💙🍃
🍃🍁
#نسخه_ای_برای_کسب_ورونق
💯✍آیة الکرسی را در روز سه شنبه با جوهر روحانی روی کاغذ زرد بنویس . و در انتها امضای تعویذ را هم بنویس(طریقه امضای تعویذ در کانال موجود است )
👈حال اگر این نوشته را در باغ یا مزرعه دفن کنید از دزد و کم بودن بار محفوظ بوده و در آن برکت زیادی حاصل می شود
👈واگر این نوشته را در درگاه مغازه تان پنهان نماید کسب شما رونق می گیرد
👈و اگر در درگاه منزلتان مخفی نماید از دزد محفوظ می مانید و رزق در خانه تان افزایش میابد
💯فقط هر وقت وارد مغازه یا دفترتان میشوید باید سه بار ایه الکرسی را بخوانید(هر بار یک نفس باید بخوانید)
"تا قسمت و هوالعلی العظیم" باید خوانده شود.و تا بخش "فِیهَا خَالِدُونَ" باید نوشته شود
ذکات عمل:
110 صلوات بفرستید و هدیه به مولا علی (ع) کنید
مبلغ به اندازه 2 قرص نان بیرون ذکات دهید
➣ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃
#حدیث_زیبا
✨✍امام علي عليه السلام :
◇كَما تُعينُ تُعانُ
◇آن گونه ڪه #يارےميڪني،
#يارے_ميشوے✨
📙غررالحڪم و دررالڪلم ، ح ۷۲۰۹
➣ @Ganje_aarsh ❤️
✍ڪلیڪ ڪنید
➣ @Ganje_aarsh ❤️
°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°
°🌹°❀°
°❀°
°🌹°
⚛ #تستـــ_بـــاردارے_در_15_دقیقـــہ
✴️⇦•این روش بسیار آسان، ڪم هزینہ و جالب مےباشد.
✴️⇦•مخصوص ڪسانی ڪہ حداقل پانزده روز عقب انداختہاند و مےخواهند
✴️⇦•بدانند ڪہ باردار هستند یا نہ.
🔘✍یڪ حبہ سیر را پوست بڪنید بہ گونہاے ڪہ زخمے نشود.
🔘✍آن را خوب شستہ و در واژن شیاف مےڪنید.
🔘✍بہ مدت پانزده دقیقہ بہ پهلو مےخوابید.
➖✍بعد از یڪ ربع، اگر ڪسے از جلوے شما رد شد و بوی سیر را احساس کرد، باردار نیستید.
➕✍اگر احساس نڪرد، شما باردار هستید.
بہ همین سادگے!😊
✳️⇦•نڪتـــــہ:
⁉️✍جهت اطمینان مےتوان از دهان هم بو ڪشید ڪہ آیا بوے سیر حس مے شود یا نہ.
⚜⇦•این روش از 《ابوعلے سینا》 مےباشد. این روش آزمایش شده است•⇨⚜
💢سعے ڪنید سیر را زخمی نڪنید چون شما هم زخمے مےشوید. 《براے اثبات این مطلب، اگر سیر را رنده ڪنید و روی پوست قرار دهید، بعد از چند دقیقہ پوست شما مے سوزد و تاول مےزند.》💢
°🌹°
°❀°
°🌹°❀°
°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°
⚠️ ڪُپے بِدون ذِڪرلینڪ مَمنِوُع و غِیراَخلاقے
💙🍃
🍃🍁
سطحِ توقعتان را نسبت به آدمهاى اطرافتان،
بچسبانيد كفِ زمين!
كنار بياييد با خودتان، كه آدمها همين اند؛
قرار نيست هميشه مطابقِ ميلِ تو رفتار كنند
يك روز با تو ميخندند و
فردايش به زمين خوردنِ تو!
بگرديد و آنهايى را كه كنارشان
خودِ واقعىِ تان هستيد پيدا كنيد!
آنهايى كه مجبور نيستيد كنارشان نقش بازى كنيد
كه مبادا فردا روزى برايتان حرف دربياورند...
