کانون طه آبپخش
🔳 همه معلّم میخواهند؛ حتّی شما! ▫️ مرحوم آقای آقا شیخ مرتضی زاهد در عصر مرجعیت آیتالله بروجردی ب
🔶 همه باید پشت سر ایشان باشیم!
🔸 من بارها از مرحوم مغفور رضوان جایگاه آیتالله آقای حاج میرزاعبدالکریم حقشناس شنیده بودم؛ بعد از اینکه مرحوم بروجردی به قم آمدند و ریاست حوزه و مرجعیت عالیه را برعهده گرفتند، بعضی از اطرافیان مرحوم آیتالله آقای حاج سیدمحمدتقی خوانساری، یکی از مراجع ثلاثه قبل از آقای بروجردی، به ایشان عرض کرده بودند که شما از آقای بروجردی اعلم هستید.
🔸 آیتالله حقشناس میفرمودند: البته این سخن قابل تأمّل بود که چرا دنبال ایشان میروید؟ اما این مرد بزرگ در جواب فرموده بود: امروز پرچم به دست ایشان است و همهی ما باید پشت سر ایشان حرکت کنیم. «امّا مَن خاف مقام ربّهِ و نَهیَ التفسَ عن الهوی فان الجنهی هی المأوی»
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۹۷
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🔶 همه باید پشت سر ایشان باشیم! 🔸 من بارها از مرحوم مغفور رضوان جایگاه آیتالله آقای حاج میرزاعبدالک
💠 سبب هجرت از بروجرد
🔹 روزی حاکم شهر بروجرد به دیدن عالم بزرگ شهر آیتالله سید مرتضی طباطبایی رفته بود. پس از شرفیابی و انجام کارهای لازم و برخاستن چون به صحن خانه آمد، فرزند ارجمندشان سید مهدی بحرالعلوم که در آن وقت به حساب سن در شمار اطفال و قابل نشستن در مجلس نبود را ملاقات کرد. ایشان را به حاکم معرفی کردند. حاکم ایستاد و اظهار لطف و مهربانی نمود. سپس منزل را ترک کرد.
🔹 با رفتن او سید مهدی نوجوان خدمت پدر رسید و گفت: باید من از این شهر بیرون بروم، میترسم هلاک شوم. پدر فرمود: چرا؟ گفت: قلب خود را که ملاحظه میکنم، میبینم از آن ساعتی که حاکم به من مهربانی نموده، فیالجمله میلی به او پیدا کرده و آن بغضی که باید به او داشته باشم، ندارم. دیگر نباید در اینجا ماند.
🔹 سبب هجرت ایشان از بروجرد به عتبات عالیات همین حادثهی بهظاهر کوچک است. البتّه کسی که پایهی فهم و دیانتش در سن نوجوانی به این استحکام باشد، نتیجه چنان خواهد شد که در سنین بالاتر آوازهی بزرگی و کرامتش عالم را پر کند.
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۰۲
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 سبب هجرت از بروجرد 🔹 روزی حاکم شهر بروجرد به دیدن عالم بزرگ شهر آیتالله سید مرتضی طباطبایی رفته
💠 میگوید که حبّ جاه ندارد؟
🔹 آیتالله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میفرمودند: در مجلس استادم جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی مذاکره حب جاه شد. من عرض کردم بحمدالله من حبّ جاه ندارم. رو کرد به مرحوم حاج شیخ کاظم و فرمود: ببین میرزا جواد چه میگوید؟
🔹 این مطلب گذشت تا موقعی که عدهای از خویشان ما یعنی مَلِکیهای تبریز برای زیارت به کربلا مشرّف شدند، من ناگزیر به رفت و آمد و معاشرت با آنها بودم. تأمّلات بعدی برای من روشن کرده که معاشرتم با آنها، همه ناشی از حبّ جاه است.
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۰۳
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 میگوید که حبّ جاه ندارد؟ 🔹 آیتالله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میفرمودند: در مجلس استادم جن
💠 «تحیّر» بعد از فهمیدن است
🔹 یکروز در درس پنجشنبهی علّامه عسکری یکی از شاگردان ایشان که از قم به محضر میآمد، عرضه داشت: فلان روز عالم و نویسندهی مشهور لبنانی شیخ محمد جواد مغنیّه را در کنار میدان صفاییه ملاقات کردم. ایشان فرمود: من قرآن را یک دوره تفسیر کردهام، اما با مشکی روبهرو نشده بودم؛ ولی در شرح و توضیح نهجالبلاغهی امیرالموؤمنین فلج شدهام. در این حال هم ایشان دست به پیشانی خود زده بود.
