Part06_مطلع عشق.mp3
16.63M
📗 کتاب صوتی #مطلع_عشق
"گزیده رهنمودهای حضرت
#آیت_الله_خامنه_ای
به زوج های جوان❤️"
⏪ #قسمت_ششم
@Fahma_KanoonTaha
مهمترین هنر امام حسن عسگری(ع).mp3
1.92M
🔈مهمترین هنر امام حسن عسکری(ع)
- چرا امام حسن عسکری(ع) اصرار بر زیارت اربعین دارند؟!
- گیر کار شیعیان کجاست؟!
🔷 حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
🗓 شهادت امام حسن عسگری ۹۸/۸/۱۴
🔶 تهران هیات میثاق با شهدا
📥دریافت صوت کامل با موضوع: «امام حسن عسکری ناشناخته ترین سوژه مطالعاتی ما»
@Fahma_KanoonTaha
امام حسن عسگری ناشناخته ترین سوژه مطالعاتی ما.mp3
28.16M
🔊 امام حسن عسکری ناشناخته ترین سوژه مطالعاتی ما
- اهل بیت ضامن بقای اسلام
🏴 شهادت امام حسن عسکری(ع)
🔷 حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
🗓 دانشگاه امام جعفر صادق علیه السلام هیات میثاق با شهدا ۹۸/۸/۱۴
@Fahma_KanoonTaha
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✍ آغاز ۱۱۸۲مین سال امامت و ولایت حضرت ولیعصر مهدی موعود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شیعیان و منتظران مبارک باد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠 لوح | نوح کشتیبان
✳ مقام معظم رهبری:
این نوح امام زمان است... دریا طوفان، سختی و مشکلات دارد، اما وقتی کشتیبان بنده برگزیده خداست، معصوم است، بیمی وجود ندارد... به ناخدای این کشتی حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) عرض می کنیم کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت و کمک کند. ۱۳۹۱/۰۶/۲۸ و ۱۳۹۹/۰۱/۰۱
@Fahma_KanoonTaha
Clip-Panahian-BarayeKomakBeZohoorCheKareeMitoonimAnjkamBedeem-128k.mp3
2.36M
🔻برای کمک کردن به ظهور چه کاری باید انجام بدیم؟
➖از اینجا معلوم میشه که ما برای ظهور آماده هستیم یا نه!
#استاد_پناهیان
@Fahma_KanoonTaha
💍 #عاشقانه_شهدا
حسن ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره، می رفت اهواز. بنا بود بعد از دوره اش، بیاید تهران و مراسم #عروسی را برگزار کنیم.
هر چهارشنبه برای هم نامه می نوشتیم. هفت روز انتظار برای یک نامه! خیلی سخت بود. بالاخره صبرم تمام شد. دلم طاقت نمی آورد؛ گفتم: «من می رم اهواز!»
پدرم قبول نمی کرد؛ می گفت: «بدون رسم و رسوم؟!» جلوی مردم خوبیّت نداره. فامیل ها چی می گن؟! گفتم: جشن که گرفتیم! چند بار لباس عروس و خنچه و چراغانی؟!
دخترعمو (مادر شوهرم) گفت: خودم عروسم رو می برم. اصلاً کی مطمئن تر از مادر شوهر؟! این طور شد که با اصرار من و حمایت دخترعمو، زندگی مان بدون عروسی رسمی شروع شد.
#همسر_شهید_حسن_آبشناسان 🕊
#سبک_زندگی_شهدا
@Fahma_KanoonTaha
💠 #امام_زمان(عج) می فرمایند:
«به #شیعیان ما بگویید قرائت پنجاه آیه از #قرآن در روز را فراموش نکنند.» اگر کسی بر این دستور مداومت داشته باشد، هر شب حقیقت یک آیه را برایش روشن می کنند و با گذر زمان این حقیقت شدّت پیدا می کند. البته مراتب این مطلب متفاوت است.
@Fahma_KanoonTaha
#معرفی_کتاب
📚 #مجید_بربری
زندگینامه داستانی از حُر زمانه ما، جوان دهه هفتادی شهید مجید قربانخانی
✍🏻 #کبری_خدابخش
📇 #دارخوین
بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است. او در یافتآباد تهران قهوهخانهدار بوده، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدمها با آن درگیر هستند. از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوهخانه اش.
اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او میشود و مسیر زندگیاش عوض میشود و مُهر حُر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش میبندد و او گر چه تک پسر خانواده است و قرار نیست که آنها به سوریه اعزام شوند، ولی عنایت بی بی او را به سوریه میکشاند و میشود مدافع حرم.
مجید قصه ما گرچه ناراحت خالکوبیهای بر بازوهای خویش است، اما سرنوشتش این طور میشود تا در خانطومان از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبیهایش. قصه مجید بربری، قصهای از جنس شاهرخ ضرغام حُر انقلاب است.
