کانون طه آبپخش
#معرفی_کتاب 📚بسته اول مجموعه کتاب با موضوع #تشکیلات ۱- #کار_باید_تشکیلاتی_باشد: تشکل و کار تشکیلات
🔺#معرفی_کتاب
📕جدیدترین کتاب پیرامون حاج احمد متوسلیان
کتاب #راز_احمد نوشته حمید داودآبادی
🔹این کتاب روایت حاج احمد متوسلیان از مقطع آزادسازی خرمشهر سوم خرداد سال ۱۳۶۱ تا ۱۴ تیر ۱۳۶۱ و به دنبال آن ناپدید شدن او و سه همراهش است. #حمید_داودآبادی در این کتاب روایتهای ناگفته و سربسته را از قول افراد مرتبط با این اتفاق در قالب یک روایت داستانی در ۴۵۶ صفحه تدوین کرده است.
🔹✅ تفاوت روایت این کتاب با روایتهای دیگری که از ماجرای حاج احمد متوسلیان و همراهانش تا به امروز منتشر شده است این است که آقای داودآبادی یک کتاب دیگری با عنوان «کمین جولای» در دهه ۸۰ منتشر شد که در آن تمامی اسناد و خبرهایی که در روزنامهها بود را به صورت تجمیع درآورده است. اخیرا هم یک کتاب با عنوان «سی و هفت سال » منتشر کرده که اختصاص دارد به مطالبی خودشان در رسانهها منتشر کرده است.
✅ در کتاب «#راز_احمد» با افراد مختلفی صحبت کرده و علاوه بر روایتهایی که قبلاً داشته و اطلاعات جدید و گفتگوهایی با افراد مهم و جدیدی در رابطه با ماجرای حاج احمد متوسلیان انجام داده و در کتاب به صورت روایی آورده است.
🔺🔺🔺یک بخش چند صفحهای در کتاب با عنوان «ختم کلام» دارد؛ حسن ختام کار در آنجا آورده است که یکی از جذابیتها و نکات مهمی که در این کتاب آورده شده است دیدار غیر رسمی نویسنده با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که سردار سلیمانی بهصورت قاطع شهادت این عزیزان را تأیید میکنند.
⬅️ ضمیمه این کتاب یک حلقه دیویدی مشتمل بر عکس، فیلم و فایل پیدیاف اخبار آن مقطع زمانی است.
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🔺#معرفی_کتاب 📕جدیدترین کتاب پیرامون حاج احمد متوسلیان کتاب #راز_احمد نوشته حمید داودآبادی 🔹این کت
کتاب «راز احمد» روایتی متفاوت از سفر بیبازگشت سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان از خرمشهر تا بیروت به قلم «حمید داودآبادی»، برای اولینبار منتشر میشود.
محورهای اصلی این کتاب عبارتند از:
*چه کسی حاج احمد را لو داد؟
* چه کسی از نیروهای حاج احمد جاسوسی میکرد؟
* چرا حاج احمد میخواست به بیروت برود؟
* چرا حاج احمد به تهران بازنگشت؟
* حاج احمد و یارانش، شب قبل در خانه چه کسی بودند؟
* چرا حاج احمد برای دومینبار به بیروت میرفت؟
* در پست بازرسی برباره چه گذشت؟
* در ماشین عقبی، چه کسانی بودند؟
* چه کسانی شاهد ماجرای پست بازرسی برباره بودند؟
* آنها چه دیدند؟!
* ناگفتهای منتشر نشده از سپهبد شهید قاسم سلیمانی درباره سرنوشت حاج احمد متوسلیان.
@Fahma_KanoonTaha
رویداد بین المللی #روح_مقاومت
۱۱۰ روایت مردمی از وصایای شهدای دیروز تا امروز
از ۱۴ خرداد رحلت حضرت امام خمینی(ره) تا ۳۱ شهریور همزمان با چهل سالگی دفاع مقدس
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
رویداد بین المللی #روح_مقاومت ۱۱۰ روایت مردمی از وصایای شهدای دیروز تا امروز از ۱۴ خرداد رحلت حضرت
اعضای محترم کانون فرهنگی هنری طه و شهروندانی آبپخشی که علاقه مند به شرکت در این مسابقه هستند به ادمین کانال به نشانی @Fahma_KanoonTaha اعلام کنند.
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
اعضای محترم کانون فرهنگی هنری طه و شهروندانی آبپخشی که علاقه مند به شرکت در این مسابقه هستند به ادمی
🔺#نکته:
اعضای محترم کانال؛
اگر شما عضو کانون فرهنگی هنری مسجد محله تون هستید و عضو سامانه بچه های مسجد، شما هم میتوانید در این رویداد بین المللی شرکت کنید.
در صورتی که عضو کانون فرهنگی هنری مسجد محله تون نیستید با مراجعه به کانون فرهنگی هنری محله و ثبت عضویت در این سامانه، در این رویداد بین المللی شرکت کنید.
@Fahma_KanoonTaha
دستورالعمل اجرایی رویداد بین المللی روح مقاومت.pdf
609.8K
🔺دستورالعمل اجرایی رویداد بین المللی روح مقاومت
"صد و ده روز بازخوانی مردمی از وصایای شهدای دیروز و امروز محور مقاومت"
""ویژه بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس""
#دستورالعمل
#رویداد_بین_المللی
#روح_مقاومت
#محور_مقاومت
#وصایای_شهدا
@Fahma_KanoonTaha
📚برگزاری مسابقه مجازی کتابخوانی ویژه دانشجویان خواهر + پوستر مسابقه
▫️به گزارش "دانشجونیوز"؛ همزمان با هفته عفاف و حجاب، مسابقه مجازی کتابخوانی توسط بسیج دانشجویی حوزه شهید فخرایی جنوب استان برگزار می شود.
♻️ لینک خبر:
https://b2n.ir/515895
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 سن شهادت: ۲۵ سال
🌺 اهل شهرستان تهران
🌺 قسمت 5⃣2⃣
🌺 #برخورد_با_دزد
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ...دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: «سریع سوار شو!» رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کرد.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: «همه اینها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم.» ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: «خدا رو شکر، شغلی مناسب برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه کمکت کند. همیشه بدنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.»
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۷۷
@Fahma_KanoonTaha