eitaa logo
اقتدار ولایی
994 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻برادرانه با آقای کلهر- ۱ 🖊 مهدی جمشیدی برادر گرامی، آقای سینا کلهر در یادداشتی که پس از مناظره نگاشته‌، به نکته‌هایی اشاره کرده‌ است که پرداختن به آنها را سبب‌ساز خیرِ روایتی و گشایش فرهنگی می‌دانم. من نیز به اشارت و تذکار بسنده می‌کنم و سطرهای نانوشته را به مخاطب وا می‌نهم تا با ذهن خویش، امتداد بدهد و از این تنه، ساقه و برگ بیافریند. ۱. ایشان نه‌فقط «حق اظهار» دارد، بلکه «تکلیف» اظهارنظر دارد. کسی در برابر اظهارنظر ایشان، سخن از «فضیلتِ نگفتن» به میان نیاورده و دامنه را بر ایشان تنگ نکرده که ایشان بخواهد از «انقباض‌های معطوف به گفتن» گلایه کند. در زمانۀ روایت و کج‌روایت، «نگفتن»، کمک به جبهۀ رواییِ معارض است. از قضا، یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های کارگزاران فرهنگی این دولت، حجم انبوهِ «نگفتن‌ها»ی آنهاست؛ اینان در ماه‌های اغتشاشی و پسااغتشاشی، بسیار نگفته‌اند و از گره‌گشایی غفلت داشته‌اند و یکی از مهم‌ترین نقدهای نیروهای غیررسمی نیز همین است. همۀ وزیران فرهنگی دولت و همراهان آنها، «سکوت حداکثری» در پیش گرفتند و رسانه و تبیین و روایت و روشنگری را تنها نهادند و به جلسه‌های رسمی و اداری بسنده کردند. در دورۀ تنیدگی فرهنگ به رسانه و بعلیده‌شدن واقعیت فرهنگی از جانب رسانه، چنین «نگفتن‌ها»یی نشانۀ ضعف و سستی است. چگونه می‌توان در مردابِ «فقر روایتی»، به صورت‌بندیِ فرهنگ پرداخت و در پی بازسازی انقلابی آن بود؟! اگر در گذشته، تدبیر رسمی در عمل جلوه‌گر بود، امروز، «گفتن» نیز به آن اضافه شده است؛ چنان‌که «کنشِ بی‌روایت»، کارساز و پیش‌برنده نیست. زبان‌داری و روایت‌مندی، فضیلت است. ۲. اگر «نگفتن»، کمک به دشمن است، «معوج گفتن» نیز چنین حکمی دارد. اگر ما این پرسش را روی میز مباحثه بنهیم که چرا کارگزاران فرهنگیِ دولت، گاه با جریان‌ سکولار - که در جبهۀ اصلاحات متعیّن است - صورت مشترک و مخرج مشترک دارد، باید بر این «پرسش تلخ»، نام «برچسب» نهاد؟! حتی اگر این پرسش، آغشتۀ به قضاوت گزنده باشد، وظیفۀ کارگزاران فرهنگیِ رسمی، پاسخ‌دادن است و نه طرد پرسش با «برچسبِ برچسب». هر که قدرت را اختیار می‌کند و بر کرسی ریاست می‌نشیند، باید بداند که برای نیروهای غیررسمی، حق و تکلیف «نقادیِ صریح»، محفوظ است و او نیز باید در «وسط میدان پاسخ»، بایستد، نه این‌که «وسط‌نشینِ اندرونیِ نگفتن» باشد. دولت انقلابی کجا و توافق نظری با غیرانقلابی‌ها کجا؟! به‌جای راندن نقد، پاسخ بدهید که تفاوت و مرزبندی شما با نیروهای تجدّدی چیست و چرا با آنها به درد مشترک رسیده‌اید و هم‌سخن و هم‌داستان شده‌اید؟! مبطل این سطور رنجور، اقامۀ «استدلال» است، نه تکرار تعبیر «برچسب». ۳. بسیار بر تعبیر «فضای دوقطبی» اصرار ورزیده شده و می‌شود. اما چرا باید با تلقین بیرونی، جامعه را گرفتار وحشت تصنعی از اندیشه‌ورزیِ صریح کرد و هر نوع اختلاف و تفاوتی را به معنی دوقطبی‌شدنِ موقعیت‌ها تفسیر کرد؟ تمایزها و تفاوت‌ها می‌توانند دوپاره و دوبخشی باشند، اما به‌طور ضروری، خصوصیت قطبی نداشته باشند. پس نباید هراس آفرید و مجال گفتگو را ستاند و در نقطۀ آغاز، پایان تلخ تصویر کرد. انقلاب ما حتی در دورۀ پیشاانقلاب، سرشار از این گفتگوهای دوگانه و دوضلعی بوده است؛ درحالی‌که امروز، «تفاوت» را به «قطبی‌‌شدگی» تفسیر می‌کنند و با این تغلیظ و تشدید، پرسش را از میدان می‌رانند. مجال دهید که هم جامعه گفتگو کند و هم در میان نخبگان، مباحثه‌های جدّی صورت‌بندی شود. راه‌حل معقول و توافق نسبی، میوۀ همین روند آزاداندیشانه و پُرچالش است، نه خوف از تعدّد و چندگانگی که در قامت تعبیرِ دوقطبی‌شدن، به جان نقد و پرسش و گفتگو افتاده است. ۴. ایشان گفت که از گفتگو ناراضی‌ست؛ چراکه متحمل برچسب شد. ایشان نمی‌تواند در گفتگو، بی‌زمان و بی‌مکان باشد و با هیچ خاستگاه و موقعیتی، نسبت نداشته باشند که در اثر آن نتوان درباره‌اش مختصات‌سنجی و نسبت‌یابی کرد. ما و ایشان، جملگی تاریخ و هویّت و انگیزه و علاقه و تعلّق داریم و «عنوان‌ها» و «مفهوم‌ها»یی – به تعبیر ایشان، «برچسب» - که به ما نسبت داده می‌شوند، بر این اساس هستند. نمی‌توان از مطلقِ این مفهوم‌سازی‌ها نالید و ناخرسند شد، بلکه باید دربارۀ واقع‌نمایی و صدق‌شان سخن گفت. پس خواه‌ناخواه، «شخصیت‌مندی» و «نسبت‌مندی» هر یک از دو طرف، اقتضای مفهوم‌سازی و عنوان‌بندی دارد و ازاین‌رو، گریختن ایشان از قالب‌ها و هویّت‌ها، موجّه نیست. جهان انسانی، جهان آکنده از همین سنخ‌بندی‌ها و دسته‌سازی‌هاست و «ماهیّت» و «مختصات» ماست که مشخص می‌کند در کجا نشسته‌ایم و چه نام داریم. پس طلب «بی‌نامی» و «ناکجاآبادی»، تمنّای محال است. @sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻برادرانه با آقای کلهر- ۲ 🖊 مهدی جمشیدی ۵. ایشان در حالی به بی‌اثر بودن و حتی اثر معکوس داشتن «روش‌ها»یی که تا به حال برای حل مسألۀ حجاب به کار گرفته شده‌اند اشاره می‌کند که پیش از این تصریح کرده بود که نظام در ده سال گذشته، حجاب را به حال خود «رها» کرده است. من در گفتگوی پس از مناظره نیز، این تناقض را به ایشان یادآور شدم. چگونه ممکن است که بی‌عملی ما، روش‌مند بوده باشد؟! ما جر نظاره‌گری، چه کردیم که بخواهیم دربارۀ «نامعقولیّت روشی» سخن بگوییم. مگر جز این است که در شهر تهران، حدود پانزده ون گشت ارشاد حضور داشتند و عملکرد آنها چیزی بیش از مواجهه‌های موردی و اندک نبوده است؟! مسألۀ حجاب، «رهاشده» و «سرگردان» بوده و فقط در روایت‌‌پردازی‌های رسانه‌ای، این‌گونه وانمود شده که حجاب، دغدغۀ نخست نظام و متضمن منطق سخت بوده است. هیچ دولتی در پی اصلاح وضع حجاب نبوده است، بلکه برعکس، دولت‌ها کوشیده‌اند که به خیال خویش، با ولنگاری و بی‌عملی دربارۀ حجاب، وارد روند «امتیازدهی به جامعه» بشوند و برای خود، مقبولیت منفعلانه و بدنۀ اجتماعی باج‌گیر بیافرینند. دولت‌ها، به رأی خویش و تداوم قدرت اندیشیدند، نه استقرار حجاب در جامعه. از کدام «روش» سخن می‌گوییم؟! تعداد اندکی ون را به عنوان گشت ارشاد در چند معبر کاشتن، بیشتر شبیه «مترسک‌سازی فرهنگی» است تا روش مواجهه با معضل بی‌حجابی. حجاب، مدت‌هاست که در «خلاء حکمرانی» قرار گرفته و «یتیم» شده است. نباید به گونه‌ای سخن گفت که بی‌عملی به بیش‌فعّالی و رهاشدگی به انقباض تعبیر شود. ۶. ایشان «نتایج امروزی» را