eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
91.6هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی تبلیغاتــــ ما🤍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1016528955C6f8ce47ae9
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
🌺تلاوت آیه ۴ سوره مبارکه فتح 🎤قاری: #عبدالرحمن_مسعد ■⇨ @Ganje_arsh
❤️هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً «4»❤️ 🌺او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است.🌺 💠نکته ها👇 ❤️«سكينه» به معناى سكون و آرامش است و خداوند اين حالت را به هر كس عنايت كند، نتايج بسيارى را براى او در پى دارد، از جمله: از ملامت‌ها نمى‌هراسد، توكّل دارد، اگر چيزى را از دست بدهد غمناك نمى‌شود و اگر چيزى را به دست آورد طغيان و نافرمانى نمى‌كند. 🌺استقبال يا بى‌اعتنايى مردم، شهرت يا گمنامى و فقر و غنا در او اثرى ندارد. ◀️همان گونه كه القاى ترس بر دل كفّار يكى از امدادهاى الهى است، «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» «1» آرامش نيز نعمتى الهى است كه بر قلوب مؤمنان وارد مى‌كند. «أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» 💠پیام ها👇 1- آرامش روحى تنها در سايه الطاف الهى است و هيچ فرد يا چيز ديگرى نمى‌تواند به انسان آرامش دهد. «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ» 2- دريافت الطاف الهى، لياقت مى‌خواهد. أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... 3- ظرف آرامش، دل مؤمن و وسيله آرامش ياد خداست. أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... (چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «2») 4- ايمان، درجاتى دارد و قابل كم يا زياد شدن است. «لِيَزْدادُوا إِيماناً» 5- يك مرحله از ايمان، مقدّمه رسيدن به آرامش و مرحله ديگر ايمان آرامش‌است. «لِيَزْدادُوا إِيماناً» (ابتدا، ايمانى لازم است تا خداوند آرامش را بر دل نازل كند «أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» و نتيجه آرامش، بالارفتن ظرفيّت و زياد شدن ايمان است.) 6- توجّه به جنود الهى در زمين و آسمان، وسيله آرامش است. أَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ‌ 7- همه هستى، لشكريان خداوند هستند. «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 8- الطاف الهى و يارى رسانى خداوند، عالمانه و حكيمانه است. «وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً» 📚 تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی ■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨ ✍کدخدایی در روستایی دور مال و سرمایۀ مردم از دست‌شان می‌ستاند. هر عالمی در آن روستا برای تبلیغ دین می‌آمد کدخدا چون دوست نداشت سهم‌الرعایایش کمتر شود عالم را از روستا دور می‌کرد. چون دوست نداشت مردم دین اسلام بشناسند و زکات دهند تا سهم خراج او کمتر نشود. روزی عالمی قوی برای تبلیغ دین وارد روستا شد و علم کدخدا برای بحث و جدل با او کفاف نمی‌کرد. کدخدا فقط یک راه مقابل خود می‌یافت آن هم تشویق مردم به جهالت بود. لذا به اهل روستا چنین تبلیغ می‌کرد که اگر جاهل و احمق بمانند خداوند به خاطر جهل و نادانی‌شان گناه‌شان خواهد بخشید و از سوی دیگر کسی اگر بیشتر بداند بیشتر بلاء می‌کشد. اهل روستا را این جمله کدخدا بر مغزشان فرو