به وقت ۱۷:۰۰ بعد از ظهرِ روز عرفه:) شروعمون...

۱۳۵ هستم

وسط گناه داشتیم دست و پا میزدیم، که به خودمون اومدیم دیدیم امروز روز عرفه اس...:)

انگار یکی محکم دستمونو گرفتُ از اون لجنزارِ گناه نجات داد :) انگار یکی هی دمِ گوشم میگفت بابا تو اصن مالِ گناه نیستی تو مالِ گناه نیستی اینو بفهم ..

بفهم که تو برا گناه کردن ساخته نشدی ... بفهم ... بفهم ... بفهم ...

من خودم یکیو نیاز دارم بیاد منو شیر فهمم کنه:) ولی ... ولی رفقا شما مالِ گناه نیستین نیستین؛ به ولله نیستین تو اگه مالِ گناه بودی اصلا حُبّ حسین تو دلت نبود تو اگه مالِ گناه بودی اصلا حُبّ فاطمه تو دلت نبود تو اگه مالِ گناه بودی اصلا حُبّ مهدی تو دلت نبود تو اگه مالِ گناه بودی ...

دور نشین از هدفتون هدف شما رضایت مهدیِ فاطمه💚 الان مهدی از شما راضیه ؟! الان مهدی از دیدن کارای شما خوشحاله ؟! الان مهدی داره پروندتو نگاه میکنه و میخنده ؟! یا برعکس ؟؟

بیاین برگردیم به آغوشِ مادرانه ی فاطمه بیاین برگردیم به آغوش پدرانه ی مهدی بیاین برگردیم .. برنگردیم بدبخت میشیما برنگردیم بیچاره میشیما برنگردیم مهدی گریه میکنه ها برنگردیم ..‌.