محمدمهدی خالصانه برای خدا کار میکرد و مزد اخلاص در عملش را به بهترین شکل گرفت، وقتی حرف و حدیثها در مورد چرایی حضور بچههای مدافع حرم به گوشش رسید، گفت حضور ما در جبهه مقاومت لازم و ضروری است، او زبان عربی به لهجههای عراقی، سوری و لبنانی را خوب میدانست و کاملاً مسلط بود.
برای نابودی اسرائیل برنامهریزی کرده بود، تصاویر شهدای جنگ غزه را در لپتاپ نشانم میداد و میگفت نگاه کن ببین اسرائیلیها چه بلایی سر زن و بچه مردم آوردهاند! از زمین و هوا میزنند اما مردم غزه در شرایط تحریم ایستادهاند، درسشان را میخوانند و کار و زاد و ولد میکنند، خواستهاش این بود که اگر میکُشد، اسرائیلی بکُشد و اگر کشته میشود، به دست صهیونیستها کشته شود، به خواسته قلبیاش هم رسید.
📎 به روایت خواهر محمدمهدی لطفینیاسر
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
🏵 شهید مدافع حرم محمدمهدی لطفی نیاسر
🔺تولد: ۸ دی ماه ۱۳۶۱ / قم
♦️مسئولیت: رزمنده هوافضای سپاه
🔻شهادت: ۲۰ فروردین ۱۳۹۷/ پایگاه هوایی T4 سوریه/ بدست رژیم صهیونیستی
@Fahma_KanoonTaha
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید|
🔸نماهنگی زیبا از شهید لطفی نیاسر با صدای حجت اشرفزاده
❇️ مادر شهید محمدمهدی لطفی نیاسر میگوید:
«همیشه برای مهدی دعای شهادت میکردم و میگفتم که انشاءالله شهید شوی، اما آنقدر خدمت کنی تا خدا و امام زمان(عج) از تو راضی باشند و بعد شهادت نصیبت شود»
❇️ و پدر بر بالین فرزند، خطاب به او میگوید: «خوش بحالت، بابا.. انشاءالله برادرانت هم به تو ملحق شوند..»
💠 براستی که سید شهیدان اهل قلم، در وصف این اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) چه زیبا گفت:
خداوند، مقربترین بندگان خویش را از میانِ عُشاق برمیگزیند؛ و هم آنانند که گره کورِ دنیا را به معجزه عشق میگُشایند..
@Fahma_KanoonTaha
#شهیدانه🕊
خنده هـايت...
آنچنان جادو كند جانِ مرا
هر چه غـم آيد سرم
هرگــــز نبينم آفتى...!
شهید راه آزادی فلسطین
🌷 #محمدمهدی_لطفی_نیاسر
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
"شهـادت"
اجر کسانی است که در زندگی خود
مدام در حال درگیری با نفسند،
و زمانی که نفس سرکش خود را رام نمودند
خداوند به مزد این جهاد اکبر "شهـادت"
را روزی آن ها خواهد کرد ..
#شهید_لطفی_نیاسر
@Fahma_KanoonTaha
🌱شهید لطفی در زندگیش بعد از مشورت، تصمیمهای زیاد و مهمی گرفت ولی همواره سه معیار توی تصمیم گیریهایش تاثیرگذار بود:
🔹اول اینکه راهی را انتخاب میکرد که به شهدا نزدیکتر بود،
🔹دوم اینکه انتخابش همیشه گمنامی و سکوت بود به حدی که نزدیکترین آدمها هم از تلاشهایش چیزی نمیدانستند و
🔹سوم اینکه جایی را برای خدمت انتخاب میکرد که به رویارویی با دشمن نزدیکتر باشد
🔺و نتیجه این تصمیمگیریها این شد که در نزدیکترین جا به مرزهای اسرائیل شهید شود در حالی که بسیاری از نزدیکانش ایشان را بسیجی میدانستند...
