🔴 روزنامه فایننشال تایمز آمریکا به نقل از ملینا ترامپ دختر دونالد ترامپ مینویسد:
🔺وقتی بیانیه ایران راجع به حمل سوخت به ونزوئلا را دوستان ما از ایران اعلام کردند، بلافاصله دموکراتها و جمهوریخواها و ژنرالهای جنگ و افسران سیا در سالنی کاملا سری و مخفی جلسه ای گرفتند پمپئو ابراز نگرانی خود را با لحنی تند اعلام کرد، ترامپ خونسردانه اعلام کرد احمقانه است، ایران هیچگاه این حرکت را انجام نمیدهد
انها با ارتش بزرگ ما طرف نمی شوند، با چند پهپاد و چند ناو تمام ماجرا تمام میشود.
ژنرال مایکل تری از افسران عالی رتبه نظامی گفت اگر کشتیها حرکت کردند با نا وهای جنگی ما روبرو میشوند و از هوا و دریا تمام مخازن مصادره و از کارائیب به انگلستان برده و نفرات و ناخدا های عرشه را به امریکا میآوریم،
ترامپ دست میزند همین کار را انجام دهید، خانم جانسون معاون سازمان سیا میگوید ساده لوحانه است بگویم ایران همه جانبه عقب میکشد انها دفاع را به حمله تغییر داده اند
سپاهی از تکاوران خشمگین و آماده دامی پهن کرده اند چه بسا این یک نقشه باشد برای ویرانی تمامی پایگاه ها و ادوات و سربازان ما در خاورمیانه، ایران به سلاحی فوق پیشرفته و فضایی و دقیق دسترسی دارد بدون برنامه نابود میشویم
نه شلیکی شود نه مانعی و نه اخطاری، ایران در هر عمل چندین عکس العمل ذخیره و سالها برایش تمرین کرده است هنگامی که ما سرگرم بازیهای پوچ سیاسی و براندازانه بودیم ایران تماما غرق تولید سلاح موشک پهپاد و زیر دریایی بود
موقعیت ایالات متحده در شش ماه اخیر تضعیف شده زمانی که سران کنگره درجنگ دموکرات و جمهوریخواه با پول و نفت بن سلمان و امیران عرب مشغول بودند
موج وحدت با پرتاب ماهواره ایران به فضا شکل گرفت
رهبران ایران چنان تحت تاثیر نیروهای مسلح قرار گرفتهاند که بحث فرهنگی و ضد فرهنگی و موج تهاجم های ارسالی ماهوارهای اسرائیل و عربستان کم رنگ شده
اگر ما مخازن ایران را بزنیم از نقاطی مورد حمله موشکی قرار میگیریم که ماهها و سالها زیر ذره بین هستند چند مخزن بهای چند صد پالایشگاه و پایگاه میشود بهتر است راهی بهتر از تهدید و گزینه نظامی برای تقابل با ایران اندیشید. و در انتهای جلسه ۳ ساعته و سخنرانی ۹ عضو عالی رتبه نتیجه گیری شد سازش بهترین گزینه روی میز است.
🚩 هیچوقت عزت با مذاکره و التماس بدست نمی آید ، باید با اتکال به خداوند قدرتمند بود تا خداوند هم عزت دهد.
@GOOLLEYAS
بودجه ۳ شیفته در مجلس بررسی میشود
🔹رییس مجلس: دولت مجددا #لایحه اصلاحی بودجه را داد که طی آن حدود ۷ مورد اصلاح صورت گرفته بود. #مجلس نیز امروز با رأی بالایی با اصلاحات موافقت کرد و کلیات لایحه بودجه را به تصویب رساند. اکنون این لایحه جهت بررسی اصلاحات به کمیسیون تلفیق ارسال میشود.
🔹نایب رییس مجلس: از یکشنبه هفته آینده مجلس به صورت ۳ شیفت وارد بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ خواهد شد.
