🌷 پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:
عمار! هر وقت دیدی که علی تنها به راهی می رود و همه ی مردم به راهی دیگر، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی می رود...
📚 کنزالعمال /ج۱۱/ص۶۱۳
📚 تاریخ_بغداد /ج۱۳/ص۱۸۷
🍀 این روایت جای هیچ شبهه و سوالی را باقی نمی گذارد... حضرت رسول صلوات الله علیه و آله، ملاک حق جویی را در مسیری قرار داده است که امیرالمومنین علیه السلام در آن مسیر قدم بر می دارد...
🔶 در زمانه ای زندگی می کنیم که راه حق و باطل کاملا از هم جدا شده است... راه امیرالمومنین حق است و غیر او باطل... اگر کسی این روایات و احادیث را که در کتاب های خود اهل تسنن وارد شده است، ببیند و با این حال از حضرت امیر علیه السلام تبعیت نکند، باید در انصاف و وجدان و منطق او شک کرد...
#خدا_را_شکر_که_شیعه_ایم❤️
#یا_علی_مدد❤️
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
💠نسخهای عالی برای بدست آوردن کاخ بهشتی💠
📚در تفسیر شریف منهج الصادقین، در انتهای بحث مربوط به آیة الکرسی از عبدالله بن عوف آورده شده است که:
◀️شبی در خواب دیدم که قیامت ظاهر شده و رستاخیز به پا شده و هول قیامت بر دلها نشسته و خلایق در صف ایستادهاند.
مرا آوردند و حساب من را کردند و آنگاه مرا به بهشت بردند، چون به بهشت در آمدم و قصرهایی بلند به من عرضه کردند که از زیبایی و نیکویی آن متعجب ماندم؛
🔹به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
🔹گفتند: خانه هایش را بشمار! چون شمردم، صد و هفتاد و پنج خانه بود.
🔹آنگاه به من گفتند: همه این خانهها از آن توست.
از شدت شادی از خواب پریدم و خدای را شکر گفتم.
🔶چون صبح شد، نزد محمد بن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.
🔸گفت: چنان مینماید که تو ایة الکرسی را بسیار می خوانی؟
🔸گفتم: بلی، و لیکن تو این تعبیر را از کجا گفتی؟
🔸گفت: از اینجا که ایة الکرسی پنجاه کلمه است و صد و هفتاد و پنج حرف،
📕منهج الصادقین، ج2، ص98
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
همراهان و مخاطبان عزیز🌹🌹
من تا الان خودم شخصا از هیچ رمانی تعریف نکردم
فقط بنرهامونو با هم تبادل کردیم
ولی واقعا #توصیه میکنم برید این رمان رو بخونید.
به حرفم میرسید.
#فولللللل
اینم لینکش 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1731788812C31ee6c5867
#ورود_اقایون_ممنوع🚫
☘🍂🌹🍃🌷☘🍃🍂☘🌷🍃🍂☘
حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام فرمودند:
اَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ لَهُ سَبْعُونَ ضِعْفا وَالْمُذيعُ لَهُ واحِدٌ وَالْمُستَـتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ
وَالْمُذيعُ لَها مُخْذُولٌ؛
بحارالانوار،ج 67،ص251، ح4.
💥كسى كه حسنه خود را پنهان دارد، هفتاد برابر پاداش مى بيند. و كسى كه آن را آشكار كند، يك پاداش دارد. و كسى كه گناه خود را پوشيده دارد، گناهش بخشيده مى شود. و كسى كه آن را علنى و افشا كند، خوار و ذليل خواهد شد.
در اين حديث چقدر بشارت خوابيده است. به هر كجا دست مى اندازى بشارت است. راه به سوى خدا و بهشت است.
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بنابراين تمام گناهانى را كه مرتكب شده اى و خودت مى دانى و خداى خودت و هيچ كس خبر ندارد، مورد عفو و بخشش قرار مى گيرد.
