نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺
خدایا🙏
امروز حاجت دوستانم را
برآورد کن
به وجودشان سلامتی ❤️
به لحظه هایشان شادی
به کارشان رونق و
به زندگیشان آرامش عطا فرما🙏
آمین یا قاضِیَ الْحاجات 🙏
ای برآورنده ی حاجت ها 🙏
■⇨ @Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان عزیز😊✋
دوشنبه تون پربرکت☕️🍳
امروز زلال ترین
شبنم شادی را💚🌷
همیشه بر چشمانتون
و شیرین ترین
تبسم خوشبختی را
همیشه بر لبانتون آرزودارم🍁🍂
صبح زیباتون روح نواز🍂
■⇨ @Ganje_arsh
#زیارت_روز_دوشنبہ
⇦زیارت امام حسن(ع)
وامام حسین(ع)⇨
➣ @ganje_arsh ❤️
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : دین چگونه نجات دهنده است؟
✍️پاسخ: متکلمان و فیلسوفان برای اثبات نیازمندی انسان به دین و نجاتبخشی آن دلایل فراوانی ذکر کردهاند که ما در این مختصر فقط به یکی از آنها اشاره میکنیم. این دلیل بر مقدماتی استوار است؛ مانند:
1️⃣ خداوند حکیم است و کارهایش هدفمند است و هیچگاه کار لغو و بیهوده انجام نمیدهد.
2️⃣ خداوند انسان را آفرید و در او انواع نیازها و کمالات را قرار داد.
3️⃣ انسان برای اینکه تمامی کمالات بالقوهاش را بالفعل کند و به سعادت ابدی برسد، باید مسیر صحیح و مطمئنی برای زندگیاش انتخاب کند.
4️⃣انتخاب مسیر صحیح احتیاج به شناخت دارد.
5️⃣ابزار شناخت انسان که عبارت از عقل و حس میباشند، محدود بوده و قدرت نشان دادن دقیق راه صحیح را در تمام موارد به انسان ندارند، گرچه در برخی موارد، عقل به تنهایی میتواند سره را از سره بازشناسد.
6️⃣ صفت حکمت خداوند اقتضا میکند که انسان را رها نکند و راه رسیدن و سعادت واقعی و همچنین بالفعل کردن کمالاتش را از طریق وحی به او نشان دهد.
💠از مجموع مقدمات یاد شده، روشن میشود که انسان برای رسیدن به کمال نهایی خویش، نیاز به منبع دیگری، ـ غیر از حس و تجربه و عقل ـ دارد که با بهرهگیری از آن بتواند راه درست را بشناسد و بر اساس این شناخت، به گزینش صحیح دست زند؛ از اینرو با توجه به مقدمه نخست حکمت الهی اقتضا میکند که با بعثت پیامبران، مجموعه آنچه که شناخت آن برای نجات انسان و رسیدن او به کمال نهاییاش لازم است، در اختیار او نهاده شود.
■⇨ @Ganje_arsh
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ، يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ
❇️ كسى كه با دست كوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشيده مىشود.
📚 حکمت ۲۳۲ نهج البلاغه
■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨
🔴مدارا ،
✍بكربن صالح، نقل میکند: به امام جواد علیهالسلام نامه نوشتم: «پدرم ناصبى (دشمن امام علی) و خبيث است و از او بسيار سختى ديده ام. براى من دعا كن و بفرما چه كنم، آيا رسوايش كنم يا با او مدارا نمايم؟»
امام جواد علیه السلام در جواب نوشتند: «پيوسته ان شاء الله براى تو دعا می كنم، مدارا کردن ، بهتر از افشاگرى است. پس ار هر سختى ، آسانى است. صبر كن. «ان العاقبة للمتقين» خدا تو را در ولايت كسى كه در ولايتش هستى ثابت قدم فرمايد. من و شما در امانت خداوند هستيم؛ خدايى كه امانتهاى خويش را ضايع نمیكند.»
🔹بكربن صالح میگويد:
با پدرم مدارا کردم و پس از مدتی، پدرم اصلاح شد.
📚بحارالانوار ، جلد ۵۰ ، صفحه ۵۵
■⇨ @Ganje_arsh
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 لا يَكُن حُبُّكَ كَلَفا، ولا بُغضُكَ تَلَفا؛ أحبِب حَبيبَكَ هَونا ما، وأبغِض بَغيَضكَ هَونا ما
❇️ دوستىات، [در حدّ] شيدايى و دشمنىات [مايه ]هلاكت نباشد. دوستت را به اندازه دوست بدار و دشمنت را به اندازه دشمن بدار.