@GOOLLEYAS
#ارز ۴۲۰۰ تومانی با اصرار دولت ماندگار شد
🔹نوبخت: برای اینکه تکانهای به بازار کالا و قیمتها وارد نکنیم توافق شد که در ۶ ماه اول سال آینده ارز ترجیحی(۴۲۰۰ تومانی) را حفظ کنیم و بعد ظرف ۶ ماه به گونهای بسترها را آماده کنیم که اگر اقدامی به حذف آن شد تکانه جدیدی به قیمتها وارد نشود.
@GOOLLEYAS
کلیات #لایحه اصلاحیه بودجه ۱۴۰۰ تصویب شد
🔹نمایندگان مجلس کلیات لایحه اصلاحیه بودجه سال ۱۴۰۰ را با ۲۱۱ رای موافق، ۲۸ رای مخالف و ۶ رای ممتنع از مجموع ۲۵۲ نماینده حاضر در جلسه تصویب کردند.
@GOOLLEYAS
طرح #شفافیت آرا دوباره در دستور کار مجلس
🔹نمایندگان با ۱۸۷ رای موافق تصویب کردند که طرح شفافیت آرا در دستور کار مجلس قرار گیرد.
@GOOLLEYAS
🔴️ ادمین اکانت توییتر «یار دبستانی» به ۴سال حبس محکوم شد
◀️ کانال سپاه پاسداران: نوشینجعفری ادمین اکانت توییتری "یار دبستانی" (یکی از اکانت های هتاک به ائمه اطهار) و سرشبکه تعداد زیادی از فعالان ضدانقلاب که در مردادماه۹۸ بازداشت شده بود، به ۴سال حبس تعزیری بابت توهین به مقدسات محکوم شد.
◀️ نوشین جعفری در اکانت توییتری خود، بارها اهانت های شرم آوری به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کرده و باعث جریحه دار شدن افکار عمومی شده بود.
◀️ راه اندازی هشتگ توهین به مقدسات از دیگر اقدامات نامبرده است.
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️انتخابات ۱۴۰۰ بین چه گروه هایی خواهد بود؟
استاد علی اکبر رائفی پور
@GOOLLEYAS
گل یاس
✍🏻سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی 👈قسمت 3️⃣ وقتی از تماس گرفتن با دوستان زینب ناامید شدیم، با خانم د
✍🏻سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
👈قسمت 4️⃣
همینطور که در خیابان های تاریک راه میرفتیم، به مادرم گفتم: مامان، یادته زینب یک سالش که بود، چطور دست کرد توی کاسه و چشم های گوسفند را خورد؟ شهرام با تعجب پرسید: زینب چشم گوسفند را خورد؟ مادرم رو به شهرام کرد و گفت: یادش بخیر؛ جمعه بود و من به خانه ی شما آمده بودم. همه ی ما توی حیاط دور هم نشسته بودیم. بابات کله پاچه خریده بود؛ آن هم چه کله پاچه ی خوشمزه ای. زینب یک سالش بود و توی گهواره خوابیده بود.
همه ی ما هم پای سفره، کله پاچه می خوردیم.مامانت چشم های گوسفند را توی کاسه ی کوچکی گذاشت که بخورد.من بهش سفارش کرده بودم که به خاطر خواصش چشم گوسفند بخورد. من توی حرف های مادرم پریدم و گفتم: کاسه را زیر گهواره ی زینب گذاشتم. برگشتم که چشم ها را بردارم، کاسه خالی بود. شهرام گفت: مامان، چشم ها چی شده بود؟ زینب آنها را خورد؟زینب که خوابیده بود! تازه بچه ی یکساله که چشم گوسفند نمیخورد. من گفتم: زینب از خواب بیدار شده بود و دست کرده بود توی کاسه و دو چشم را برداشته و خورده بود. دور تا دور دهنش هم کثیف شده بود.
شهلا و شهرام زدند زیر خنده. من با صدای بغض کرده گفتم: آن روز همه ی ما خیلی خندیدیم. شهلا گفت: مامان، پس قشنگی چشم های زینب بخاطر خوردن چشم های گوسفند است؟ من گفتم: چشم های زینب از وقتی به دنیا آمد قشنگ بود، اما انگاری بعد از خوردن چشم های گوسفند، درشت تر و قشنگ تر شد. دوباره اشک هایم سرازیر شد. شهلا و شهرام و مادر هم گریه می کردند.
