eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت دلدادگی ۶۲ 🎬: قبل از ظهر بود که فرنگیس ، گلناز را برای کسب خبری از سهراب به عمارت حکمرانی که به نوعی ساختمان اداری قصر محسوب میشد فرستاد . گلناز که دخترکی زبر و زرنگ بود ، خود را به شکیب رسانید و متوجه شد ،شاهزاده فرهاد طبق قولی که به او داده ،عده ای را برای آوردن سهراب ،روانه ی حرم نموده، گلناز ترجیح داد تا آمدن سربازان و مشاهده ی سهراب در همان اطراف بماند. دقایق به کندی می گذشت ، گلناز نزدیک عمارت حکمرانی و فرنگیس بعد از سوارکاری در اتاقش ، بی صبرانه منتظر شنیدن خبری خوش بودند. بالاخره نزدیک ظهر ، دسته ای سرباز وارد عمارت شدند ، اما هر چه که گلناز چشم دوانید ، اثری از سهراب ندید، با خود گفت حتما اشتباه کرده و این گروه سربازان ، آن دسته ای نیست که او فکر می کرده ، ساعتی دیگر صبر کرد و چون دید ،خبری نشد ، تصمیم گرفت بار دیگر دست به دامان شکیب شود. خودش را به دربی که شکیب آنروز نگهبانش بود رساند ،شکیب متوجه حضور او شد و خوب میدانست برای چه آمده ،با من ومن گفت : سلامی دوباره بانوی جوان....شما هنوز اینجایید؟ گلناز که گذشت زمان و بی خبری باعث شده بود صبر از کف دهد و اندکی خشمگین باشد گفت : نه...من در ملکوتم و این روحم است با شما صحبت می کند، خوب می دانی که برای چه آمدم و تا خبری کسب نکنم نمی روم. حالا بگو چرا خبری نشده؟ نکند سربازان شاهزاده فرهاد آب شده اند و به زمین رفته اند؟ شکیب با تأسف سری تکان داد و گفت : انگار سهراب آب شده و به زمین رفته، آنها قریب یک ساعت پیش آمدند، اما هرچه حرم و اطرافش را جستجو کردند، خبری از سهراب نبوده.... دنیای پیش روی گلناز تیره و تار شد...همانطور که سرش به دوران افتاده بود ، دست به دیوار گرفت و روی سکوی کنار درب نشست و با خود گفت: خدای من، چگونه این خبر را به بانویم دهیم، بی شک اینبار ......وای..... و فرنگیس بی صبرانه منتظر رسیدن خبری از سهراب بود و بی خبر از اینکه ،در این لحظات سهراب به همراه کاروانی کوچک ، از دروازه ی بزرگ خراسان بیرون رفته تا سفری دور و دراز را شروع کند . ادامه دارد.... 📝به قلم : ط_حسینی
روایت دلدادگی ۶۳ 🎬 : سهراب به همراه حسن آقا از بازار بزرگ خراسان گذشت و بعد از طی مسیری ، درست پشت بازار ،به همراه حسن آقا که مردی بلند قامت و لاغر اندام ،اما خوش مشرب و بسیار فهمیده بود ، وارد خانه ی او شد. خانه ای زیبا با معماری اصیل ایرانی ، حوض آب بزرگی در وسط که چاه آبی هم در کنارش بود‌. حیاط خانه سنگ فرش بود و تعداد زیادی اتاق دور تا دور حیاط با حالتی دایره وار به چشم میخورد ،سطح اتاقها به اندازه ی پنج شش پله از سطح حیاط بالاتر بود . درب های اتاقها همه چوبی و با پنجره های رنگی ، فضای زیبایی بوجود آورده بودند. با ورود سهراب به همراه حسن آقا، مرد جوان کوژپشتی که قوز کمرش بیرون زده بود ،جلو دوید و با سلامی بلند افسار اسب را از دست سهراب گرفت و به سمت راهرویی کمی آن سو تر روان شد ،چند کودک که دور حوض مشغول بازی و سرو صدا بودند،با ورود سهراب و حسن آقا ، از بازی دست کشیدند و خیره به سهراب شدند، پسرکی در گوش دیگری گفت :حیدر....این همان پهلوان است که گفتم ، به خدا خودش است ،اون اسب سیاه هم مال همینه.....دیدی.....دیدی من دروغ نمی گفتم ... بچه ها یکی یکی جلو آمدند و با خجالت سلام کردند، حسن آقا لبخند زنان دست در جیب قبایش برد و در دست هر یک از آنها مشتی نخود و کشمش و نقل ریخت و سپس اتاقی را که آن سوی حیاط بود و به نظر می رسیداز سرو صدای اهالی خانه به دور باشد نشان داد و گفت :اتاق میهمان آن طرف است ، تشریف بیاورید ، این یک شب را که مهمان ما هستید در آنجا استراحت نمایید. سهراب همانطور که با چشمان جستجوگرش اطراف را زیرو رو می کرد ، سری تکان داد و به دنبال او به طرف اتاق مورد نظر حرکت کرد. سهراب باورش نمی شد این خانه ی بزرگ و اعیونی متعلق به مردی باشد که فقط کارگزار یک تاجر است و با خود می اندیشید اگر در این دم و دستگاه به کار گرفته شود، آیا می تواند ثروتی بهم زند که در حد حاکم خراسان باشد؟! با ورود به اتاق و شنیدن حرف های حسن آقا و دانستن مأموریتی که بر عهده ی او‌ گذاشته بودند ، نقشه ای دیگر در ذهن سهراب نشست ، نقشه ای که خیلی زودتر او را به هدفش که همان دامادی حاکم خراسان بود می رساند... درست است که نقشه اش شیطانی بود و سهراب هم توبه کرده بود ، اما مگر شکستن توبه آنهم فقط یکبار ، چقدر گناه می توانست داشته باشد؟! سهراب به خود قول داد این نقشه آخرین خطایش باشد.... ادامه دارد.... 📝به قلم :ط_حسینی