به «روش‌های دیروزی» نسبت می‌دهد و از وخامت نتایج، غلط‌بودن روش‌ها را استنباط می‌کند؛ درحالی‌که وضع کنونی حجاب، حاصل «یک علّت» نیست، بلکه چون «کنشگری کارگزاران فرهنگی» دربارۀ حجاب، بسیار اقلّی و ناچیز بوده است، باید بیش از هر چیز، وضع امروزین حجاب را به «جبهۀ مهاجم» نسبت داد. به زنجیرۀ تدریجی کشف حجاب در دهه گذشته بنگرید: مرحلۀ اول: «برهنه‌گی بازیگرانِ مهاجرت‌کرده» که از سال نود آغاز شد و به این واسطه، «برهنگی» نیز به «مهاجرت» به عنوان نماد مخالفت سیاسی افزوده شد. مرحلۀ دوم: کشف حجاب در فضای مجازی در قالب «آزادی‌های یواشکی» که از سال نودوسه شکل گرفت و جلوۀ فراوان یافت و به خط مقدّم مبارزه مدنی تبدیل شد. مرحلۀ سوم: کشف حجاب به صورت «خیابانی اما پنهان» که در قالب «چهارشنبه‌های سفید» از سال نودوشش پدید آمد و به دلیل تازگی طرح، با استقبال از سوی نیروهای هوادار سبک زندگیِ غربی مواجه گردید. مرحلۀ چهارم: کشف حجاب به صورت «آشکار اما نمادین» که در قالب «دختران خیابان انقلاب» و «نه به حجاب اجباری» در سال نودوشش به وقوع پیوست و موج ویرانگری را به وجود آورد. مرحلۀ پنجم: کشف حجاب در داخل خودرو از سال نودوهشت به عنوان این‌که حریم خصوصی است و حاکمیت، حق مداخله در آن را ندارد. مرحلۀ ششم: کشف حجاب به صورت «خیابانی و آشکار» که از سال نودونه مشاهده شد و در اوج ناباوری، گسترش یافت، چنان‌که شصت درصد از زنان مکشفۀ کنونی، در همین مقطع و پیش از اغتشاش، کشف حجاب کرده‌اند. مرحلۀ هفتم: کشف حجاب به صورت «گسترده و بی‌پروا» که در پی اغتشاش سال گذشته تحقق یافت و به این ترتیب، چهل درصد بقیۀ زنان مکشفه، در این مقطع به آن پیوستند. حال پرسش این است که کارگزاران و مدیران فرهنگی در کدام نقطه از این «روند ده ساله» حضور داشتند و چه روشی را به کار بردند؟! آیا آنها حرکت تدریجیِ این روند را احساس کردند؟! از همان نقطۀ آغاز این روند، کدام روند موازی طراحی شد؟! اکنون که طرح به نهایت خودش رسیده و دشمن در آن سوی مرزها، میوه‌های طرحِ اباحه‌گریِ عملی می‌چیند، رواست که بگوییم به‌کارگیری روش سخت و قانونی، چنین نتیجه‌ای را به دنبال داشته است؟! وضع کنونی، برآمده از «بی‌عملی» و «تساهل» و «بی‌روشی» و «خواب‌زدگی» ما است. این صحنه، حاصل «کنشگری حداکثری جبهۀ دشمن در منطقۀ فرهنگی ما» است. ما عرصه را برای فاعلیّت جبهۀ مهاجم «خالی» کردیم و او نیز به‌آسانی، طرح خویش را پیش برد؛ چنان‌که گویا حاکمیّتی در میان نیست و فرهنگ، بی‌دولت است. اگر اکنون نیز بخواهیم همان «روایت دشمن‌ساخته» را تکرار کنیم و بگوییم «سیاست‌های انقباضی» با ما چنین کرده است، وضع از این نیز آشفته‌تر خواهد شد. آری، وقتی ما در خواب بودیم، باغ فرهنگ‌مان به تاراج رفت ... @sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،،، ۱. موضع‌گیری «خبرگزاری تسنیم» درباره‌ی کارنامه‌ی آقا وحید جلیلی در تلویزیون، عاری از «انصاف» و آکنده از «تحریف» بود؛ آن هم به بهانه‌ی جابجایی طبیعی مدیر یکی از شبکه‌ها! ۲. تفسیر من این است: «صف‌آرایی محافظه‌کارانه» در برابر «تحول انقلابی». ۳. تأسف برای تسنیم که نوشته‌اش، هم‌صدا با اصلاح‌طلبان است. 