#شهید_راه_نابودی_اسرائیل
#شهید_محمدمهدی_لطفی_نیاسر🌷
@Fahma_KanoonTaha
🔍👨🏫 وقتی انسان نهج البلاغه را مطالعه میکند،
🤔گاهی خیال میکند بوعلی سیناست که دارد حرف میزند؛
👨🏫💁♂یک جای دیگر را که مطالعه میکند، خیال میکند ملّای رومی یا محیی الدین عربی است که دارد حرف میزند؛
👨🏫🤷♂جای دیگرش را که مطالعه میکند، میبیند یک مرد حماسی مثل فردوسی است که دارد حرف میزند،
⚠️❗️یا فلان مرد آزادیخواه که جز آزادی چیزی سرش نمیشود دارد حرف میزند؛
👨🏫☝️یک جای دیگر را که مطالعه میکند، خیال میکند یک عابد گوشه نشین و یک زاهد گوشه گیر و یا یک راهب دارد حرف میزند.
👌👏همه ارزش های انسانی را {در آن میبینیم
🗣☑️چون سخن، نماینده روح گوینده است.
📚 #استاد_مطهری، انسان کامل، ص ۴۴ ✨
@Fahma_KanoonTaha
🌹🍃◥₪💠 🔸
💠 کرامات امام محمد باقر(ع)
🌻امامان ما شیعیان گاه برای اثبات حقانیت خود و گاهی برای دستگیری و برآوردن حاجتهای مردم دست به انجام کارهایی خارقالعاده میزدند. در این مطلب به دلیل ایام شهادت امام محمدباقر(علیهالسلام) و آشنایی بیشتر با این امام همام ۵ معجزه از ایشان را آوردهایم.
1⃣- ما امنای الهی هستیم
🌱جابربنیزیدجعفی از یاران امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) می گوید:
همسفر حضرت امام باقر (علیه السلام) در راه حج بودم. ناگاه کبوتری آمد و بر چوبهی محمل امام نشست و صدایی از خود درآورد. من خواستم آن را بگیرم.
امام فریاد زد
این حیوان به ما اهل بیت پناه آورده است. او میگوید سه سال است در این کوه جوجه میگذارد و ماری میآید جوجههایش را میخورد. از من میخواهد دعا کنم جوجههایش سالم بمانند. من هم دعا کردم و خداوند شر مار را از سرش کم فرمود.
🍃نزدیک سحر شد. از مرکبها پیاده شدیم. امام شنهای بیابان را با دست کنار زد و چنین دعا کرد:
خدایا ما را طاهر و سیراب نما. ناگاه در بین شنها سنگ سفیدی ظاهر شد. امام آن را برداشت. چشمه ای از آب زلال ظاهر شد. با آب چشمه وضو گرفتیم و از آن آشامیدیم.
نزدیک قریه ای رسیدیم. امام به نخل خشک و بیثمری نزدیک شد و فرمود: ای درخت، از آنچه خداوند در تو آفریده بما بده.
ناگاه شاخههای درخت خم شد و میوه داد. ما میوهاش را چیدیم و خوردیم. یکی از همسفران گفت:
مانند آنچه امروز دیدم از ساحری ندیده بودم.
امام فرمود:
بر اهل بیت دروغ مبند. کار ما سحر و جادو نیست. به ما چند نام از نام های خداوند آموخته شده است. خدا را به آن نامها میخوانیم و خداوند به ما از رحمت خویش عطا میکند.[۱]
2⃣- حرکت درخت خرما!
🌻عبادبنکثیر میگوید: روزی به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: حق مؤمن بر خداوند چیست؟ (یعنی خداوند برای مومن چه حقوقی قائل میشود؟)
امام سکوت کرد. برای بار دوم و سوم این سؤال را تکرار کردم. امام فرمود: یکی از حقوق مؤمن بر خداوند این است که اگر مومن به این درخت بگوید " جلو بیا!" خداوند به درخت این اجازه را بدهد که جلو بیاید.
در ادامه عباد میگوید: به خدا قسم دیدم آن درخت از جای خود حرکت کرد و به طرف امام به راه افتاد، اما امام اشارهای به درخت کرد و فرمود: در جای خود باش! منظورم تو نبودی. پس آن درخت به جای خود برگشت و به حال اول قرار گرفت.[۲]
3⃣ خاک یا طلا
🍃جابربن یزید میگوید من نیازمند شدم و مشکلات مالی داشتم خدمت امام محمد باقر (علیهالسلام) رسیدم و نیازم را مطرح کردم. امام فرمودند: در نزد ما چیزی نیست. در آن هنگام کمیت اسدی (شاعر اهل بیت) وارد شد و اجازه خواست تا در منزلت اهل بیت شعر بخواند، امام نیز اجازه دادند. وی قصیده خود را خواند و امام به خادم خود دستور داد، داخل اتاق شود و برای کمیت صله بیاورد. خادم یک کیسه درهم (۱۰۰۰۰ درهم) تقدیم کمیت می کند. بار دیگر کمیت از امام اجازه می خواهد تا قصیده دیگری را بخواند، امام اجازه میدهد، کیسه دوم درهم نصیب کمیت می شود و کیسه سوم نیز به همین صورت برای بار سوم به کمیت میرسد. در این هنگام کمیت اظهار می دارد من برای درهم و دینار شعر نگفتم و درهم ها را نمی پذیرد.
امام به خادم خویش دستور میدهد کیسه ها را به داخل اتاق برگرداند، وی کیسه ها را بر میگرداند.
جابر در ادامه ماجرا می گوید، من پیش خودم احساس دلتنگی میکردم که چگونه امام به من اظهار کرد درهمی نیست، در حالی که به کمیت سه نوبت درهم هدیه دادند! وقتی این احساس خود را اظهار کردم حضرت فرمود، جابر وارد اتاق شو. وقتی وارد آن اتاق شدم، چیزی نیافتم. به نزد حضرت باز گشتم. حضرت فرمود ما چیزی از تو پنهان نساختیم.
آنگاه حضرت دست مرا گرفت به داخل اتاق برد، پای خویش را بر زمین زد، من دیدم چیزی همانند گردن شتر، طلا از زمین بیرون آمد! آنگاه به من فرمود: جابر نگاه کن، این حقایق را ببین، لیکن هیچ فردی جز افراد مطمئن از برادران خویش را از این حادثه با خبر مساز و بدان که خدا به آن چه ما اراده کنیم ما را توانمند ساخته است و بدان اختیار زمین به دست ماست، ان الله اقدرنا علی ما نرید.[۳]
4⃣- زنده شدن حیوان
🍃مفضل بن عمر می گوید: میان مکه و مدینه در خدمت امام محمد باقر (علیهالسلام) بودم. به قافله ای رسیدیم، در میان آن کاروان مردی بود که درازگوشش مُرده بود و وسایلش بر زمین مانده بودند و گریه میکرد. چون نگاه آن فرد به امام باقر(ع) افتاد ناله کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! نه بار برداری دارم و نه قوت رفتاری و می ترسم که رفیقان بروند و من در میان این صحرا تنها بمانم.
امام باقر (علیهالسلام) دست به دعا برداشت، در همین موقع درازگوش آن مرد زنده شد. مرد بسیار خوشحال شد و از آن سرگردانی خلاص شد.[۴]
5⃣- خبر از انقراض بنیامیه و پادشاهی منصور
💥ابوبصیر میگوید: در زمان حیات امام سجاد، با امام باقر (علیهما
السلام) در مسجد نشسته بودم که داود بن علی و سلیمان بن خالد و منصور دوانیقی وارد شدند و گوشه ای از مسجد نشستند. بعضی از حاضرین به امام باقر اشاره کردند و به آنها گفتند: کسی که آنجا نشسته، محمد بن علی است. داود و سلیمان برخاستند و نزد امام رفتند، اما منصور دوانیقی از جای خود تکان نخورد. امام به آن دو نفر فرمود: چه شد که آن جبّار نزد ما نیامد؟!
