مثلا شخصی مثل سعید جلیلی یا سرداران نظامی ما مثل سردار حاجی زاده نه با اعدام که در اثر تصادف جانشان را ازدست میدادند آیا آنها ناراحت میشدند ؟
مگر در شهادت دانشمندان هسته ای ما اظهار ناراحتی کردند؟
اصلا اگر آدم بدردبخوری بودی که خودشان می آمدند مثل شهید فخری زاده ترورت میکردند!
یا مثل حاج قاسم ناجوانمردانه در غربت تکه تکه ات میکردند و با افتخار آن را اعلام میکردند.
این اظهارات نشان میدهد چقدر تو جاسوس گنده ای بودی برایشان!
چقدر تو گنده بودی لامصب!!
#امید_حاجی_زاده
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع جانانه حامد کاشانی از ولی فقیه
مسجد جمکران🌹
ما در دوره غیبت راهی بهتر از ولایت فقیه نمیشناسیم❗
🌺 سلامتی رهبر عزیزمان صلوات🌺
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
@Emam_kh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸زیارت آسمان🔸
زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیتهایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است.
کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. میارزد که انسان برنامه ریزی بکند و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب میخواهم زیر آسمان بخوابم.
یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن تعلقات. انسان یک نگاهی به آسمان بکند، پاسخ سوالاتش را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است.
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
@Emam_kh
⁉️میدونۍ معنی " فمن یعمل مثقال ذره... "یعنۍ چه؟
👈یعنۍ تڪ تڪ اعمالت حتی یه لایڪ، در فضای مجازی باز در پرونده اعمال آدمۍ محاسبه میشه.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️آثار فوق العاده نماز اول وقت
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام عالی
@Emam_kh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🌷مرحوم حاج اسماعيل دولابی:
🔰ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﯽ،ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺑﺨﻮﺭ. ﺍﯾﻦ ﺁﺏ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻓﻄﺮﺗﺖ ﺭﺍ ﺷﻔﺎﻑ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
🔰ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻗﻮﺭﺕ ﺑﺪﻫﯽ.
🔰ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ، ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ ﺩﺍﺭﯼ، ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﻭ ﺍﻻ ﺩﻝ ﻫﺮ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ.
🔰ﺳﺠﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺟﻤﺎﻝ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﮐﻮﻉ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺟﻼﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻼﻝ ﺧﺪﺍ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﮐﻮﻉ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺟﻤﺎﻝ ﺧﺪﺍ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ.
🔰ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻦ، ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ ﻏﻨﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﻓﻘﯿﺮ؛ ﺗﻮ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺫﻟﯿﻞ، ﺗﻮ ﻣﺎﻟﮏ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﻣﻦ ﻣﻤﻠﻮﮎ... ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯽ ﻧﻄﻘﺖ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ.
🔰ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﻫﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ....
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه_95_سوره_بقره
🌸 وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِين
َ
🍀 ترجمه:ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پیش فرستاده اند،آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران،آگاه است.
🔴 این آیه ادامه آیه قبلی است
🌷 نترسیدن از مرگ، نشانه ى صدق ویقین است. وقتى مرگ از راه مى رسد شوخى ها، تعارفات و خیالات مى گریزند، تنها انسان مى ماند و اعمال او. در لحظه ى مرگ، انسان باور مى كند كه متاع دنیا كم است و آخرت بهتر و باقى است.
🌷 در لحظه مرگ، انسان باور مى كند كه دنیا غنچه اى است كه براى هیچ شخصی شكفته نمى شود و دوستان دنیوى مگسانند دور شیرینى.
🌷 انسان اگر به مرتبه_یقین برسد، هرچه به مرگ نزدیكتر مى شود، احساس قرب و وصول به لقا و دیدار الهى مى كند.
🌷 به همین دلیل حضرت على علیه السلام وقتى ضربه ى شمشیر را بر فرق خود احساس كرد فرمود: «فزت و ربّ الكعبة» قسم به پروردگار كعبه رستگار شدم.
🌷 امام_حسین علیه السلام در كربلا هر چه به ظهر عاشورا و زمان شهادت نزدیک مى شد، صورتش برافروخته و شكوفاتر مى گردید، و وقتى در شب آخر از یارانش پرسیدند: مرگ نزد شما چگونه است؟جملاتى را در جواب عرضه داشتند كه نشان دهنده ى یقین آنان به حقّانیّت راهشان بود، آنها مرگ را شیرین مى دانستند و حتّى برخى از آنان در همان شب آخر با یكدیگر مزاح مى كردند.
🔹 پيام های آیه 95 سوره بقره 🔹
✅ ترس از مرگ، در واقع ترس از كیفر كارهاى خودماست و گرنه مرگ برای مؤمن دیدار با محبوب قلب ها که خداوند است.
