18.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بالاخره بزرگان هالیوود راجع به حضرت علی (ع) یک فیلم باشکوه و زیبا ساختند که هنوز اکران نشده و کسی آن را ندیده است! قسمت هایی از این فیلم بیرون آمده که دیدنش را به تمام شما ایرانیان توصیه می کنم! صحبتهای انتهایی کلیپ را باید با طلا نوشت، آنجا که می گوید #علی متعلق به یک دین و ملت نیست، او متعلق به تمام بشریت است👆 به نظرتون هدفشان از ساخت این فیلمها چیه؟
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دامن کشان رفتی ... دلم زیر و رو شد
محمود کریمی
شب زیارتی ارباب التماس دعا
برای اموات من حقیر فاتحه ای قرائت کنید
با تلاش رزمندگان سایبری انقلاب؛
کانال تلگرامی معاند «راسویاب» از دسترس خارج شد
با تلاش رزمندگان سایبری انقلاب، کانال تلگرامی معاند «راسویاب» از دسترس خارج شد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۹ - چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۳/۱۴
به گزارش صاحب نیوز؛ این کانال تلگرامی در نشر اکاذیب و ترور و تخریب شخصیتها و فعالان انقلابی، حمایت از تروریستها و منافقین کشور محسوب میشد که مورد حمایت سرویسهای امنیتی برخی کشورهای غربی و منطقه بود.
@GOOLLEYAS
هدایت شده از کانال گزیده ی خبرها
تصویر ماهوارهای از جنگلهای در حال سوختن ایران
🔹این تصویر غمانگیز نشاندهنده پراکندگی آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای ایران در ۱۳ خرداد است./همشهری
#گزیده_ی_خبرها👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1752760323C3dffc8e554
@gozideyekhabarha
هدایت شده از @AntiBBC
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو آمریکا یجوری حقوقت را میدن که تا آخر عمر بی نیاز از هر حقوقی میشی😂
غربگداها اگه خواستید با آزادی بیان و حقوق بشری مانند غربتون ازتون پذیرایی کنیم!شما که خوب غرب را بزک میکردید و میگفتید غرب اونو داره ما نداریم !باید مثل غرب باشیم...و هزاران نوع خود تحقیری دیگه ...خودتون بارها گفتید باید مثل غرب رفتار کرد !ما هم پیشنهاد به مسئولین مربوطه میکنیم مثل غرب بهاشون رفتار کنید!
@AntiBBC
هدایت شده از @AntiBBC
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در جلسه انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب چه گذشت؟
@AntiBBC
⚡️وضع امروز آمریکا حاصل "بینش و منش غربی" است که لیبرالیسم ایرانی آن را تنها مسیر توسعه میداند. این جریان هر دورهای به قدرت رسیده، از انقلاب اسلامی فاصله گرفته و تفکر غربی را پیاده کرده است. فرجام این مسیر انحرافی پیش چشم ماست. برای اینکه آمریکا نشویم باید به لیبرالیسم نه بگوییم.
@GOOLLEYAS
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش امروز رهبر انقلاب به قتل جورج فلوید
🎥رهبرانقلاب: وقتی انسان به خدا اعتماد کند سرنوشت دشمنان همین میشود که امروز در آمریکا میبینید
🔸وضع امروز آمریکا چیز جدیدی نیست و بروز واقعیتهایی است که تاکنون مخفی نگه داشته میشد.
🔸 اینکه یک پلیس آمریکایی پای خود را روی گردن یک سیاه پوست فشار دهد تا جان دهد چیز جدیدی نیست تاکنون با همه مردم دنیا این کار را میکردند.
🔸شعار «نمیتوانم نفس بکشم» حرف دل همه ملتهایی است که آمریکا به آنها ظلم کرده است.
یاران انقلاب بگوش باشید وبهوش
با توجه به اعترافات روح الله زم و استخراج داده ها و اطلاعات بسیار با ارزش و دقیق و مستند از تلفن همراه و لپ تاپ این عنصر خائن و مرتبط با سرویس های جاسوسی دشمن و احتمال انتشار قریب الوقوع آن در ساعات آینده، پیش بینی می کنیم جریانات فاسد و خائن نفوذی برای پرت کردن حواس ها از این خیانت و جنایت تاریخی، فتنه عمیقی در کشور ایجاد کنند. تقویم روزهای آینده را نگاه می کنیم و فتنه را در نطفه خفه خواهیم کرد قبل از آنکه روباهان و شغالان از غارهای خود خارج شوند!
بالاخره جیغشانـ درآمد !
کجارانشانه_رفته اند !؟ انقلابی که سید ابراهیم در قوه قضائیه براه انداخته کار بسیار پرخطری است !
☝🏼حالا آهسته آهسته خطرهای آن برملا می شود !
▪ریشه عصبانیت این روزهای دولتمردان را باید در جای دیگری غیر از آنچه نشان می دهند جستجو کرد !
▪دردشان برجام و fatf و رفراندام و ... نیست !
