eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
989 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
💞💐 ماجرای وصلت عجيب شهيد مدافع حرم در گفتگو با همسر شهيد واسطه ازدواج شهيد عبدالمهدی كاظمی و همسرش مرضيه بديهی، شهيد سيد مجتبی علمدار بود. هر دو به اين شهيد متوسل می‌شوند تا همسري متدين نصيبشان شود و طی يك رؤيای صادقه، شهيد علمدار، عبدالمهدی را به همسرش معرفی می‌كند. به اين ترتيب ازدواج خوبان شكل می‌گيرد و ۹ سال ادامه مي‌يابد. يك زندگی شيرين كه با شهادت عبدالمهدی در سوريه در تاريخ ۲۹ دی ماه ۹۴، به سرنوشتی زيباتر ختم می شود. حالا كه كمتر از يك سال از شهادت عبدالمهدی می‌گذرد، با همسرش مرضيه بديهی همكلام شديم تا هرچه بيشتر از اين شهيد مدافع حرم بدانيم. شهيدی كه آيت‌الله بهجت پيش‌بيني شهادتش را در روز تاج‌گذاری امام زمان(عج) كرده بود و طبق همين پيش‌بينی، عبدالمهدی آسمانی شد. گفتگو با همسر شهید عبدالمهدی کاظمی را در ادامه بخوانید: گويا واسطه ازدواج شما شهيد علمدار بود، اين وصلت چطور اتفاق افتاد؟ سوم دبيرستان بودم و به واسطه علاقه‌اي كه به شهيد سيد مجتبی علمدار داشتم، در خصوص زندگی ايشان مطالعه می كردم. اين مطالعات به شكل كلی من را با شهدا، آرمان‌ها و اعتقاداتشان بيش از پيش آشنا می‌كرد. حب به شهيد علمدار و زندگي‌اش موجی در دلم ايجاد و ايمانم را تقويت كرد. شهيد علمدار سيد بود و علاقه عجيبی به مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) داشت. عاشق اباعبدالله الحسين(ع) و شهادت بود. ياد دارم در بخش‌هایی از خاطراتش خوانده بودم كه يك روز وقتی فرزندشان تب شديد داشت، سيد مجتبی دست روی سر بچه مي‌كشد و شفا پيدا می كند. شهيد علمدار گفته بود به همه مردم بگوييد اگر حاجتی داريد، در خانه شهدا را زياد بزنيد. وقتی اين مطلب را شنيدم به شهيد سيد مجتبی علمدار گفتم حالا كه اين را می‌گوييد، مي‌خواهم دعا كنم خدا يك مردی را قسمت من كند كه از سربازان امام زمان(عج) و از اوليا باشد. حاجتی كه با عنايت شهيد علمدار ادا شد و با ديدن خواب ايشان، با همسرم كه بعدها در زمره شهدا قرار گرفت، آشنا شدم. مگر در خواب چه ديديد كه تصميم گرفتيد شريك زندگی‌تان را به وسيله آن انتخاب كنيد؟ يك شب خواب شهيد سيد مجتبی علمدار را ديدم كه از داخل كوچه‌ای به سمت من مي‌آمد و يك جواني همراهشان بود. شهيد علمدار لبخندی زد و به من گفت امام حسين(ع) حاجت شما را داده است و اين جوان هفته ديگر به خواستگاری‌تان می‌آيد. نذرتان را ادا كنيد. وقتی از خواب بيدار شدم زياد به خوابم اعتماد نكردم. با خودم گفتم من خواهر بزرگ‌تر دارم و غير ممكن است كه پدرم اجازه بدهد من هفته ديگر ازدواج كنم. غافل از اينكه اگر شهدا بخواهند شدنی خواهد بود. فردا شب سيد مجتبی به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود. جوانی هفته ديگر به خواستگاری دخترتان می‌آيد. مادرم در خواب گفته بود نمی‌شود، من دختر بزرگ‌تر دارم پدرشان اجازه نمی‌دهند. شهيد علمدار گفته بود كه ما اين كارها را آسان می‌كنيم. خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی كه زده بودم پدرم مقاومت كرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت كرد، پدرم ديگر حرفی نزد و موافقت كرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت. پدر بدون هيچ تحقيقی رضايت داد و در نهايت در دو روز اين وصلت جور شد و به عقد يكديگر درآمديم. وقتي برای اولين بار همسرتان را ديديد، آن هم بعد از خوابی كه ديده بوديد، واكنشتان چه بود؟ در اولين ملاقاتتان چه صحبت‌هايي رد و بدل شد؟ همان شب خواستگاری قرار شد با عبدالمهدی صحبت كنم. وقتی چشمم به ايشان افتاد تعجب كردم و حتی ترسيدم! طوری كه يادم رفت سلام بدهم. ياد خوابم افتادم. او همان جوانی بود كه شهيد علمدار در خواب به من نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ايشان پرسيد اتفاقي افتاده است؟ گفتم شما را در خواب همراه شهيد علمدار ديده‌ام. خواب را كه تعريف كردم عبدالمهدی شروع كرد به گريه كردن. گفتم چرا گريه می‌كنيد؟ در كمال تعجب او هم از توسل خودش به شهيد علمدار برای پيدا كردن همسری مؤمن و متدين برايم گفت. همسرم تعريف كرد: من و تعدادی از برادران بسيجی با هم به ساری رفته بوديم. علاقه زيادم به شهيد علمدار بهانه‌ای شد تا سر مزار ايشان برويم. با بچه‌ها قرار گذاشتيم سری هم به منزل شهيد علمدار بزنيم. رفتيم و وقتی به سر كوچه شهيد رسيديم متوجه شديم كه خانواده شهيد علمدار كوچه را آب و جارو كرده‌اند و اسفند دود داده‌اند و منتظر آمدن مهمان هستند. تعدادی از بچه‌ها گفتند كه برگرديم انگار منتظر آمدن مسافر كربلا هستند، اما من مخالفت كردم و گفتم ما كه تا اينجا آمده‌ايم خب برويم و برای ۱۰ دقيقه هم كه شده مادر شهيد را زيارت كنيم. رفته بودند و سراغ مادر شهيد علمدار را گرفته و خواسته بودند تا ۱۰ دقيقه‌ای مهمان خانه شوند. ادامه دارد.... @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💞💐 ماجرای وصلت عجيب شهيد مدافع حرم #عبدالمهدی_كاظمی در گفتگو با همسر شهيد واسطه ازدواج شهيد عبدالمه
مادر شهيد علمدار با ديدن بچه‌ها و همسرم گريه كرده و گفته بود من سه روز پيش با بچه‌ها و عروس‌ها بليت گرفتيم تا به مشهد برويم. سيد مجتبی به خواب من آمد و گفت كه از راه دور مهمان دارم. به مسافرت نرويد. عده‌ای می‌خواهند به منزل ما بيايند. مادر شهيد استقبال گرمی از همسرم و دوستانش كرده بود. با گريه گفته بود شماها خيلی برايمان عزيزيد. شما مهمان‌های سيد مجتبی هستيد. در همان جلسه خواستگاری و بعد از آن همسرم خيلی از معجزه‌های اين شهيد برايم تعريف كرد. می‌گفت مادر شهيد برايمان خاطره‌ای از فرزند شهيدش روايت كرد. مادر شهيد علمدار گفته بود: من از سيد مجتبی گله كردم كه روز مادر است تو هم به من يك تبريكی بگو يك علامتی، چيزی كه من هم دلخوش باشم به اين روز. سيد مجتبی در خواب مادرش گفته بود مادر جان! من هميشه در كنارت هستم و بعد دست مادر را بوسيده و يك انگشتری به دست مادر گذاشته بود. وقتی مادر از خواب بيدار شده بود انگشتر اهدایی شهيد علمدار به مناسبت روز مادر در دستش بود. مادر شهيد انگشتری را به همسرم نشان داده بود و همان جا هم ايشان از شهيد علمدار همسری خوب می‌خواهند و كمی بعد هم به خواستگاری من می‌آيند. زمان ازدواج، شغل همسرتان چه بود؟ همسرم آن زمان درس طلبگی می‌خواند و مي‌گفت: من طلبه هستم و مالی از دنيا ندارم. دارایی‌ام همين كاپشنی است كه پوشيده‌ام. نبايد از من توقع زياد داشته باشيد. من اينطوری هستم اگر می توانيد قبول كنيد. می‌دانم كه ارزش شما بيش از اين حرف‌ها است. ان شاءالله بعدها اگر توانستم جبران مي‌كنم. الان من درس می‌خوانم و حقوقی ندارم. دوست دارم همسرم ساده‌زيست باشد. اگر قرار است نان خالی يا غذای خوب هم بخوريم بايد با دل خوش باشد. زندگی بالا و پايين دارد، تلخي هست، سختی هست. همسرم به احترام نسبت به پدر و مادر بسيار تأكيد می‌كرد. برای خودم من هم ايمان و تقوا مهم بود. دوست داشتم مرد زندگی ام مؤمن و استاد اخلاق من باشد. آنقدر همسرم از لحاظ ايمان و اخلاق در درجه بالا باشد كه بتواند من را رشد دهد. واقعاً هم عبدالمهدی در مدت زندگي برای من مثل استاد اخلاق بود. امروز كه می‌بينم عبدالمهدی در كنارم نيست گويي از بهشت بيرون آمده باشم. من هر چه دارم را مديون و مرهون شهيدم مي‌دانم. در زندگی پيش آمده بود حرفی از شهادت پيش بكشد؟ اتفاقا عبدالمهدی يك بار يك خوابی ديده بود. بعد از آن رفت پيش يكی از علمای اصفهان و خواب را تعريف كرد. آن عالم گفته بود برای تعبيرش بايد بروی قم با آيت الله بهجت ديدار كنی. همسرم به محضرآيت‌الله بهجت شرفياب می‌شود تا خوابش را به ايشان بگويد. آقا هم دست روي زانوی عبدالمهدی گذاشته و می‌گويند جوان شغل شما چيست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم. ايشان فرموده بودند: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. آيت الله بهجت در ادامه پرسيده بودند اسم شما چيست؟ گفته بود فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ايشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. آيت‌الله بهجت فرموده بودند: شما در تاج گذاری امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. شما يكي از سربازان امام زمان(عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می‌كنيد. وقتي عبدالمهدی از قم برگشت خيلی سريع اقدام به تعويض اسمش كرد. با هم رفتيم گلستان شهدا و سر مزار شهيد جلال افشار گفت می خواهم يك مسئله‌ای را با شما در ميان بگذارم كه تا زنده‌ام برای كسی بازگو نكنيد بين خودم، خودت و خدا بماند. عبدالمهدی گفت شما در جوانی من را از دست می‌دهيد. من شهيد می‌شوم. گفتم با چه سندی اين حرف را می‌زنيد. گفت كه من خواب ديدم و رفتم پيش آيت‌الله بهجت و باقی ماجرا را برايم تعريف كرد. من خودم را اين گونه دلداری مي‌دادم كه ان‌شاء‌الله امام زمان(عج) ظهور می‌كند. ايشان در ركاب امام زمان(عج) خواهند بود. امروز كه جنگی نيست كه شهادتی باشد. اين حرف‌ها را با خود مرور می‌كردم تا اينكه عبدالمهدی كاظمی با لباس سبز سپاه به جمع مدافعان حرم پيوست. پس عاشق شهدا و شهادت بود؟ بله، هر جا می‌نشست از شهدا می‌گفت. پيش مادرش كه می‌رفت از شهدا تعريف می‌كرد و می‌گفت كاش همه با حالت شهدا به ديدار خدا برويم. مي‌گفت مادر دعا كن من شهيد شوم وقتي شهيد شوم رويتان پيش حضرت زهرا(س)‌ سفيد مي‌شود. مادرش مي‌گفت هر شب از شهادت مي‌گويي، اما عبدالمهدي مي‌گفت يك مادر شهيد بعد از سال‌ها انتظار آمدن فرزندش، دلخوشي‌اش تنها به يك تكه استخوان است. وقتي استخوان شهيدش را مي‌آورند چقدر خوشحال مي‌شود و مي‌گويد اين هديه من به اسلام است و ناقابل است. شما هم بايد اينطور باشيد. چطور تصميم گرفت مدافع حرم شود؟ يك بار از سر كارش آمد و گفت مي‌خواهم با شما صحبت كنم، كارهايت را انجام بده برويم قم. گفتم خب همين جا بگو. ادامه دارد... @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
مادر شهيد علمدار با ديدن بچه‌ها و همسرم گريه كرده و گفته بود من سه روز پيش با بچه‌ها و عروس‌ها بليت
