پدر و مادرها
مثل مداد رنگی اند
دنیایت را رنگ میکنند
و کوچک میشوند تا زندگیت زیبا شود...
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
https://eitaa.com/FARHANGI1404
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
هرچه بابت نعمت های خداوند🌼🍃
شکرگزار باشی🌼🍃
نعمت های بیشتری به زندگی ات🌼🍃
سرازیر می شود🌼🍃
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
https://eitaa.com/FARHANGI1404
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
مدیریت و رهبری آموزشی در قرن 21
تفکر خلاق (creative thinking)، روش روبرو شدن و حل مسائل از چشم اندازهای مختلف است.
این فرآیند خلاق باعث می شود پیوندهای میان امور را کشف کنیم، با چالش های جدید مواجه شویم و در پی راه حل های غیرمعمول، اصیل و بدیع باشیم.
ویژگی های متفکران خلاق:
🔺اهل ارتباط برقرار کردن هستند
🔺ذهن باز دارند
🔺اهل ریسک هستند
🔺انعطاف پذیرند
🔺دانش و اطلاعات کافی دارند.
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
https://eitaa.com/FARHANGI1404
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
💢 مدل 10، 20، 70 در توسعه منابع انسانی
۷۰ درصد تجربیات حین شغلی
۲۰ درصد مربی گری و بازخورد
۱۰ درصد آموزش مستقیم
کودکان شاد، خواسته هایشان را دنبال می کنند
یک مطالعه نشان داد بچه هایی که موفقیت های بالایی کسب می کنند، در عین حال که باهوش و پرتلاش هستند، احتمال زیادی وجوددارد که از یک خصوصیت کلیدی دیگر نیز برخوردار باشند:
تمایل به دنبال کردن خواسته ها با وجود مشکلات و موانعی که بر سر راه رسیدن به این خواسته ها وجوددارند، شاید مهم ترین عاملی باشد که کودکان را در بلندمدت به آنچه که از زندگی می خواهند می رساند.
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
https://eitaa.com/FARHANGI1404
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
مبینا نعمتزاده با غلبه بر تکواندوکاری از عربستان در دیدار ردهبندی وزن منهای ۴۹ کیلوگرم، مدال باارزش برنز المپیک را به دست آورد.
مبینا نعمتزاده اولین نماینده تکواندوی ایران چراغ مدال آوری این رشته در بازیهای المپیک پاریس را روشن کرد و به مدال برنز رسید.
مبینا نعمتزاده که اولین المپیک خود را تجربه میکند، در دیدار ردهبندی برابر دنیا ابوطالب از عربستان قرار گرفت و با نتیجه ۲ بر صفر این حریف را شکست داد.
او راند اول را با نتیجه ۳ بر صفر و راند دوم را نیز با امتیاز ۴ بر یک به پایان رساند.
وی در دور نخست حریفی از لسوتو را شکست داد. در دیدار دوم نایب قهرمان المپیک توکیو از اسپانیا را شکست داد و در بازی سوم مقابل حریفی از چین شکست خورد و به دیدار ردهبندی رسید.
مبینا نعمتزاده، ملیپوش ۱۹ ساله تکواندوی ایران دومین مدال بانوان ایران در تاریخ المپیک را به نام خود زد. او پس از ۱۳ سال در المپیک برای ایران در رشته تکواندو مدال گرفت.
ملی پوش برنز تکواندوی کشورمان در المپیک پاریس گفت: عهد بسته بودم تا مدالم را به مردم شریف ایران و امام زمان (عج) تقدیم کنم.
https://eitaa.com/FARHANGI1404
💢یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛
یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛
یک دست می تواند یاریگر یک انسان باشد؛
یک واژه می تواند بیانگر هدف باشد؛
یک شمع می تواند پایان تاریکی باشد؛
یک خنده می تواند فاتح دلتنگی باشد؛
امید می تواند رافع روحتان باشد؛
یک نوازش می تواند نشانه ی مهرتان باشد؛
امروز آن "یک" باشید…
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
https://eitaa.com/FARHANGI1404
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
💢مدیران تصادفی!
✍️ نویسنده: محمدرضا شعبانعلی
مدیران تصادفی کسانی هستند که به یک تصادف، به پست مدیریت رسیدهاند. برخی از این تصادفها که من با آنها مواجه شدهام به شرح زیر است:
- پدری که کارآفرین بوده و مدیر یک کسب و کار است، به صورت ناگهانی فوت یا مهاجرت میکند و فرزندی که تا دیروز سرگرم زندگی شخصی خود و گشت و گذار در خیابانها بوده است، ناگهان خود را پشت میز مدیریت میبیند.
