💥 امتحان جالب آقا سید کریم کفاش 🎙 استاد مسعود عالی @Fahma_KanoonTaha

🔸کودک اجتماعی: کودکانی که در خانواده های پر رفت و آمد زندگی می کنند شانس بیشتری برای برقراری ارتباط با کودکان یا بزرگسالان دیگر دارند. 🔹این آمد و رفت ها و معاشرت ها فرصت خوبی است تا بچه ها روش های برقراری ارتباط با دیگران را از بزرگترها بیاموزند و آنها را در روابط خود به کار گیرند. 🔸هر از چندگاهی برخی از دوستان و یا همکلاسی های کودک تان را به مناسبت هایی به منزل خود دعوت کنید. این دورهمی ها باعث می شود تا او برقرای ارتباط با دیگران را در این جمع ها تمرین کند و فرصت بکارگیریشان را پیدا کند. #تربیت_فرزند @Fahma_KanoonTaha

💢محبوب ترین آثار عمار دوازدهم اعلام شد 🔴مستند تفنگ عکاس، فیلم کوتاه پدر و مستند گم شاد ۳ اثر برتر 🔸سامانه #عماریار، سامانه اکران آنلاین آثار دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، بر اساس آمار بازدید فهرست ۱۰ اثر محبوب این دوره از جشنواره از نگاه مخاطبان را اعلام کرده که به شرح ذیل است: 1⃣ مستند #تفنگ_عکاس - ابوالفضل نصیرزاده 2⃣ داستانی کوتاه #پدر - ابوالفضل افشین 3⃣ مستند #گَم‌_شاد - اعظم رمضان‌پور 4⃣ داستانی کوتاه #نگین_سلیمان - محمدامین امامی 5⃣ مستند #بلوار_اتحاد - صادق زارع 6⃣ مستند #آورتین - حسن وزیرزاده 7⃣ داستانی #اتاق_عقد - حسن حبیب‌زاده 8⃣ داستانی #رگبرگ - سجاد امیریزدانی 9⃣ مستند #آقای_گل - علیرضا باغشنی 🔟 مستند #خط_شکن - سعید ارغیانی 🔸آراء این آثار از میان آراء ثبت شده مخاطبان دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در صفحه هر فیلم در ایام برگزاری جشنواره ثبت شده است. 🔸شما مخاطبان گرامی می توانید جهت تماشای برخی از این آثار به سایت Ammaryar.ir مراجعه کنید @Fahma_KanoonTaha

🎥 چگونه یک نماز خوب بخوانیم #استادپناهیان @Fahma_KanoonTaha

💠 سربازی با ۷ #فرزند و داماد و نوه #نسل_ظهور #فرزندبیشتر @Fahma_KanoonTaha

🎙 رابطه صحیح زن و شوهر 🌴 #بخش_دوم ⭕️ دعوای زن و شوهر 🔴 #دکتر_حبشی @Fahma_KanoonTaha

💚 این خانواده مسیحی در حال نقل کرامتی از امام زمان هستند که اتفاق جالبی می‌افتد، تا آخر ببینید✌️🌹 ✅ به یاد روز اکرام مادران شهداء @Fahma_KanoonTaha

♦️ثبت‌نام دوره آموزش خبرنگاری در استان بوشهر 📝 ➖شرایط دوره: 🔹 آموزش خبرنگاری مقدماتی تا پیشرفته به صورت حضوری و آنلاین 🔸جذب در خبرگزاری فارس به همراه کارت خبرنگاری 🔹 اعطای گواهینامه معتبر دوره خبرنگاری 📍ثبت‌نام از طریق: http://www.monji12.ir 📱 جهت کسب اطلاعات بیشتر: ۰۹۱۷۴۴۸۶۰۰۳ (واتس‌آپ) @Fahma_KanoonTaha

📚 شرح دعای ۳۱ صحیفه سجادیه (فضیلت توبه) و نکاتی پیرامون معرفت نفس 👤 #حجت_الاسلام_فرحزاد 🗓 دوشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۷ @Fahma_KanoonTaha

