eitaa logo
امـام زمـانےام³¹³
1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
مولای من هرچه‌زمان‌میگذرد‌مردم‌افسرده‌ترمیشوند، واین‌خاصیت‌دل‌بستن‌به‌زمانست، خوشا‌بحال‌آنانکه‌بجای‌زمان به"صاحب‌زمان(عج)"‌دل‌میبندند ... أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌐 برای بقیه هم بفرستید
🔵نتیجه ی ناامید نشدن از درگاه الهی 🔰ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺯﻧﯽ ﭘﺎﮎ ﺳﺮﺷﺖ ﻧﺰﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ علیه السلام ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: 🌹ﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺻﺎﻟﺢ ﻋﻄﺎ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﺪ . 🌸ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ نیز ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﻋﻄﺎ ﮐﻨﺪ. 🌟 در همان حال ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: که ﺍﯼ ﻣﻮﺳﯽ ﻣﻦ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻋﻘﯿﻢ ﻭ ﻧﺎﺯﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ. 🌹ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﻋﻘﯿﻢ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 💠ﺯﻥ غمگین ﺭﻓﺖ ﻭ یکسال ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﻔﺖ یا موسی میشود دوباره ﺩﻋﺎ ﮐﻦی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﻫﺪ؟ 🌺ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ علیه السلام باز ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ ﻭباز ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ✨ﮐﻪ ای موسی ﻣﻦ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﺎﺯﺍ ﻭ ﻋﻘﯿﻢ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ. 🌹ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ باز ﺑﻪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ که ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ ﺗﻮﺭﺍ ﻋﻘﯿﻢ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ.. ⚡️ﺁﻥ ﺯﻥ غمگین ﺭﻓﺖ .... 🌹ﺑﻌﺪ ﺍﺯ یکسال ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﺍﺷﺖ. ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﮐﯿﺴﺖ؟ 🍃زن ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. 🌸ﭘﺲ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭﺍﻟﻬﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺗﻮ فرمودی ﺍﻭﺭﺍ ﻋﻘﯿﻢ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ؟! 💥ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﯼ ﻣﻮﺳﯽ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻘﯿﻢ، ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﺣﯿﻢ ﺧﻮﺍﻧﺪ... 🌟ﭘﺲ ﺭﺣﻤﺘﻢ ﺑﺮ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ او ﭘﯿﺸﯽ ﮔﺮﻓﺖ... 📔از مجموعه داستان های پیامبران
🔴 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۸) 🍀عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می‌شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند... ⛔️ اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم، اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود. ♨️ خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند حق الناس میلیون‌ها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجهی نمی‌کرد. ♻️مسئولینی که روزگاری برای خودشان کبکبه و دبدبه ای داشتن و غرق رفاه و راحتی در دنیا بودند حالا با التماس غرق در گرفتاری بودند... 🔆سوالاتی را از جوان پشت میز پرسیدم و جواب داد. ✅مثلاً در مورد امام عصر و زمان ظهور پرسیدم ایشان گفت: باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود. 🚫 اما بیشتر مردم با وجود مشکلات امام زمان را نمی خواهند...اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیای به ایشان مراجعه می‌کنند... بعد مثال زد و گفت: مدتی پیش مسابقه فوتبال بود، بسیاری از مردم در مکان های مقدس امام زمان را برای نتیجه این بازی قسم می دادند... ✅از نشانه های ظهور سوال کردم،از اینکه اسرائیل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشورهای به ظاهر اسلامی با آنها همکاری می‌کنند... 🌺 جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: نگران نباش اینها کفی برآب هستند و نیست و نابود می شوند، شما نباید سست شوید باید ایمان خود را از دست ندهید. 🌴نکته دیگری که آنجا شاهد بودم انبوه کسانی بود که زندگی دنیای خود را تباه کرده بودند آنها فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند... 🌸جوان گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است در درجه اول زندگی دنیای شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد. 🌾 به من گفتند اگر آن رابطه پیامکی را ادامه می‌دادیم گناه بزرگی در نامه عمل از ثبت می‌شد و زندگی دنیایی تو را تحت شعاع قرار می داد. 🌼 در همین حین متوجه شدم که یک خانم با شخصیت و نورانی پشت سر من البته کمی با فاصله ایستاده‌اند. 🍀 از احترامی که بقیه به ایشان گذاشتن متوجه شدم که مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند . 🍁وقتی صفحات آخر کتاب اعمال من بررسی می‌شد و خطا و اشتباهی در آن مشاهده می شد خانم روی خودش را برمی گرداند، اما وقتی به عمل خوبی می رسیدیم با لبخند رضایت ایشان همراه بود. 🌹 اما توجه من به مادرم حضرت زهرا بود،در دنیا ارادت ویژه به بانوی دو عالم داشتم و در ایام فاطمیه روضه خوانی داشته و سعی می‌کردم که همواره به یاد ایشان باشم. 💥ناگفته نماند که جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نیز از اولاد حضرت زهرا به حساب می‌آمدیم. حالا ایشان در کنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود. 💐کم کم تمام معصومین را در آنجا مشاهده کردم...برای شیعه خیلی سخت است که در زمان بررسی اعمال امامان معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش... 🥀از اینکه برخی اعمال من معصومین علیه السلام را ناراحت می کردم می خواستم از خجالت آب شوم خیلی ناراحت بودم... 🍁 بسیاری از اعمال خوب من از بین رفته بود چیز زیادی در کتاب اعوالم نمانده بود... 🍀از طرفی به صدها نفر در موضوع حق الناس بدهکار بودم که هنوز نیامده بودند. 💠برای یک لحظه نگاهم افتاد به دنیا و به همسرم که ماه چهارم بارداری را می‌گذراند و بر سر سجاده نشسته بود و با چشمان گریان خدا را به حق حضرت زهرا قسم می‌داد که من بمانم. 💠نگاهم به سمت دیگری رفت داخل یک خانه در محله ماه دو کودک یتیم خدا را قسم می دادند که من برگردم. ♻️آنها می گفتند:خدایا ما نمی‌خواهیم دوباره یتیم شویم.. این را بگویم که خدا توفیق داد که هزینه‌های این دو کودک یتیم را می دادم و سعی می‌کردم برای آنها پدری کنم. 🌻 آنها از ماجرای عمل خبر داشتند و با گریه از خدا می خواستند که من زنده بمانم‌... ادامه دارد...
🔶🔹 🔆سکوت مردان را نشکنید. این اشتباه خانم‌هاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آن‌ها می‌روند و با او حرف می‌زنند. احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.
🛑نهی از سرزنش دیگران...
🔴 توصیه های به : 🌕 امام زمان علیه السلام در تشرف آیت الله مرعشی نجفی (ره) خواندن این ۵ سوره را بعد از نمازهای یومیه به ایشان سفارش نمودند: 🔺سوره یاسین بعد از نماز صبح 🔺سوره نباء بعد از نماز ظهر 🔺سوره نوح بعد از نماز عصر 🔺سوره واقعه بعد از نماز مغرب 🔺سوره ملک بعد از نماز عشاء 📚 تشرفات مرعشیه ص ۲۹
میدونی چادر سفیدهای توی حرم یعنی چی؟ یعنی اون خانمی که اومده حرم چادر سرش نبوده ، از درب چادر گرفته... 🔥یعنی تکفیری مسلح از کسی نپرسید چادری بودی یا بی چادر! نپرسید طرفدار نظامی یا ضد نظام؟همه رو با هم به گلوله بست!! 🛑قابل توجه اونهایی که با دشمن هم صدا بودن! دشمن به کشورتون مسلط بشه به شما مزد خوش خدمتی نمیده،همون اول از دستتون خلاص میشه!! پیوست:قدر امنیت کشور رو بدونید!