- مدیر ارشد یک سازمان یا شرکت به دلایل سیاسی یا اقتصادی یا شخصی، ناگهان از کار برکنار شده یا شغل خود را ترک میکند و یکی از مدیران میانی، بدون طی شدن فرایند رسمی و توسعهی توانمندیها، ناگهان میزی بزرگتر از میز قبلی خود را تصاحب میکند.
- یک سرمایهگذار، سهام غالب شرکتی را میخرد و تصمیم میگیرد مدیر معتمد خود را در آن شرکت منصوب نماید.
- یک مدیر در سازمان با لابی کردن و تخریب دیگران، عملاً تمام گزینههای دیگر را حذف کرده و مسیر را برای تصاحب پستهای مدیریتی ارشد، تسهیل میکند. فردی به دلیل داشتن تعهد بالا و اعتبار زیاد، بدون داشتن دانش و تخصص، در یک پست مدیریتی قرار میگیرد.
مستقل از اینکه مدیران تصادفی با چه فرایندی در این موقعیت قرار میگیرند، ویژگی مشترک آنها این است که: در موقعیتی قرار گرفتهاند که به آن تعلق ندارند… من در جلسات مشاوره، با مدیران زیادی برخورد کردهام که از «مدیران تصادفی همرده» یا «مدیران تصادفی زیردست» یا «ارشد» شکایت میکنند. مستقل از تاریخچه و جنس این مدیران، بر اساس آنچه تا کنون دیده و شنیدهام، رفتارهای زیر در میان مدیران تصادفی، زیاد دیده میشوند (الزاماً نه همهی آنها):
1️⃣ مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
2️⃣ مدیران تصادفی، تصمیمهای پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
3️⃣ مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزهی مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
4️⃣ مدیران تصادفی، تصمیمهای تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
5️⃣ مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
6️⃣ مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» میدانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
7️⃣ مدیران تصادفی، تشنهی عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
8️⃣ مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح میدانند و نه محل کسب و کار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
9️⃣ مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
🔟 مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند
1️⃣1️⃣ مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی ماهها در محل کار دیده نمیشود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود. جالب اینجاست که بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنانشان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، میخواهند دیده شوند.
مدیران تصادفی در کشور ما رو به گسترش هم هستند. تزریق نقدینگیهای زیاد به افراد و شرکتهایی با ظرفیت کم، موجب شده که از کنار هر شرکت و سازمانی که به رانت اقتصادی دسترسی دارد، دهها شرکت قارچ گونه سبز شده و در راس بسیاری از این سازمانها، مدیران تصادفی منصوب میگردند.
آیا میتوان مدیر حکیم تربیت کرد؟
دکتر عبدالعظیم کریمی، نویسندۀ کتاب حکمتهای گمشده در تربیت:
دانش یک امر «افزایشی و افزودنی» از بیرون به درون است، ولی حکمت یک امر «کاهشی و تزکیهای» از درون به بیرون. در واقع ما حکمت را مییابیم ولی دانش را به دست میآوریم.
حکمت درونی و کاستنی است و از جنس کیفیت و سیرت، یعنی نمیتوانیم با ابزارهای موجود سیستم آموزشی، حکمت را جاری کنیم. اگر معلم را حکیم کنیم، مدیر را حکیم کنیم، بله؛ آن وقت امکانش هست.
گفتوگوی سیدمحمد نوروزیان امیری با دکتر عبدالعظیم کریمی دربارۀ «مدیریت آموزشی حکمتبنیان»
"حوصله کن"
خانم معلمی تعریف میکرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم.
به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچهها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم.
باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع.
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم.
خب چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!
نمونه خوبی و تو دل بروی بچهها بود!!
رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید
به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم.
خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند.
نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش میکنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود.
حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود.
بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!!
معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح میدهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!!
آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند!!
درس این داستان این بود: زود عصبانی نشو، زود از کوره در نرو، تلاش کن زود قضاوت نکنی، صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!!
ترجمه فوری: علی بهرامی
روشهای کیفیت بخشی به امور آموزش و پرورش در مدارس
در کیفیت بخشی به امور مدرسه در ابعاد آموزشی و پرورشی باید به بازسازی الگوی روابط درون مدرسه ای و آموزشهای لازم برای توانمندسازی دانش آموزان توجه جدی نمود تا با کمک الگوی مناسب کیفیت بخشی دانش آموزان (توانمند، مستقل، خود رهبر، پژوهشگر و متدین) تربیت کرد.
الف ) برخی از راهکارهای کیفیت بخشی به امور آموزشی در مدرسه
1- توجه به فضای فیزیکی در مدرسه در همه ابعاد «از جمله میز و نیمکت مناسب، رنگ کلاسها، تخته سیاه، گچ تحریر مرغوب و...»
2- روابط انسانی مطلوب بین کارکنان و دانش آموزان و اولیا با هدایت و رهبری دلسوزانه مدیر با عنوان کارگردان اصلی در مدرسه
3- ارتباط و تعامل دوسویه بین دانش آموزان به عنوان عنصر اصلی و محوری در تعلیم و تربیت
4- توجه جدی به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش آموزان در مدرسه از قبیل کتابخانه، نمازخانه، کارگاههای علمی و رایانه، آزمایشگاه، زمین بازی مناسب، وسایل و امکانات ورزشی و...
5- کیفیت بخشی به جلسات شورای معلمان با طرح مسایل علمی و کاربردی و تشکیل کارگاههای آموزشی
6- هدایت و راهنمایی معلمان به آموزشهای خلاق و استفاده از یادگیری مشارکتی توسط خود دانش آموزان، استفاده از روشهای تدریس بارش مغزی (فکری) برای توانمندسازی دانش آموزان در حل مسایل روزمره و زندگی
7- توجه لازم به کلاسهای جبرانی و ارایه برنامه منظم مطالعه به دانش آموزان در منزل
8- توجه جدی به بانک جایزه در مدرسه و تشویق دانش آموزان
9- توجه جدی به ساعت ورزش در مدارس و نیز برگزاری مسابقات علمی در مدارس با تشویق دانش آموزان
10- توجه جدی و اهمیت دادن به روز نوجوان و جوان و دانش آموز در مدرسه و ارتباط مستمر و دو سویه بین کارکنان مدرسه و دانش آموزان در جهت حل مسایل روزمره با کمک خود دانش آموزان
ب ) برخی از راهکارهای کیفیت بخشی به امور تربیتی و پرورشی در مدارس
1- توجه و اهمیت جدی به امر مهم اقامه نماز در مدرسه
2- توجه به خواسته ها و نیازهای منطقی مربیان پرورشی در مدرسه و فعال نمودن ایشان در امور پرورشی مدرسه همراه با برنامه های مناسب و پیش بینی شده در جهت تقویت بنیه دینی در دانش آموزان
3- اهمیت دادن به شورای دانش آموزی در مدرسه و دادن نقشها و مسؤولیتهای متفاوت به ایشان در کارها از جمله ایجاد نظم در مدرسه، همکاری با معاونان مدرسه، شورای حل اختلاف در مدرسه برای حل مسایل بین دانش آموزان، امور بهداشتی و ورزشی مدرسه و...
4- فعال نمودن کتابخانه مدرسه و به روز نمودن کتابهای موجود در آن در جهت استفاده مطلوب دانش آموزان برای رفع نیازهای علمی، دینی و پژوهشی
5- توجه و اهمیت به همه مسابقات علمی و فرهنگی در مدرسه در جهت تقویت بروز استعدادهای متفاوت دانش آموزان
6- اهمیت دادن به تشکیلات سازمان دانش آموزی مدرسه از قبیل «پیشتازان، فرزانگان، هلال احمر و بسیج دانش آموزی»
7- توجه جدی به درس پرورشی در مدارس و اهمیت دادن به آن در حد دروس دیگر
8- فعال نمودن در مناسبتها از قبیل «ولادتها، ایام خاص، رحلتها» و برگزاری مراسم مخصوص آن روز در مدرسه در جهت آشنایی بیشتر دانش آموزان
9- تشویق و ترغیب دانش آموزان قاری قرآن، هنرمند، ورزشکار و دارای استعدادهای خاص
10- توجه به نیازها و خواسته ها و مشکلات رفتاری و خاص دانش آموزان در مدرسه و ایجاد چتر حمایتی برای ایشان «مخصوصاً احیا و بکارگیری مشاوران مجرب در مدارس راهنمایی» با توجه به این که دانش آموزان در سن بحران و بلوغ به سر می برند
🌷توضیحات کلیدواژه های استلزامات برنامه ریزی🌹
🌷اسناد بالا دستی:
اسنادی که در آموزش و پرورش به عنوان مبنا بوده و به انها استناد می شود و مسیر را برای ما مشخص می کنند .( سند تحول بنیادین ، برنامه درس ملی ،آیین نامه و دستورالعمل ها و ... )
🌷سند تحول بنیادین:
سندی است که مسیر آموزش و پرورش را تا رسیدن به اهداف عالیه ان را برای ما طراحی نموده و راه را برای ما هموار نموده است .
🌷برنامه درس ملی:
به عنوان یکی از زیر نظام های اصلی سند تحول بنیادین و به منزله ی نقشه ی جامع یادگیری ، زمینه یایجاد تحول همه جانبه ، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم می اورد.