بعد از ساعتی چرخیدن توی خیابان ها دلم راضی نشد به کلانتری برویم. تا آن شب هیچوقت پای ما به کلانتری و اینجور جاها نرسیده بود. مادرم گفت: کبری، بیا به خانه برگردیم، شاید خداخواهی زینب برگشته باشد. چهارتایی به خانه برگشتیم. همه جا ساکت و تاریک بود.تازه وارد خانه شده بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. همه خوشحال و سراسیمه به طرف در حیاط دویدیم. شهرام در حیاط را باز کرد. وجیهه مظفری پشت در بود. وجیهه دختر سبزه رو و قد بلند آبادانی بود که با زینب دوست بود.
شهلا آن شب به وجیهه زنگ نزده بود، اما وجیهه از طریق یکی از دوستهایش، خبر گم شدن زینب را شنید و به خانه ی ما آمد. وجیهه هم خیلی ناراحت و نگران شده بود. او به من گفت: باید برای پیدا کردن زینب به بیمارستان های اصفهان سربزنیم؛ زینب بعضی وقت ها برای عیادت مجروحین جنگی به بیمارستان می رود. یکی دوبار خودم با او رفتم. من هم میدانستم که زینب هرچند وقت یک بار به ملاقات مجروحین میرود.زینب بارها برای من و مادربزرگش از مجروحین تعریف کرده بود. ولی او هیچوقت بدون اجازه و دیروقت به اصفهان نمی رفت.خانه ی ما در شاهین شهر بود که بیست کیلومتر با اصفهان فاصله داشت.با اینکه میدانستم زینب چنین کاری نکرده، اما رفتن به بیمارستان های اصفهان بهتر از دست روی دست گذاشتن بود. من و خانواده ام، که آن شب آرام وقرار نداشتیم، حرف وجیهه را قبول کردیم. وجیهه قبل از رفتنمان به اصفهان، با خانواده اش هماهنگ کرد و همه با هم به طرف اصفهان رفتیم.
آن شب جاده ی شاهین شهر به اصفهان تمام نمی شد.بیابان های تاریک بین راه، وحشت مرا چند برابر کرده بود.فکرهای زشتی به سراغم می آمد؛ فکرهایی که بند بند تنم را میلرزاند.مرتب امام حسین (ع) و حضرت زینب (س)را صدا میزدم تا خودشان محافظ زینب باشند.به جز نور چراغ های ماشین، جاده و بیابان های اطرافش تاریکی و ظلمت بود...
ادامه دارد...
@GOOLLEYAS
هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو
⭕️ حالا که ازدواج با محارم در فرانسه قانونی شده، بهتره یادی کنیم از فرمایشات مقام معظم رهبری در سال ۹۵ و پیش بینی همین موضوع ...!
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
📡به کانال آمرین بپیوندید👆
13991129_40559_128k.mp3
11.97M
🎙بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی، در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز. ۱۳۹۹/۱۱/۲۹
@GOOLLEYAS
🔰 آذربایجان؛ دژ استوار ایران در مقابل حملات خارجی و تجزیهطلبی
🔺 رهبر انقلاب در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز: آذربایجان دژ استوار ایران در مقابل حملات خارجی بوده است. یعنی ما با همسایه متعرض و متجاوز، چه روسیه تزاری و چه عثمانی سابق چه شوروی، همواره با حملات مواجه بودیم. اگر چنانچه آذربایجان نبود و تبریز نبود و مقاومتها نبود و ایستادگیها نبود و جان فشانیها نبود ممکن بود این تعرض به مناطق مرکزی کشور هم کشیده بشود. آذربایجان سد و دژ مستحکمی بوده است که همواره این حملات را پس زده است و جلوی آنها را گرفته است.