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
#معرفی_کتاب 📚 #مجید_بربری زندگینامه داستانی از حُر زمانه ما، جوان دهه هفتادی شهید مجید قربانخانی
#معرفی_کتاب
📚 #آرام_جان
شهید محمدحسین حدادیان به روایت مادر
✍🏻 #محمد_علی_جعفری
📇 #شهید_کاظمی
داستان زندگی شهید حریم امنیت محمد حسین حدادیان به روایت مادر؛ محمد حسین متولد ۱۳۷۴ و دانشجوی علوم سیاسی، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری به طوری که به نقل از پدر بزرگوارش جز خط رهبری را قبول نداشت و در مسجد به مردم خدمت میکرد.
در آشوبهای محدوده خیابان پاسداران که در سال ۱۳۹۶ توسط دراویش و با انگیزه ایجاد ناامنی صورت پذیرفت. محمدحسین با عنوان بسیجی ویژه داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت که او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته شد و به شهادت رساندند.
خادم #هیأت_رایة_العباس #تهران
پیشنهاد مطالعه از سوی #حاج_محمود_کریمی
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
#معرفی_کتاب 📚 #آرام_جان شهید محمدحسین حدادیان به روایت مادر ✍🏻 #محمد_علی_جعفری 📇 #شهید_کاظمی د
#معرفی_کتاب
📚 #عهد_کمیل
خاطرات مریم یوسفی همسر شهید مصطفی(کمیل) صفری تبار
✍🏻 #مصیب_معصومیان
📇 #شهید_کاظمی
شهید صفری تبار متولد سال ۶۷ در روستای بیشه سر از توابع شهرستان بابل است. او برای خدمت سربازی به لشکر ۳۰ پیاده گرگان اعزام شد، و همزمان برای جذب رسمی در سپاه نام نویسی کرد، هنوز ۲ ماهی از آموزش نظامی او نگذشته بود که نامه جذب او در سپاه به دستش رسید، به سختی از لشکر تسویه حساب گرفت و به علت قبولی در سپاه، از سربازی مرخص و برای ادامه آموزش در اسفند سال ۸۶ وارد دانشگاه امام حسین علیه السلام شد. شهید صفری تبار با دوست همیشگی خود شهید محمد محرابی پناه (که باهم عقد اخوت داشتند) در تاریخ ۱۳ شهریور ۹۰ در تپه جاسوسان سردشت؛ توسط گروهک های ضد انقلاب به مقام عظیم شهادت نائل شدند.
صفری تبار محاسن اخلاقی بسیاری داشت. در مجلس غیبت شرکت نمی کرد. دائم الوضو بود، می گفت: همیشه با وضو باشید تا نور الهی در قلب های تان حاکم باشد و به گناه آلوده نشوید.
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
#معرفی_کتاب 📚 #عهد_کمیل خاطرات مریم یوسفی همسر شهید مصطفی(کمیل) صفری تبار ✍🏻 #مصیب_معصومیان 📇 #ش
#معرفی_کتاب
📚 #کاش_برگردی
زندگی نامه شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر
مادرانهترین کتاب شهدای مدافع حرم
✍🏻 #رسول_ملاحسنی
📇 #شهید_کاظمی
نویسنده این کتاب که قبلا با کتاب «یادت باشد» نگاهی عاشقانه به زندگی مدافعان حرم داشته است اینبار در کتاب «کاش برگردی» در نگاهی تازه، داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را از زبان مادر شهید به روایت مینشیند و در صفحات مختلف نکات تربیتی یک زندگی ساده را با روایتی داستانی و جذاب تقدیم خوانندگان میکند.
کتاب «یادت باشد» پنجرهای عاشقانه بود برای از خود گذشتن و کتاب «کاش برگردی» پنجرهای مادرانه است برای از کجا آمدن. «کاش برگردی» روایت تربیت حمیدها و زکریاهای عصر ماست.
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
#معرفی_کتاب 📚 #کاش_برگردی زندگی نامه شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر مادرانهترین کتاب شه
#معرفی_کتاب
📚 #سربلند
روایتی داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی
✍🏻 #محمد_علی_جعفری
📇 #شهید_کاظمی
برگشتم به حاج سعید گفتم:
«آخه من چطور این بدن ارباٌ اربا رو شناسایی کنم؟!»
خیلی بهم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟»
به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند تند حرف هایم را ترجمه می کرد.
آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده اند «القائم» بپرسید. فهمیدم می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می گوید اسیرتان را این طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!»
پرسیدم به چه جرمی؟
بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد:
«از بس حرصمون رو در آورد، نه اطلاعاتی به ما دادف نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود.......!»
@Fahma_KanoonTaha