🔹 علّامه فرمود: این احساس فلج شدن به این خاطر است که مغنیه نهج را فهمیده؛ بنابر این او را فلج کرده است و قرآن را نفهمیده و لذا توانسته از کنار آن بهراحتی بگذرد. بعد فرمود: برای تفسیر قرآن به دانشمندانی مثل علّامه طباطبایی نیاز است.
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۶۳
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 «تحیّر» بعد از فهمیدن است 🔹 یکروز در درس پنجشنبهی علّامه عسکری یکی از شاگردان ایشان که از قم ب
💢 نزاع میان دو برادر، به شما ربطی ندارد!
▪️ کسی از مردم سامرا به دلیلی شخصی، نسبت به آیت الله میرزامحمدحسن شیرازی صاحب فتوای تنباکو، دشمنی میورزید. به خاطر این دشمنی فرزند بزرگ ایشان «میرزا محمد» را مضروب ساخت. میرزا محمد به علت این ضربت درگذشت. میرزای شیرازی، در این واقعه هیچ نگفت و کمترین واکنشی نشان نداد. دشمنان آن روز اسلام واقعه را مورد توجه قرار دادند و خواستند برای ایجاد فتنهای در دنیای اسلام، از آن بهره برداری کنند. بدین منظور عدهای به سامرا آمدند و به خدمت میرزا رسیدند و از وی درخواست کردند تا در مورد از دست رفتن فرزندش و کار ناشایستی که- با توجه به مقام میرزا- واقع شده است، اقدامی بکند و دستوراتی بدهد.
▪️ میرزا از این پیشنهاد استقبال نکرد و فرمود: «میخواهم خوب بفهمید! شما حق ندارید در هیچ یک از امور ما مسلمانان دخالت کنید! این قضیهای است که میان دو برادر اتفاق افتاده است.» و بدین ترتیب آنها را از خود راند. آن عده با بینیهایی به خاک مالیده از حضور میرزا مرخص شدند.
▪️ این جریان در آن ایام در پایتخت عثمانی، استانبول، به دربار این دولت «باب عالی» رسید. خلیفه عثمانی از این موضع مرجع شیعه شادمان شد و به والی بغداد دستور داد که خود به محضر میرزا برسد و از وی تشکّر کند و از وقوع حادثه با ابراز تأسّف، اعتذار جوید.
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۱۵
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💢 نزاع میان دو برادر، به شما ربطی ندارد! ▪️ کسی از مردم سامرا به دلیلی شخصی، نسبت به آیت الله میرزا
🔲 مگر تو در هنگام نماز صدا هم میشنوی
▫️ مرحوم حاج محمد جاودان یا مرحوم میرزا ابوالقاسم جاودان نقل کردند: عمه خانم مرحوم شیخ مرتضی زاهد یک بار منزل ایشان آمده و شکایت کرده بودند همسایه رادیو روشن میکند و صدای آن را زیاد میکند. رادیو هم موسیقی پخس میکند و خصوصا سروصدای آن، ظهر، هنگام نماز، مرا خیلی اذیّت میکند. شیخ مرتضی زاهد با تعجّب فرمودند: «مگر تو در هنگام نماز صدا هم میشنوی؟»
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۶۶
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🔲 مگر تو در هنگام نماز صدا هم میشنوی ▫️ مرحوم حاج محمد جاودان یا مرحوم میرزا ابوالقاسم جاودان نقل
🔳 حالا حل شد!
▪️ در دیداری که مرحوم علّامه جعفری با مرحوم علّامه عسکری داشتند، اوّل سؤالی که علّامه عسکری بدون مکث از ایشان کردند این بود که شما چرا مثنوی را شرح کردی؟! منظورشان این بود خب کارهای دیگری میکردی حدیث شرح میکردی. ایشان گفت: من ۵۰۰۰ روایت شیعه را بین این شرحم قرار دادم، هر کس بخواهد این شرح را بخواند، این روایات را هم لاجرم میخواند.
▪️ علّامه عسکری فرمودند: حل شد.
📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۷۱
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
✍ #نکات_دعای_عهد ۲۶ «مولای جذاب»💕 🔮و أَنْفِذْ أَمْرَه...؛ و فرمانش را نافذ کن... 💥منظور از «نفوذ
#نکات_دعای_عهد ۲۷
«پشتیبان مولا»💕
🌸 وَاشْدُدْ أَزْرَهُ...خداوندا پشتوانهی محکمی برای مولای ما باش!
