eitaa logo
🔴بسم الله الرحمن الرحیم🔴
116 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
78 فایل
بسـم اللّٰـه الـرحـمٰن الـرحـیمْ حــسین هــمان اسـم اعـظم است 💔 تعجیل در ظهور مـولا و آقای همه مـا صــلوات ☈(اینجا همه چی هست هــمه چــی) 🌱🟢🟩🏹📌🗡️ کـپی : صلـوات بر محمّد و آل مـحمّد و عـــجــل فــرجهم 🖤 https://eitaa.com/FATEHHAN 💚
مشاهده در ایتا
دانلود
وَرانی عَلی اَلْمَعاصی وَ لَمْ یَهْشُرُنی... و مرا در حال گناه بسیار دیدی و بی آبرویم نکردی!
««شهید محمود رضا بیضایی»»
نام دخترش کوثر خانم
شبتون شهدایی 🌷 یا زهرا ⁦♥️⁩
مدیون مدافعان حرمیم ⁦☝️⁩😞
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه كسی از شما دست به دعا برداشت، پس دعایش را با صلوات آغاز نماید؛ زیرا صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله دعایی پذیرفته شده است و خدای متعال برتر از آن است که بخشی از دعا را قبول کرده و بخش دیگر از آن را ردّ نماید.
⁦🌧️⁩⁦🌧️⁩⁦🌧️⁩تو این شب بارونی برا همه دعا کنیم_
ای رفیق کـسی کـه جـز تــو رفیقی نداره_
دست در دست حسن بود که بیرون آمد   مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد  سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان  گوییا حیدر کرار رود در میدان    نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و علمی   قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی  گام مردانه او لرزه به عالم انداخت   گرد و خاک ره او خیبر دیگر می ساخت  کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال  عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال  خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر  ذوالفقار اخته انگار علی در خیبر  محضر هیبت او کوه احد زانو زد   آسمان سجده به خاک قدم بانو زد  بانگ زد دست از این خواب گران بردارید  هر چه دارید همه از من و حیدر دارید  سر این سفره اگرروزی خود را بستید  همگی ریزخور حیدر وزهرا هستید  گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است   در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است  اگر از بند به بند تن من جان برود   نگذارم که علی بی کس تنها بشود  به رخ سرخ و پریشانی این گیسویم   تا زمانی که نفس هست علی میگویم  حرمت نان نمک حق علی بود علی  غرض از باغ فدک حق علی بود علی  آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد   عاقبت پرچم حیدر به سر مسجد خورد  تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند  با خجالت فدک فاطمه را پس دادند  حسنش بود که تکبیرمکرر می گفت  ون یکاد از نفس حضرت مادر می گفت  افرین بر تو بر خطبه تو مادر من   همه دیدند چطور امده قرآن به سخن   دست در دست حسن بود که بیرون آمد   بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد  گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور  کوچه ها از قدمش پرشدازاحساس غرور  ناگهان سایه یک پست به دیوار افتاد   بند بند فلک از دست ستم شد فریاد  تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید  دست شب رنگ سیاهی به رخ دهر کشید  کوچه ی تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند   حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند  می وزید از دل کوچه خبری سرخ کبود   دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود  دوربر را نظری کرد نباشد خبری   یا مباد ا که ازاین ره گذرد رهگذری  هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد   عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد  ناگهان سایه دستی روی خورشید افتاد   پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد  جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد  دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد  ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد  رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد  آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین   همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین ..
شاعر کی بوده _آتیش میزنه قلب آدمو_⁦☝️⁩⁦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب همگی بخیر____