سلیمان و داوود عذرتراشی کردند.
🌻امام فرمودند: چند روزی نمیگذرد که او (منصور داونیقی) والی و حاکم این مردم میشود، شرق و غرب را به تصرّف درمیآورد و بر مردم مسلّط میشود، عمرش آنقدر طولانی میشود تا گنجهای فراوانی گرد آورد.
داود گفت: آیا حکومت ما قبل از به قدرت رسیدن شماست؟
حضرت فرمود: بله. ملک و سلطنت شما قبل از ملک و سلطنت ماست. به خدا سوگند، شما دو برابر بنی امیه حکومت خواهید کرد و فرزندان شما سلطنت را مانند توپ، دست به دست خواهند کرد.
🌱داود و سلیمان از خدمت امام بلند شدند و رفتند اما امام صدایشان کرد و فرمود:ای سلیمان، آنها مادامی که دستشان به خون ما آلوده نشود، در آرامش و راحتی هستند. اما هرگاه خونی از ما بریزند، از آن پس زیرِ زمین برای آنها بهتر است از روی زمین، چرا که در آن روز نه کمکی در زمین خواهند داشت، و نه عذر پذیری در آسمان.
سلیمان رفت و سخنان حضرت باقر علیه السلام رابه منصور دوانیقی رساند.
منصور خدمت امام باقر (علیه السلام) آمد و عرض کرد: جلال و هیبت شما مانع شد که من خدمت شما برسم.
امام به او فرمود: اگر دستتان به خون ما آلوده شد، خداوند بر شما غضب میکند، قدرت شما را نابود میسازد و آن غلام چپچشم (هلاکو خان) را بر شما مسلّط میشود. او که از آل ابوسفیان نیست و ترک است، ریشه شما را از بُن میکند.[۵]
همان طور که امام فرموده بود شد و بعد از شهادت امام محدباقر (علیهالسلام) در اواسط دوران امامت امام صادق(علیهالسلام) یعنی سال ۱۳۲ بنی امیه سقوط کرد. پس از ابوالعباس سفاح و به وصیت او حکومت بنیعباس در سالهای ۱۳۶ تا ۱۵۸ به دست منصور دوانیقی اداره شد.[۶]
📚پینوشت:
۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۵، ح ۳۸
۲. همان، ص ۲۴۵، حدیث ۳۹
۳. همان، ص ۲۴۹، حدیث ۴۰
۴. همان، ص ۲۳۹، حدیث ۲۳
۵. همان، ص ۳۴۱، ح ۳۳ و بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۹، ح ۴۱
۶. دوران بنیعباس
♦️❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣
@Fahma_KanoonTaha
*﷽*
🌸مبلّغ غدیر باشیم 🌸
✅ غدیر مولایمان را چگونه تبلیغ کنیم؟
...غدیر را باید سینه به سینه و نسل به نسل تبلیغ کرد و اینک این مهم بر عهده ی من و شماست همچنان که روزگاری بر دوش پدرانمان بوده و فرداها نیز به دست فرزندانمان.
🍃🌸راهکارهای پیشنهادی زیر، اندکی از راهکارهای فراوان تبلیغ برای عید غدیر است:
۱- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش #مبلّغ_غدیر باشد.
۲- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۳- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران #مبلّغ_غدیر باشد.
۴- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۵- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۶- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۷- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسبت غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۸- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش #مبلّغ_غدیر باشد.
۹- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۰- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۱- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۲- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۳- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۴- یک پدر می تواند با تهیه هدیه و لباس نو برای فرزندانش در روز غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۵- یک فرد می تواند با دادن عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۶- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۷- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها #مبلغ_غدیر باشد.
۱۸- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۱۹- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۰- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۱- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۲- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۳- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۴- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر #مبلّغ_غدیر باشد.
۲۵- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش #مبلّغ_غدیر باشد.