🔴‌ حامد بدخشان عامل تیراندازی به مردم در حرم شاهچراغ با تمام تلاش‌ها برای زنده نگهداشتنش به درک واصل شد🔥🔥
برا ، تنهایی‌اش، برای بی‌کس شدنش پدر و مادر و برادرش دیشب شدند و ظاهرا خود بچه خبر نداره... 🔥لعنت الله علی قوم الظالمین🔥
✍همه اونهایی که توی این چهل روز توی آتش اغتشاشات و آشوب علیه کشور دمیدن و علیه که دستور صریح خداست وایسادن.. و باعث شدن امروز داعش احساس کنه که میتونه از به هم ریختگی اوضاع داخلی ایران سواستفاده کنه و ۱۵ نفر رو و ده ها هزار نفر رو مجروح کنه.... یکی از مجازات های بزرگ خدا براشون اینه که: توی گناه اینهمه آدم شریک شدن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و شب زیارتی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام... سلام میکنم از بام خانه سوی .. ببخش نوکرتان را بضاعتش این است... 🖤السلام علیک یا اباعبدالله الحسین..
پیغمبر گفته بود هرکی عمار یاسر رو بکشه، آشوبگره. عمار تو جنگ صفین توسط سپاه معاویه کشته شد. بعد معاویه دید اوضاع خیطه، گفت "کار خود علی بود که آوردش تو جنگ" از "کار خودشونه" ها تعجب نکنین. استراتژی پوسیده معاویه س که به بچه هاش نسل به نسل رسیده!
🌺🌿ندبه های انتظار🌿🌺 🔵اهمیت ذکر صلوات برای اموات 🌹مرحوم آیت الله بها الدینی: ✳️ گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. 💠خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات‌ها او را نجات داده‌اند. 🌟کسی می‌‌گفت: مادرم چند‌سال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت: پسرم! هیچ‌چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی‌کند؛ بهترین هدیه که به من می ‌‌دهی، این ذکر است...
🛑‏مگه نمی‌گن این کشته‌های شاهچراغ هم کار جمهوری اسلامیه؟ پس شروع کنن عکساشون و اسماشونو بذارن! برا مظلومیتشون گریه کنن! براشون توئیت بزنن برا کشته شدنشون کنار ضریح فراخوان بدن! 🛑ولی نمی‌کنن می‌دونید چرا؟! 🔥چون در ازاش دلار و فالوور گیرشون نمیاد! چون بویی از شرف و غیرت نبردن!
🔴 موقع دعا کردن،برای خدا تعیین تکلیف نکنید! ✍ در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که: 🌸حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر فرار میکنه در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثه‌ای بود. 🔵وقتی به شهر مَدیَن میرسه، یه گوشه تنها میشینه و دعا میکنه که: پروردگارا، به هر خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم! 🌼این دعای حضرت موسی، یک شاهکاره،اصلاً کلاسِ آموزش دعاست. ✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا میخوام. ✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا میخوام. ✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام. 🔴دقّت کنیم! 🌸حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمیکنه. نمیگه فلان چیز رو میخوام، فلان چیز رو نمیخوام. اصلاً به ذهنش جهت نمیده. با کلماتش خودش رو محدود نمیکنه. 🌿بلکه فضایِ دعا رو باز میگذاره، تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او بباره. حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار میکنه: ✔ به خدا دستور نمیده. ✔ برای خدا تعیین تکلیف نمیکنه. ✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام میشه. چون خوب میدونه که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش میدونه. 💚خدایی که خودش خیر است، و جز خیر از او صادر نمیشه. ✅️ جالبه که در همین سوره، دنباله‌ی داستان می‌بینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، خدا همه چیز بهش میده: 🌴شغل، مسکن، همسر و... ✍امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف می‌فرماید، وقتی حضرت یوسف به خواسته‌ی زلیخا تن نداد و زلیخا او را تهدید به زندان کرد 🌺 حضرت یوسف گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن می‌خوانند.» خدا هم بر اساس دعای خودش زندان رو براش رقم زد. ✅️ امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد،خدا هم همه چیز بهش داد...
