صدای خدای درون همیشه آرامش بخش و راه‌گشاست. الهام درون همیشه آروم میکنه، همیشه حس خوب میده... ناامید نمی کنه... میگه آروم باش.. نگران نباش و قدم بردار... به محض اینم که قدم برمیداری ...یک به یک قدم هارو بهت میگه. هر چی بهت الهام میشه رو بنویس...پس همییییشه دفتر و خودکار باهات باشه

اگه الهاماتت رو ننویسی و کلا باور نکنی که یه همچین صدایی از درون هست ...خب همش حس گمشدگی داری... بخاطر همینم بعد یه مدت صداهای منفیت از درون قدرت میگیره... وقتی یه حسی مدام بهت میگه برو فلان کار رو بکن ولی انجامش نمیدی بعدش صدای الهامات درونیت کمرنگ میشه. تنبلی رو کنار بذار...بلند شو...کم نذار

خدا وظیفه ای جز هدایت نداره... این سنت خداست چون ربّ هست و مربی مسیر برات باز میشه ...نگران نباش... دستای خدا میاد. به چجوریش فکر کن...کسایی که به چجوریش فکر میکنن به خدا امید و ایمان ندارن... چجوریش دست خداست... شفا دست خداست... ازدواج دست خداست. سلامتی دست خداست... تو حرکت کنی اینارو بهت میده نگران نباش تو فقط شروع کن... از ضعفت شروع کن... اونجایی که میلنگی همش...از اون شروع کن... از ضعفت.. بعدش کم کم مسیر برات باز میشه و یاد میگیری فرمول موفقیت رو . شکستاتم دیگه مرور نکن.. درسش رو بگیر و رهاش کن ته دلتو با منفی گرایی خالی نکن ! جلو جلو پیش بینی منفی کردن👈 نشونه بی ایمانی و کفره... این کارارو بکنی بعدش نمیتونی قدمی برداری... موفقیت یعنی شکست های پی در پی که 👈 بعدش درس بگیری و رشد کنی

درس گرفتن از شکست خیلی فرق میکنه با نشخوار کردنش... درس بگیر و بعد از اون شکست، سکوی موفقیت بساز... استرس تو زند گی همه هست... اما دو مدل استرس داریم... بعضی ها تلاش میکنن و توی مسیر موفقیت بعضی وقتا استرس هم هست... اما بعضی ها نشستن یه گوشه و هی میگن : چی میشه... چی میشه... چی میشه... خب اینم استرس داره... سعی کن استرس خوب بکشی نه استرس بد ! هم تنبلی و گناه رنج داره و هم تلاش کردن... ولی کدوم رنج دستاورد بهتری داره ؟ اونو انتخاب کن و بکش !

خدا اگه یه چیزی رو ازت بگیره... بعدش یه چیز بهتر بهت میده... مگه نه ؟ خب... آیا همین کافی نیست که آروم باشی و بهش اعتماد کنی؟ انقدر نترس ! از ترسای کوچیک شروع کن و کم کم برو تو دل ترسای بزرگترت... این تصور رو که برای انجام هر کاری باید سریع پاداش بگیری رو از خودت دور کن. چون با این طرز فکر نمیتونی به هدفای بلند مدتت برسی ! تو تغییر کردن عجله نکن

تغییر یواش یواش صورت میگیره... اگه از خودت انتظار تغییر یهویی داشته باشی کلافه و درمونده میشی...و کسی که درمونده و کلافه بشه زودتر خسته میشه... چون یه منتقدی از درون به جونت میوفته و مدام به صورت وسواس گونه میگه : کو پس ؟ چرا تغییر نکردی ؟ پس چی شد ؟ چرا باز تکرار کردی ؟ چرا آدم نمیشی؟ پ چرا اینجوری هستی؟ و... دوستان خوبم... تو تغیر به خودتون وقت بدید... بعضی هاتون با یه صفت بد اخلاقی و رفتاری سال ها زندگی کردید...خب...برای تغییرش معلومه که زمان زیادی میخواد...

تغییر آرام آرام صورت میگیره... باید به خودت زمان بدی تا بتونی کم کم خدارو باور کنی و نگرانی هاتو بدی دست خدا... بچه ها... میدونید وظیفه ما در برابر خدا چیه ؟ وظیفه ما بندگی کردنه... خب... پس وظیفه خدا چیه؟ به هر حال خدا هم وظیفه داره دیگه... خدا نمیتونه فقط مارو ببینه و بی تفاوت باشه. خدا مارو آفریده و وظیفش اینه که مارو هدایت کنه... خدا وظیفه ای جز هدایت ما نداره... تو ایمان بیار به خالقت... خدا وظیفشه هدایت کنه مارو... تو کارتو درست انجام بده و این باور رو داشته باش که خدا هم کارشو درست انجام میده...

این ایمان رو داشته باش که برگی بی اذن خدا نمیوفته... قدرت دست خداست... یعنی قدرت دست خداست و بقیه قدرت ها میره زیر مجموعه این قدرت... کل قران همینه ... که قبول کنی بالاتر از قدرت خدا نیست . خدا به اندازه قدرتی که بهش میدی باهاته... به نظرت چند درصد مردم جهان اینجوری فکر میکنن ؟ یعنی قدرت خدارو باور داشته باشن و به کسی جز خدا تو ذهنشون قدرت ندن؟