🎥 لحظاتی از زندگی یک قطع نخاعی از زبان غیر ایرانیان @Fahma_KanoonTaha

🌹خط قرمز حمید گناه بود. با حمید نیت کردیم برای اینکه در مراسم عروسی مان گناه نباشد، سه روز روزه بگیریم. در شکل مراسم هم خیلی همراهی می کرد. تمام سعی اش این بود که از مراسم راضی باشم. همیشه می گفت اگر این را دوست نداری بگو عوضش کنیم. 🌹تنهاترین اصرارش این بود که عروسی بدون گناه باشد. برای غذا کوبیده به همراه سالاد سفارش داده بودیم. حساس بود که غذا به اندازه؛ اما بدون اسراف باشد. مراسم خیلی خوب برگزار شد. هم راضی بودیم و هم ساده بود و هم بدون گناه و دلخوری. ❤️شهید حمید سیاهکالی مرادی❤️ 📚کتاب یادت باشد 2⃣ شیعه حقیقی رفته بودیم فروشگاه محصولات فرهنگی امام زاده. تصمیم گرفتیم برای منزل جدیدمان تابلویی از #امام_خامنه‌ای بگیریم. موقع حساب کردن، از فروشنده پرسید: «#انگشتر دُرّ نجف دارید؟» نداشت. از فروشگاه که بیرون آمدیم، انگشتانش را تا جلوی صورتم بالا آورد و گفت: «این انگشتر درّ نجف همیشه همراهمه. شنیده ام هر کسی انگشتر درّ نجف همراهش باشد، روز قیامت حسرت نمی خورد. باید بروم این نگین را دو تکه اش کنم تا تو هم داشته باشی. دوست ندارم روز قیامت حسرت بخوری» ❤️شهید حمید سیاهکالی❤️ 📚 یادت باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Fahma_KanoonTaha

داستانی زیبا و تاثیر گذار از صدقه صاحب رستورانی در یکی از استان های شرقی سودان می گوید: ما در رستوران در حال آماده سازی شام در یک شب پاییزی بودیم. پس از تهیه غذا، باران شدیدی بارید، آسمان تاریک شد، برق قطع شد و اهالی بازار شروع به ترک آنجا کردند. در حالی که مشغول گفتگو بودیم، دیدم چیزی در سایه فانوس های سمت مقابل رستوران در حال حرکت است. بنابراین من یک فانوس و یک چوب به همراه داشتم، فکر کردم این یک دزد است که می خواهد یک مغازه را تهدید کند. به سیاهی نزدیک شدم و در نور ضعیف فانوس، خانمی را دیدم که دارای دو فرزند بود، بسیار ضعیف و خسته. .. از او پرسیدم آیا به چیزی احتیاج دارد؟ وی گفت: من برای خودم و فرزندانم غذا می خواهم. 🌷من "بهترین غذایم" را به او دادم و مقداری پول هم به او دادم🌷 زن خیلی سخت گریه کرد. گفتم: چه چیزی باعث گریه تو می شود؟ وی گفت: شوهرم فوت کرده و این سومین روز است که چیزی برای پر کردن شکم خود و فرزندانم از گرسنگی پیدا نمی کنم! من با او به نیکی صحبت کردم او را ترک نمودم.... من حرف های او را شنیدم از جمله: پروردگار من؛ امشب بر تو مال زیاد و فراوان دهد، همانطور که بر فرزندانم احسان و نیکی فراوان کردی... گفتم: آمین ...... باران می بارید، باد می وزید و من آماده می شدم تا رستوران را ببندم و ضررها را بشمارم. ناگهان، سرم را به صدای اتوبوس حامل مسافران که جلوی در رستوران ایستاده بودند، بلند کردم، نمی دانم از کجا آمدند! .. راننده اتوبوس پیاده شد و پرسید: غذایی داری؟ من گفتم بله.. بنابراین بیش از چهل مسافر از اتوبوس پیاده شدند و همه غذای ما را خریداری کردند و ما غذای دیگری برای آنها درست کردیم. و حتی نان خشک مانده را به همراه سوپ فروختیم! بعد از اینکه آنها، آنجا را ترک کردند، من با حیرت از این تغییر ناگهانی و سود سریع و فراوان، با کارگران در محاسبه سود نشستم. یکی از کارگران گفت: امروز چه کار خوبی انجام دادی؟! بنابراین، من مانند یک بید لرزیدم، و یادآور دعای آن خانم افتادم، و گفتم: پروردگار من؛ امشب همانطور که در حق فرزندان من احسان و نیکی فراوان کردی، بر شما خير فراوان دهد. خدا را شکر کردم، سپس در زیر باران به دنبال او رفتم، اما او را پیدا نکردم. و این جمله پیامبر صلی الله علیه و آله را به یاد آوردم: از مال صدقه دهنده، هیچ پولی کم نمی شود. @Fahma_KanoonTaha