منطقه تبریز و آذربایجان دو ویژگی هویتی ثابت و همیشگی داشتند یکی عبارت است از دلبستگی عمیق به اسلام به دیانت اسلامی و دومی غیرت و حمیت شدید نسبت به ایران. این همیشه در دورانهای مختلف در آذربایجان وجود داشته اسلام را و ایران را آنچنان اهمیت دادند و آنچنان دربارهاش حمیت نشان دادند که واقعا یک برجستگی مهمی است که اینها مکرر در برابر توطئههای بیگانگان برای تجزیه ایران، در مقابل این تجزیهطلبیها ایستادند و یکپارچگی کشور را حفظ کردند.
@GOOLLEYAS
🔰 انتخابات پرشور و انتخاب یک نیروی کارآمد و باایمان و پرانگیزه و علاقمند به کار علاج مشکلات کشور است
🔺 رهبر انقلاب در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز: انتخابات در کشور ما یک فرصت بسیار بزرگی است. این فرصت را نباید از دست داد. این یک امکان برای ملت هست. یک ظرفیت بزرگ برای پیشرفت کشور است.
وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و شور انقلابی خودشان را نشان بدهند، این موجب امنیت کشور می شود. این موجب پس زدن دشمنان می شود، طمع کشور را در دشمن کم می کند. انتخابات هر چه که پرشور تر هر چه که با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور، برای خود مردم بیشتر خواهد بود
البته دشمن ها این را نمی خواهند. لذا هر وقت نزدیک انتخابات می شود -همه دوره ها، حدود 40 انتخابات داشتیم در این سالها- اینها شروع می کنند، گاهی می گویند آزادی نیست، گاهی می گویند دخالت فلان هست، گاهی می گویند مهندسی است، گاهی می گویند چنین است برای این که مردم را دلسرد کنند از حضور.
انتخابات اگر با شرکت پرشور مردم همراه بشود و با یک انتخاب درست، حقیقتا یک نیروی کارآمد و باایمان و پرانگیزه و علاقمند به کار انتخاب بشود بوسیله مردم، خب این نور علی نور است و آینده کشور را تضمین خواهد کرد.
علاج دردهای مزمن کشور در پرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد انتخاب اصلح، انتخاب شخصیت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.
@GOOLLEYAS
🔰 مردم تبریز مبتکر چهلمگرفتنها در مبارزات انقلاب و باعث جاری شدن خون در رگهای نهضت شدند
🔺 رهبر انقلاب در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز: مردم تبریز ۱۹ دی قم را دیده بودند. این که رژیم با چه سبعیتی وارد میدان خواهد شد و مردم را کشتار خواهد کرد، این را دیده بودند و رژیم هم خیال می کرد که بعد از حادثه قم برق چشم را از مردم ایران گرفته است و کسی جرأت ندارد وارد میدان بشود.
در چنین شرایطی مردم تبریز با حجمی چندبرابر آنچه که در قم اتفاق افتاده بود وارد میدان شدند و ابتکار چهلم گرفتن را ایجاد کردند. اینی که سلسله چهلمها بعد راه افتاد و منتهی شد به آن حرکات عظیم مردمی ابتکارش در تبریز اتفاق افتاد یعنی تبریزیها مبتکر ایجاد چهلم گرفتن بودند.
اگر حرکت حماسی تبریزیها در ۲۹ بهمن نبود ممکن بود حرکت خونین مردم قم در ۱۹ دی، تک بماند و به تدریج به دست فراموشی سپرده بشود. مثل حرکت ۱۵ خرداد سال ۴۲ در آن دوران که به تدریج داشت به دست فراموشی سپرده میشد .
مردم آمدند حماسه ۲۹ بهمن را ایجاد کردند و حماسه قم را زنده کردند زنده نگه داشتند و خونی در رگهای نهضت جاری کردند.
@GOOLLEYAS
✍ رئیسی امروز یه حرفی زده بی بی سی هم هرکاری کنه نمیتونه تحریفش کنه.
✍ رئیسی گفته درب زندان های ما بازه اگه دوست دارید بیاید بازدید، منتها قبلش ماهم میایم بازدید زندان های شما!!! اگه مرد عمل هستید،بسم الله...
آقای بایدن؛ از گوانتانامو شروع کنیم ؟!
#نتیجه_انقلاب
#ما_میتوانیم #افتخار
#خودباوری_رمز_پیشرفت
#دستاوردهای_انقلاب
#چهل_سال_صعود
@GOOLLEYAS
🍃🌹لَـیـْلـَةُ الـرَّغـائـِبـــ ( شـبــ آرزوهـــا )🌹🍃
♦️از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود. رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
♦️در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
@GOOLLEYAS
♦️کیفیت اعمال لیلة الرغائب
➖روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود.
➖چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
📚الإقبال بالأعمال الحسنة (طبع جديد)، ج3، ص 186
1_824439404.mp3
11.06M
#کارگاه_انصاف ۱۵
▪️بیانصافترین انسانها، کسانی هستند که در حق خودشان بیانصافی میکنند.
- و کسانی که در حق خودشان، انصاف را رعایت نمیکنند؛ قطعاً نمیتوانند در حقّ دیگران انصاف را رعایت کنند.
- من، شما، ایشان و .... حتماً در حق خودمان، بی انصافی کردهایم و میکنیم!
💥 چگونه؟
#استاد_شجاعی 🎤
@GOOLLEYAS
هدایت شده از گل یاس
1_841347829.mp3
11.7M
#کارگاه_انصاف ۱۶
▪️هرجا انصاف کنار رفت ؛
حتماً #ظلم وارد میشود ...
✖️و محال است کسی به ظلم مبتلا باشد؛
و بتواند آرامش و نشاطِ ناشی از سلامت روح را درک کند!
- مکانسیم تأثیرگذاری ظلم بر نفس انسان چگونه است؟
#استاد_شجاعی 🎤
@GOOLLEYAS
هدایت شده از گل یاس
1_841375804.mp3
11.3M
#کارگاه_انصاف ۱۷
▪️انسانها همیشه؛
بزرگترین بیانصافیها را در حق خودشان مرتکب میشوند!
جنایتی که گاهی به سقطِ روح، در بستر جسم، میانجامد 🔥...
#استاد_شجاعی 🎤
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب #لیلة_الرغائب ؛
همهی خواستهها و آرزوهایت را بخواه!
ثروت، تجارت، پول، فرزند، مسکن و ...
هیچ اشکالی ندارد!
ـ فقط باید یادبگیری چگونه دعا کنی؛
که به اجابت نزدیک تر شود!
#لیلة_الرغائب
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعار مرگ بر روحانی باید محکوم بشه اما توهین به رهبری ومردم آزاد...‼️
@GOOLLEYAS
🛑ضرورت انجام اعمال مستحب برای چیست؟
✨عارف بالله مرحوم دولابی:
♻️بعضی سالها میشد که مزرعهی اصلی ما آفت میخورد و تمام محصولمان از بین میرفت.
🌴اما ما یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگری کاشته بودیم، به اصطلاح کنارهکاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمیآوردیم...
💥امّا واقعا همهی خرج سالمان را همان کنارهکاری تأمین میکرد و جبران همهی خسارت مزرعهی اصلی را هم میکرد.
🌼خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمل مستحب، هر چند هم که کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش قرار بگذارد،
🍃 مثل دستگیری از یک خانوادهی فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فردای قیامت همین کنارهکاری باعث نجات انسان شود...
♦️اعمال خوب را به جا آورید، هر چند به نظر کوچک باشند.
🔷در امور اخروی کارهای کوچک را هم کوچک نشمارید و از دست ندهید. امور اخروی اصلاً کوچک و بزرگ ندارد؛ کوچکش هم بزرگ است.
📘مصباح الهدی،تألیف استاد مهدی طیّب
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃@GOOLLEYAS
🌻🌷🌱🌹🌿💐🌸🌴
باب الحوائج ؛ امام موس ی بن جعفر الکاظم سلام الله علیهما :
رَجَبٌ شَهرٌ عَظيمٌ يُضاعِفُ اللّهُ فيهِ الحَسَناتِ ويَمحُو فيهِ السَّيِّئاتِ، مَن صامَ يَوماً مِن رَجَبٍ تَباعَدَت عَنهُ النّارُ مَسيرَةَ سَنَةٍ، ومَن صامَ ثَلاثَةَ أَيّامٍ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ.
رجب، ماه بزرگی است که خداوند، [پاداش] نیکیها را در آن، دو چندان و زشتیها را در آن، محو میکند. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد، آتش [دوزخ] به فاصلۀ یک سال راه از او دور میشود و هر کس سه روز را روزه بگیرد، بهشت برایش واجب میشود.
كتاب من لا يحضره الفقيه
ج ۲ ص ۹۲
🌻🌷🌱🌹🌿💐🌸🌴@GOOLLEYAS
*لیله الرغائب :*
"لیله الرغائب" یعنی شما همان طور که آرزو دارید زندگی کتید. برویم بسمت این که آرزوهای بلند نداشته باشیم. این شب، "لیله الامال" نیست. *سوره زخرف* به ما می آموزد که باید رغبت ایجاد کنیم.
می آموزد که با *اسراف،* رغبت و ذائقه انسان خراب می شود. رغبت های مان دیگر آخرتی نمی شود، توحیدی نمی شود.
"لیله الرغائب" ، شب اصلاح رغبت هاست.
در این شب برای خدا چرتکه نیندازیم که چه چیزهایی می خواهیم. قرار نیست "آمال" مان را بیان کنیم چون "لیله الامال" نیست.
این شب، شب اصلاح گرایش ها به سمت ولی الهی است. به حدی که حاضر نباشیم از کنار او تکان بخوریم.
#استاد_اخوت
#سوره_مبارکه_زخرف
#ماه_مبارک_رجب
@GOOLLEYAS
گل یاس
✍🏻سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی 👈قسمت 4️⃣ همینطور که در خیابان های تاریک راه میرفتیم، به مادرم گفت
✍🏻سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
👈قسمت 5️⃣
🌹وجیهه گفت: اول به بیمارستان عیسی بن مریم برویم.زینب چند روز پیش با یکی از مجروحین این بیمارستان مصاحبه کرد و صدای آن مجروح را روی نوار ضبط کرد و بعد، نوار را سر صف برای بچه ها گذاشت. آن مجروح سفارش های زیادی درباره ی نماز و حجاب و درس خواندن و کمک به جبهه ها کرده بود که همه ی ما سر صف به حرف های او گوش کردیم. تازه زینب بعضی از حرف های آن مجروح را روی روزنامه دیواری نوشت تا بچه ها بخوانند. وجیهه راست می گفت.مجروحی به اسم عطا االله نریمانی، یک مقاله درباره ی خواهران زینبی داده بود و زینب سر صف آن مقاله را خوانده بودو نوار صدای مجروح را هم برای هم کلاسی هایش گذاشته بود.
ما تصمیم گرفتیم اول به بیمارستان عیسی بن مریم برویم. ماشین هرچه میرفت به اصفهان نمیرسیدیم. چقدر این راه طولانی شده بود! من هراسان بودم و هیچ کاری از دستم برنمی آمد. خدا خدا میکردم که زودتر به اصفهان برسیم.وقتی به اصفهان رسیدیم، اول به بیمارستان عیسی بن مریم رفتیم. دیروقت بود و نگهبان های بیمارستان جلوی ما را گرفتند. من با گریه و زاری ماجرای گم شدن دخترم را گفتم و داخل بیمارستان شدیم.
اول دلم نیامد که سراغ ارژانس بروم. به هوای اینکه شاید زینب به ملاقات مجروحان رفته باشد، به بخش مجروحین جنگی رفتم و همه ی اتاق ها را یکی یکی گشتم.مادرم و بچه ها در راهرو منتظر بودند.وقتی در بخش، زینب را پیدا نکردم، به وجیهه به ارژانس رفتم و مشخصات زینب را به مسئول اورژانس دادم. دختری چهارده ساله، خیلی لاغر، سفیدرو و با چشمهای مشکی، قد متوسط و با چادر مشکی، روسری سورمه ای رنگ و مانتو و شلوار ساده. مسئول اورژانس گفت: امشب مجروح تصادفی با این مشخصات نداشتیم.
اورژانس بیمارستان شلوغ بود و روی تخت های اورژانس، مریض های بد حالی بودند که آه و ناله شان به هوا بود.چند مجروح تصادفی هم با سرو کله ی خونی آورده بودند. پیش خودم گفتم: خدا به داد دل مادرهایتان برسد که خبر ندارند با این وضع اینجا افتاده اید. آنها هم مثل بجه های من بودند، اما پیش خودم آرزو کردم که ای کاش زینب هم مثل این ها الان روی یکی از تخت ها بود. فکر اینکه نمی دانستم زینب کجاست، دیوانه ام میکرد.
از بیمارستان عیسی بن مریم خارج شدیم. شب از نیمه گذشته بود.سپورهای شهرداری، جاروهای بلندشان را به زمین می کشیدند و تیز صدا میداد.آن شب یک ماشین دربست کرده بودیم تا بتوانیم به همه ی بیمارستان ها سربزنیم. توی ماشین نشسته بودیم که شهرام با حالت بچگی اش گفت: مامان، نکند زینب را دزدیده باشند؟ مادرم اورا تکان داد که ادامه ندهد. من انگار آنجا نبودم. فقط جواب دادم: ها، خدا نکند. انگاری با حرف شهرام، زمین زیر پایم تکان خورد.ناخودآگاه فکرم سراغ حرف ها و کارهای زینب رفت. یکدفعه یاد نوشته های روی دفتر زینب افتادم «خانه ی خود را ساختم، اینجا جای من نیست. باید بروم، باید بروم.» خانه ی زینب کجا بود؟ کجا می خواست برود؟
شهلا با ترس گفت: مامان، صبح که به حمام رفتیم، زینب به من گفت: حتما غسل شهادت کن! مادرم با عصبانیت به شهرام و شهلا نهیب زد که «توی این موقعیت، این حرف ها چیست که میزنید؟ جای اینکه مادرتان را دلداری بدهید، بیشتر توی دلش را خالی می کنید.» من باز هم جوابی ندادم، اما فکرم پیش وصیت نامه های زینب بود؛ آن هم دوتا وصیت نامه. یعنی چه؟ تا آن شب همه ی این حرف ها و حرکات برایم عادی بود، اما حالاپشت هرکدام از این ها حرفی و حدیثی بود.
آن شب آنچنان در میان افکار عجیب و غریب گرفتار شده بودم که وجیهه مظفری با رسیدن به یک بیمارستان دیگر، چند بار صدایم کرد تا مرا به خود آورد.
گاهی گیج بودم و گاهی دلم میخواست فریاد بزنم و تا میتوانم توی خیابان های تاریک بدوم و همه ی مردم را خبر کنم که دخترم را گم کرده ام و کمکم کنند تا اورا پیدا کنم. وحشت همه وجودم را گرفته بود؛ از تاریکی، از سکوت، از بیمارستان،از اورژانس. آن شب از همه چیز می ترسیدم. سر زدن ما به بیمارستان ها نتیجه ای نداد. اذان صبح شد، اما ما هنوز سرگردان دور خودمان می چرخیدیم.
آن شب سخت ترین و طولانی ترین شب زندگی من، مادرم و بچه هایم بود. صبح از درد ناچاری به پزشکی قانونی مراجعه کردیم؛ جایی که اسمش هم ترسناک است وتن هر مادری را میلرزاند. اما در آنجا هم رد و نشانی از گمشده ی من نبود. دختر چهارده ساله ی من در اولین روز سال جدید به مسجد رفته و بر نگشته بود. زینب من آن چنان بی نشان شده بود که انگار هیچوقت نبوده است؛ هیچوقت.
دختری که تا بعداز ظهر بغلش میکردم، میبوسیدم، باش حرف میزدم، نگاهش میکردم، آن شب مثل یک خیال شده بود؛ خیالی دور از دسترس....
ادامه دارد....
@GOOLLEYAS