گفت نه برويم بعد مي‌گويم. رفتيم قم و به قبرستان شيخ‌ها رفتيم. خيلي گريه كرد. بر مزار آيت‌الله ملكي تبريزي استاد امام خميني از مقام ايشان و حضرت امام گفت. بعد گفت خدا دست يتيم‌ها را مي‌گيرد و مقام می‌دهد. حضرت محمد(ص)‌ يتيم بود. امام خميني يتيم بود. اينهايي كه به جايي رسيدند يتيم بودند كه خدا دستشان را گرفت. داشت من را آماده مي‌كرد كه اگر بچه‌ها يتيم شدند فكر بدي نكنم و غصه نخورم. بعد در مورد دنيا و آخرت صحبت كرد كه نبايد به اين دنيا دل بست و اگر عمر نوح هم داشته باشي بايد بروي. آن هم با دست پر و توشه ان شاءالله. گفتم چرا اين حرف‌ها را مي‌زني؟ عبدالمهدي در جواب از تكفيري‌ها گفت و از جسارت به حرم بي‌بي حضرت زينب(س). گفت من غيرتم قبول نمي‌كند بمانم و اتفاقي براي خانم بيفتد. من بي‌غيرت نيستم. مي‌گفت احساس مي‌كنم كربلا زنده شده است و بايد در ركاب مولا بجنگيم من كه كوفي نيستم. عبدالمهدي وقتي سخنراني رهبر را درباره شهداي مدافع حرم شنيد، شيفته‌تر شد. خط ولايت فقيه ايشان را به دفاع از حرم و شهادت رساند. عبدالمهدي معتقد بود دوران قبل از ظهور امام‌زمان(عج) را اگر بخواهيم پشت‌سر بگذاريم اول بايد توبه كنيم تا وارد مسير اصلي شويم. مسير اصلي نور و توسل به امامان و معصومين است. ايشان معتقد بودند امام‌خامنه‌اي نائب امام‌زمان(عج) هستند و اطاعت از ايشان واجب است. وقتی فهميدم كه مي‌خواهد به دفاع از حرم برود. گفتم: فكر بچه‌ها را كردي كه مي‌خواهي بروي. من اجازه نمي‌دهم كه بروي. در پاسخ گفت: روز قيامت مي‌تواني در چشمان امام حسين(ع) نگاه بيندازي و بگويي كه من نگذاشتم؟ ديگر حرفي براي گفتن نداشتم و سرم را پايين انداختم. عبدالمهدي گفت مي‌خواهم مثل همسر زهير باشي كه همسرش را راهي ميدان نبرد كرد. آنقدر در گوش زهير خواند تا نام او هم در رديف نام شهداي كربلا قرارگرفت. آنجا ديگر زبانم بسته شد. گفتم باشه و گفت خود حضرت زينب(س) نگهدارتان باشد. چند بار اعزام شدند؟ عبدالمهدي يك بار اعزام شد. يك هفته قبل از اعزامش در مرخصي بود كه خبر شهادت مسلم خيزاب را به ايشان دادند. گريه‌اش گرفت. اشك مي‌ريخت و مي‌گفت خوش به سعادتش. عاقبت بخير شد. خدا من را هم عاقبت بخير كند. خواب دوستش شهيد خيزاب را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه تير خورده بودم و داشتم جان مي‌دادم امام حسين(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شهيد شوم، شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين(ع) بگويم شهيد شوي، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي مي‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پاي شهادتش را امضا مي‌كند. همسرم قبل از اربعين به سوريه رفت. ماه محرم بود. به من مي‌گفت برو و در مراسم امام حسين(ع) شركت كن كه ايشان گره‌هاي كور را باز مي‌كند. امام حسين(ع) خيلي باب‌الحوائج است. مي‌گفت حديث كسا بخوانيد تا ما شهري را كه در محاصره است آزاد كنيم. قبل از شهادتش هم با من تماس گرفت. صدايش گرفته بود و گفت از من راضي هستي؟ گفتم بله، اين چه حرفيه. گفت از من راضي باش. دعا كردم و گوشي را قطع كردم. الهامي از شهادتش به شما شده بود؟ قبل از شهادتش خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه روبند داشت. از آن خانم پرسيدم كه اينها عكس‌هاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس شهداي كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكس‌ها تصوير عبدالمهدي من هم بود. خيلي نگران شدم تا اينكه خبر شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج)‌ همان طور كه آيت‌الله بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد. ۲۹ دي ماه سال ۱۳۹۴ بود. عبدالمهدي با اصابت موشك كورنت به آرزويش رسيد. پس آنطور كه آيت‌الله بهجت وعده كرده بودند به شهادت رسيد. بعد از شنيدن خبر شهادت همسنگر و همراه زندگي‌تان چه كرديد؟ وقتي خبر را شنيدم، بال بال مي‌زدم كه پيكرش را ببينم. آخر خيلي دلم برايش تنگ شده بود. گفتم عبدالمهدي به حاجتت رسيدي. بعد از شهادتش خواب ديدم كه پشت سر امام زمان(عج) مي‌رود و از اينكه در كنار امام حسين(ع) است، بسيار خوشحال بود. مي‌گفت من زنده‌ام فكر نكنيد كه مرده‌ام هيچ وقت ناشكري نكنيد. هر مشكلي داشتيد من برايتان حل مي‌كنم. ادامه دارد... @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
گفت نه برويم بعد مي‌گويم. رفتيم قم و به قبرستان شيخ‌ها رفتيم. خيلي گريه كرد. بر مزار آيت‌الله ملكي ت
از شهيد فرزندی هم داريد؟ من و عبدالمهدی ۹ سال با هم زندگی كرديم. ريحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله يادگاري‌هاي شهيدم هستند. ريحانه خيلی وابسته به پدرش بود. خيلی با پدرش حرف می‌زد. در مورد بچه‌ها چه سفارشی داشتند؟ همسرم می‌گفت دوست دارم ريحانه ولايتی بار بيايد. عبدالمهدی عاشق رهبري بود. هر زمان چهره ايشان را نگاه می كرد دست بر سينه می‌گذاشت و مي‌گفت: جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزيزم. سفارش كرد كه می خواهم بچه‌ها را زينب‌وار بزرگ كنيد. ان شاء الله حجابشان زينبی باشد. رفتارشان زهرايي باشد. نمونه باشند. يك بار ريحانه تب كرد يك هفته تمام تب داشت. خوب نمي‌شد. به بيمارستان بردم و دارو دادم، تبش پايين نمي‌آمد. نگران بودم تشنج نكند. نمي‌دانستم چه كار كنم. عبدالمهدي قبل‌تر به من گفته بود كه كمك خواستي به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا كن. توسل كردم و زيارت عاشورا خواندم. سلام آخر را كه دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنج‌شنبه است و من مي‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدي بگويند اگر براي دخترش اتفاقي بيفتد نگويد كه من نتوانستم از بچه‌اش نگهداري كنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالاي سر ريحانه ناگهان بوي عطري در خانه پيچيد. عطري كه هر لحظه زياد و زيادتر مي‌شد. ناگهان من صداي عبدالمهدي را شنيدم. گفت همسرم بخواب من بالاي سر ريحانه هستم. خوابيدم وقتي بلند شدم ديدم ريحانه تبش پايين آمده و از من آب مي‌خواهد. حس كردم كه عبدالمهدي در كنارم است. حسش مي‌كردم. همه حرف‌هايم را با عبدالمهدي زدم. او به قولش عمل كرده بود. آمده بود تا كمكم كند، بحق فرموده‌اند كه شهدا عند ربهم يرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر كسي وارد خانه مي‌شد متوجه آن بوي خوش مي‌شد. لباس ريحانه بوي اين عطر را گرفته بود. حتماً شما طعنه برخي از افراد ناآگاه را شنيده‌ايد؟ بله؛ خيلي‌ها به من مي‌گويند چرا اجازه دادي كه همسرت برود و براي عرب‌ها بجنگد؟ مي‌خواهم از همين جا از طريق روزنامه «جوان» پاسخ آنها را بدهم. عبدالمهدي رفت تا از مرز اسلام دفاع كند. رفت تا نامحرمي وارد حريممان نشود. مدافعان حرم مي‌روند تا ما در آرامش زندگي كنيم. هدف اصلي تروريست‌ها ايران است. اگر مدافعان حرم نبودند، امروز شاهد جنگ در كرمانشاه و همدان و... بوديم. ما آرامشمان را مرهون خون شهداييم و براي همين بايد ادامه‌دهنده راهشان باشيم؛ شهدای از صدر اسلام تا امروز. @Fahma_KanoonTaha