رفت و کم کم دور و بر عالم را ترک کردند و عالم هر اندازه فریاد زد و بر اهمیت علم در عامل به عنوان یک میزان در پذیرش اعمال صالح و میزان ثواب آن‌ها تأکید کرد مردم جاهل و طرفدار جهل و راحتی را خوب نیامد. روزی عالم شبانه چند گوسفند خرید و پنهانی در مزرعۀ کدخدا رها کرد. صبح کدخدا گوسفندان را در مزرعۀ خود دید بسیار برآشفت و گوسفندان را از مزرعه بیرون کرد و آشفته بر در خانۀ عالم حاضر شد. عالم را از منزل بیرون کشید و گفت: به جای نصیحت مردم و یاددادن قرآن و اخلاق به این جمع بی‌سواد برو گوسفندان خود را جمع و جور کن که در مزرعۀ دیگری نروند و نخورند که این کار حرام است و صاحب گوسفند ضامن است. عالم گفت: گوسفند جاهل است و چیزی از حلال و حرام خدا نمی‌داند، یقین کن خدا او را بخشیده است. چنانچه تو در بین مردم روستا تبلیغ کردی جاهل بمانید خداوند جاهلان را به خاطر گناه‌شان می‌بخشد ولی عالمان را نمی‌بخشد. ‌‌‌‌ ■⇨ @Ganje_arsh
علیه السلام: 💠 اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِيٌّ بِالْإِحْسَانِ ❇️ همچون کسی عمل کن که می‌داند به خاطر گناهانش مؤاخذه می‌شود و به خاطر نیکوکاری، پاداش می‌یابد. 📚 بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۲۷ ■⇨ @Ganje_arsh
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت سی و هفتم: یک روز شام و یک روز بصره روز دوم ورود بچه ها به بصره و آشنایی من با اونا بود که بعثیا در رو واکردن و گفتن همه بیاید بیرون. رمق و توانی برام نمونده بود. بچه ها همه رفتن بیرون و تا اومدم به خودم بجنبم در بسته شد و من جا موندم. هزار جور فکر و خیال تو سرم می چرخید. می گفتم نکنه بچه ها رو از اینجا بُرده باشن اردوگاه و بازم من اینجا تنها بمونم. بشدت ناراحت بودم که چرا منو نبردن. نکنه هنوز به قضیه اطلاعاتی بودنم شک دارن و میخوان بازم بازجوییای انفرادی رو شروع کنن. نکنه فهمیده باشن من روحانیم و بخوان حسابمو جداگونه برسن. همینجور فکرای مختلف به مغزم فشار میوورد. چن ساعت گذشت و من مثل سه روز اول تو اون اتاق با تنهایی خودم در خیالات مختلف غوطه ور بودم که با سر و صدای سربازای بعثی و بچه ها، خودمو جم و جور کردم. اولش فِک کردم یه عده اسیر جدید اوردن. ولی وقتی در باز شد دیدم همون رفقای خودم ولی با سر و وضعی بسیار آشفته و رقت بار و خونی. مات و مبهوت بودم چه اتفاقی افتاده و بچه ها را کجا بردن. بعثیا که رفتند و در بسته شد، از یکی پرسیدم کجا رفتید و چه اتفاقی براتون افتاد. چرا اینجوری برگشتید. گفت خوش بحالت که جا موندی. چشمت روز بد نبینه. ما را بُردن و هر چهار نفر رو سوار یه ایفا کردن و تو شهر بصره با دستای بسته چرخوندن و تعدادی از خونواده های بعثی رو آورده بودن و هر کس هر چه دستش بود بطرفمون پرت می کرد. یکی با سنگ می زد.یکی با چوب و یکی آب دهان سمتون می نداخت. این سنتی بود که بعثیا از یزید و شامیان سنگدل آموخته بودن. بدجوری بچه ها زخم و زیلی شده بودن. اوضاع بشدت رقت انگیز شده بود. یه عده اسیرِ مجروح، گشنه و بی رمق و این همه مصیبت! واقعا تو اون لحظات غمِ خودم و زخما و همه گرفتاریام از یادم رفت. گاهی دیدن اینجور صحنه ها از خود قرار گرفتن در اون زجرآورتره. من چه بدبختی هستم چرا باید جا بمونم و در غم و درد این بچه ها شریک نباشم. تا چن لحظه قبل چه فکر می کردم و حالا چه دارم می بینم! همون وقتی که می گفتم خوش بحال بچه ها که بردنشون اردوگاه و ازین وضع خلاص شدن طفلکیا زیر رگبار سنگ و کلوخ بعثیا بودن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ■⇨ @Ganje_arsh
