✨﷽✨
🔆پندانه
✍ برای هیچ چیز در زندگی، غمگین مباش
۱. کار سختی که تو داری، آرزوی هر بیکاری است.
۲. فرزند لجبازی که تو داری، آرزوی هر کسی است که بچهدار نمیشوند.
۳. خانه کوچکی که تو داری، آرزوی هر کرایهنشینی است.
۴. دارایی کم تو، آرزوی هر بدهکاریست.
۵. سلامتی تو، آرزوی هر بیماریست.
۶. لبخند تو، آرزوی هر مصیبتدیدهای است.
۷. پوشیده ماندن گناهانت، آرزوی هر کسی است که گناهش فاش شده و میگوید ای کاش گناهمان فاش نشده بود و دیگر انجامش نمیدادیم.
۸. حتی گناه نکردنت، آرزوی بعضی از گناهکاران است که میگویند ای کاش ما هم میتوانستیم دست از گناه برداریم و تو خیلی چیزها داری که مردم آرزویش را دارند!
🔰 بیشتر به داشتههایت بیندیش تا نداشتههایت و بهخاطرشان خدا را شکر کن.
@Farough_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده ها بیچاره کردن دخترها و پسرها رو
استاد قرآئتی 👌👌👌👌
@Farough_ir
بچه که بودم سر کوچه مون یه دکه بود. به صاحبش می گفتن آقا سید...
آقا سید فقط هله هوله می فروخت. من عاشق لواشکاش بودم. زنش درست می کرد. خوشمزه ، ترش ، مُفت ... دونه ای یه تومن.. از اون لواشکای کثیف که وقتی مزه ش می رفت زیر زبون آدم دیگه نمی شد ازش دل کند. هر روز ده بیست تا لواشک می خریدم. هر کدومش اندازه ی کف دست یه بچه ی پنج ساله بود. می رفتم خونه و لواشکام رو می شمردم. نمی دونید چه کیفی می داد. بعد شروع می کردم به لواشک خوردن... همه رو می خوردم به جز آخری ... آخری رو نگه می داشتم. نمیخواستم چیزی که دوست دارم رو تموم کنم. اذیت می شدم از اینکه چیزی که زیاد داشتم یهو صفر بشه. فرداش وقتی باز لواشک خوشمزه ، ترش ، مُفت می خریدم اون لواشک قبلی رو می خوردم. چون دیگه خیالم راحت بود صفر نمیشه. تموم نمیشه. یه روز خبر رسید زن آقا سید به رحمت خدا رفته. نمی دونید چقدر گریه کردم. درسته ندیده بودمش ولی لواشکاش ، لواشکاش ، لواشکاش ...
یه هفته ای دکه تعطیل بود. بیشتر شاید ده روز... تو این مدت من همون یه دونه لواشکی رو داشتم که همیشه نگه می داشتم. یه هفته طاقت آوردم و لواشک رو نخوردم تا چیزی که دوست دارم صفر نشه. تموم نشه. هر روز می رفتم سر کوچه به این امید که آقا سید اومده باشه.بالاخره اومد. سلام کردم و گفتم آقا سید چند تا لواشک داری؟ شروع کرد شمردن. منم شمردم. گفت چهارده تا... دروغ می گفت پونزده تا بود. بهش گفتم پونزده تاست. یکیش رو گذاشت تو جیب کنار کُتش و گفت حالا چهارده تاست. پول رو دادم بهش و آخرین لواشکای خوشمزه ، ترش ، مُفت رو خریدم. آقا سید یه لواشک رو برای خودش نگه داشت. انگار اونم تو این چند روز فهمیده بود چقدر درد داره چیزی که دوست داری یهو تموم بشه.
@Farough_ir
گفتگوی سالم در اختلافات خانوادگی چه ویژگی هایی دارد؟؟
🍂در تمام زندگي های زن و شوهری اختلافاتی از کوچک تا بزرگ وجود دارد که بعضی از اين اختلافات هر چند کوچک متاسفانه به طلاق ختم می شود.
🍂در زندگی زناشويی معمولا دلخوری ها، رنجش ها، شکايت ها و مشاجره هايی ديده می شود. آنچه مهم است اين نکته می باشد که زن و شوهر چگونه و به چه نحوی با يکديگر در مورد رنجش ها صحبت می کنند. مطمئنا رعايت نکات ذيل به سلامت گفتگوی آنها کمک میکند. در ضمن اين چند نکته می تواند کليد طلايی رسيدن به گفتگويی سالم و آرام باشد.
۱🍁 پيش از بيان دلخوری به همسر، ابتدا کل ماجرا را روی کاغذ بنويسيد. زيرا نوشتن، هم باعث آرامش نسبی شما می شود، هم سهم خودتان از دلخوری مشخص می گردد و درعين حال با يادآوری ماجرا، به علت های آن بهتر واقف می شويد.
۲🍁 پيش از صحبت و گفتگو سعی کنيد خود را به جای همسرتان بگذاريد.
۳🍁 پيش از صحبت با همسرتان هرگز موضوع را با ديگران مطرح نکنيد، زيرا ديگران ممکن است بدون توجه به علت موضوع پيش داوری و قضاوت کنند.