🛑مردم ایران اون روزی عزادار شدن که تو و امثال تو رو آدم‌حساب کردن که برید خارج خوش گذرونی و بابت لیدری اغتشاشات از اربابای آمریکایی سعودیتون بدون اینکه زحمتی بکشید پول بگیرید و هزینه و تاوان شو مردم بی گناه بدن!!
🔴 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۹) ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ ♦️ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود. اصرار کردم... 🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی. 🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. 💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد. ♦️ به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند. 🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی‌خواستم حتی برای لحظه‌ای از آن لحظات زیبا دور شوم. 🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد... 🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آن‌ها می‌خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. 💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد... 💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. 🔆 یکی دو نفر از بستگان می‌خواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند... به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم.... 🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. 💥احساس می‌کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار... 🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم می‌ترسیدم باطن غذا را ببینم... ✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها می‌کرد. ☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم. ⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم... 🌟دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. ❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمی‌توانستم ادامه دهم. 💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می‌خواستیم منتقل می‌شد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. ✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شده بودن! 🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟! ادامه دارد...
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ... 🌱چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر! سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس.
⚠️ ◇سنگریزه های زندگی ◇ ✔️"سنگريزه" ريز است و ناچيز ... اما اگر در جوراب يا کفش باشد ، ما را از راه رفتن باز مي‌دارد!!! ✔️در زندگي هم ؛ بعضي مسائل ريز هستند و ناچيز... اما مانع حرکت به سمت خوبي ها و آرامش ما ميشوند! ☜کم احترامي يا نامهرباني به والدين ؛ ☜نگاه تحقيرآميز به فقرا ؛ ☜تکبر و فخرفروشي به مردم ؛ ☜منت گذاشتن هنگام کمک کردن ؛ ☜نپذيرفتن عذر خطاي دوستان ؛ ✔️بخشي از سنگريزه هاي مسير تکامل ما هستند ! آنها را بموقع کنار بگذاريم ... تا از زندگي لذت ببریم...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟فراز بسیار کوتاه،تاثیر گذار و دلنشینی از با صدای زیبای استاد فرهمند.. 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🔴نور در چهره افراد! 🔰یک تعبیر در مورد نماز صبح در وجود دارد که مخصوص همین نماز است... 🔹در سوره اسرا آیه ۷۸ می فرماید: *إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً...* ♦️نماز صبح مشهود ملائکه است...هم ملائکه شب و هم ملائکه صبح بدان شهادت می دهند... 🌟غیر از این معنا، اولیای خدا نور نماز صبح را در چهره افراد مشاهده می کنند... ✅نقل کرده اند: جمعی خدمت آیت الله رحمه الله رسیدند که نماز صبحشان گهگداری قضا میشد، ایشان بدون اشاره مستقیم فرمود: 🌷اگر نماز صبحتان قضا هم شد، قضایش را بخوانید که نور نماز صبح در چهره تان وجود داشته باشد..!