📚 بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۷۸
■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨
✍آیتالله بهجت(ره):
حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست».(شوری: ۳۰)
آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاریها که از هزار سال پیش به ما خبر دادهاند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همانطور که دستور دادهاند باشیم؟! که فرمودهاند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]»
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنانکه دستور دادهاند، دعای فرج را زیاد بخوانیم.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١٣
■⇨ @Ganje_arsh
#ثروت
✍ برای حصول دولت و ثروت از روز
سهشنبہ ۱۰ روز هر روزے ۱۰۰۰ مرتبہ
این ذڪر را بر مویز بخواند و بخورد
و در روز دهم نان و حلوا به مستحقان
بدهد موثر خواهد بود➣
■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨
🌼علت ترس از مرگ چیست ؟
اصلا چرا باید از مرگ بترسیم ؟
✍️ عمدهترین عوامل ترس و نگرانی غیرطبیعی از مرگ عبارتاند از:
1. نا آگاهی از حقیقت مرگ:
حضرت امام هادی علیهالسلام، به یکی از یاران خویش که در بستر بیماری بود و از ترس مرگ بیتابی کرده و میگریست، فرمود: «یا عبدالله تخاف من الموت لانک لا تعرفه»؛ «ای بنده خدا، تو از مرگ میترسی به دلیل آنکه حقیقت آن را نمیشناسی»(1). اگر انسان، مرگ را نابودی و فنا تفسیر نکرده بلکه انتقال از سرای فانی به سرای باقی بداند، از مرگ هراسی به دل راه نمیدهد .
2. دلبستگی شدید به دنیا:
انسانی که شیفتهی دنیا و غرق در مادیات شده است؛ برای بهرهمند شدن هرچه بیشتر از لذایذ دنیوی، به دنبال زندگی ابدی در این دنیاست و همواره از فرارسیدن مرگ خویش در نگرانی و اضطراب به سر می¬برد، زیرا چنین میپندارد که مرگ پایانبخش تمام لذتها و کامیابیهای اوست و او را از علایق و دلبستگیهایش، برای همیشه جدا میسازد .
حضرت امام علی علیهالسلام با گذرا خواندن دنیا و جاودان خواندن آخرت، در همه انسانها این انگیزه را ایجاد میکند که به دنیای زودگذر دل نبندند . میفرمایند: «أیها الناس إنما الدنیا دار مجاز ، و الآخرة دار قرار»؛ «ای مردم، دنیا سرای گذرا و آخرت خانه جاودان است». (2)
3. ترس از حسابرسی اعمال:
قرآن کریم میفرماید: «وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِین»؛ «ولی آنها هرگز تمنای مرگ نمیکنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند و خداوند ظالمان را بهخوبی میشناسد».دين مقدس اسلام ، برای خنثی کردن این عامل، همواره بر گشودگی در توبه و بخشندگی و توبه پذیری خداوند تأکید میکند .
📚۱-معاني الأخبار، النص ، ص ۲۹۰
📚۲-نهج البلاغة (تحقیق صبحي صالح)ص۳۲۰
■⇨ @Ganje_arsh
✨فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا
✨بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ
✨وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾
✨و اما كسانى كه به خدا گرويدند
✨و به او تمسك جستند به زودى خدا
✨آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب
✨خويش درآورد و ايشان را به سوى خود
✨به راهى راست هدايت كند (۱۷۵)
📚سوره مبارکه النساء
✍آیه ۱۷۵
■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨
🌼آزار بچه و تب کردن مادر
✍️یکی از شاگردان بزرگوار شیخ رجبعلی خیاط گفت: فرزند دو سالهام -که اکنون حدود چهل سال دارد- در منزل ادرار کرده بود و مادرش چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید. خانم پس از یک ساعت تب کرد، تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان پول نسخه و دارو شد، ولی تب قطع نشد، بلکه شدیدتر شد.
مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود. شب هنگام جناب شیخ را در ماشین سوار کردم تا به جلسه برویم همسرم نیز در ماشین بود، جناب شیخ که سوار شد، اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچههاست، تب کرده، دکتر هم بردیم ولی تب او قطع نمیشود.
شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود: بچه را که آن طور نمیزنند، استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشود. چنین کردیم تب او قطع شد!
■⇨ @Ganje_arsh