📚 جدیدترین کتاب در است. اثری که هنرمندانه زندگی الگویی ؛ چهره درخشان علمی و یکی از پایه‌های اقتدار هسته‌ای کشورمان را روایت کرده است. ما از هشتم آذرماه سال هشتاد و نه را شناختیم؛ روزی که رژیم جعلی صهیونیستی او را ترور کرد و به جمع پیوست و شنیدن از او و اخلاق و رفتار الگویی‌اش، این حسرت را در درون‌مان شعله‌ور می‌سازد که چرا زودتر او را نشناختیم... کتاب حاضر به همت انتشارات ، مختصر اما بسیار شیرین و دلچسب از آقا مجید، خوبی‌هایش، هایش و پروازش سخن گفته است. برای مردم ما فقط یک حق مسلم نیست؛ درخت تنومندی است که با خون‌های پاک چند تن از ارزشمندترین کشورمان آبیاری شده است. @Fahma_KanoonTaha
💌 شهید مرتضی مطهری(ره): یک نوع فعالیت اقتصادی رایج شده است که باید آن را ثمره بی‌حجابی دانست و آن این است که بنکدار به جای اینکه بکوشد جنس بهتر و مرغوبتر برای مشتریان خود تهیه کند، یک مانکن را به عنوان فروشنده می‌آورد، نیروی زنانگی و سرمایه عصمت و عفاف او را استخدام می‌کند و وسیله پول درآوردن و خالی‌کردن جیب‌ها قرار می‌دهد. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️ رفتاری درس‌آموز از پیامبر اکرم(ص) که اغلب پیروی نمی‌کنیم @Fahma_KanoonTaha
✍ امروزه خیلی از مردم از مشکلات بی‌خوابی و کم خوابی رنج می‌برند. علت اصلی این مساله این است که ما مناسب با بدن ما نیست. خداوند متعال عشاء (سیاهی شب) را برای خوابیدن و بین الطلوعین (ابتدای اذان صبح تا طلوع آفتاب) را برای بیداری قرار داده است. اما عموم مردم تا نزدیک نیمه شب بیدار و روز‌ها را می‌خوابند. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: خواب صبحگاهی شوم است، روزی را طرد و رنگ پوست را زرد و زشت و دگرگون خواهد کرد و این خواب، خواب هر آدم شومی است؛ زیرا خداوند متعال روزی را بین طلوع فجر و طلوع خورشید تقسیم می‌کند. پس، از این خواب برحذر باش. 📚 من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۰۲ از طرفی خواب قبل از ظهر که به خواب قیلوله شهرت دارد و سنت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است، ترک شده و این باعث می‌شود ضررهای زیادی به بدن وارد شود. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: شخصی به خدمت حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد که من حافظه قوی داشتم و اكنون فراموشی بر من غالب شده است. حضرت فرمودند كه آیا خواب قیلوله می‌كردی و حال ترک كرده‌ای؟ گفت: بلی. حضرت فرمودند كه باز خواب قیلوله بكن. چنان كرد و حافظه‌اش برگشت. 📚 حلیة المتقین، ص ۱۷۰ @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حال خوش معنوی را از بچه‌ها یاد بگیریم! 🔴👈 توصیۀ شنیدنی آیت الله بهجت(ره) برای رسیدن به حال خوب 🌺 حجت الاسلام 👌👌👌 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 سوال ۱: کدام گزینه #غلط است؟ الف) هرچه نسل مردم در جامعه بیشتر شود، ترفندهای طاغوت ها پیشرفت بهتر
سلام خدمت دوستان عزیز برندگان مسابقه ی این هفته 😊 ♦️ رضوان اکبری باصری از شیراز ♦️ محمد حسنی از کاشان پاسخ صحیح سوالات: سوال ۱: الف سوال ۲: ج سوال ۳: ج ممنون از عزیزان شرکت کننده 💐 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
سلام خدمت دوستان عزیز برندگان مسابقه ی این هفته 😊 ♦️ رضوان اکبری باصری از شیراز ♦️ محمد حسنی از ک
چرا دو نفر این هفته بعنوان برنده انتخاب شده؟ به میزان شرکت کننده ها تعداد برنده ها هم افزایش پیدا میکنه؛ تا ۲۰ نفر شرکت کننده دو برنده، بین ۲۰ تا ۵۰ نفر سه برنده و بیش از ۵۰ نفر شرکت کننده چهار برنده مشخص میشه.
