eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
988 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون طه آب‌پخش
حاج حسین یکتا: #مأموریت_اصلی ما تحقق تمدن نوین اسلامی بوده و باید آمادگی این هدف والا را در خود ایجا
حاج حسین یکتا: امروز اگر در کاری از پیش نبرده‌ایم به خاطر این است که هنوز عزم خود را جزم نکرده و به درجه از دنیا نرسیده‌ایم. باید دل از دنیا بریده و با تمام وجود در راه خدا گام برداریم تا خداوند به ما حکمت داده و به‌واسطه آن در جبهه جنگ نرم به پیشرفت برسیم. @Fahma_KanoonTaha
🔺 💠 عملیات سختی را پشت سر گذاشتیم. محسن و گروه شان آن شب کولاک کردند. اکثر شلیک هایشان به هدف خورد. حاج قاسم برای آن شب تعبیر ((لیلة الفتوح)) را به کار برد.🍃 🔷 وقتی از خط برگشتیم بچه های نیشابور روی دست گرفتندمان. میان این خوشحالی و بالاپریدن ها محسن گوشه ای ایستاده بود و تسبیح می چرخاند📿 🔹صداش زدم: ((مرد حسابی! همه با دمشون گردو می شکنن تو چرا هیچ حسی نداری⁉️)) 🔹بی تفاوت گفت: ((من کاری نکردم که بخوام ذوق کنم! همه ی این ها کار خدا بود؛ من دارم شکرش رو به جا میارم که ما رو قابل دونست به دست ما انجام بشه🌹)) 🔹روز بعد از طرف سردار عراقی مقداری لیر به ما هدیه دادند. محسن قبول نمی کرد. می گفت من به خاطر پول نیامده ام اینجا☝️ گفتم؛ ((اولا این هدیه‌ست؛ ثانیا مگه چقدره؟!)) پیشنهاد دادم مقداری اش را بیندازد داخل ضریح حضرت زینب(س) و با بقیه اش هم برای همسرش سوغات بخرد. 🔸به خیال خام خودم رامش کردم. هنگام برگشت بعد از زیارت حرم حضرت زینب(س) از بازار زیاد خرید نکرد. پرسیدم: ((مگه قرار نشد با اون هدیه سوغات بخری؟!))🙁 🔸رفت همون جایی که باید می رفت! 🔸یعنی همه رو انداختی تو ضریح؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Fahma_KanoonTaha
❇️ آیت الله رضازاده، از علماء مشهد نقل می کنند: 💠 آیت الله سید محمد هادی میلانی، در مشهد، دنبال منزل مناسبی بودند که اندرونی و بیرونی داشته باشد. آنچه من راجع به آن خانه نقل میکنم، از زبان کسی است که از طرف آقا مامور خرید خانه در مشهد بود. ✳️ ایشان میگوید: آیت الله میلانی به من فرمودند: خانه ای با همین مقدار پول که من دارم بخرید. اگر قیمت خانه بیشتر از پول موجود من بود، هر وقت که خدا به من داد، می پردازم. 🔹بعد ما محله به محله در پی خانه مطلوب آقا گشتیم. هر خانه ای که ما پیدا میکردیم،‌ آقا نمی پسندیدند. 🔸روزی خانه خوب و مناسب و بزرگی پیدا کردیم و با خود گفتیم که آقا قطعا آن را می پسندند. 🔹وقتی ایشان را جلوی آن خانه بردیم، سخت شگفت زده شدیم. چون آقا یک پایش را داخل خانه گذاشت و بی درنگ به عقب برگشت. 🔸بعد فرمودند: که این منزل به درد من نمی خورد. دنبال منزل دیگری بگردید. در این منزل که شما میخواهید برای من بخرید، معصیت زیاده شده است. 🔹ما از سر کنجکاوی رفتیم و تحقیق کردیم. معلوم شد که آن خانه، قبلا بانک ایران و انگلستان بوده است! 📚 یادنامه چهلمین سالگرد آیت الله سید محمد هادی میلانی، ص۱۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 شکر فقط یک رفتار ساده نیست! @Fahma_KanoonTaha
💢حکیمی شاگردان خود را برای یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. 🔸بعد از پیاده‌روی طولانی، همه خسته و تشنه در کنار چشمه‌ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند. 🔹حکیم به هر یک از آن‌ها لیوانی داد و از آن‌ها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند. 🔸شاگردان هم این کار را کردند. 🔹ولی هیچ‌یک نتوانستند آب را بنوشند، چون خیلی شور شده بود. 🔸سپس استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آن‌ها خواست از آب چشمه بنوشند 🔹و همه از آب گوارای چشمه نوشیدند. 🔸حکیم پرسید: آیا آب چشمه هم شور بود؟ 🔹همه گفتند: نه، آب بسیار خوش‌طعمی بود. 🔸حکیم گفت: 💎رنج‌هایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه کمتر و نه بیشتر. این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج‌ها را در خود حل کنید. 🔹پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج‌ها فایق آیید. 💎دریا باش که اگر یک سنگ به سویت پرتاب کردند سنگ غرق شود نه آن که تو متلاطم شوی... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Fahma_KanoonTaha