🤲 از حضرت رب العالمین میخواهیم، با تایید دلایل و براهین و با زیادی پیروان و خلوص یاران و دوستدارانش او را حمایت فرماید و سبب رواج امر او باشد.
🔸البته بعضی هم گفتن «شدت ازر» اینه که خداوند وزرا و امرا و علما و حکما و سایر اهل دانش را حامی و پشتیبان آن بزرگوار قرار دهد، تا همه ارکان پادشاهی برای حضرت حاصل شود.
🔚بنابراین، افراد «ازر» یعنی روسا و کسانی که به منزله حضرت امیرالمؤمنین(ع) باشند نسبت به خاتم الانبیاء و هارون نیست به حضرت موسی(ع) چنانکه در آیه کریمه: «اشدد به ارزی» این معنی فهمیده می شود....همان ۳۱۳ نفر!!.
✅نتیجه اینکه، چون ظهور آن حضرت، شباهت کامل با ظهور انبیا: خواهد داشت، لهذا در این گونه امور، هم مانند آنها خواهد بود....
#اللهـــــــــم_عجـــــــل_لولیــڪ_الفــــرجـ🌼💚
@Fahma_KanoonTaha
⚜️ #مسابقه فرهنگی «رمضان با قرآن» ⚜️
❓سؤال روز پنجم:
عبارت قرآنی «و ادعوه خوفاً و طمعاً»، بیانگر کدامیک از آداب دعاست؟
۱۷. با ایمان و عمل صالح همراه باشد.
۱۸. با اخلاص همراه باشد.
۱۹. با بیم و امید همراه باشد.
۲۰. دعا کننده از اسماء الهی بهره بگیرد.
📌روش های شرکت در مسابقه:
۱- ارسال نام مسابقه و شماره گزینه صحیح از چپ به راست، همراه با نام و نام خانوادگی به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۸۰۲۲۲ ارسال نمایید.
۲- مراجعه به بخش مسابقات به نشانی: haram.razavi.ir 🌐
🔖اطلاعات بیشتر در تصویر👆
🌙 #رنگ_رمضان
@Fahma_KanoonTaha
🌷 امام صادق (عليه السلام):
✍ هرگاه شخصى بگويد:
🤲 «اَللّهُمَّ اغْفِر لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ، وَالْمُسلِمينَ وَالْمُسلِماتِ، اَلْأَحياءِ مِنْهُم وَ جَميعِ الْأَمْواتِ»
👌 خداوند به شمارِ هر انسانى كه درگذشته و هر انسانى كه باقى است،
يك دعا به او برمى گردانَد.
📖 فلاح السائل، ص ۱۱۰
@Fahma_KanoonTaha
Kashani-14000129-MaheMan05-Hkashani_Com.mp3
10.33M
💠 مسابقه #سحرهای_حیدری
🌙 برنامه #ماه_من شبکه ۳ سیما
📝 زهد و تواضع حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
📌 سحر پنجم؛ سحر یکشنبه ۱۴۰۰/۱/۲۹
🔹 سوالات روز پنجم مسابقه:
۱. سخن عبدالله بن شداد در مورد فضائل مولا امیرالمومنین علی علیه السلام چه بود؟
۲. علت غیبت سه روز امیرالمومنین علی علیه السلام چه بود؟
✅روش برگزاری مسابقه:
دوستان محترم تا ساعت ۲۲، جواب را همراه با نام خانوادگی به آیدی زیر ارسال کنند.
@Admin_18110
❗️شرعا و اخلاقا شرکت در مسابقه منوط به دیدن یا شنیدن برنامه میباشد.
🔹 در نشر فضایل مولا امیرالمومنین علی علیه السلام کوشا و سهیم باشیم🌹
@Fahma_KanoonTaha
📚معرفی کتاب:
شهید نوید روایت زندگی پر از خیر و برکتی است که شانزده تیر سال هزارو سیصد و شصت و پنج در محله ی تهران پارس تهران، آغاز می شود و صحنه ی آخرش، در دل صحرای بوکمال سوریه، رقم می خورد. همان طور که خود شهید نوید آرزو کرده بود. همان طور بی سر، همان طور بی سامان..
در این کتاب، مجموعه ای از روایت ها، از زبان خانواده، دوست و همسر شهید نوید، دست در دست هم گذاشته اند تا آرزوهای جوان هم نسل و هم روزگار خودمان را بهتر بشناسیم.
📗#شهید_نوید
🍃 بهکوشش: #مرضیه_اعتمادی
🍂 #انتشارات_شهید_کاظمی
@Fahma_KanoonTaha