‹ غریـب ∣ ɢʜᴀʀɪʙ ›
بِعَلیٍّ...
راحت بخواب کوفه، که از بین نخل ها
دیگر صدای ناله حیدر نمیرسد..
‹ غریـب ∣ ɢʜᴀʀɪʙ ›
علیراضربتیکارینمیشد
گمانمابنملجمیاعلیگفت...
‹ غریـب ∣ ɢʜᴀʀɪʙ ›
__
در عُمر یک نمازِ شهادت مرا بس است
آندَم که چون علی بُوَد ازخون وضو مَرا