سعی کنید قوانین ثابت و قابل احترامی در خانه تعیین کنید وقتی کودک درک کند که مرزهای تعریف ‌شده و خوبی وجود دارد، یاد می‌گیرد که خودش را با شرایط وفق بدهد و به محدودیت‌ها احترام بگذارد. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام جمعه بغداد: 🔻 همه ترسو هستند! در جهان فقط دو نفر در برابر آمریکا ایستادند: امام خمینی و امام خامنه‌‌ای @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ❗️ (ص) فرمود: خَیرُکم، خیرُکم لأَهْلِهِ وَ أَنَا خَیرُکم لأَهْلَی؛ شما کسی است که بهترین شما در با باشد، و من بهترین شما در رابطه با خانواده‌ام هستم. هر کاری که می‌توانی بکن، پول خرج کن، به او کن، تا با هم یگانه شوید. ✅ و باید به همدیگر باشند و هر کدام عیب را از خود بدانند، و به دیگری نسبت ندهند. اصلاً عیب دیدن کار خوبی نیست. وقتی می‌خواهید از منزل خارج شوید را کنید و بیرون بیایید وقتی هم خواستید وارد خانه شوید بیرون در کنید و بفرستید و هر که داری بیرون بگذارید و با شوید تا هم با به شما بیایند. در این است. [، مصباح الهدی] @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔺 نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌ گرفته است. دریغ جدی اینجاست که ای کاش سریال را بعد از خواندن «نامیرا» می‌دیدیم تا باورمان شود در کوفه‌ای که ۱۸هزار نامه برای امام حسین علیه‌السلام ارسال می‌شود چطور یکباره ورق بر می‌‌گردد و آدم‌هایی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر و علی علیهماالسلام بودند، ناگهان با زرق و برق سکه‌های پسر مرجانه پشت او را خالی کردند، سفیرش را ‌کشتند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابن‌زیاد شدند؟ کتاب را که تا انتها بخوانی معلوم می‌شود «نامیرا» ریشه در مفهوم «کل یوم‌ عاشورا و کل ارض کربلا» دارد. مفهومی که می‌گوید پهنه‌ی سرزمین کربلا به وسعت پیدا کرده و عاشورا همیشه نامیراست. در «نامیرا» است که می‌فهمی بخشی از انبوه مردمی که به امام نامه نوشتند حضور امام را برای منافع شخصی خود می‌خواستند. امضاها به خاطر درد دین نبود بلکه برای طایفه‌ای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانسته است. وقتی که ابن‌زیاد سر کیسه را شل کرد و از بیت‌المال کیسه‌های طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایده‌ای برای این قوم نداشت. «نامیرا» یک مشخصه‌ی بارز دارد. یک دوره‌ی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابه‌جا می‌شوند. که حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔺 کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، مجموعه ۲۸ سخنرانی تفسیری آیت الله سید علی خامنه ای در سال ۵۳ است. مطالعه این کتاب، شناخت جامعی از اسلام، مشخصات انسان مسلمان و وظایف فردی و اجتماعی او بدست می دهد و بخوبی عقبه فکری و اعتقادی یک مسلمان مبارز و انقلابی را تبیین می کند. این کتاب، یک پیشنهاد عالی برای مطالعه جمعی و مباحثه در ایام تابستان است. دانش آموزان دبیرستانی یا دانشجویان، بخوبی میتوانند کتاب را در جلساتی منظم مباحثه کنند و در واقع از این کتاب روان و منسجم، به عنوان یک متن درسی استفاده کنند. @Fahma_KanoonTaha
آثار خوش اخلاقی _ آیت الله ناصری.mp3
2.8M