۴🍁 در ابتدای صحبت تاکيد کنيد قصد شما از مطرح کردن رنجش، رسيدن به حسن تفاهم است.
۵🍁 سعی کنيد هنگام صحبت به نکات مثبت کارهای اخير همسرتان اشاره کنيد.
۶🍁 سعی کنيد در هنگام گفتگو هرگز خشمگين نشويد.
۷🍁 تاکيد کنيد ممکن است مقصر اين ماجرا خودتان باشيد.
۸🍁 به اشتباهات خودتان هم اشاره کنيد و از همسرتان عذرخواهی کنيد.
۹🍁 ضمن حل مساله حرف هايتان را با زخم زبان، کنايه و تحقير بيان نکنيد.
۱۰🍁 مانع حرف زدن همسرتان نشويد و فرصت دهيد تا او هم اظهار نظر کند.
#همسرانه
@Farough_ir
چهار عمل بسیار مشکل
┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅┄
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
@Farough_ir
🔴 از نفت و اورانیوم تا شبکه ملی اطلاعات
🔵 وقتی تفکر دولتمرد قاجاری به شبکه ملی اطلاعات هم حمله میکند
🔰 مقام معظم رهبری چند سال قبل درباره موضوع هستهای فرمودند: «صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادهی بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند»❗️
🔰در عصر ما، اطلاعات طلای نامرئیست و بهعنوان سرمایه هر کشور محسوب میشود که جنگهای گوناگون بر سر همین اطلاعات وجود دارد و در آینده نیز وجود خواهد داشت. طبیعی است که هر کشوری برای حفاظت از سرمایه و داراییهای مردم خود، باید حساسیت داشته باشد.
♨️ همان تفکری که نفت را ماده بدبو میدانست و یا ضرورت انرژی هستهای را متوجه نمیشد، هنوز هم زنده است و میگوید شبکه ملی اطلاعات میخواهیم چه کار؟
🔺بنابراین، تفکر، همان تفکر دولتمرد قاجاری است. تنها فرقش این است که یکی در عصر ما زیست می کند و آن یکی در عصری دیگر میزیسته است...
@Farough_ir
🔵 تعیین نخست وزیر شاه توسط آمریکا!
💢فریدون هویدا سفیر و نماینده دائم #شاه در سازمان ملل متحد در کتاب خود مینویسد: موقع ورود شاه به #آمریکا در نوامبر 1977 خبرنگار مجله نیوزویک با وی مصاحبه ای ترتیب داد و طی آن از شاه پرسید:دولت ایران در هفته پیش اعلام داشت که پرزیدنت کندی در سال 1961 پرداخت مبلغ 35 میلیون دلار کمک آمریکا به ایران را منوط به انتصاب دکتر علی امینی به نخست وزیری کرده بود، آیا شما این ادعای دولت را تایید میکنید؟ و شاه پاسخ داد:این البته یک مساله کهنه است ولی حقیقت دارد.
📚 منبع: کتاب سقوط شاه/نوشته فریدون هویدا/ص53
#ذلت_بین_المللی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@Farough_ir
12.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 نقد صریح حکومت پهلوی در بی بی سی‼️
اگر صد تا کتاب هم می نوشتیم اندازه این کلیپ موثر نبود
@Farough_ir
✨﷽✨
#پندانه
🔴قاعده ۹۹
✍پادشاه از وزیرش میپرسد:
چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحالتر است در حالی که او هیچچیزی ندارد و منِ پادشاه که همه چیز دارم، حال و روز خوبی ندارم؟
🔸وزیر گفت:
سرورم شما باید قاعده ۹۹ را امتحان کنید!
🔹پادشاه گفت:
قاعده ۹۹ چیست؟
🔸وزیر گفت:
۹۹ سکه طلا در کیسهای بگذار و شب آن را پشت درب اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیهایست برای تو، سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ میدهد!
🔹پادشاه نقشه را آنطور که وزیر به او گفته بود، انجام داد.
🔸خدمتکار پادشاه، آن کیسه را برداشت و موقعی که به خانه رسید سکهها را شمرد، متوجه شد یکی کم دارد!
🔹پیش خود فکر کرد که آن را در مسیر راه گم کرده است. همراه با خانوادهاش کل شب را دنبال آن یک سکه طلا گشتند و چیزی پیدا نکردند.
🔸خدمتکار ناراحت شد از اینکه یک سکه را گم کرده است. پریشانی به سراغش آمد. با آنکه آن همه سکههای دیگر را در اختیار داشت.
🔹روز دوم خدمتکار پریشانحال بود، چرا؟! چون شب نخوابیده بود.
🔸وقتی که پیش پادشاه رسید چهرهای درهم و ناراحت داشت و مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود.
🔹پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست.
🔸آری، قاعده ۹۹ آن است که همه ما ۹۹ نعمت در اختیار داریم که خداوند به ما هدیه داده است و تنها دنبال یک نعمت هستیم که به نظر خودمان مفقود است.
🔹و در تمام ادوار زندگیمان دنبال آن یک نعمت گمشده میگردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت میکنیم و فراموش کردهایم که چه نعمتهای دیگری را در اختیار داریم.
@Farough_ir