@Fahma_KanoonTaha
🔴 ماجرای بازداشت مدیرکل برق گیلان به دستور استاندار / تا آخر بخوانید
شاقاجی، روستایی در حوالی سنگر رشت است که آن زمان چهل - پنجاه خانوار جمعیت داشت
استاندار وقت گیلان، مهندس علی انصاری یک شب در جمع مردم شاقاجی حاضر و سخنرانی کرد. بعد از سخنرانی مردم روستا دور انصاری جمع شدند و گفتند: آقای استاندار! برق فشار قوی از بالای روستای ما برای معدن سنگرود رد میشود، اما ما اینجا برق نداریم فکری به حال ما کنید.
➖استاندار قول داد که این کار را پیگیری کند. صبح فردا رئیس شرکت برق گیلان را به استانداری دعوت کردیم و ماجرا را برایش توضیح دادیم و گفتن چون مشکل شبکه وجود ندارد، این کار عملی است اما نیاز به اعتباری در حدود ۹ میلیون تومان دارد و بر اساس آیین نامه نیمی از این مبلغ را باید اهالی بپردازند
➕قضیه را به استاندار گفتیم. مهندس انصاری گفت مردم آن روستا توان پرداخت چهار و نیم میلیون تومان را ندارند. سهم مردم را ما از استانداری میدهیم. در نتیجه این مبلغ را از اعتبارات استانداری در وجه ادارهی برق چک کشیدند. مدتی از این ماجرا گذشت و اتفاقی نیفتاد. علت را از رئیس اداره ی برق جویا شدیم. گفت اعتبارات دولتی تامین نشده است.
➕مهندس انصاری چک دوم را هم کشید و گفت این هم سهم دولت، هر چه زودتر مشکل برق شاقاجی را حل کنید. مدتی گذشت اما باز هم خبری نشد. رئیس ادارهی برق بهانه آورد که تیر و کابل و ... موجود ندارند. مهندس انصاری از طریق شرکت چوکا، این تجهیزات را تهیه کرد. ولی باز مدتی گذشت و خبری از برق روستا نشد.
➖قضیه را به مهندس گفتند. ایشان ناراحت شد و گفت اعتبار و کابل و مقره بهانه بود این آقا مریض است
➕ اتفاقا آن روز قاضی کریمی دادستان گیلان در اتاق مهندس انصاری حضور داشت و متوجه قضایا شد. با ناراحتی گفت علی رغم فراهم نمودن این مقدمات، از دستور شما سرپیچی کردن جرم است و اگر شما از ایشان شکایت کنید من به عنوان دادستان ایشان را جلب میکنم.
➖گذشت تا آنکه یک روز ما جلسه کمیته برنامه ریزی استان را در اتاق همین رئیس اداره برق داشتیم. شهید محمود قلی پور، فرمانده وقت اطلاعات عملیات سپاه، درحالی که نام کسی را در دست داشت، وارد شد. پرسید این آقا کیست؟ گفتم رئیس اداره ی برق است.
➕گفت: ایشان بازداشت هستند.
➖اینطور شد که مدیرکل اداره برق در اتاق کارش بازداشت شد
➕کمتر از ۱ ساعت بعد از دفتر وزیر وقت نیرو زنگ زدند و گفتند با استاندار کار داریم. عباسپور بود. علت بازداشت مدیرکل اداره ی برق را جویا شد. مهندس انصاری موضوع را برایش توضیح داد.
➕مهندس عباسپور گفت شما ایشان را آزاد کنید من دستور می دهم به آن روستا برق بکشند ولی مهندس انصاری خیلی سریع پاسخ داد؛ خیر اول باید برق روستا وصل بشود. من به عنوان شاکی خصوصی از ایشان شکایت دارم.
➕ تا پایان آن شب از دفتر نخست وزیری گرفته تا دفاتر بقیه وزرا بارها با ما تماس گرفتند و درخواست آزادی رئیس اداره ی برق را کردند اما مهندس انصاری لحظه ای از نظری که داده بود عقب نشینی نکرد
➖صبح ساعت ۷ دیدیم هواپیمایی اختصاصی در فرودگاه رشت به زمین نشست. آنها تعدادی از کارشناسان و مسئولین وزارت نیرو، وزارت کشور و ریاست جمهوری بودند که یک راست آمدند استانداری و رفتند به اتاق استاندار.