🖇 تعلیقه: وقتی جلیلی می‌خواهد رسانه‌ی ملی را به «فضای ارزشی و انقلابی» نزدیک کند، تسنیم همانند جریان لیبرال، برآشفته‌ی «تکثر مخاطب» می‌شود و می‌نویسد رسانه‌ی ملی به یک «طیف خاص»، منحصر شده است. این همان شگرد جریان اصلاحات برای خاکستری و بی‌جهت و عقیم نگاه‌داشتن رسانه‌ی ملی است. هدایت‌کردن رسانه‌ی ملی به سوی ارزش‌های انقلابی، دعوت مردم از مضامین سکولار به ساحت ارزش‌هاست. می‌خواهند زیر چتر «تنوع مخاطب»، ارزش‌ها را از میدان به در کنند. می‌خواهند نقطه‌ی مرکزی وجود نداشته باشد و در قالب رویکرد کثرت‌گرایانه، «انقلاب» در شبکه‌ی افق و «دین» در شبکه‌ی قرآن، محبوس و منحصر بماند. او می‌خواهد فکر و فرهنگ و حیات انقلابی را به رسانه‌‌ی ملی بازگرداند اما تسنیم می‌گوید که چنین کاری، مخاطب‌سوز و مرجعیت‌برافکن است. این بدان معنی است که انقلابی‌گری، بدنه‌ی اجتماعی گسترده ندارد و ما باید همچون گذشته، رسانه‌‌ی ملی را در مسیر عوام‌پسندی و بی‌طرفی و سبک زندگی خنثی به حرکت درآوریم. چماق ساختگی تکثر مخاطب، به ابزاری برای توقف در گذشته و جلوگیری از چرخش انقلابی تبدیل شده است. گویا روح‌ فرهیختگان در کالبد تسنیم، حلول کرده است. @sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻قیام علیه منفعت شخصی ۱. او علی خضریان است؛ نماینده‌ی مردم تهران در مجلس و سخنگوی کمیسیون اصل نود. بنگرید که چگونه از نظارت وزارت کشور بر نمایندگان دفاع می‌کند تا نمایندگان، دچار جهت‌گیری انتخاباتی در مناسبات و ارتباطات‌شان با دولت نشوند.‌ درحالی‌که «دویست نماینده»، وزیر کشور را تهدید به استیضاح می‌کنند و می‌کوشند با جوسازی و هوچی‌گری، ورق را به نفع خود برگردانند، اما خضریان با «نظارت بر خویش»، موافقت می‌کند. ۲. این رفتار به آن معنی است که او در تله‌ی «تعارض منافع» نیفتاده است؛ چون چشم به انتخابات و تداوم قدرت و رأی‌آوری ندارد. دغدغه‌ی او تکلیف است و نه نتیجه. اغلب نمایندگان مجلس برای فضای مجازی و حجاب و اغتشاش، یقه چاک ندادند و خاموش و منفعل نشستند، اما در اینجا با «قلدری» و‌ «گردن‌کلفتی»، از نظارت و تعیین حدود منطقی گریختند. در مقابل، خضریان برخلاف موج‌سازی منفعت‌طلبان در مجلس حرکت می‌کند و حق را می‌گوید و به خود قید می‌زند تا قدرت، «عدالت» را به حاشیه سوق ندهد. ۳. این ماجرا، یک امتحان و ابتلای رسواگر برای مجلس بود که در آن، «دویست نماینده» به حقیقت و عدالت باختند و از چشم حساس و مساوات‌طلب مردم افتادند، اما خضریان و آنان که چون او هستند، اعتبار و منزلت مردمی بیشتری یافتند. ۴. فضیلت خضریان، محدود به این موضع و‌ کنش نیست، بلکه شخصیت او دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از «فضائل انقلابی» است. حضورش در مجلس، مایه‌ی دلگرمی ‌و امید است؛ چنان‌که حضور برخی دیگر، موجبات تأسف و خجلت را فراهم کرده است. در انتخابات بعدی، قاطعانه تجدیدنظر خواهیم کرد. @sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،، ۱. واقعه‌ی غدیر به این معنی است که دینی‌بودن «حکم» (قانون)، شرط کافی برای دینی‌بودن «حکومت» نیست، بلکه «حاکم» (مجری) نیز باید از سوی خدا تعیین (نصب) شود. ۲. هرچه از این دو شرط ضروری، فاصله گرفته شود(فرسایش ایدئولوژیک)، به «سکولاریسم» نزدیک شده‌ایم. ۳. استحاله و زوال‌ «هویت سیاسی»، اغلب تدریجی است. ،،،،،،، 🖇 تعلیقه: فقیه نیز از طرف امام معصوم، «نصب عام» شده و خبرگان، فقط کاشف از اراده‌ی امام معصوم هستند. ازاین‌رو، او ولایت دارد نه وکالت. به باور امام خمینی: «مجلس خبرگان می‌خواهند تصویب کنند آن چیزی را که خدای تبارک و تعالی فرموده است. ... قضیه‌ی ولایت فقیه، یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه، یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است؛ همان ولایت رسول‌الله هست.» (صحیفه‌ی امام خمینی، ج۱۰، ص۳۰۸). تکنوکرات‌ها، ولایت فقیه را «امر زمینی» و لیبرال‌ها، آن را «امر انتخابی» می‌دانند، درحالی‌که هر دو نظر، ترجمان سکولاریسم هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://virasty.com/Mahdijamshidi ،،،،،،،، عباس عبدی نوشته حضور مردم در اجتماعات غدیر، به دلیل «توزیع اقلام دولتی» بوده است. این در حالی است که: ۱. بیشتر اقلام، از «نذورات مردمی» بوده، نه از «بودجه‌ی دولتی». ۲. اقلام سفره‌ی اهل‌بیت در نظر و دیده‌ی مردم، همچون «تبرک» هستند نه «طعام». ۳. محبت و ارادت مردم به اهل‌بیت، «قلبی» است نه «اقلامی». ،،،،،،،،، 🖇 تعلیقه: ۱. وقتی او می‌گوید نظام به دنبال «تولید مناسک دینی» با تکیه بر «توزیع اقلام دولتی» است، درباره‌ی «مردم ایران» نیز قضاوت کرده است. قضاوتش این است که دینداری مردم، گره‌خورده به «شکم‌»شان است و به دلیل این ضعف، نظام می‌تواند از طریق توزیع اقلام دولتی، بازی‌سازی مناسکی کند و مناسک‌های عظیم دینی بیافریند. ۲. اگر مردم در مناسک دینی شرکت نکنند، مدعی می‌شوند که جامعه به سوی «دین‌داری سکولار» حرکت کرده است، و اگر شرکت کنند به معنی «دین‌داری شکمی» خواهد بود. پس هر نوع حضور و حیات دینی مردم، به گونه‌ای تفسیر و معنا می‌شود که حاکی از «شکست فرهنگی» باشد. «تفاسیر کینه‌ای» نسبت به انقلاب، این‌چنین رسوا هستند. ۳. غرض عباس عبدی، اثبات ناکامی انقلاب در زمینه‌ی فرهنگ است و تا آن حد در این باره لجاجت دارد که حتی پروایی از «اهانت به مردم» نیز ندارد. اینکه نظام می‌خواهد از طریق توزیع اقلام دولتی، بستر تداوم مناسک را فراهم کند یعنی مردم در اجتماعات سیاسی، «ساندیس‌خور» هستند و در اجتماعات دینی، «قابلمه‌به‌دست». هیچ انسان شریفی بر روی دین‌داری مردم، «قمار سیاسی» نمی‌کند و نمی‌کوشد با اقلامی (شکمی‌) تفسیر کردن آن، به آبروی انقلاب، ضربه بزند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جلوه‌گری ظرفیت‌های اجتماعی 🖊 مهدی جمشیدی ۱. جنگ ترکیبی کنونی، معطوف به تخریب و‌ انهدام چند نقطه‌ی کانونی درباره‌ی باطن و اراده‌ی جامعه‌‌ی ایران است: الف. امکان و گشودگی زندگی روزمره (مسأله‌ی نابودی زندگی)، ب. توانمندی در ایجاد اجتماعات دینی عظیم (مسأله‌ی ازدست‌رفتن خیابان)، ج. تداوم دین‌داری و دین‌مآبی در مردم (مسأله‌ی گذار از سنت دینی)، د. تعلق‌خاطر مردم به حاکمیت سیاسی (مسأله‌ی زوال اعتماد سیاسی)، ه. جریان‌داشتن حیات و نشاط در جامعه (مسأله‌ی فقدان امید)، و. همبستگی و هم‌صدایی اجتماعی (مسأله‌ی شکاف اجتماعی)، ز. پیوستگی و استمرار نسلی ارزش‌ها (مسأله‌ی گسست نسلی). ۲. خوشبختانه