🔊‍ 🎙🌸استاد آيت الله موضوع: آثار خوش اخلاقی 🔵 برای تمام برادران و خواهران 🔍 ✅ بسیار عالی حتما گوش کنید به دیگران هم ارسال کنید. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔺 کتاب ؛ نگاه عموم مردم، جوانان و حتی بسیاری از نخبگان به «تقوا»، نگاهی صرفاً فردی، کلیشه ای و به معنای پرهیزکاری و دوری از گناه است. نوشتار حاضر که برگرفته از سخنرانی علیرضا پناهیان با عنوان «تقوا؛ طرحی برای ادارۀ جامعه» است، با نگاهی دوباره به متون دینی، به تبیین ابعاد و زوایای جدیدی از این مفهوم بسیار کلیدی و کاربردی می پردازد. و با نگاهی تحلیلی، مدل و جایگاه «روش مدیریت مبتنی بر تقوا برای ادارۀ بهتر زندگی» را در میان روش های مدیریت متداول روشن می سازد. خواندن کتاب تقوا؛ طرحی برای ادارۀ جامعه اثر استاد پناهیان، نگاه شما را به معنای کلیشه‌ای تقوا تغییر می‌دهد. نگاه عموم مردم، جوانان و حتی بسیاری از نخبگان به «تقوا»، نگاهی صرفاً فردی، کلیشه‌ای و به معنای پرهیزکاری و دوری از گناه است اما علیرضا پناهیان در این کتاب درباره تقوا چیزهای دیگری گفته است که خواندنی است. علیرضا پناهیان در این کتاب تقوا را طرحی برای اداره جامعه معرفی می‌کند. او با نگاهی دوباره به متون دینی، به تبیین ابعاد و زوایای جدیدی از این مفهوم بسیار کلیدی و کاربردی می‌پردازد و با نگاهی تحلیلی، مدل و جایگاه «روش مدیریت مبتنی بر تقوا برای ادارهٔ بهتر زندگی» را در میان روش‌های مدیریت متداول روشن می‌سازد. نوشتار حاضر را گروه مؤلفان مؤسسهٔ بیان معنوی بازنویسی، مستندسازی و ویراستاری کرده‌اند و به فراخور نیاز و در راستای تکمیل مباحث، مطالبی نیز به آن افزوده‌اند. ❓خواندن کتاب تقوا؛ طرحی برای ادارۀ جامعه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم علاقه‌مندان به مباحث دینی و خلاقی و جامعه‌شناسی اسلامی را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم 💢 بخشی از کتاب تقوا؛ طرحی برای ادارۀ جامعه: اساساً دین چیزی فراتر از توصیه‌های فردی برای خوب بودن است. دین، یک ساختار، روش و سلسله قوانین نظام‌مند برای سامان‌دهی سبک زندگی و حیات انسان‌ها است. دین سبک خاصی در طراحی قوانین و آیین‌نامه‌ها برای ادارهٔ جامعه ارائه می‌دهد. تک‌تک مفاهیم دینی در این نظام جایگاه خاص خود را دارند؛ اما در برخی از مفاهیم کلیدی شمایی از این نظام قابل رؤیت است. مفهومی محوری در ادبیات دینی که برای ادارهٔ جامعه می‌توان از آن الگو گرفت، مفهوم «تقوا» است. تقوا یعنی خودکنترلی، یعنی عمل کردن با انگیزه‌های درونی، نه با کنترل و انگیزه‌های بیرونی. ما در مقام مدیریت یک شرکت، سازمان یا جامعه، معمولاً از طرفی چون می‌خواهیم زودتر به نتیجه برسیم و از طرف دیگر شکوفا کردن انگیزه‌های درونی نیاز به برنامه‌ریزی و صبر و مدارای بیشتری دارد، منتظر خودکنترلی و انگیزه‌های درونی افراد نمی‌شویم؛ بلکه از طریق کنترل‌های بیرونی (متکی به نظام‌های جزا و پاداش فوری و معین) افرادِ تحت مدیریت خود را وادار به انجام رفتار مطلوب می‌کنیم. اما این نوع مدیریت، در درازمدت باعث آسیب‌های فراوانی از جمله تضعیف انگیزه‌های طبیعی و درونی فرد می‌شود و کارآمدی مجموعهٔ تحت مدیریت ما را به‌شدت پایین می‌آورد. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 ا
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 7⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃پنج پهلوان از یکی از زورخانه های دیگر تهران برای کشتی گرفتن با بچه های ما به زورخانه ما آمدند. چهار کشتی برگزار شد. دو تا کشتی را آنها و دو تا کشتی را هم ما بردیم. کشتی بعدی را باید با ابراهیم می گرفتند. آنها هم خوب ابراهیم را می شناختند. شلوغ کاری کردند. سر حاج حسن (داور) داد می زدند. که اگر کشتی را باختند تقصیر را گردن داور بیندازند. همه عصبای بودند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم وارد گود شد و با لبخندی که بر لب داشت با همه بچه های مهمان دست داد. بعد هم گفت: «من کشتی نمی گیرم! دوستی و رفاقت ما خیلی بیشتر از این حرفها و کارها ارزش دارد.» بعد هم دست حاج حسن (داور) را بوسید و با یک صلوات پایان کشتی ها را اعلام کرد. شاید در آن روز برنده و بازنده نداشتیم. اما برنده واقعی فقط ابراهیم بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃موقعی که می خواستیم لباس بپوشیم برویم. حاج حسن همه ما را صدا زد و گفت: «فهمیدید چرا گفتم ابراهیم پهلوانه!؟ ابراهیم امروز با نَفْسْ خود کشتی گرفت و پیروز شد. ابراهیم بخاطر خدا با اون ها کشتی نگرفت و با این کار جلوی کینه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلوانی یعنی همین کاری که امروز ابراهیم کرد.