➕استاندار در حالی که پشت میزش نشسته بود پرسید چه شده و برای چه تشریف آورده اید؟ پاسخ دادند آمده ایم بررسی کنیم چرا مدیرکل برق استان را بازداشت کرده اید.
➕مهندس انصاری با دلخوری گفت: من خیلی متاسفم که می بینم سالها تعدادی از مردم مظلوم، اینجا از نعمت برق در این کشور محروم بودند اما کسی نه با هواپیما، بلکه با الاغ هم نیامد تا به وضعشان رسیدگی کند. ولی برای یک آدم متمرد و مدیری که از فرمان مافوق خود سرپیچی کرده و فقط یک شب در بازداشت بوده این همه کارشناس با یک هواپیمای اختصاصی به اینجا میآیند تا به وضعش رسیدگی کنند. واقعا برای این وضع متاسفم
➖آن روز آفتاب غروب نکرده بود که از روستا تماس گرفتند و اعلام داشتند که برق روستا وصل شده است!
➕ بعد از آزادی مدیرکل برق، مهندس انصاری به ایشان گفت: در سطح استان گیلان حق ندارید بمانید و حق ندارید در هیچ جایی مشغول خدمت شوید. از این استان بروید.
منبع: کتاب استاندار آسمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 ۱۵ تیر ماه، سالروز شهادت مهندس علی انصاری استاندار سابق گیلان ... روحش شاد و یادش گرامی
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🎥 گزارش ۲۰:۳۰ از دستگیری جاسوسان انگلیسی توسط سازمان اطلاعات سپاه که در پوشش دیپلمات، اقدام به جاسو
⭕️ دستگیرشدگان توسط سازمان اطلاعات سپاه چه کسانی هستند؟
🔹سازمان اطلاعات سپاه برخی از دیپلماتهای سفارتخانههای خارجی را که مشغول جاسوسی در کشورمان بودهاند را شناسایی و دستگیر کرده است.
🔹این دیپلماتها در حالی توسط سازمان اطلاعات سپاه شناسایی و دستگیر شدهاند که مشغول جاسوسی و نمونهبرداری از خاک مناطق مختلفی از کشورمان در مناطق ممنوعه بودهاند.
🔹یکی از افراد شناسایی شده معاون سفیر انگلیس است که با خانواده به عنوان گردشگر به کویر شهداد رفته اما آنگونه که تصاویر ثبت شده نشان می دهد این فرد به دنبال نمونه برداری از خاک این منطقه بوده است.
🔹معاون سفیر انگلیس همزمان با رزمایش موشکی سپاه به عنوان گردشگر به کویر شهداد کرمان رفته و به دنبال نمونه برداری از خاک این منطقه بود
🔹رئیس بخش بیولوژیکی دانشگاه کوپرنیک لهستان هم از خاک، آب، سنگ، نمک و گل منطقه شهداد نمونه برداری کرده بود
🔹رونالد گشین، همسر رایزن فرهنگی سفارت اتریش نیز برای نمونه برداری به یکی از روستاهای دامغان رفته بود؛ او هنگام تصویربرداری از یکی از مناطق نظامی تهران شناسایی شد.
@Fahma_KanoonTaha
#پوستر | از دل ظلمت برآوردی علوم
◽️۷ ذی الحجه سالروز شهادت امام محمد باقر (علیه السلام)
◽️علت شهرت امام به باقرالعلوم چه بود؟ مگر بقیۀ ائمه دانش را نمیشکافتند؟ گمان و تصور بنده این است که: امام باقر، باقرالعلم است زیرا حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود میشکافد و آن لبّ و مغز را در کام مشتاقان حقیقت میاندازد. مقام معظم رهبری | بهمن ۱۳۵۱
@Fahma_KanoonTaha