🌾🌾🌿🌱🌴🌿🌾🌴🌿🌾
اما كسى كه علنى گناه مى كند، يا آن را براى ديگران بازگو مى كند، در دنيا و آخرت خوار مى شود. همه حدود و تعزيرات و شلاق ها و آبروريزى ها به خاطر اظهار گناه است.
📢اظهار گناه از خود گناه بدتر است.
⚡️اگر كسى سه روز، بدون هيچ عذرى، علنى روزه بخورد، حكمش اعدام است. خيلى فرق مى كند با كسى كه مخفيانه روزه خورده است.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
چون كسى كه علنى گناه مى كند، حرمت شكنى مى كند و راه همه را به سوى گناه باز مى كند و جرأتشان را براى گناه كردن زياد مى كند. اصلاً بازگو كردن گناه يكى از گناهان كبيره است.
📢كسى كه بيايد و گناهش را براى ديگران بگويد، گناه بزرگى كرده است و عاقبت آن خفت و خوارى است.
خداوند مى گويد: هر چه را پوشاندى، من مى بخشم.
🙊بنابراين پوشيده ها را مى توانيم خط بزنيم. بر گناهان پوشيده قلم عفو مى خورد. بايد يك فكرى به حال گناهان علنى كرد.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
لا تَهْتِكُوا اَسْتارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ اَسْرارَكُمْ؛
پرده خويش را پيش كسى كه از اسرار شما آگاه است ندريد!
نهج البلاغه، خطبه 203
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
🌹✨استغفار و خاصیت آن✨🌹
💟 آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
🖊 روایت داریم روز قیامت که میشه نامه عمل رو دست آدم میدن. خوش به حال اون کسی که نامه عملش که میدن اگه گناهی هم از دستش در رفته کرده یه استغفار هم زیرش نوشته باشه ، پشیمان شده استغفار کرده... کسی که زیاد استغفار کنه چهار خاصیت داره
💚اول 👈《 رهایی از غم و غصه》
«مَن اَکثَر الاستغفار جَعلُ الله مِن کلِ هَمٍّ فرجاً »کسی که زیاد استغفار کند چهار چیز بدست می آورد؛
💚 خدا غم و غصه را از دل و جان او بر می دارد؛ گاهی بدون هیچ دلیلی احساس غم و غصه کرده ام؛ و استغفار که می کنم؛ حالم خوب می شود شما هم این مطلب را امتحان کنید.
💛دوم 👈 《احساس امنیت》
«وَ مِن کُلِ خوفٍ اَمناً» انسان از خبرهای هولناک می ترسد مثلا؛ می گویند زلزله ای در راه هست ؛ یا آمریکا می خواهد به ایران حمله کند و ... اینجا استغفار کن؛
💛 که آن ترس و خوف را برطرف می کند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد ؛ آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند.
❤️سوم👈 《نجات از تنگنا های زندگی》
«و مِن کُلِ ضِیقٍ مَخرَجاً» اگر در زندگی به بن بست خورده ای و مشکلاتت زیاد شده است استغفار کن؛
ازدواج کرده ای و صاحبخانه جوابت کرده؛ هرچی می گردی جا پیدا نمی کنی؟!
❤️ برو استغفار کن، خدا به دل یکی می اندازد تا مشکل تو را حل کند و ...
پس اگر در مشکلات و گرفتاری ها هستی و حاجتی داری استغفار کن! البته؛ شرایط استغفار را هم رعایت کن.
💜 چهارم 👈《زیاد شدن روزی》
”وَ یَرزقُهُ مِن حیثُ لا یَحتَسِبُ» اگر استغفار کنی ؛ خداوند روزی تو را از محلی که گمان نداری می فرستد ؛
مثلا شمای طلبه هم مباحثه خوب نداری اگر اهل استغفار باشی خدا یک هم بحث خوب به شما می دهد ؛
💜 زن خوب نصیبت می شود؛ همسفر خوب پیدا می کنی و ... !