▪خودشان هم می دانند که اگر همین حالا در هر موضوعی رفراندم برگزار شود با اختلاف بسیار زیاد بازی را باخته اند !
▪دردشان آنجاست که ابراهیم رئیسی قواعد بازی اینها را برهم زده !
▪دولت و مجلس دستشان بود و قوه قضائیه هم مصلحت اندیش و خنثی !
▪حالا اوضاع به کلی عوض شده !
👈🏽رئیسی به اردوگاه دزدان گردن کلفت ویقه سفیدهای متظاهر شبیخون زده و دست بردارهم نیست !
👈زندانی شدن حسین فریدون ضربه هولناکی بر حسن روحانی وارد کرده هرچند سعی می کند به روی خودش نیاورد !
👈داماد شریعتمداری که روانه زندان شد همه فهمیدند که رئیسی اهل مماشات با دزدان بیت المال نیست !
👈پرونده مهدی جهانگیری هم عنقریب رسیدگی خواهد شد و جیغ های این روزهای اسحاق بی دلیل نیست !
👈محاکمه شبنم نعمت زاده دردسرهای زیادی را برای باند قدرت و ثروت بوجود آورده !
👈سیف و عراقچی و تعداد دیگری از مدیران بانکی همین حالا درگیر پرونده سنگین ارزی هستند !
👈خودروسازها هرکدام به اتهامی در نوبت محاکمه هستند !
👈رئیسی با شیب ملایم وارد گمرکات شده وهمانجا دادگاه ویژه برپا کرده و برای این این گلوگاه فساد خط و نشان کشیده !
👈خصوصی سازیهای ناعادلانه را به چالش کشیده !
👈او با شمشیر عدالت به جان علفهای هرز اقتصاد افتاده !
👈پرونده های دیگری هم در نویت رسیدگی است که یک سر آن به دستگاههای دولتی مرتبط است !
😊و حالا روح ... زم با آمدنیوزش قوز بالا قوز شده !
▪به دولتی ها حق بدهید به رهبری دروغ ببندند !
▪به آنها حق بدهید ماجرای حیف و میل ۱۸ میلیارد دلار زبان بسته را فرافکنی کنند و به گردن دیگران بیاندازند !
▪به آنها حق بدهید جلسه هیئت دولت را با نشان دادن چنگ و دندان تبدیل به میدان جنگ کنند !
▪به آنها حق بدهید تعطیل شدن مملکت را به گردن دیگران بیاندازند !
✋🏻این تازه اول ماجراست !
▪اوضاع از این هم سخت تر می شود !
▪روحانی راست گفت که اگر دست به برادرش بزنید #جنگ براه می اندازد !
▪حالا جنگ براه افتاده !
☝🏼اما نگران نباشید !
🙏🏻 برخدا توکل کنید که او طرف حق است !
▪ان شاالله اینجا برای مفسدان گردن کلفت #ایستگاه آخر است !
▪ دوران بزن درروهای عده ای مفسد رخنه کرده در دستگاههای دولتی بسر آمده !
▪قرار نیست این قصه پرغصه برای ملت ادامه داشته باشد !
☄رئیسی با لشکری از #قاضیان سلیم النفس آمده تا ریشه فساد دولتی را بخشکاند !
☄او امروز به شدت نیاز به حمایت مردم دارد !
☄ویقینا این حمایت بدون هزینه نخواهد بود
لطفا انتشار حداکثری در حمایت از دستگاه قضا ... #یاعلی مدد
@GOOLLEYAS
🌹زنده شدن مفسر بزرگ قرآن داخل قبر
✅ قبر شيخ آماده بود و كنار آن تلي از خاك ديده مي شد. مردم اطراف قبر حلقه زدند.
صداي گريه آنها هر لحظه زيادتر مي شد. جسد شيخ طبرسي را از تابوت بيرون آوردندو داخل قبر گذاشتند. قطب الدين راوندي وارد قبر شد. جنازه را رو به قبله خواباند و در گوشش تلقين خواند.
سپس بيرون آمد و كارگران مشغول قرار دادن سنگهاي لحد در جاي خود شدند.
پيش از آنكه آخرين سنگ در جاي خود قرار داده شود; پلك چشم چپ شيخ طبرسي تكان مختصري خورد اما هيچ كس متوجه حركت آن نشد! كارگران با بيلهايشان خاكها را داخل قبر ريختند و آن را پر كردند. روي قبر را با پارچه اي سياه رنگ پوشاندند. آفتاب به آرامي در حال غروب كردن بود. مردم به نوبت فاتحه مي خواندند و بعد از آنجامي رفتند.
شب هنگام هيچ كس در قبرستان نبود.
شيخ طبرسي به آرامي چشم گشود.
اطرافش در سياهي مطلق فرو رفته بود.
بوي تند كافور و خاك مرطوب مشامش را آزار مي داد. ناله اي كرد. دست راستش زيربدنش مانده بود. دست چپش را بالا برد. نوك انگشتانش با تخته سنگ سردي تماس پيداكرد. با زحمت برگشت و به پشت روي زمين دراز كشيد. كم كم چشمش به تاريكي عادت مي كرد. بدنش در پارچه اي سفيد رنگ پوشيده بود.