🔴چرا به بلا دچار می شویم؟ ✍ در روايات داريم که بلاهايي که بر سر ما مي آيد بخشي از آن بخاطر کفاره ي گناهان ما است. ⚘اميرالمومنين مي فرمايد: مومنين در همين دنيا تنبيه مي شوند. 💥اما بخشي ديگر از بلاها ترفيعي و ارتقائي است. يعني خدا دارد زمينه اي پيش مي آورد که ظرفيت فرد را بالا ببرد. 🌸نمونه ي آن بلاهايي است که بر سر اهل بيت آمده است. اهل بيت بخاطر اينکه گناه کرده اند اين بلاها سرشان نيامده است. 🔥در مجلس يزيد ، يزيد به امام سجاد(علیه السلام) گفت که اين بلاهايي که بر سر شما مي آيد بخاطر گناهان شماست. 🌸 امام فرمود : بعضي مواقع بلاها بخاطر بالابردن ظرفيت است. 🔴 پس اگر بلايي بر سر کسي آمد ما سوء ظن پيدا نکنيم که طرف حتما گناهي کرده است! شايد خدا او را بواسطه بلا بالا مي برد. ✏مقتضاي زرنگ بودن يک مومن اين است که اگر براي خودش بلايي پيش آمد خودش را زير ذره بين بگذارد که نکند بخاطر گناهي که کرده اين بلا بر سرش آمده است و به خودش سوء ظن داشته باشد. 📚 حجت الاسلام عالی
🔴میگه آقا کو امام زمان؟چرا دستگیری نمیکنه از شیعیانش؟ ‌ ⚠️کاش بفهمیم که اینهمه ابتلائاتی که انبیا و اولیا داشتن پس چی... ‌ ❤پیامبر فرمود: هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد.. ‌ ✍سیزده سال سخت ترین ها در مکه داشت...خدا کجا بود؟‌چرا کمک پیامبرش نکرد؟ ‌ ‌🌷 در کربلا بدنش رو قطعه قطعه کردن،سرش رو به زدن،خدا پس چرا به داد امام حسین نرسید؟ ‌ ‌اهل بیت به رفتن...خدا کجا بود؟ ‌ ☘آقا زندگی بدون مشکل و ابتلائات نیست،قرار نیست توی هر سختی و مشکلی ورود کنه که... ‌ ♦️اگر بخوایم امام زمان رو منکر بشیم به این دلایل...پس باید جواب بدیم خدا چرا به عزیزانش کمک نکرد توی سختی ها؟ پس باید منکر خدا بشیم؟؟منکر امام زمان بشیم که حاجت مارو برآورده نکرده؟! ‌‌ ‌🌺امیرالمومنین اواخر عمرشون بالای منبر انقدر بلند بلند گریه میکردن که محاسنشون رو دست میزدن اشک ازش مثل آب جاری میشد..ماها کی انقدر و اینجوری گریه کردیم؟ خدا چرا به دادش نرسید پس؟... ‌ ‌🌏کاش بفهمیم ما به این دنیا اومدیم به اندازه گنجایشمون امتحان بشیم،آزمایش بشیم و مستحق پاداش یا عذاب بشیم. ‌ ♨️اگر قرار بود خدا به همه چی ورود بکنه که دیگه آزمون و امتحان های الهی زیر سوال میرفت و محک ما نتیجه ای نداشت و خلقت ما بیفایده بود... ‌ ‌به حکمتهای خدا در زندگی اعتماد کنیم.
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۲۰) 🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. ☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . ☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. ✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . ☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. ✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ ❗️گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. ♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. ♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... ادامه دارد...
جالب شد! ویکی‌پدیا اول هویت تروریست واقعه شاهچراغ رو وابسته به عربستان و سنی اعلام کرد(عکس اول) بعد از اون مقاله سریعا حذف شد و ده‌ها مقاله توسط لشکر سایبری سعودی قرار گرفت که تروریست مزدور سپاهه(عکس دوم) !ببینید چه کرده لشکر سایبری دشمن:)) روی عکسها زوم کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️دختری که یک هفته قبل از عروسی عزادار شد خواهر آرتین دختری که یک هفته قبل از مراسم عروسی‌اش عزادار ‌«پدر، مادر و برادرش» شد. خواهر آرتین خطاب به مخبر: «‌جواب آرتین رو چی بدم، منتظره بره خونه پدر و مادرش رو ببینه. هفته آینده قرار بود مراسم عروسی‌ام برگزار شود‌. پدر و مادرم رفته بودند خرید».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز جمعه و حرم شاهچراغ امروز یکی از شلوغترین روزهاش رو دید... بکشید مارا ، ملت ما بیدارتر میشود!
🛑سخنان امیرالمومنین علیه السلام در مورد زنان آخرالزمان...