این را هم بدانیم که منظور از رزق تنها مال و ثروت دنیا نیست؛ فقط پول نیست! بلکه رزق شامل امور معنوی هم می شود، رفیق خوب رزق است؛ همسفر خوب رزق است.
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
مرگ همان حمام است 🔵
یکی از یاران امام هادی علیه السلام در حال احتضار بود و به شدت بی تابی می کرد. حضرت به عیادت او رفتند و چون او را در آن حال دیدند فرمودند:
ای بنده خدا، چون مرگ را نمی شناسی از آن می ترسی!
آیا اگر بدنت کثیف باشد یازخمی شده باشد، دوست داری به حمام بروی وکثافتها و زخمها را شستشو دهی؟ عرض کرد: بلی فرزند رسول خدا.
حضرت فرمودند: مرگ همان حمام است.
و چون از آن بگذری، از هر همّ و غمّی راحت می شوی و به خوشیهائی که در انتظار توست می رسی.
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
💠صاحبخری که پادشاه نشد💠
نمیدانم این تمثیل از چه کسیست؟ ولی جالب است:
🔶ﺭﻭﺯﯼ پادشاهی ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ درمانش ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ ازﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩستﺷﺎﻥ کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ.
ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ.
🔸ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ، که ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کردهاند ﺑﺨﻮﺍبد!
ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺑﺨﻮﺍﺑﺪ.
🔸ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭاﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد،
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنهای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدن ﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
🔸ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ بخوﺍﺏ ﺭﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ نکیر و منکر ﺑﺎﻻﯼ قبرش ﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ.
ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﮕوید ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ:
❓ﭘﺮﺳﯿﺪند: ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟
ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ (ﺧﺮ) ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩیگر ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ.
❓ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ بر ﺧﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ گذاشتی ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺭا ندﺍﺷﺖ؟
❓چرا ﺩﺭفلان ﺭﻭز به خرت ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ؟
❓چرا با ترکه به او میزدی؟ و ...
🔥ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ بخاطر ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢﻫﺎ که به ﺧﺮﺵ کرده بود ﭼﻨﺪ ﺷﻼﻕ ﺁﺗﺸﯿﻦ خورد که برق از سرش پرید.
🔷ﺻﺒﺢ که از خواب بیدار شد مردم ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ آمدند ﺗﺎ او را ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ.
🔹ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ کردند، ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎ به ﻓﺮﺍﺭ گذاشت!
🔹گفتند چرا فرار میکنی؟
🔹ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ در حال فرار جواب داد:
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﯾﺪﻡ! ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ...
🔹من این پادشاهی چند روزه نمیخواهم، تا عمری در عذاب باشم!!!
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #تلنگر
👌هیچ چیز #بیهوده خلق نشده است!
#بهشت_و_جهنم وجود دارد
آیا فکر میکنید گناهکاران و نیکوکاران را #یکجا قرار میدهیم⁉️
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
💠داستانی که نگاه شما را به قیامت عوض خواهد کرد💠
✅ بعضیها فکر میکنن که بهشت رو فقط میشه در مسجد و بر سر سجاده بدست آورد، در حالی که با خواندن این داستان خواهید فهمید که راههای نزدیکتر دیگری برای رسیدن به خدا هست که از آن غافلیم،
🔲 این داستان را «ابن جوزی» نقل میکند که:
در بلخ مردی علوی (از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی ع) زندگی میکرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت.
همسرش گفت: با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم و دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم.
دیدم مردم در اطراف شیخی اجتماع کرده اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: شیخ شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت: دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم.
در راه پیر مردی را در مغازهای دیدم که تعدادی در اطرافش جمعاند،
پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او شخصی مجوسی است،
با خود گفتم: نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم.
او خادم را صدا زد و گفت: برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید،
پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور؟
سیده میگوید: همراه این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانهاش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند
و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم.
در نیمه های شب شیخ مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر(ص) بر بالای سرش بلند شد.
در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ پیامبر(ص)فرمود: از آن یک مسلمان است. شیخ جلو میرود و پیامبر(ص) از او روی میگرداند
عرض میکند: یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض میکنی؟ فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ شیخ سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید.
پیامبر(ص)فرمود: فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ این قصر از آن آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟
در این موقع شیخ از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود میزد و میگریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه یک مجوسی است.
شیخ نزد مجوسی رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، مجوسی گفت: نمیگذارم او را ببینی؟ شیخ گفت: میخواهم این هزار دینار را به او بدهم.
گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمیپذیرم. وقتی اصرار شیخ را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیدهای من هم دیدهام من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: این قصر منزل آینده تو است.
سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمانشدهایم
📕 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج2، ص: ۴۴۵
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
💠من از مرگ متنفرم!!!💠
✅ افرادی هستند که چون نام مرگ برده می شود میگویند: بس کنید. خدا چنان روزی را نیاورد.
و یا چون از کنار قبرستان رد میشوند روی خود را بر میگردانند!
گویی که قرار است در این دنیا جاودانه بمانند!!
👌حضرت علی ع در این خصوص کلام بسیار دقیق و عمیقی گفتهاند که درسی است برای این افراد:
◀️ چگونه غافل می شوید از چیزی که هرگز از شما غافل نمی شود
◀️ و چگونه طمع دارید در چیزی که هیچگاه به شما مهلت نمیدهد
📕نهج البلاغه/ترجمه دشتی/خطبه 188
طمع در اینجا به معنای این است که بعضی هستند مایلند، عزرائیل به آنها رحم کند و به آنها مهلت دهد و مرگ به این زودیها به سراغ آنها نیاید، در حالی که این طمع، طمعی احمقانه هست، زیرا مرگ اگر بیاید راه فراری برای کسی نیست!!!
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
🌸🍃🌸🍃
#شاگرد_خیاط_و_کوزه_عسل
روزی روزگاری در زمانهای قدیم مرد خیاطی کوزهای عسل در دکانش داشت. یک روز میخواست دنبال کاری از مغازه بیرون برود. به شاگردش گفت: «این کوزه پر از زهر است. مواظب باش به آن دست نزنی و من و خودت را در دردسر نیندازی.»
شاگرد که میدانست استادش دروغ میگوید، حرفی نزد و استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را برداشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: «چرا خوابیدهای؟»
شاگرد ناله کنان پاسخ داد: «تو که رفتی من سرگرم کار بودم. دزدی آمد و یکی از پیراهنها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم از ترس شما زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم.»
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ چقدر به آن شخصیتی که ائمه اطهار (ع) از ما انتظار دارند، نزدیک هستیم؟
#تلنگر
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥پشت پرده #صیغه خونه های #مشهد
♨️قضیه چیه که میگن زائرین #عراقی میان مشهد و اونجا با دختران ایرانی ازدواج موقت میکنن؟!؟!
⚠️این حرف از کجا شروع شد و چه هدفی رو دنبال می کنن؟
🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
#همسرم_از_ابتدا_زن_بود🔞
18 بهمن 95 با همسرم در دانشگاه آشنا شدم و بهمن ماه ازدواج کردیم. الهام همیشه موقع هم بستر شدن ترس داشت و اجازه نمیداد که عشق بازی کنیم خیلی ناراحت میشدم و از اتاق خوابمان میامدم بیرون.یک شب در حالی ک بیرون خوابیده بودم صداهایی از اتاق خوابمان ک الهام خوابیده بود میامد بله دنیا دور سرم خراب شد اما برای انتقام ب الهام چیزی نگفتم دوربینی در اتاق خوابمان قرار دادم تا راز ترس از همیستر شدن با همسرم ک پا به عشق بازی ب من رانمیداد رو بفهمم آن شب خارج از اتاق خوابمان خوابیدم و فردای آن روز دوربین رو چک کردم . همه چيز خوب بود تا در ساعت ٣:٢٥ دقيقه بامداد ....
ادامه داستان باز شود👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3616014349Ca490647ac0