🥀ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ 🖤میخورد ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ 🥀ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩ ﮐﺮﺑﻼﺭﺍ 🖤ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ 🥀قصه ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ 🖤ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ 🥀ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ 🖤ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ 🥀ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ 🖤ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ 🥀میدود ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ ساله 🖤ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ … ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ ای بی وفا بارون 💔😭😭😭

♦️سلام امام زمانم 🌱روزی که ظهورت بشود قسمت دل‌ها نور رخت ای ماه بتابد به دلِ ما... 🌱تاریخ گواهی بدهد صفحه به صفحه آن روز دگر شیعه ندارد غمِ فردا ‌‌ ...

☘برگی از یک کتاب 💥در صحرای کربلا حضرت زینب سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام عرض کرد: 🌟 ای حجت خدا! چگونه در شهادت تو صبر کنم؟ 💔جدم رسول خدا از دنیا رفت صبر کردم 💔 مادرم زهرا در مقابل دیدگانم به شهادت رساندند صبر کردم 💔فرق پدرم علی را شکافتند 💔 برادرم حسن را مسموم کردند صبر کردم 👈 اینک باید آماده اسارت شوم؛ چرا که از صبح تا غروب آفتاب بهترین عزیزانمان را به خاک و خون کشیدند و شاید تا ساعتی دیگر تو را نیز به شهادت برسانند. امام حسین علیه السلام دست ولایت خویش را بر قلب زینب نهاد و به میان زمین و آسمان اشاره نمود. سپس به خواهرش زینب فرمود: آیا این جوان بسیار زیبا و نورانی را که بین زمین و آسمان ایستاده است می بینی؟ زینب عرض کرد: آری؛ امام حسین علیه السلام فرمود: ✨🌟 این فرزندم مهدی است روزی می‌آید و انتقام خون من و مظلومیت اجداد و پدر و مادرم را از این قوم فاسق می گیرد و این معنا و مفهوم گذاشتن دست ولایت بر قلب حضرت زینب است که در آن هنگام حضرت زینب قلبش تسکین یافت... 📕کتاب از ظهور جهان تا جهان پس از ظهور حضرت ولی عصر #لبیک‌یا‌مهدی #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج

یه رفیق دارم نامش حسین

میخوام برم کرب وبلا بین تیغ و خنجر با لب تشنه جون بدم مثل شاه بی سر