آرام آرام موقعيتي را كه در آن قرار گرفته بود درك مي كرد. آخرين بار حالش هنگام تدريس به هم خورده بود و ديگر هيچ چيز نفهميده بود. اينجا قبر بود! او رابه خاك سپرده بودند. ولي او كه هنوز زنده بود. زنده به گور شده بود. هواي داخل قبر به آرامي تمام مي شد و شيخ طبرسي صداي خس خس سينه اش را مي شنيد. چه مرگ دردناكي انتظار او را مي كشيد. ولي اين سرنوشت شوم حق او نبود. آيا خدا مي خواست امتحانش كند؟
چشمانش را بست و به مرور زندگيش پرداخت. سالهاي كودكي اش را به ياد آورد واقامتش در مشهد رضا را. پدرش «حسن بن فضل » خيلي زود او را به مكتب خانه فرستاد.
از كودكي به آموختن علم و خواندن قرآن علاقه داشت. سالها پشت سر هم گذشتند. به سرعت برق و باد! شش سال پيش زماني كه 54 ساله بود; سادات آل زباره او را به سبزوار دعوت كردند. آنها با او نسبت فاميلي داشتند. دعوتشان را پذيرفت و به سبزوار رفت. مديريت مدرسه دروازه عراق را پذيرفت و مشغول آموزش طلاب گرديد وسرانجام هم زنده به گور شد! چشمانش را باز كرد. چه سرنوشت شومي برايش ورق خورده بود. ديگر اميدي به زنده ماندن نداشت. نفس كشيدن برايش مشكل شده بود. هر بارهواي داخل گور را به درون ريه هايش مي كشيد; سوزش كشنده اي تمام قفسه سينه اش رافرا مي گرفت. آن فضاي محدود دم كرده بود و دانه هاي درشت عرق روي صورت و پيشاني شيخ را پوشانده بود. در اين موقع به ياد كار نيمه تمامش افتاد. از اوايل جواني آرزو داشت تفسيري بر قرآن كريم بنويسد. چندي پيش محمد بن يحيي بزرگ آل زباره نيزانجام چنين كاري را از او خواستار شده بود. هر بار كه خواسته بود دست به قلم ببرد و نگارش كتاب را شروع كند; كاري برايش پيش آمده بود. شيخ طبرسي وجود خدارا در نزديكي خودش احساس مي كرد. مگر نه اينكه خدا از رگ گردن به بندگانش نزديك تر است؟ به آرامي با خودش زمزمه كرد:
خدايا اگر نجات پيدا كنم; تفسيري بر قرآن تو خواهم نوشت. مرا از اين تنگنانجات بده تا عمرم را صرف انجام اين كار كنم.
شيخ طبرسي در حال خفه شدن بود.
پنجه هايش را در پارچه كفن فرو برد و غلت خورد. صورتش متورم شده بود.
ت كفن دزد با ترس و لرز وارد قبرستان بزرگ شد. بيلي در دست داشت. به سمت قبرشيخ طبرسي رفت.
بالاي قبر ايستاد و نگاهي به اطراف انداخت. قبرستان خاموش بود و هيچ صدايي به گوش نمي رسيد. پارچه سياه رنگ را از روي قبر كنار زد و با بيل شروع به بيرون ريختن خاكها كرد. وقتي به سنگهاي لحد رسيد; يكي از آنها را برداشت.
صورت شيخ طبرسي نمايان شد.
نسيم خنكي گونه هاي شيخ را نوازش داد. چشمانش را باز كرد و با صداي بلند شروع به نفس كشيدن كرد. كفن دزد جوان، وحشت زده مي خواست از آنجا فرار كند اما شيخ طبرسي مچ دست او را گرفت.
صبر كن جوان! نترس من روح نيستم. سكته كرده بودم. مردم فكر كردند مرده ام مرا به خاك سپردند. داخل قبر به هوش آمدم. تو مامور الهي هستي....
آیامرا میشناسی؟
بله مي ... شناسم! شما شيخ ط...طبرسي هستيد. امروز تشييع جنازه تان بود. دلم مي خواست ... دلم مي خواست زودتر شب شود و بيايم كفن شما را بدزدم! به من كمك كن از اينجا بيرون بيايم. چشمانم سياهي مي رود. بدنم قدرت حركت ندارد.
كفن دزد جوان سنگها را بيرون ريخت; پايين رفت و بدن كفن پوش شيخ طبرسي رابيرون آورد. در گوشه اي خواباند و بندهاي كفن را باز كرد و آن را به كناري انداخت.
مرا به خانه ام برسان. همه چيز به تو مي دهم. از اين كار هم دست بردار.
كفن دزد جوان لبخند زد و بدون آنكه چيزي بگويد شيخ را كول گرفت و به راه افتاد.
شيخ طبرسي به كفن اشاره كرد و گفت:
آن را هم بردار. به رسم يادگاري! به خاطر زحمتي كه كشيده اي جوان ب