#سلام_بر_ابراهیم
قسمت4⃣1⃣
✨ باربری
ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود.یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه، کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل شد، جلو رفتم و سلام کردم.
بعد گفتم:
" آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما! "
نگاهی به من کرد و گفت:
" کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن می شم که هیچی نیستم. جلوی غرورم را می گیره! "
گفتم:
" اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت. "
ابراهیم خندید و گفت:
" ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم. "
⏪ ادامه دارد....
@Etr_Meshkat