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۲۳ الی ۲۴ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 8⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم با توصیه دوستان سراغ کشتی رفت. مربیانش همیشه می گفتند یه روز این پسر را در مسابقات جهانی می بینید. سال های اول دهه ۵۰ در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد. ابراهیم همه حریفان را با اقتدار شکست داد. او در حالی که پانزده سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد. ولی ابراهیم در این مسابقات شرکت نکرد. مربی ها خیلی از دست او ناراحت شدند. بعدها فهمیدیم مسابقات در حضور ولیعهد برگزار می شد و جوایز هم توسط او اهداء شده. برای همین ابراهیم در مسابقات شرکت نکرده بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۳۰ الی ۳۱ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 8⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم با توصیه دوستان سراغ کشتی رفت. مربیانش همیشه می گفتند یه روز این پسر را در مسابقات جهانی می بینید. سال های اول دهه ۵۰ در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد. ابراهیم همه حریفان را با اقتدار شکست داد. او در حالی که پانزده سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد. ولی ابراهیم در این مسابقات شرکت نکرد. مربی ها خیلی از دست او ناراحت شدند. بعدها فهمیدیم مسابقات در حضور ولیعهد برگزار می شد و جوایز هم توسط او اهداء شده. برای همین ابراهیم در مسابقات شرکت نکرده بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۳۰ الی ۳۱ @Fahma_KanoonTaha
👧🏻 پدر یا مادر خوب کسی است که حداقل ۴ ویژگی داشته باشد: 1⃣ آگاهی از شیوه تربیت 2⃣ وقت گذاشتن برای آنچه نسبت به آن آگاه شده اند 3⃣ حوصله کافی برای اجرای این امور 4⃣ توکل بر خدا 📚 برگرفته از کتاب تا ساحل آرامش، ج ۵، محسن عباسی ولدی @Fahma_KanoonTaha
🔴 بزرگواری تعریف میکرد؛ پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم، 🔹 در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه می رفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست!!! وقتی آرام شد خودش را برای من این گونه تعریف کرد: در چند روز مانده به گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند. از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد، من که همین طور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم، ناگهان پدرت گفت: حسین آقا قربان اسمت، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد. من همین طور هاج و واج پدرت را نگاه می کردم و در دلم به خودم می گفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی؟ من طلبی از حاجی ندارم!! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد. گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدت ها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته. آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم. وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده، زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت. وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد: آن روز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در می زند، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است. ی آقا علیه السلام است، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم!! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده، به گونه ای که آن روز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم!!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده، دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا والاخره دل مردم در تلاطمه اگر کاری از دستت تو این روزگار سخت بر اومد بخاطر خدا و امام حسین(ع) انجام بده که حتما نتیجش را تو همین دنیا خواهی دید. یاعلی مدد @Fahma_KanoonTaha