فریاد خوزستان
🔴سید مجید موسوی از رزمندگان دفاع مقدس از #شهید سیف الله صبور خاطره ای نقل کردند که به سال 59 یا 60 ب
✍ خاطرات #سید_مجید_موسوی
استاد فیضی از اساتید دانشگاه جندی شاپور دزفول در برنامه دفاع مقدس سال ۹۹ تعریف کردند :
در عملیات رمضان ما را کیلومترها تا انتهای کانال ماهی آن هم در دل دشمن بردند ولی چون لشکرهای همجوار نتوانسته بودند به دلیل مقاومت دشمن پیشروی کنند و دشمن در جناحین باقیمانده بود، تقریبا ما محاصره شدیم.
وقتی برادر موسوی و برادر خضریان متوجه شدند تدبیر کردند و نگذاشتند ما متوجه محاصره بشویم و گفتند : بچه ها راه را اشتباه آمده ایم و کمی با محل استقرارمان فاصله داریم و باید جابجا شویم، پس از این راه برویم و حدود ۱۵ کیلومتری که رفته بودیم را بدون اینکه متوجه شویم برگشتیم یعنی پس از نماز مغرب و عشاء تا وقت نماز صبح راه رفتیم.
نماز صبح که شده بود به بچه ها که خیلی خسته بودند گفتیم توقف کنیم تا نمازمان رابخوانیم سید گفت: نه ! باید حرکت کنید گفتم : "خب ! چطور نماز بخوانیم ؟"
گفت : "هر کس دستهایش را به نیت تیمم به لباس خاکی نفر جلویی (پشت کمر جلویی) خود بزند و تیمم کند و یک لحظه به طرف قبله نیت کند و الله اکبر بگوید به حرکت خودش ادامه دهد. نماز را هم در حال حرکت بخوانید و با چشم رکوع و سجود کنید !!!
مانده بودیم این دیگر چه نوع نماز خواندنی است
تا حالا هیچ وقت چنین نمازی نخوانده بودم😂
اما برای اولین وتاکنون آخرین بار بود که چنین نماز زیبایی خوانده ام 😌
همچنین ایشان تعریف کردند :
سید مجید موسوی در آموزش های روزهای ابتدائی دفاع مقدس پدر مارا در آورده است.😅
با گلوله و تیر ژث که صدای وحشتناکی دارد در بیخ گوش و کنار پاهایمان شلیک کرده است گر چه لذت آن آموزش ها هنوز در کاممان شیرین است.😌
✍ #ادامه_دارد
❇️ اینجا #فریاد_خوزستان را بشنوید:
http://eitaa.com/joinchat/1933312000Cd6b376f134