🔺#همنشینی_با_شهدا
💠 عملیات سختی را پشت سر گذاشتیم. محسن و گروه شان آن شب کولاک کردند. اکثر شلیک هایشان به هدف خورد. حاج قاسم برای آن شب تعبیر ((لیلة الفتوح)) را به کار برد.🍃
🔷 وقتی از خط برگشتیم بچه های نیشابور روی دست گرفتندمان. میان این خوشحالی و بالاپریدن ها محسن گوشه ای ایستاده بود و تسبیح می چرخاند📿
🔹صداش زدم: ((مرد حسابی! همه با دمشون گردو می شکنن تو چرا هیچ حسی نداری⁉️))
🔹بی تفاوت گفت: ((من کاری نکردم که بخوام ذوق کنم! همه ی این ها کار خدا بود؛ من دارم شکرش رو به جا میارم که ما رو قابل دونست به دست ما انجام بشه🌹))
🔹روز بعد از طرف سردار عراقی مقداری لیر به ما هدیه دادند. محسن قبول نمی کرد. می گفت من به خاطر پول نیامده ام اینجا☝️ گفتم؛ ((اولا این هدیهست؛ ثانیا مگه چقدره؟!)) پیشنهاد دادم مقداری اش را بیندازد داخل ضریح حضرت زینب(س) و با بقیه اش هم برای همسرش سوغات بخرد.
🔸به خیال خام خودم رامش کردم. هنگام برگشت بعد از زیارت حرم حضرت زینب(س) از بازار زیاد خرید نکرد. پرسیدم: ((مگه قرار نشد با اون هدیه سوغات بخری؟!))🙁
🔸رفت همون جایی که باید می رفت!
🔸یعنی همه رو انداختی تو ضریح؟
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@Fahma_KanoonTaha
#همنشینی_با_شهدا
❇️ دوستانش مزاح كردند كه شهيد شوی بايد با بيل جنازهات را جمع كنيم، آنقدر كه اين طرف و آن طرف میروی. گفت بيل هم لازمتان نمیشود
🔷 به همسرش هم گفت كه اگر شهيد شوم، پيكری نخواهم داشت
🔶 پيشبينی #محمود_رادمهر درست بود. در #خانطومان #شهيد شد، اما هيچوقت پيكر مطهرش پیدا نشد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@Fahma_KanoonTaha
#همنشینی_با_شهدا
☑️ توی عملیات مجروح شد، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین بکشیم و آرومآروم بیایم عقب...
◾️رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چارهاے نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها...
◾️رضا توی عشــق به حضرت رقیه(س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام روی سنگ و خار ڪشیده شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت(ع)، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد.
◾️فرمانـده مےگفت: این مسیری ڪه پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به شام هست...
✍ راوی: همرزم 🥀 شهید رضا دامرودی
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha