🌅 #عکس_داستانی ✨ در گوشه‌ای ز صحن تو قلبم نشسته است دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است ✨ چون دشت‌های تشنه در این آستان قدس در انتظار ابر عنایت نشسته است ✨چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب! ما را قبول کن که دل ما شکسته است ✨ فوج کبوتران تو آموخت عشق را پرواز نور در حرمت دسته دسته است ✨ دریاب روح خستۀ ما را که مثل اشک دیگر امید ما ز دو عالم گسسته است ✨ می‌آید از تراکم عالم به این دیار قلبی که از تزاحم اندوه خسته است #دهه_کرامت @Fahma_KanoonTaha

❣خانواده مرد اسیران او هستند، و محبوبترین بندگان نزد خداوند کسی است که به اسیرانش بیشتر نیکی کند. @Fahma_KanoonTaha

❣مرد مسئول خانواده خویش است پس باید با خانواده اش به نیکی رفتار کند ❣اسباب آرامش و آسایش را تا جایی که می تواند باید برای آنها فراهم کند ❣اگر در روایت، خانواده تعبیر به اسیر شده باید شرایط آن زمان را در نظر گرفت. اما امروزه این تعبیر به معنای #رفتار_درست_و_مهربانانه_با_همسر_و_فرزندان است. ای مرد!! ❣حالا که همسر و فرزندانی داری با آنها به درستی و مهربانی رفتار کن❣ @Fahma_KanoonTaha

📘چه جوری؟ این جوری 💥 🎯 در این اثر کودکان پیش دبستانی: ☘️با مفهوم خانه و خانواده، مهارت ها و آداب مربوط به آن آشنا می شوند☘️ 🍎با وعده های غذایی، انواع غذا و خوراکی ها و آداب و مهارت های مربوطه آشنا می شوند🍎 👕با پوشاک، کاربردها و مهارت های مربوط به آن آشنا می شوند👕 #کتاب #پیش_دبستان @Fahma_KanoonTaha

💐🎙 #مقام_معظم_رهبری 🍃🔻 موضوع 🔻🍃 🔵 جلب دل ها با #اخلاق حسنه و خصال نیک @Fahma_KanoonTaha

💐💐#صلوات_خاصه #امام_رضا(علیه السلام) با نوای حاج رضا #انصاریان @Fahma_KanoonTaha

#پروفایل 🌸 #ولادت_امام_رضا علیه السلام🌸 @Fahma_KanoonTaha

🔷آموزش #تجوید قرآن 🎙استاد سید جواد سادات فاطمی 📜درس سوم: آموزش تلفظ صحیح حرف «غ - غین» @Fahma_KanoonTaha

🍃هـــر روز یک آیـه، یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 ✨#میوه_آفرینش✨ 🌸 #سيب از اول سيب نيست شکوفه است يک شبه و يک باره هم سيب نمی‌شود زمان می‌برد آن قدر بايد سرماها، گرماها، شب‌ها، روز‌ها، برف، باران و آفتاب سوزان را پشت سر بگذارد و تحمل بکند و مقاومت بکند تا بالاخره يک روزی سيب شود ميوه‌ی باغ شود. 🍀حکايت ما #آدم‌ها هم در اين عالم حکايت همين شکوفه و سيب است ما شکوفه آمده ايم و قرار هم است که از اين حالت شکوفه‌ای بيرون بياييم و تبديل شويم به ميوه‌ی باغ آفرينش اين هم يک شبه و يک باره اتفاق نمی‌افتد #رياضت‌ها می‌خواهد #مقاومت‌ها می‌خواهد #خون_دل‌ها می‌خواهد و هر کسی مقاومت کرد فرشتگان بر او نازل می‌شوند و بشارت رسیده شدن را به آنها می‌دهند. اين وعده‌ی قرآن است «الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ» (فصلت/۳۰) @Fahma_KanoonTaha

تو مرجانی، تو در جانی، تو مروارید غلتانی🌱😍 اگر قلبم صدف باشد، میان آن تو پنهانی🌿😘 #یک_فنجان_شعر❤️ شیرینی این پیام رو به همسرت هدیه کن🤗 @Fahma_KanoonTaha

💐💞آمده ام ای شاه پناهم بده💞💐 💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)💐 🌺💐میلادت مبارک شاه خراسان🌺💐 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بخط: سعیده بازیاری @Fahma_KanoonTaha

🔺#معرفی_کتاب #به_مناسبت_دهه_کرامت 💠 اگر می‌خواهید هم اطلاعات علمی کودکان شما و هم خداشناسی کودک شما بیشتر شود. 💠 اگر می‌خواهید کودک شما با شگفتی‌های آفرینش آشنا شود. 💠 اگر به دنبال کتاب کودک مناسب برای بچه‌های ۶ الی ۹ ساله هستید. 🌸📚مجموعه کتاب چرا خدا چنین کرد؟ گزینه مناسبی برای کودک شماست. 👇لیست کتاب‌های این مجموعه ۶ جلدی عبارت‌اند از: ۱- چرا خدا به کبوتر نوک داده است؟ ۲- چرا خدا به گاو دُم داده است؟ ۳- چرا خدا به فیل خرطوم داده است؟ ۴- چرا خدا به زرافه گردن‌دراز داده است؟ ۵- چرا خدا به شتر کوهان داده است؟ ۶- چرا خدا به لاک‌پشت لاک داده است؟ @Fahma_KanoonTaha

💢#چهل_گام_تا_بندگی 🔸گام دهم؛ ۱۰ ذی‌القعده #اموات_چشم_به_راه! @Fahma_KanoonTaha

💌 مهم‌ترین استعدادهایی که باید شکوفا شود #استاد_پناهیان @Fahma_KanoonTaha

🎥 #نماهنگ | #حریم_قدسی ✨ در حریم قدسیت بال مناجاتی بده ✨گنبدت دل میبرد وقت ملاقاتی بده #دهه_کرامت @Fahma_KanoonTaha

🌸 #میلاد_امام_رضا (ع) 💐حرمت خیلی خوشگله آقا 💐بایدم باشه اینجا ایرونه 🎤 #صابر_خراسانی 👏 #شعرخوانی 👌بسیار زیبا @Fahma_KanoonTaha

⭕️ هر رفتی اومد داره هر سلامی علیک داره.. ⬅️ داستان شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا(ع) را صبح ها جارو میزد و... 👆حتما گوش کنید بسیار زیباست ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @Fahma_KanoonTaha

💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 3⃣1⃣ 🌺 #ورزش_حرفه_ای 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃تو زمین چمن مشغول فوتبال بازی کردن بودم. دیدم ابراهیم دستش را آورده بالا و گفت عکست را تو مجله چاپ کردن. از خوشحالی داشتم بال در می آوردم. رفتم مجله را از دستش بگیرم، گفت یه شرط داره. قبول کردم. گفت هر چی باشه قبوله؟ گفتم اره. داخل مجله عکس منو چاپ کرده بود و نوشته بود پدیده جدید فوتبال جوانان و کلی از من تعریف کرده بود. مجله را چند دفعه با خوشحالی خوندم. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃گفتم حالا ابرام جون شرطت چی بود؟ گفت دیگه دنبال فوتبال نرو. خوشکم زد. با تعجب گفتم دیگه فوتبال بازی نکنم. من دارم تازه مطرح میشم. گفت بازی کن اما دنبال فوتبال حرفه ای نرو. گفتم چرا؟ گفت مجله را نگاه کن، عکس تو با لباس و شرت ورزشی هستش. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن و ببینن. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃بعدش گفت چون بچه مسجدی هستی اینها را برات میگم. برو اعتقادات را قوی کن و بعدش برو دنبال فوتبال حرفه ای. خداحافظی کرد و رفت. من خیلی جا خوردم. ابراهیم خیلی جدی بود. نشستم و کلی به حرفهاش فکر کردم. بعدها به سخنش رسیدم. زمانی که بچه های مسجدی و نماز خون که اعتقادات محکمی نداشتند و دنبال ورزش حرفه ای رفتن و به مرور بخاطر جو زدگی و... حتی نمازشان را هم ترک کردند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۴۱ الی ۴۲ @Fahma_KanoonTaha

💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 4⃣1⃣ 🌺 #باربری 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز ابراهیم دو کارتن بزرگ اجناس را در جلوی یک مغازه روی زمین گذاشت. کارش که تموم شد. رفتم بهش گفتم: «ابراهیم، برای شما زشته، این کار باربرهاست نه شما!» نگاهی به من کرد و گفت: «کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم را می گیره.» گفتم اگه کسی شما را اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت.» ابراهیم خندید و گفت: «ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۴۳ @Fahma_KanoonTaha

💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 5⃣1⃣ 🌺 #یدالله 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃با همراه چند نفر از دوستان داشتیم درباره ابراهیم صحبت می کردیم. یکی از دوستان که ابراهیم را نمی شناخت تصویرش را از من گرفت و بعد با تعجب گفت: «شما مطمئن هستید ایشون ابراهیمه؟» با تعجب گفتم: «خب بله، چطور مگه؟!» گفت: «من قبلا تو بازار مغازه داشتم. این آقا ابراهیم دو روز در هفته سر بازار می ایستاد. یه کوله باربری هم می اندخت روی دوشش و بار می برد. ازش اسمش را پرسیدم. گفت من را یدالله صدا کنید.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃او ادامه داد: «گذشت تا اینکه چند روز بعدش یکی از دوستان آمده بود بازار، تا ایشون را دید با تعجب گفت: این آقا را می شناسی؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: ایشون خیلی آدم با تقوایی است، برای شکستن نَفْسَشْ این کارها را می کند. آدم خیلی بزرگیه. صحبت های این آقا خیلی من را در فکر فرو برد. این ماجرا خیلی برای من عجیب بود. اینطور مبارزه کردن با نفس اصلا با عقل جور در نمی آمد.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۴۳ الی ۴۵ @Fahma_KanoonTaha