بعضی می‌گویند امام دشمن تراشی کرد! ولی امام (ره) دشمن‌شناسی کرد...

💔ماجرای چوپانی که امام زمان عج را دید گفتگوی آقا صاحب الزمان ما مرد چوپان و درخواست امام از ایشان 💔 برای عمه ام زینب سلام الله علیها گریه کنید و برای ظهور بسیار دعا کنید 💔

✨

یاد‌ خدا‌ را‌ فراموش‌ نکنید‌ 
و‌مرتب‌‌ "بسم‌الله"‌ بگویید و‌
با‌یاد‌خدا‌،‌ذکرخداخیلی
از‌ مسائل‌حل‌می شود‌

 ..!

'همت‌دلها ..🌱' @nabzzendegii

✨ حرف مردم؟

اینا به هوای بارونی هم میگن خراب

:) ✨

🌹فرازی از نیایش های امام زین العابدین «سلام الله علیه » 🤲پروردگارا دلم رابه دیبای هراس از بدترین خلق خود بیارای(دلم راازدشمنانت دورکن) وانس با دوستی باتو و دوستان وطاعت گذارانت را ارزانیم دار وبرمن ازهیچ انسان بدکار و کافرکیشی منت مگذار وازاو برمن نعمتی وبرای من ازاو حاجتی مگذار بلکه آرامش جانم وآسایش خاطرم بی نیازی ازخلق و (کمک کن که ) کفایت کارم به تو وبهترین خلق تو باشد 🌹 🤲خدایا برمحمدو دودمانش درود فرست ومرا همنشین و یاور ایشان قرار مده برمن منت گذار و شوق دیدارت را نصیبم کن 🤲 💚 ثواب نشرباهزااااران هزارسلام وصلوات تقدیم به حضرت #عباس ومادربزرگوارشان به نیت ظهوراعلیحضرت «سلام الله وصلواته علیهم به عدد علمه » .

✨ ‹وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ› ‹گاهی ‌‌خیلی ‌سخت ‌می‌شود.. نجاتم‌ میدهی؟ ✨

قصه صبر روزگار زینبﷺ💔💔💔 ای امان از دل زینبﷺ الٰهی بـه حـق زینب الکبریٰﷺ عجل لولیک الفرج ⇆ㅤ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ↻🎴 التماس دعا 🖤

♦️‌ اون موقع که آقای رئیسی گفتن گشت‌ارشاد مدیران رو تو دولت راه می‌ندازیم و ریشه فساد رو تو قوه مجریه حل می‌کنیم نه قوه قضاییه ؛ خیلیا گفتن این یه وعده‌ی تو خالیه ولی دولت رئیسی نشون داد کاملاً واقعیه 🔹‌ " آدم " نشردهید تا بدست مسئولان برسد تا شاید دست زالوصفت قطع شود

این عکس حاوی مقدار زیادی از شرمندگیست .. 💔 #شهیدانه ♡♡به جمع منتظران بپیوندید 👇👇 @yavarne_mahdi

✍ تـــلـــنــگــــری آخـــــــــرالزمانی 🔰 ایستگاه آخر اتوبوس از اولین ایستگاه حرکت کرد، تمام صندلی‌ها پر شده بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند مقصد اول، همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد! هر چه ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شد، شلوغی هم رو به خلوتی می‌رفت و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه‌های اول، سرش را به شیشه‌ی اتوبوس تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت: «جَوون دیدی ایستگاه اول چقدر شلوغ بود؟!» گفتم: «بله پدرجان.» گفت: «می‌بینی الان که به آخر خط داریم می‌رسیم، چقدر خلوت شده؟!» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم : «بله؛ چطور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی دین پیاده می‌شن! از علما شنیدم که حدیث داریم، دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل آتیش🔥 توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش، و از کم شدن آدمای توی مسیر نترس...» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم، یاد حدیثی امام‌صادق(ع) افتادم که فرمودند: به خدا سوگند شما خالص می‌شوید؛ به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر.[۱] 📚[۱]- بحار الانوار ؛ ج ۵، ص ۲۱۶