🌺تلنگر 💟‌ﻣﺤﻤﺪ ﻋـﻠﻰ ﻛﻠﻰ قهرمان بوکس جهانﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﺸﻌﻞ ﺍﻟﻤﭙﯿـﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳت ﺑﮕﯿـﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ! ﺳـﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ میکروفن ﺑﺮُﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ یکصد ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﮔُـﻔﺖ : ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴَﺎﻥُ ﻣَﺎ ﻏَﺮَّﻙَ ﺑِﺮَﺑِّﻚَ ﺍﻟْﻜَﺮِﻳﻢِ ‏ ‏ﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ! ﭼﻪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺗﺮﺍ‏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔــﺎﺭ ﮐﺮﯾم ﻣﻐـــرﻭﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ هست ﻣﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﻬـﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ کسی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ ﺩﻭﺍﻡ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧـﻢ مشعلی ﺭﺍ ﺁﺗـﺶ ﺑـﺰﻧﻢ ﺟﻮﺍﻧﯿﺖ ، ﻋﻤرﺕ ، ﭘﻮلت ، ﻗﺪﺭﺗﺖ ، ﻗﻮﻣﺖ ، ﺯﺑاﻧﺖ ، ﺑرﺍﺩﺭﺍﻧﺖ ، ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﺖ ، ﭘستت .... ﭼﻪ ﭼﯿـﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ نسبت ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﻐـﺮﻭﺭ ساخته؟ ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ @Emam_kh
🔴 توصیه رهبر انقلاب به پرهیز از جناح گرایی 🔹‌ حفظ شادابی، سرزندگی، خوشحالی و خشنودی مردم از نکاتی بود که رهبر انقلاب به عنوان یکی از وظایف مهم دستگاههای فرهنگی تبلیغاتی بیان کردند. 🔹‌ رهبر انقلاب در تشریح بیشتر ابعاد و اهمیت این موضوع گفتند: البته اگر وضع اقتصاد و زندگی مردم بهتر شود شادابی و خشنودی آنها تا حدودی تأمین می شود اما جدا از این مسئله هم می توان با مشارکت خود مردم، کارهای متنوع – شیرین و سرزنده ای انجام داد. 🔹‌ بخش آخر سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار حاوی چند توصیه از جمله پرهیز از جناح گرایی بود. 🔹‌ ایشان گفتند: در کل کشور به اتحاد کلمه و همدلی نیاز داریم چه برسد به مجموعه های انقلابی که باید کاملاً از افتادن در دام نحله های گوناگون فکری و جناح گرایی پرهیز کنند. 🔹‌ خودداری از کارهای صرفاً ویترینی و شکلی، و مراقبت از تولید آثار خنثی و بدون جهت گیری صحیح توصیه های دیگر رهبر انقلاب به رئیس و تعدادی از مدیران سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری بود. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅سپاه خار چشم دشمنان ایران قوی 🔻سد سازی، سپاه 🔸پل سازی و تونل ، سپاه 🔹راه سازی و جاده ، سپاه 🔸ساختن پالایشگاه ، سپاه 🔹گرفتن جاسوس ، سپاه 🔸نابود کردن داعش ، سپاه 🔹قدرت فضایی ، سپاه 🔸موشک‌های قاره پیما ، 🔹محافظت از ایران ، سپاه 🔺 ، سپاه 👈 معلومه دشمن باید روانی بشه و به ستوه بیاد @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 مولودی زیبای مهدی رسولی برای روز ، میلاد حضرت عباس خوانده است با هیاهوی این روزها علیه همخوانی دارد.... @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 پاک کردن صورت مسئله ماجرا از آن جا شروع شد که مسئولین جدید وزارت صمت سخن از حذف قرعه کشی خودروهای داخلی به میان آوردند. اما به جای افزایش عرضه خودرو از طریق افزایش تولید یا واردات مناسب(نه نمایشی) خودروهای ارزان ، ارائه خودرو در بورس کالا را انتخاب کردند و شد آنچه شد. و حالا به این اقدام غلط به عنوان یک دستاورد افتخار هم می کنند!! این دقیقا مصداق پاک کردن صورت مسئله به جای حل مسئله است اکنون مستضعفین مانده اند و ریشخند خودروسازان و پوزخند بورس بازان ... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh
موسیقی (جدید)_(47).mp3
5.17M
❗️با شنیدن این صوت متوجه دیکتاتور نبودن رهبر میشوید!!! ❌آقامونوخوب معرفی نکردیم که کف خیابون چهارتاجوون میگن مرگ بردیکتاتور 👌فوق العاده ، دوستان @Emam_kh