هدایت شده از آبپخش نیوز
📸 گزارش تصویری ۴ | مراسم تکریم و معارفه شهردار آبپخش - سهشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۷
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
هدایت شده از آبپخش نیوز
📸 گزارش تصویری ۵ | مراسم تکریم و معارفه شهردار آبپخش - سهشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۷
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
کانون طه آبپخش
📎 #تصویر صفحه ۳۸ 📖 #سوره_بقره 📁 #جزء۲ 🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1
📎 #تصویر صفحه ۳۹
📖 #سوره_بقره
📁 #جزء۲
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
🌸 روز سهشنبه به نام حضرت زین العابدین و امام باقر و امام صادق(علیهمالسلام) است. زیارت کن ایشان ر
🌸 زیارت امام موسی کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) در روز چهارشنبه
✨السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَاللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَ أُمِّى، لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ، وَ جَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ، وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبَاالْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، يَا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبَاالْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَنَا مَوْلىً لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِى يَوْمِكُمْ هٰذَا وَ هُوَ يَوْمُ الْأَرْبَعاءِ، وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَ أَجِيرُونِى بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
مجموعهی تصویری #مولتی_ویتامین 💊
{قسمت ششم؛ دوست دارم تغییر کنم!}
▫️دلم میخواد مهربون و بخشنده باشم،
اما نمیتونم... نمیشه...
◾️دوست ندارم حسود و خودخواه باشم... ولی من، اینجوری بزرگ شدم... نمیتونم اخلاقمو عوض کنم
هیچکدومِ اینا، واقعیت ندارند؛
فقط اشتباهاتی هستن که ما بهشون عادت کردیم‼️
#انسان_شناسی
#مهارت_های_زندگی
#اختلالات_رفتاری_نوجوانان
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
هدایت شده از آبپخش نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به افتخاااارایران 👏👏
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
هدایت شده از آبپخش نیوز
اینم یه مدل جهاد تبیین؛
🔴 چند وقت پیش رفتیم جایی؛ یکی از پیرزنهای مجلس شروع کرد فحش دادن به نظام و... ✊
و دعا برای روح شاهنشاه ...😕
اون موقع چیزی نگفتم
اما بعد از اینکه شام صرف شد، نشستم کنارش، گفتم حاج خانوم شنیدم ماشاءالله همه بچهها و نوههاتون تحصیلکرده هستن!
لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانسه اون نوه ام دکتره اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نون حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️
گفتم آفرین به شما، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟!
گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓
گفتم: کدوم مدرسه؟
گفت: تا کلاس سوم مدرسه روستامون، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم
گفتم: پس هوش بچهها و نوه هاتون به شما نرفته، احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉
گفت: نه، خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن!!! اتفاقا هوشی که من داشتم هیچکس نداشت!! 😏
گفتم: پس چرا درس نخوندین؟! حتما تنبل بودین! 😅
گفت: نخیر!! خیلی هم زرنگ بودم، منتها بدشانسی ما، اون موقع امکانات نبود، توی اکثر روستاها مدرسه نبود یا تا فقط دبستان بود!! اگه امکاناتی که بچههای الان دارن من میداشتم، الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن، از بچگی که دست چپ و راستم رو شناختم، بردنم پشت دارِ قالی، تو قالیباف خونه، بزرگ شدم، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتبم، بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند رو علف بدیم، مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود که... فرصتی برای درس خوندن نداشتیم، همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم!!
گفتم: خب نمیرفتین قالیباف خونه،
گفت: خب اگه نمیرفتیم، چیزی نداشتیم بخوریم، باید قالی میبافتیم که آخرِ برج، پدرمون پولی از ارباب بگیره، قند و چایی و کبریت و بقیه مایحتاجمون رو بخره ...
گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی ای دارین؟! آخه زندگی سردار سلیمانی رو خوندم، مثل شما بود، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران، توی زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟!
حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨
گفتم: چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین!؟
گفت: چی بگم، از بس گرونیه!
گفتم: مدل ماشین باباتون زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزونی ها، بهترین ماشین رو خریدین!!
گفت: ما اصلا ماشین نداشتیم، فقط ارباب داشت!
گفتم: زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج، حاج خانوم شدین؟!
گفت: نه چند سال پیش رفتم مکه، سوریه و کربلا هم رفتم
گفتم: چرا توی زمان شاه که همه چیز ارزون بود، نرفتین
گفتم: شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟!
دشتِ ناامید و هیرمند رو چند؟ جزایر آریایی و زردکوه رو چطور؟ و......
گفت: مگه شاه فروخت؟!
گفتم: وقتی استان فروخته، نفهمیدین؛ چطوری از بقیه ی اختلاس هاشون باخبر میشدین؟!
خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنین، لطفا از شاه، توی ذهن بچههایی که حاضر نیستن لحظهای تو شرایط و امکاناتِ زمان شاه زندگی کنن، اسطوره نسازین!!!
سرش رو انداخت پایین و چیزی نگفت...
گفتم: ما از انقلاب، اسلام و نظام ولایی ناراحت نیستیم، ماها از باقیمونده ی فاسدین و سرمایهدارای بیرحم و بیدین، ناراحت هستیم که میخوان نگاه مردم رو به نظام ولایی تغییر بدن...
پ.ن اینطوری هم میشه جهاد تبیین کرد
#دهه_فجر۱۴۰۲
#ما_می_توانیم
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
روزی حضرت سلیمان با لشکریان خود بر مرکب باد می گذشت. کشاورزی را دید که با بیل کار میکند و هیچ به عظمت سلیمان و سپاه او نمینگرد. سلیمان در شگفت شد و گفت: ما از هر جا که گذشتیم کسی نبود که ما را و بزرگی ما را نظاره نکند. و پیش خود گفت این مرد یا خیلی زیرک و دانا و عارف است یا بسیار نادان و جاهل ....
پس فرمان ایست داد. سلیمان فرود آمد و گفت: ای جوانمرد جهانیان را شکوه و هیبت ما در دل است و از سیاست ما میترسند. چون بزرگی ما را ببینند در شگفت شوند. و تو هیچ به ما ننگری و تعجب نکنی؟ و این نوعی بیاعتنایی است که میکنی.
آن مرد گفت:
لیکن ای سلیمان من در نظاره جلال خدا و قدرت او چنان مستغرق هستم که نیروی نظاره دیگران ندارم. ای سلیمان عمر من این یک نفس است که میگذرد چگونه به نظاره خلق آن را تباه کنم.
سلیمان گفت: اکنون از من حاجتی بخواه اگر حاجتی در دل داری؟ گفت: آری حاجتی در دل دارم و مدت هاست که من در آرزوی آن حاجتم و آن این است که مرا از دوزخ رها کن.
سلیمان گفت: این نه کار من است که کار آفریدگار عالم است.
گفت: پس تو هم چون من عاجزی و از عاجز حاجت خواستن به چه روی بود؟
سلیمان دانست که مرد هوشیار و بیدار است.
پس به او گفت: مرا پندی ده...
مرد گفت: ای سلیمان در ولایت حاضر منگر بلکه در عاقبت بنگر ...
ای سلیمان چشم نگاه دار تا نبینی که هر چه چشم نبیند دل نخواهد و سخن باطل مشنو که باطل نور دل را ببرد ...
📕کشف الاسرار: خواجه عبدالله انصاری
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1