سیاست حکیمانه و خلاقانه‌ی سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه‌ی صورت‌بندی و طراحی چنین اجتماع فخیم و فراخی، تمام ظرفیت‌ها و امکان‌های پیش‌گفته را فعال و نمایان کرد و مسأله‌ها و چالش‌های معطوف به آنها را به حاشیه راند. به رسم انصاف و ایمان، باید قدردان بود و آغوش سپاس گشود و دست ارادت فشرد. ۳. آنان که مناسک‌ستیزی می‌کنند و دین‌داری نمایان‌شده را قشری می‌انگارند، و آنان که سرگرم حواشی و لغزش‌های جزئی هستند و‌ توقع حداکثری از مهار کلان‌اجتماع دارند، از چنین کارکردهای درخشان و فتوحات شیرینی غافل هستند. این تجربه‌ی اجتماعی، حتی با وجود اینکه در نقطه‌ی آغاز خویش قرار دارد، ستودنی است. ۴. کاش آن دسته از برادران انقلابی که قدرت‌نشین‌اند، اما بر طبل انسداد اجتماعی و فقر امکان‌های مردمی می‌کوبند و مدعی غلبه‌ی گسست‌ها و غلیان قطبیت‌ها در جامعه هستند، از این تجربه بیاموزند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻فقدان‌ انقلابی، فلاکت‌ تجددی: غرب‌زدگی ساختاری در وزارت علوم 🖊 مهدی جمشیدی تدبیر علم در اختیار «بوروکرات‌های تجددمآب» قرار گرفته است که قبله‌شان غرب است و شاخص‌های تجددی را می‌پرستند. در همه‌ی دولت‌ها هستند، بلکه دولت‌ها همین‌ها هستند.‌ تفاوتی هم میان دولت لیبرالی و دولت انقلابی نیست. منطق، یکسان است و همه‌ی کارگزاران در خدمت «منطق واحد» هستند.‌ مسأله‌ی اینان، حل مسأله‌ی ما نیست، بلکه سجده‌ی رعیت‌مآبانه به عالم تجدد است. نان‌شان را از کیسه‌ی مردم ایران می‌خورند و خدمت‌شان نصیب بیگانه می‌شود.‌ ما دچار غرب‌زدگی مضاعف شده‌ایم و ازاین‌رو، بردگی بی‌مزد را احساس نمی‌کنیم. ساختار و سیاست‌ها و مدیران وزارت علوم، سال‌هاست که نسبتی با انقلاب ندارد و هم‌آغوش تجدد شده است. آدم‌های محافظه‌کار و ضدتحول، انقلاب را به زنجیر کشیده‌اند و مجال جهش را ستانده‌اند. علوم انسانی اسلامی را به کالای قاچاق تبدیل کرده‌اند و به آن برچسب ایدئولوژی زده‌اند. از جمله خطاهای انتصابی رئیس‌جمهور، گماردن وزیر علوم بود که نسبتی با اقتضاها و ضرورت‌های گام دوم انقلاب ندارد. کافی‌ست به کنشگری او در زمینه‌ی لایه‌ی دانشگاهی و دانشجویی اغتشاشات بنگرید؛ دریغ از مواجهه و فاعلیت و حضور محسوس. شما کمترین حس و درکی از انقلابی‌گری او دارید؟! تجلی و ظهور ندارد؛ چه رسد به علائم حیات انقلابی. اینان کارمندان علم و‌ متعهدان به تداوم وضع موجود هستند نه آدم‌های ایجاد چرخش تاریخی و انقلاب معرفتی. متوسطان بوروکرات، نیروهای ثبات هستند نه تغییر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان مقام معظم رهبری در خصوص ملاک های ارتقای اعضای هیات علمی که می تواند محور تحول در نظام ارزیابی عملکرد علمی اعضا باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سالم ماندن پیکر آیت الله قزوینی (ره) بعد از ۲۰ سال در قم ⭕️مزار فعلی ایشان در حرم سیدالشهدا علیه السلام است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عاقبت اختلاس ۳ هزار میلیاردی چه شد؟! پ.ن: رسانه کاری میکنه فقط تیتر‌ها به گوش ما برسه نه اصل خبر و اقدامات انجام شده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا