هدایت شده از - تاسیان -
از خواب خسته ام؛
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم.
چیزی شبیه به بیهوشی، برای زمان طولانی.
-عباس معروفی
روزی که تیزهوشان قبول شدم
عکسمو زدن وسط میدون شهر
کسی اهمیتی نمیداد، بعد چهار سال هنوز از خانوادم کادو نگرفتم
ولی مامان بزرگم.. همون لحظه که فهمید پاشد تنهایی ماشین گرفت رفت اونجا که عکسمو ببینه..
وقتی برگشت با بغض بغلم کرد گفت میدونستم تو نوه خودمی
منتظر روزیم که عکس پزشکیتو اونجا ببینم
منظورش کنکور بود
تا یه ماه دوستاشو میدید میگفت دیدین عکس نومو؟ پزمو میداد
بهم میگفت زودتر بزرگ شو، نوه حجت خانم وکیل شده هی میگه، منم دکتری تو رو بگم
حتی اگه اسمم بره اونجا
دیگه قرار نیس مامان بزرگم باشه که بهم افتخار کنه..
و دارن بهم میگن گریه نکن
هدایت شده از Motivation🇵🇸
یه استادی داریم فوق العادس، محشره، خدا قسمت همه بکنه چنین استاد و معلمی. واقعا یه روزیِ بزرگ بوده کلاس داشتن با ایشون. امروز یه چیزی گفتن، مثل همین متنی که ریپلای کردم. بحث سر از دست دادن بود، سر از دست دادن این دنیا و هرچیزیش. استادمون حرف قشنگی زد، گفت خدا تو قرآن میفرماید که نه برای نعمتی زیادی از حد خوشحال شید و به قول خود استاد بدمستی کنید و نه از مصیبتی خیلی ناراحت شید و خلاصه پدر خودتونو دربیارید. و مثال خیلی قشنگی زد، گفت مثل یه بانکدار؛ پولایی که دستش میاد و یا میده میره هیچ تاثیری رو حالش نداره نه خوشحالش میکنه نه ناراحتش، چرا؟ چون متعلق به اون نیستن!! و اینجاهم، همه چیز متعلق به پروردگاره. درحقیقت همون آیه الذین اذا اصابتهم مصیبة قالو انا لللّٰه و انا الیه راجعون، ینی کسایی که وقتی بهشون مصیبتی میرسه میگن ما واسه خداییم و به خودش برمیگردیم:) یه جورایی همون
'Cause it was never mine;
You weren't mine to lose!:)
جهان بینی قشنگیه واقعا:) همه چیز به جهان بینی برمیگرده.
قهوه تلخ
یه استادی داریم فوق العادس، محشره، خدا قسمت همه بکنه چنین استاد و معلمی. واقعا یه روزیِ بزرگ بوده کل
بعد چهار روز کمی تسلی خاطر((:
گفتم شاید یکی نیاز داره بشنوه..