🌷شورای عالی آموزش و پرورش:
بالاترین مرجع سیاست گزاری آموزش و پرورش که خط مشی های آموزشی ،تصویب برنامه درسی و تربیتی ،تصویب مقررات آموزشی ، انضباطی ، ارزشیابی مدارس و .. را برعهده دارد .
🌷مدارس ذینفع:
مداسی هستند که تغیرات اعمال شده در سیستم به نفع آنها بوده و از ان بهره می برند .
🌷چشم انداز
تصویری ازآینده است که مدرسه قصددارد درزمانی مشخص به آن دست یابد.
🌷ماموریت :
اهداف و برنامه های است که در راستای رسیدن به چشم انداز مدرسه در افق 1404 طراحی شده اند.
🌷وضع موجود:
شرایطی که مدرسه هم اکنون از هر لحاظ در آن قرار دارد .که پایه ایست برای رسیدن به وضع موردانتظار
🌷وضع موردانتظار:
وضعیتی است که آن را پیش بینی نموده و تا به آن برسیدیم و براساس استانداردهایی است که ما را با آنها می سنجند .
🌷میثاق نامه:
مجموعه تعهدات و پیمانهای میان مدیر ، کارکنان ، دنش آموزان و اولیا در جهت دستیابی به مدرسه در افق چشم انداز 1404 اطلاق می شود .
🌷برنامه عملیاتی سالانه:
مجموعه مدونی از چیستی ، چرایی و چگونگی اجرای برنامه است .
مدرسه در افق چشمانداز 1404
(فصل 4صفحه 13و14 سندتحول )
برپایه این چشمانداز، مدرسه جلوهای است از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانشآموزان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنان براساس نظام معیار اسلامی، در چارچوب فلسفه و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران که دارای ویژگیهای زیر است:
ـ تجلی بخش فرهنگ غنی اسلامی، انقلابی در روابط و مناسبات با خالق، جهان خلقت، خود و دیگران «به ویژه تکلیفگرایی، مسئولیتپذیری، کرامت نفس، امانتداری، خودباوری، کارآمدی، کارآفرینی، پرهیز از اسراف و وابستگی به دنیا، همدلی، احترام، اعتماد، وقتشناسی، نظم، جدیت، ایثارگری، قانونگرایی، نقادی و نوآوری، استکبارستیزی، دفاع از محرومان و مستضعفان و ارزشهای انقلاب اسلامی».
ـ نقطه اتکای دولت و ملت در رشد، تعالی و پیشرفت کشور و کانون تربیت محله.
ـ برخوردار از قدرت تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزههای عملیاتی در چارچوب سیاستهای محلی، منطقهای و ملی.
ـ نقشآفرین در انتخاب آگاهانه، عقلانی، مسئولانه و اختیاری فرآیند زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان براساس نظام معیار اسلامی.
ـ دارای ظرفیت پذیرش تفاوتهای فردی، کشف و هدایت استعدادهای متنوع فطری و پاسخگویی به نیازها، علائق و رغبت دانشآموزان در راستای مصالح و چارچوب نظام معیار اسلامی.
ـ یادگیرنده، کمالجو، خواستار تعالی مستمر فرصتهای تربیتی، تسهیلکننده هدایت، یادگیری و تدارک بیننده خودجوش ظرفیتهای جدید در خدمت تعلیم و تربیت.
ـ خودارزیاب، مسئول و پاسخگو نسبت به نظارت و ارزیابی بیرونی.
ـ تأمینکننده نیازهای فردی و اجتماعی و محیط اخلاقی، علمی، امن، سالم، بانشاط، مهرورز و برخوردار از هویت جمعی.
ـ برخوردار از مربیان دارای فضائل اخلاقی و شایستگیهای حرفهای با هویت یکپارچه توحیدی براساس نظام معیار اسلامی.
ـ مبتنی بر رویکرد مدیریتی نقدپذیر، مشارکتجو.
ـ متکی بر ارکان تعلیم و تربیت و بهرهمند از ظرفیت عوامل سهیم و مؤثر و مبتنی بر مشارکت ذینفعان با تأکید بر مربیان، دانشآموزان و خانواده.
ـ برخوردار از بهره فناوری آموزشی در سطح معیار؛ با توجه به طیف منابع و رسانههای یادگیری (شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات).
ـ دارای ظرفیت تصمیمسازی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
ـ دارای تعامل اثربخش با مساجد و دیگر نهادها، مراکز مذهبی و کانونهای محلی نظیر فرهنگسرا، کتابخانههای عمومی و برخوردار از ارتباط مستمر و مؤثر با عالمان دینی، صاحبنظران و متخصصان.
ـ دارای پیوند مؤثر با موضوعات و مسائل جامعه در مقیاس محلی، منطقهای و ملی با حضور فعال در حیات اجتماعی.