لبخند بزنيد
به تمامِ آنهايى كه زندگيشان را گذاشته اند براى آزار دادنتان
باور كنيد هيچ چيز به اندازه ى لبخندِ شما،
معادلاتشان را بهم نميريزد!
👤 دکتر احمد حلت
➣ @ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃
💙🍃
🍃🍁
#نمازمجرب_براےمهربان_ڪردن_یڪ_شخص
💯✍چون شب یک شنبه یا چهارشنبه برسد چون مردم خفته باشند وضو بسازد و دو رکعت نمازگذارد در رکعت اول یک بار سوره فاتحه و بیست نوبت آیه
آیه 128 سوره توبه :
لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
⇇و در کعت دوم یک بار سوره حمد و بیست بار همین آیه را بخواند چون سلام داد بیست بار صلوات فرستد و بعد از آن سر به سجده نهد و بیست بار بگوید :
♡یا رحیم♡فلان را مهربان من گردان
چون این نماز گذارده باشد هر روز که شود آنکس مهربان گردد تا جای که وصف نتوان کرد
📚تحفة الاسرار ص 87
➣ @ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃
💙🍃
🍃🍁
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝نسل سوختــه
#قسمت_سی_و_ششم
✍((با من سخن بگو))
◇✍اوایل به حس ها و چیزهایی که به دلم می افتاد بی اعتنا بودم ... اما کم کم حواسم بهشون جمع شد ... دقیق تر از چیزی بودن که بشه روشون چشم بست ... و بهشون توجه نکرد ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم یعنی چی؟ ... با
هر کسی هم که صحبت می کردم بی نتیجه بود ... اگر مسخره ام نمی کرد ... جواب درستی هم به دستم نمی رسید ...
و در نهایت ... جوابم رو از میان صحبت های یه هادی دیگه پیدا کردم ... بدون اینکه سوال من رو بدونه ... داشت سخنرانی می کرد ...
◆✍اینطور نیست که خدا فقط با پیامبرش صحبت کنه ... نزول وحی و هم کلامی با فرشته وحی ... فقط مختص پیامبران و حضرت زهرا و حضرت مریم بوده ... اما قلب انسان جایگاه خداست ... جایی که شیطان اجازه نزدیک شدن بهش رو نداره ... مگه اینکه خود انسان ... بهش اجازه ورود بده ...
◇✍قلب جایگاه خداست ... و اگر شخصی سعی کنه وجودش رو برای خدا خالص کنه ... این جاده دو طرفه است ... خدا رو که در قلبت راه بدی ... این رابطه شروع بشه و به پیش بره... قلبت که لایق بشه ... اون وقت دیگه امر عجیبی نیست... خدا به قلبت الهام می کنه و هدایتت می کنه ... و شیطان مثل قبل ... با خطواتش حمله می کنه ...
◆✍خیابان خلوت ... داشتم رد می شدم ... وسط گل کاری ... همین که اومدم پام رو بزارم طرف دیگه و از گل کاری خارج شم ... به قوی ترین شکل ممکن گفت ... بایست ...
از شوک و ناگهانی بودن این حالت ... ناخودآگاه پاهام خشک شد ... و ماشین با سرعت عجیبی ... مثل برق از کنارم رد شد ... به حدی نزدیک ... که آینه بغلش محکم خورد توی دست چپم ... و چند هفته رفت توی گچ ...
◇✍این آخرین باری بود که شک کردم ... بین توهم و واقعیت ... بین الهام و خطوات ... اما ترس اینکه روزی به جای الهام ... درگیر خطوات بشم ... هنوز هم با منه ... مرزهای باریک اونها... و گاهی درک تفاوتش به باریکی یک موست ...
◆✍اما اون روز ... رسیدیم مشهد ... مادبزرگم با همون لبخند همیشه اومد دم در ... بقیه جلوتر از من ... بهش که رسیدم... تمام ذوق و لبخندم کور شد ...
اون حس ... تلخ ترین کلام عمرم رو به زبان آورد ...
✍ادامه دارد......
➣ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