✅ مدّعیان دروغگو و متوقّعان نابجا، ظالمند. «واللَّه علیم بالظالمین»
سوره بقره آیـ🦋ـه (۹۵)
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ = و هرگز آرزو نكنند آن را
أَبَدًا = هيچ وقت
بِمَا = به انچه که
قَدَّمَتْ = پيش فرستاد
أَيْدِيهِمْ ۗ= دست هايشان
وَاللَّهُ = و خداوند
عَلِيمٌ = اگاه است
بِالظَّالِمِينَ = به ستمكاران
☘🌹☘🌹☘🌹☘
AUD-20220707-WA0120.mp3
920.2K
آیه 95 سوره بقره
🌹استاد قرائتی
@Emam_kh
🔴هشدار و مطالبه جدی آیتالله حسینی همدانی ( نمایندگی ولی فقیه در استان البرز) برای برخورد با هنجارشکنان در خطبههای نماز جمعه کرج:
🔹باید باقدرت و باصلابت جلوی تخلف و گناه در جامعه گرفته شود
🔹کشف حجاب واحدهای صنفی قابلقبول نیست
مراکز تجاری را مرکز فساد کردند
🔹دستگاه قضایی و انتظامی استان با واحدهای متخلف برخورد کنند
🔹قانون را اجرا کنید و از هیچچیز نترسید
🔹همهکسانی که کوتاهی میکنند مسئولاند. قانون را اجرا کنید و از هیچچیز نترسید. از خدا بترسید که به شما توان و قدرت داد و باید اقدام درست و بهموقع داشته باشید.
🔹دشمن، دشمن است و دشمنی میکند نباید مرعوب شد. او نقطه عزیمت را در اینجا دیده باید این سنگر را با برنامه و با دقت عمل حفظ کرد.
@Emam_kh
🔴 همه، کشک❗️
1️⃣پیش از این در مجموعه فایلهای تصویری گفتیم که ضرر و زیان اقتصادی به واسطه فیلترینگ، بیشتر شانتاژ رسانه ای بوده و مسدودسازی سکوی خارجی میتواند در خدمت رشد و توسعه اقتصاد دیجیتال کشور باشد. حالا و با گذشت چند ماه که آب ها از آسیاب افتاد، لحن برخی عوض شده است❗️
2️⃣مدیرعامل رایتل مدتی قبل و در بحبوحه تهاجم همگانی به فیلترینگ، نامه ای منتشر کرد که به واسطه فیلترینگ اینستاگرام و واتساپ، درشرف ورشکستگی هستیم! پیرو این نامه سروصداها بلند شد که ای وای صنعت ICT کشور به قهقرا رفت. الان همان آقای مدیر عامل مصاحبه کرده و گفته فقط مهر ماه افت درآمد داشتیم و از آبان ماه شرکت به روند رو به رشد خود بازگشت.😐😐
3️⃣این یعنی جاروجنجال ها که با فیلتر اینستاگرام چند میلیون کسب و کار از بین رفت، اقتصاد دیجیتال کشور نابود شد و... هم، همه کشک❗️
4️⃣لازم به ذکر است طبق گزارش های دقیق، کسب و کارهای فعال اینستاگرامی در نخستین روزهای فیلترینگ، در پیام رسان های داخلی فعال شدند. جالب اینجا است که به اذعان خود فعالان اینستاگرامی، هزینه تبلیغات در سکوهای داخلی نسبت به اینستاگرام بسیار کمتر اما درآمدشان بسیار بیشتر شده است.
✍️ حجت الاسلام محمد کرباسی
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ داستانی تکان دهنده از متحول شدن یک جنایتکار!
با عنایت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها
@Emam_kh
‼️ تطهیر عضو نجس قبل از غسل
🔷 در غسل، هر قسمتی را که میخواهد شستشو بدهد، اگر نجس است باید قبلاً آن را آب بکشد، ولی پاک بودن تمامی بدن قبل از غسل واجب نیست، بنابراین اگر عضو، قبل از غسل آن، تطهیر شده باشد غسل صحیح است، ولی اگر عضو نجس قبل از غسل آن تطهیر نشود، و با یک شستن بخواهد هم آن را پاک کند و هم غسل نماید، غسل باطل است.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
با دستگیری قاتلان مونا نقیبی، دختر ۷ ساله بلوچ توسط آگاهی فراجا تو سراوان روسیاهیش موند برای اونایی که میگفتن این دختر سیستان وبلوچستانی با تیراندازی ماموران کشته شده...
@Emam_kh
روایت دلدادگی
#قسمت ۵۱ 🎬:
سهراب مانند روحی که گویی اختیار حرکاتش به دست خودش نبود ، با آرامی جلورفت و جلو رفت.
خیره به چهره ای زیبا که به جرآت می توانست قسم بخورد که در عمرش هرگز چنین فرشته ی زیبارویی ندیده ، بود.
