گوهر ناب ، کلام ناب بیانات استاد فلسفه و عرفان، فیلسوف بزرگ ، علامه حسن زاده آملی رحمة الله ╰➤ -Erfane_eslamii

خداوند متعال دو موعظه دارد در بیان استاد اخلاق و عمل ، فیلسوف بزرگ، مفسر قرآن و نهج‌البلاغه حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله ╰➤ -Erfane_eslamii

سفارش عارف بزرگ مرحوم حاج میرزا علی آقا قاضی به مرحوم علامه طباطبایی در مورد اهمیت خواندن نماز شب ╰➤ -Erfane_eslamii

استاد منصوری لاریجانی با بیان اینکه حکمت به دو حکمت بحثی که همان فلسفه و برهان است و حکمت ذوقی یا اشراقی تقسیم می‌شود میفرماید: این نوع حکمت اعطایی خداوند است و به کسانی اعطا می شوند که صدور امین و اندیشه رزین دارند این همان منشأ گرفتن اربعین است بهترین اربعین برای پژوهشگران این است که صیاد حکمت باشند در این صورت چشمه های حکمت در آنها جاری می شود. جناب استاد درباره حکمت علوی اظهار کرد: امیرالمومنین با وجود آنکه حکمت را جوهر همه اشیا می داند اما در مورد انسان آن را یک عهد فطری با خدا می داند و باید به این عهد عمل کنیم. در نهج البلاغه هدف از بعثت همه انبیا را همین موضوع می داند تا آن دفینه که در درون بشر است بیرون بیاید لذا نسبت علم با حکمت مثل نسبت وجه است با کُنه و هر کُنهی که انتهایش حکمت نباشد، وجه نمی یابد. 《 ادامه دارد》 «دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام در حکمت بنیان شدن دانشگاه ها پیش قدم است» سخنرانی استاد فلسفه و عرفان جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی در دانشگاه امام حسین علیه السلام 1402/11/03 «2» ╰➤ -Erfane_eslamii

امیرالمومنین در بیان حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله ╰➤ -Erfane_eslamii

من به سرچشمه خورشید ... شعر خوانی علامه طباطبایی ╰➤ -Erfane_eslamii

دکتر منصوری لاریجانی با تاکید بر اینکه حکمت عقل را واقع بین می کند ادامه داد: وقتی قلب انسان با حکمت روشن می‌شود نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت هم روشن می شود. امیرالمونین می فرمایند حکمت که میثاق فطری است، راه ورود به آن، ما اهل بیت هستیم، علم پوسته است و لُب آن حکمت است. استاد فرمود: کسی حامل حکمت علوی می شود که صدور امین و سینه امانت دار داشته باشد یعنی جز خدا در قلب ما نباشد در غیر این صورت اولین خیانت را به خود ما می کند. در مرحله بعد باید اندیشه های رزین داشته باشد خاصیت عقل نکته دانی و هوشمندی و تدبیر است، لذا عقل رزین عقلی است که بنده خدا باشد و در مسیر خدا باشد. دکتر منصوری درباره حکمت علوی فرمود: سالی که انقلاب فرهنگی شروع شد در خرداد ۵۹ که ۳ سال دانشگاه ها تعطیل بود از آن زمان دنبال وارد کردن متون قرانی به درس های آموزشی بودیم اما در این زمینه توفیق چندانی نداشتیم به بنده گفتند شما متون حکمی را شناسایی کنید که ۳۸۶۰ اثر را شناسایی کردیم که همگی صبغه و رنگ علوی و الهی دارند، بنده با همراه استاد دینانی ۱۸ سال برنامه معرفت را اجرا کردیم ولی فقط ۴۰ کتاب حکمی علوی را توانستیم عرضه کنیم که نشان می دهد از دریای عظیم حکمت که خودمان داریم، بی خبریم. 《 ادامه دارد》 «دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام در حکمت بنیان شدن دانشگاه ها پیش قدم است» سخنرانی استاد فلسفه و عرفان جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی در دانشگاه امام حسین علیه السلام 1402/11/03 «3» ╰➤ -Erfane_eslamii

╰➤ -Erfane_eslamii

عظمت حافظ گیج کننده است عظمت گوته را در این می‌دانم که ذوقش حافظ را می‌فهمیده است. جلوی خیال را نمی‌توان گرفت. کارهایی که خیال می‌تواند بکند، غیرمتناهی است. حافظ می‌فرماید: گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم / گفتا که شب رو است این از راه دیگر آید خیال، برزخ بین عالم عقل و عالم حس است. خیال هم تنزل عقل است و هم ارتفاع حس است. وقتی راه نظر عقلانی بسته شد، خیال ظلمانی و تاریک می‌شود. در مورد همین بیت می‌شود کتابی نوشت (و این عظمت حافظ را می‌رساند. ╰➤ -Erfane_eslamii

سلوک عارف با عقل است عقل، گوهر شریف الهی است. بدون عقل هیچ کس نمی‌تواند کاری بکند آنجا که عقل تضییع شد، انسان هم تضییع شده است. راه معرفت عقل است اما نه عقل اقتصادی، سود اندیش و حسابگر. عقل، عقل‌هاست. عقل در مرتبه‌ای محاسبه‌های خودش را می‌کند (البته این مرتبه هم مهم است) اما عقلی هست که از این محاسبات (و مرتبه‌های پایین‌تر) بالا می‌رود و عرفای ما به این عقل پایبند بودند و حرکت می‌کردند. من به این نقطه رسیدم در کتابم (دفترعقل آیت عشق) هم نوشتم که بین عقل و عشق فاصله‌ای نمی‌بینم. عرفاء هم با عقل کار می‌کنند اما گرفتار عقل سود اندیش (مراتب پایین‌تر عقل) نمی‌شوند و اصلاً سلوک همین است ╰➤ -Erfane_eslamii

اندیشه و زندگی اگر کسی آنچنان که می‌اندیشد، زندگی نکند ناچار آنچنان که زندگی می کند، خواهد اندیشید. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ╰➤ -Erfane_eslamii

فلسفه، حرکت است فلسفه خیلی مخالف داشته، حالا هم مخالف دارد و خواهد داشت. گاهی مخالفان می‌گویند: فلاسفه شک و شبهه می‌کنند و این فیلسوف به آن یکی ایراد می‌کند و شک ایجاد می‌کند. اینکه به جایی نمی‌رسد. چندین هزار سال که فلاسفه سخن گفته‌اند به کجا رسیده‌اند؟ فیلسوفی می‌آید و حرف دیگری را باطل می‌کند. این به چه دردی می‌خورد؟ اولا وقتی یک فیلسوف در سخنان فیلسوف دیگر شک می‌کند، به این معنی نیست که با فلسفه مخالف است بلکه با فکر این (فیلسوف) مخالف است. اصلا خودِ همین القاء شک کردن، فلسفه است. بله فلسفه، شک هم ایجاد می‌کند اما به این معنی نیست که می‌خواهد همیشه در شکّ باقی بماند! مدام شک می‌کند و بعد راه می‌افتد زیرا فلسفه، راه است. فلسفه، حرکت است ╰➤ -Erfane_eslamii