اسحاق بن عمار مى گويد:
من در كوفه ثروتمند شده بودم . از برادران دينى بسيار نزد من مى آمدند ترسيدم در ميان مردم شرمنده شوم به غلام خود دستور دادم هرگاه يكى از برادران دينى آمد و مرا خواست بگو ايشان اينجا نيست .
در همان سال به مكه رفتم . خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و سلام كردم حضرت با سنگينى و گرفته خاطر، جواب سلام داد.
گفتم :
فدايت شوم ! چرا از من روى گردانى و به من كم لطف هستيد؟
🌱🌱
فرمود:
به خاطر اين كه شما روش خود را نسبت به مؤمنان تغيير داده ايد.
گفتم :
فدايت گردم ! از اين كه زياد مشهور شوم ، ( از حکومت وقت و ناامنی جانی ) ترسيدم و چنين كارى كردم . خدا مى داند به آنها شديدا علاقمندم .
🌱🌱
حضرت فرمود:
اى اسحاق ! از زيادى مؤمنان هرگز ناراحت نباش ! زيرا (خداوند از مومنین دفاع می کند و محافظ آنان است ) هرگاه دو نفر مؤمن با يكديگر ملاقات كرده و دست بدهند. خداوند يكصد رحمت در ميان دو انگشتانشان قرار مى دهد كه نود و نه رحمت از آن مخصوص كسى است كه برادر دينى خود را بيشتر دوست مى دارد
و هر كدام نسبت به رفيقش بيشتر محبت كند او بيشتر مورد توجه الهى قرار مى گيرد.
هرگاه براى رضاى خدا همديگر را به آغوش گيرند رحمت خداوند آنان را مى پوشاند و به آنان گفته مى شود:
شما آمرزيده شديد، بار ديگر همديگر را به آغوش بگيريد.
هرگاه خواستند صحبت كنند، فرشتگان به يكديگر گويند از اين دو نفر دور شويم شايد راز دلى دارند و خداوند نمى خواهد از راز دل آنها باخبر شويم .
🌱🌱
اسحاق مى گويد:
عرض كردم ممكن است آن دو فرشته که نويسنده اعمال هستند ، فاصله بگيرند و در نتيجه سخنان ما را نشنوند و ننويسند.
با اين كه خداوند مى فرمايد:
(ما يلفظ من قول الا لديه رقيب و عتيد) (1):
یعنی انسان سخن نمى گويد مگر اين كه دو ملك رقيب و عتيد براى ضبط گفتارشان آماده هستند.
حضرت صادق عليه السلام با شنيدن اين سخن آهى كشيد و به شدت گريست به طورى كه اشك ديدگانش محاسن آن حضرت را تر نمود و فرمود:
🌱🌱
اى اسحاق ! اگر آن دو فرشته نشنوند و ننويسند، باز هم خداوند آگاه بر گفتار ماست .
اى اسحاق ! از خدا بترس ! آنچنان كه او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند و اگر شك كنى در اينكه او تو را نمى بيند كافر شده اى
و اگر يقين داشته باشى خداوند تو را مى بيند باز مرتكب گناه شوى در چنين صورت او را پست ترين بينندگان قرار داده اى كه حيا نمى كنى .(2)
1- انسان هيچ سخنى نمى گويد مگر اين كه در كنار او دو فرشته رقيب و عتيد حاضرند.
2- بحار : ج 76، ص 21.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
بالی دهیـد
بہ وسعت آسمان مرا
من هر چہ میدَوم
بہ شهیـدان نمیرسم ...
#مرتضی دوید و رسید ...💔
صلوات🌱
#شهید_مرتضی_عبداللهی
بالی دهیـد
بہ وسعت آسمان مرا
من هر چہ میدَوم
بہ شهیـدان نمیرسم ...
#مرتضی دوید و رسید ...💔
صلوات🌱
#شهید_مرتضی_عبداللهی
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیج اسپانیا زد رو دست بسیج لندن و پاریس...
تو استاديوم فوتبال همه یک صدا داد میزنن ما نمیخواهیم فوتبال ببینیم میخواهیم بریم به فلسطین کمک کنیم!
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail
بِـسْــــمِ الـــلَّـــــهِ الــرَّحْــمَـٰـــنِ الـــرَّحِــيـــــمِ
🟢لامپ های خود را دور نیاندازید!!
🟢با هزینه کم لامپ های خود را عین روز اول کنید
تعمیر لامپ های LED 💡با 6ماه ضـمـانت سلامت لامپ
🟢درب خانه تحویل میگیریم و درب خانه هم تحویل میدهیم😊
شماره تماس 09044555094 ☑️
🔴قول میدهم کسی شما را نبیند
🔹همه عزا گرفته بودند که چطور باید از کمین دشمن رد بشوند. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او میتوانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول میدهم کسی شما را نبیند.»
🔹بعد از این درخواست، سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از ۱ شب تا ۴ صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ
🔰شهید مهدی خندان به روایت حاجآقا
صلوات.🌱
🔴قول میدهم کسی شما را نبیند
🔹همه عزا گرفته بودند که چطور باید از کمین دشمن رد بشوند. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او میتوانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول میدهم کسی شما را نبیند.»
🔹بعد از این درخواست، سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از ۱ شب تا ۴ صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ
🔰شهید مهدی خندان به روایت حاجآقا
صلوات.🌱
﷽
میگفت میدونید چرا یوسف تو چاه خودشو نباخت؟
چرا اصلا ایوب صبر کرد که صبرش بشه ضربالمثل؟
چرا مریم با کودکش رفت سمتِ مردم درحالی که میدونست بهش تهمت میزنند؟
چرا ابراهیم از اون آتیش نترسید؟
چرا یعقوب تا همون لحظهی آخرم اُمید داشت؟
چرا نوح تحمل کرد؟
چرا موسی دریا رو که دید نترسید؟!
چون عزیز من به خدا حسنِ ظن داشتن!
واقعا توحید لقلقهی زبونشون نبود!
ماها به خدا اعتماد نداریم.
اینقدر به این و اون امیدِ واهی بستیم که یادمون رفته سرچشمهیِ قدرت خداست و هر چه خدا بخواد رقم میخوره.
تَهِ دلمون حتی یذره هم به خدا امید نداریم.
حُسنِ ظن نداریم.
همیشه هم از خدا طلبکاریم.
چرا نشد، چرا فلان چیز رو بهم ندادی، چرا نخواستی و...
حسنِ ظن به خدا خیلی قشنگه 💛
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱تــکــرار کن 🍃🌿
تو روزی سبز خواهی شد
سبز تر از همه
خـداونـد در گـــمان نیک بنده هاست📻
پس گمان نیک کن به مقــتدر بی همتا
روزی رســان کـل خــلقت
زیبای نام آشنای همین نزدیکی
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱تــکــرار کن 🍃🌿
تو روزی سبز خواهی شد
سبز تر از همه
خـداونـد در گـــمان نیک بنده هاست📻
پس گمان نیک کن به مقــتدر بی همتا
روزی رســان کـل خــلقت
زیبای نام آشنای همین نزدیکی