🌿 پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله: الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ   وحدت مايه رحمت و تفرقه موجب عذاب است. 🌹آغاز هفته وحدت، هفته نور و سرور، و ایام شادی و همبستگی گرامی باد.🌹 @Fahma_KanoonTaha
خرید گوشی برای دانش‌آموزان با پول مراسم ترحیم 🔹رئیس بسیج ورزشکاران زنجان: یکی از مردم ابهر با هزینه‌ مراسم ترحیم مادرش ۱۰ گوشی برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت به مبلغ ۳۲ میلیون تومان خرید. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
#معرفی_کتاب 📚 #خط_مقدم روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید طهرانی
📚 شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید ✍🏻 📇 چند خط از کتاب: هیأت یکی از علایق خاص حمید بود، هر هفته در مراسم شب‌های جمعه هیأت شرکت می‌کرد. طوری برنامه‌ریزی کرده بود که باید حتما پنجشنبه‌ها می‌رفت هیأت سر و تهش را می‌زدی از هیأت سر در می‌آورد. می‌گفت بهترین سنگر تربیت همین‌جاست. ماجرایی که رهبر انقلاب از کتاب یادت باشد تعریف کردند: یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر می‌کنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل می‌شوند، سه روز روزه می‌گیرند. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
#معرفی_کتاب 📚 #یادت_باشد شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید ✍🏻 #محمدرسول_ملاحس
📚 ۱_و_۲ ✍🏻 📇 «سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه‌ای مختصر و خاطراتی درباره شهید بزرگوار و مفقودالاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از صد مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه دو جلدی ارزشمند یاری رساندند. شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. @Fahma_KanoonTaha
مرحله سوم نهضت کمک مؤمنانه آغاز شد 🔹رئیس سازمان بسیج مستضعفین: ، و از جمله اقداماتی است که در اجرا خواهد شد. 🔹در دو مرحله پیش، ده میلیون و ۴۰۰ هزار بسته معیشتی با ارزش ۳ تا ۵ میلیون ریال، همچنین ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار بسته بهداشتی و ۲۱ میلیون پرس غذای گرم بین نیازمندان توزیع شد. @Fahma_KanoonTaha
🔺توییت عجیب دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در مورد ساحت مقدس حضرت زهرا(س) و تحریف اتفاقات مستند تاریخ اسلام با وجود اسناد صحیح در کتب علمای شیعه و اهل سنت. 🔻وی پس از اعتراض کاربران توییت خود را حذف کرد ولی در توییتی دیگر نوشت نظرم همان بود که نوشتم. @Fahma_KanoonTaha
📍عادت به اهانت! 🔻بر اساس منابع مستند تاریخی، خانه حضرت زهرا(س) درب داشته است نه پرده! 🔻اما گویا سهم برخی شکستن درب بوده و سهم برخی دیگر پرده ‌دری های تکراری است!/حمیدرضا ابراهیمی @Fahma_KanoonTaha
✅ برپایی گفتگوی مذهبی در «سرچشمه»/ حامد کاشانی و حسین دهباشی مناظره می‌کنند 💢 مجموعه «سرچشمه» مناظره‌ای میان حجت‌الاسلام حامد کاشانی و حسین دهباشی را میزبانی می‌کند. http://hvasl.ir/news/244279 @Fahma_KanoonTaha
گفتگو پیرامون شهادت حضرت زهرا(س) و توییت های اخیر حجت الاسلام حامد کاشانی و حسین دهباشی به جهت رعایت پروتکل های بهداشتی بدون حضور جمعیت برگزار می شود. به صورت زنده از صفحات زیر پخش می گردد: https://instagram.com/hamedkashani https://instagram.com/hosseindehbashi https://instagram.com/sarcheshmeh60 📆 پنجشنبه ۹۹/۸/۸ - ساعت ۱۵ @Fahma_KanoonTaha
🇮🇷همزمان با "پویش بین المللی پیامبر رحمت" INTERNATIONAL CAMPAIGN FOR THE PROPHET OF MERCY برای شرکت در این پویش، یک حدیث گهربار از پیامبر اعظم(ص) را بنویسید با آن عکس گرفته و با هشتک در شبکه های اجتماعی منتشر کنید. www.bachehayemasjed.ir https://instagram.com/bachehayemasjed.fahma @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🇮🇷همزمان با #هفته_وحدت "پویش بین المللی پیامبر رحمت" INTERNATIONAL CAMPAIGN FOR THE PROPHET OF MERC
سلام هر چقدر که ارادت دارید به پیامبر عظیم الشان اسلام، رسول مهربانی ها، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در پخش این پوستر همکاری کنید. عزیزانی که حدیثی از رسول گرامی اسلام(ص) را بنویسند و با اون عکس بگیرن با نام خودشون تو کانال میزاریم.