✴️ چهارشنبه 👈 3 آذر /قوس 1400 👈 18ربیع الثانی 1443👈 24 نوامبر2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅ امور زراعی و کشاورزی. ✅ و نو بریدن و نو دوختن خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزادش خوب تربیت گردد وزندگی خوبی دارد.ان شاءالله 🚘مسافرت :خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ درختکاری. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ و خرید و فروش ملک و کالا نیک است. ✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 💎به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید👇 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، فرزند حاکمی از حاکمان یا عالمی از عالمان خواهد شد و برای سلامتی خوب است.ان شاءالله 💉💉 حجامت خون دادن فصد سبب قوت بدن می شود . 💇‍♂💇 اصلاح سر وصورت باعث غم میشود. 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 19 سوره مبارکه " مریم" است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما ........ و مفهوم آن این است که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه بیاورد.ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد @Ganje_arsh
⇜زیارت امام موسی کاظم(ع) ⇜امام رضا(ع)و امام محمدتقی(ع) ⇜امام علی النقی (ع) ■⇨ @Ganje_arsh
💧☀️💧☀️💧 ✅پرسش: اگر کسی عاق والدین شده باشد، در دنیا و آخرت چه عواقبی در انتظار او است؟ ✍️پاسخ: عاق والدین به هر نوع آزردن و نافرمانی پدر و مادر یا یکی از آن دو گفته می‌شود. در روایات نگاه تند و خشم‌آلود، ضایع کردن حقوق، برآورده نکردن خواسته، انجام ندادن فرمان، احترام نکردن از مصادیق آن شمرده شده است. ملا احمد نراقی در کتاب اخلاقی «معراج السعاده» هر چیزی که سبب آزردن والدین شود را سبب عاق والدین می‌داند. 🔹با توجه به آیات و روایات بسیاری که در زمینه حقوق والدین آمده است، می‌توان نتایج عقوق والدین در دنیا و آخرت را این گونه برشمرد: ۱-موجب خشم خدا و پیغمبر(ص) است. ۲-مانع قبولی نماز است. ۳-سلب توفیق می‌کند و گره در کار می‌اندازد. ۳-دعا اجابت نمی‌شود. ۴-فقر و تنگدستی می‌آورد. ۵-موجب جوان‌مرگی است. ۶- سبب گرفتگی زبان هنگام مرگ برای ادای شهادتین است. ۷-مایه حزن و اندوه و عذاب دنیاست. ۸-خداوند با عاق والدین سخن نمی‌گوید. ۹-خداوند نگاه رحمت به او ندارد. ۱۰-عاق والدین از جمله فراموش‌شدگان است. ۱۱-بهشت بر عاق والدین حرام است. 🔸در حدیثی از امام صادق می‌خوانیم: مردی نزد پیامبر(ص) آمده، عرض کرد: ای پیامبر(ص) به چه کسی نیکویی کنم؟ فرمود: به مادرت، عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، بار سوم عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد، فرمود: به پدرت. 🔹در حدیث دیگری آمده است: جوانی نزد پیامبر(ص) برای شرکت در جهاد آمد (آنجا که جهاد واجب عینی نبود)، پیامبر(ص) فرمود: آیا مادری داری؟ عرض کرد: آری! فرمود: در خدمت مادر باش که بهشت زیر پای مادر است. شاید این سفارشات به دلیل زحماتی است که مادر در طی دوران رشد کودک متحمل شده است. ■⇨ @Ganje_arsh
