هدایت شده از «رمـانـــــ گــانــدویـــی»
سلاممم میخوام یه کانال جذااااب بهتون معرفی کنم که یه رمان خفن تو کانالش میزاره😍
رااااستی رسول با خواهر داوود ازدواج کرده😳😂
من دیگه چیزی نمیگم😂😐
برید قسمتی از رمان رو بخونید👇🏻😌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسول: به به اسما خانم🤩
اسما: میخوام باهات حرف بزنم...
رسول: جانم؟
اسما: ا....ع....م... آقای... رسول... محمودی.... ما... نمیتونیم.... باهم..... ازدواج..... کنیم😢
رسول: لبخند روی صورتم محو شد....
یع.... یعنی.... چی😳😲
اسما: اشکامو پاک کردم و جدی تر گفتم:
یعنی من دیگه دوست ندارم
نمیخوام باهات زندگی کنم
نمیخوام ببینمت
پشیمون شدمم😭
رسول: قدرت حذف زدن نداشتم همینجوری به اسما خیره شده بودم و اشک میریختم....
اسما: آقای محمودی برای سه شنبه وقت طلاق گرفتم تشریف میارید میریم همه چیو تموم میکنیم😠😢
رسول: اسما رفت.... اما من همونجوری مات و مبهوت به رفتن اسما نگاه میکردم، یکم ازم فاصله گرفت به خودم اومدم و بلند داد زدم:
قرااارموووون اااااییین نبوووووود😭😓
اسما: سر جام وایسادم... با این حرفش انگار دنیا روسرم خراب شد....
راستم میگفت، قرارمون این نبود😞
ولی چه کنم که مجبورم😭
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر میخوای بدونی ماجرا از چه قراره سرررریع عضو کانال شو👇🏻👇🏻
@rooman_gando_1400
@rooman_gando_1400
بدوووو میخوام برش دارممم🏃🏻♀
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
به خدا من نمینویسم اونو😭😭
یا خداااا😂😂😂
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
#سه_حرف_تا_شهادت
یه لحظه صبر کنید