در یک قدمی او و نزدیک ضریح مطهر زانو زد و آرام گفت : س...سلام
فرنگیس با شنیدن صدای ناگهانی یک مرد غریبه ،آنهم در حالی که به او گفته شده بود ، هیچ کس در این مکان مطهر نیست ، با خشم روبنده اش را پایین انداخت و سرش را بالا گرفت و با تحکم گفت : شما به چه جرأتی... و تا نگاهش به صورت آشنای سهراب افتاد ، انگار حرف در دهانش خشکید...در حالیکه سراسر وجودش را هیجانی شدید ،فرا گرفته بود ،با دست پاچگی ،قرآن را به طرف سهراب داد و گفت : س...سلام ، شما قرآن خواندن می دانید؟ می شود برایم چند آیه از قرآن بخوانید؟
فرنگیس اصلا نمی دانست چه می کند و چه می گوید و دلیل این خواسته اش چه بود؟ آنهم از جوانی که تنها هفت روز پیش در میدان مسابقه دیده بودش و هیچ شناخت دیگری از او نداشت و فقط میدانست نامش سهراب است و از سیستان آمده و نمی توانست که انکار کند، این جوان دل او را ربوده بود.
سهراب مبهوت از حرکت این دخترک زیبا و دستپاچه تر از او ، نگاهش را از چشمهای فرنگیس که از زیر روبنده پیدا بود ، گرفت و به زمین دوخت و همانطور که قرآن را از دست دخترک می گرفت به آرامی گفت : آری تلاوت قران را می دانم ، نگاهش از زمین به قرآن کشیده شد و همانطور که این کتاب الهی را لمس می کرد ، متوجه شد قرآن نفیس و گرانبهایی باید باشد ، اما سهراب اینقدر گیج احساسات درونی اش بود که متوجه نشد ، کتاب پیش رویش ،همان است که او بعد از گذشت چندین سال ، برای بدست آوردنش راهی خراسان شده ، اگر او به هوش بود و صفحه ی اول قرآن را میگشود ، حتما نام خود را آخرین نفر شجرنامه ای که در این صفحه قرآن نوشته شده بود ، می دید....
سهراب که سعی می کرد وانمود کند ،حالت عادی دارد ، قرآن را در دست گرفت ، بسم اللهی زیر لب گفت و کلام خدا را باز کرد.....
ادامه دارد..
📝 به قلم : ط_حسینی
روایت دلدادگی
#قسمت ۵۲ 🎬:
سهراب بی خبر از آنچه که در دل ،دخترک روبرویش می گذشت ،چشمانش را بست و قرآن را باز کرد ، چشمش به آیه ی پیش رویش افتاد و خط زیبایی که انسان را به خود می خواند ، با لهجه ی غلیظ و زیبای عربی شروع به تلاوت نمود: واِنّهُ خَلق الزوجین ،الذَکر والاُنثی....
سهراب می خواند و فرنگیس همانطور که سرش پایین بود و دست در شبکه های ضریح داشت ، انگشتانش را بیشتر به ضریح می فشرد و مرواریدهای غلتان اشک ،رخسارش را می شست...
فرنگیس باور نداشت به این راحتی به خواسته ی دلش برسد و چه زیبا آیات قرآن او را از آینده اش و مصلحت زندگی اش آگاه کردند ، او مـدتها بود،یعنی از زمانی که خودش را شناخته بود تنـها مونسش همین قرآن بود ، انگار او رازش را به قرآن می گفت و چه زیبا این کتاب آسمانی ،در موقعیت های مختلف ، جواب او را با آیات نورانی اش داده بود.
فرنگیس الان مطمئن بود ،این مرد جوان پیش رویش کیست و در آینده چه خواهد شد...
همانطور که غرق شنیدن آیات با لحن زیبای سهراب بود ، رو به قبر مطهر نمود و آرام زمزمه کرد :مولای مهربانم ؛ فهمیدم آنچه را که می بایست بدانم ، نمی دانم چه باید بکنم پس گره این تقدیر را به دست خودتان میدهم ،شما پدری کنید برای این دخترک سراپا تقصیر و من سر مینهم به تقدیری که مولایم برایم رقم زند.
و سهراب در احساساتی که تازه درک کرده بود ،دست و پا میزد ، دوست داشت این لحظات تا ابد به طول انجام و بی خبر از این بود ،که کتاب مقدس دستش ،همان است که اصالت سهراب را در بر دارد و کاش او متوجه شود....اما سهراب نمی داند دست تقدیر قرار است او را به کجا کشاند و چه ببیند...
در همین شور و دلدادگی بودند که گلناز نفس زنان جلو آمد و انگار که متوجه سهراب نشده بود، نزدیک فرنگیس شد و گفت : بانوی من....بانوی من ، جلوی درب ورودی پدر خانم شاهزاده فرهاد است ، انگار او هم قصد زیارت دارد ، می خواست وارد شود و وقتی فهمید که زیارت را برای شما خلوت نمودند ، وارد نشد.
من آمده ام از شما کسب تکلیف نمایم ، اجازه بدهیم وارد شود یانه؟
فرنگیس آرام قران را از دست سهراب بیرون کشید و گلناز تازه متوجه حضور سهراب شد ، تا نگاهش به این پهلوان جوان که دل خانمش را ربوده بود افتاد ، دستش را بر دهان بازش گذاشت و گفت : وای خدای من....این که....این که....
ادامه دارد...
📝 به قلم : ط_حسینی