🌹🍃🌹 🍃 اکرم صلی الله علیه و آله: 🌸 ایمان شما، همچون لباسی که به تن دارید، کهنه می‌شود... از خدا بخواهید که ایمان را در دل شما تازه کند...🌸 📚 🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸 ■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨ 🔴مراقب امضاهایمان باشیم ✍جوانی روستایی ظرفی عسل برای فروش به سمرقند آورد. مامور تفتیش دروازه شهر، بار او را گشت و چون از جوان خوشش نیامد، حس کرد چیزی برای رشوه ندارد، به عمد درب ظرف عسل او را باز نگه داشت تا مگس‌ها بر آن بنشینند. جوان هرچه اصرار کرد که او را رها کند، مامور رهایش نکرد. پس از آنکه مگس‌ها در داخل ظرف عسل گرفتار شدند، مامور درب عسل را بست و اجازه ورود به شهر را به جوان داد.عسل به قدری به مگس آلوده شده بود که کسی در شهر آن را نخرید. جوان خشمگین شد و شکایت به قاضی سمرقند برد. قاضی گفت: مقصر مگس‌ها هستند، مامور به مگس‌ها امر نکرده که در عسل بنشینند و وقتی می‌نشستند قدرت مقابله را نداشته است. برو و هر جا مگس دیدی بکش.جوان روستایی وقتی فهمید که قاضی، با مامور در اخذ رشوه هم‌دست است، گفت: آقای قاضی لطف کنید یک نوشته بدهید تا من هر جا مگس دیدم، انتقام خود را بگیرم. قاضی نوشته‌ای داد. روز بعد جوان روستایی در خیابان، دید مگسی روی صورت قاضی نشسته است. نزدیک شد و با سیلی محکمی مگس را کشت. قاضی از ترس از جا پرید و همه به او خندیدند. قاضی دستور داد او را زندانی کنند. جوان بی‌درنگ نوشته را از جیب خود درآورد و به قاضی نشان داد و گفت: حکمی است که خودتان امضا فرمودید. ‌‌‌‌ ■⇨ @Ganje_arsh
✍ براے رفع اضطراب و نگرانی ترس و وحشت بعد از نمازهای پنج گانه هر روز ۱۰ بار این آیه را قرائت کند 📚 خزینة الاسرار ۲۳۲ ■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨ 🌼آراستگی ظاهر و لباس مناسب زن و شوهر در خانه ✍ابوخالد کابلی از اصحاب خاص امام سجاد علیه السلام نقل می‌کند که: یحیی ابن ام طویل دستم را گرفت و مرا خدمت امام سجاد علیه السلام برد. دیدم امام علیه السلام در خانه‌ای با فرش‌های مجلل نشسته و لباس‌های گران قیمت به تن دارد. پس از مدتی برخاستیم. امام علیه السلام به من فرمود: فردا هم نزد من بیایید! وقتی بیرون رفتیم، سرزنش‌کنان به یحیی گفتم: (مرا نزد کسی بردی که لباس‌های پر زرق و برق می‌پوشد.) و قصدم این بود که دیگر به نزد ایشان برنگردم؛ اما روز بعد، پیش خودم فکر کردم که رفتنم نزد او بی ضرر است؛ برای همین دوباره به خانه او رفتم. دیدم درِ خانه باز است. هیچ کس را ندیدم و تصمیم گرفتم برگردم. در این هنگام امام علیه السلام از داخل خانه، مرا به اسمم صدا زد و گفت: (ای کنکر، داخل شو) این اسمی بود که مادرم من را به آن نامیده بود و هیچ‌کس جز خودم از آن خبر نداشت! داخل شدم و دیدم دیوارهای خانه گلی است و امام علیه السلام بر روی حصیری از درخت خرما نشسته و لباسی از کرباس پوشیده است. یحیی هم نزد ایشان بود. امام علیه السلام فرمودند: ای اباخالد، من در آستانه ازدواج هستم و آنچه دیروز دیدی، خواسته زنان بود و من نمی‌خواستم با آنها مخالفت کنم. 📚بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰۵_۱۰۶. ‌‌‌‌ ■⇨ @Ganje_arsh
💙✍️ ذکر یونسیه: ‌« لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین » 🖊 دو رکعت نماز بخواند و رو بہ قبله ۲۳۹۴ بگوید بی شک مطلب حاصل شود 📚 صحیفة المهدیه ۱۷۵ ‌‌‌‌ ■⇨ @Ganje_arsh