✊ ایستاده اند پای امام زمان خویش... 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "" گرامی باد. 💐 @Fahma_KanoonTaha
✊ ایستاده اند پای امام زمان خویش... 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "" گرامی باد. 💐 @Fahma_KanoonTaha
✊ ایستاده اند پای امام زمان خویش... 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "" گرامی باد. 💐 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
✊ ایستاده اند پای امام زمان خویش... 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "#محمد_کیهانی" گرا
🌹شهید حجت الاسلام محمد کیهانی تاریخ تولد: ۱۳۵۷/۰۹/۲۰ محل تولد: اندیمشک تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۸/۰۸ محل شهادت: حلب - سوریه وضعیت تاهل: متاهل با ۳ فرزند محل مزار شهید: اندیمشک 🔹قسمتی از وصیت نامه: مردم عزیز و با شرافت ایران عزیز تا می‌توانید از ولایت فقیه مراقبت نمایید، همیشه گوش به فرمان رهبر با بصیرت خود امام خامنه‌ای عزیز باشید. 💐 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
✊ ایستاده اند پای امام زمان خویش... 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم "#محمدحسن_دهقانی"
شهید مدافع حرمی که در مجلس روضه اباعبدالله(ع) به شهادت رسید از مهارت‌های شهید دهقانی، تسلط بر هنر خطابه و سخنرانی‌های جذاب و گیرای‌شان بود؛ این هنر سبب شده بود جوانان زیادی از جلسات سخنرانی‌های‌شان استفاده کنند و با معارف اهل‌بیت(ع) مرتبط شوند. 🌹نحوه شهادت: در حین سخنرانی برای رزمندگان مقاومت توسط گروه تروریستی داعش به شهادت رسید. 🔰 خلاصه ای از وصیت نامه: مرا در قم دفن کنید تا در پناه بی‌بی فاطمه معصومه(س) که سال‌ها جیره‌خوارش بوده باشم مقداری تربت سیدالشهدا(ع) و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آن‌ها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضه‌هایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید. 💐 @Fahma_KanoonTaha
📽 قسمت دوازدهم، “یک نماز تمام از پیامبر(ص)” از مجموعه نماز پیامبر(ص) - حجت‌الاسلام بهشتی سوال دوازدهم: اوج نماز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه قسمتی از نمازش بود که خداوند به حضرت فرمود با این کار تقرب پیدا کن؟   ۱) سجده ۲) تکبیره الاحرام ۳) رکوع ۴) قنوت علاقه مندان می توانند جهت شرکت در مسابقه “فقط عدد” گزینه مورد نظر خود را تا ساعت ۲۴، ۸ آبان ماه به سامانه پیامکی ۱۰۰۰۰۱۷ ارسال نمایند. *. لطفا از ارسال هرگونه عبارتی به غیر از عدد اعم از گزینه، صحیح، نام، استان و… خودداری نموده و فقط عدد گزینه مورد نظر را به سامانه پیامکی ارسال نمایید. (مانند: ۱) *. پیامک هایی که شامل هرگونه عبارتی به غیر از اعداد ۱،۲،۳،۴ باشند در لیست قرعه کشی قرار نخواهند گرفت. لازم به ذکر است، سوالات هر روز ساعت ۱۰ صبح بر روی سایت در دسترس قرار خواهد گرفت. مشاهده کلیپ در پایگاه اطلاع‌رسانی ستاد اقامه نماز کشور به نشانی www.namaz.ir @Fahma_KanoonTaha
قسمت دوازدهم، یک نماز تمام از پیامبر(ص) - بهشتی.mp3
3.45M
🎧 قسمت دوازدهم، “یک نماز تمام از پیامبر(ص)” از مجموعه نماز پیامبر(ص) - حجت‌الاسلام بهشتی @Fahma_KanoonTaha
99-08-08(aameli).mp3
13.21M
📚 ویژگی های نبی مکرم اسلام(ص) 👤 🗓 پنج شنبه ۱۳۹۹/۰۸/۰۸ @Fahma_KanoonTaha