eitaa logo
گنجینه دفاع
1.8هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱و هرگز جز خداوند پناهی نخواهی یافت. 📚 سوره کهف آیه ۲۷ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌱برترین عبادت انتظار فرج است. 📚 پیامبر مهربانی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍 چمران لرستان که بود؟ توکل از شاگردان شهید چمران بود و در کنار شهید چمران مردانه جنگید، پس از بازگشت از جبهه با توجه به موقعیت حساس کشور و فعالیت‌های شدید منافقان و واقعه تأسف‌بار هفتم تیر، در اطلاعات سپاه مشغول شد و در کشف خانه‌های تیمی گروهک‌ها در استان‌های لرستان، همدان، باختران و مرکزی نقش به سزای داشت، ولی مجدداً به جبهه برگشت و به‌عنوان نیروی اطلاعات لشکر عاشورا در کنار شهید سعیدی و مهدی باکری فرماندهان آن لشکر به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت. چمران خطه لرستان در سرکوب فتنه‌های خلق عرب در خوزستان نقش فعالی داشت به همین منظور در کنار دیگر رزمندگان به استان خوزستان رفته و برای سرکوبی این فتنه‌ها با دیگر هم‌رزمانش مبارزه را ادامه می‌داد. شهید توکل مصطفی‌زاده به‌عنوان فرمانده و یکی از بهترین نیروهای کارآمد و برجسته اطلاعات - عملیات تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) مشغول به کار شد و در عملیات‌های نفوذی در بندی خان عراق پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی را در آن مکان به اهتزاز درآورد، سپس با شرکت فعالانه در شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۹ و بردن نیرو به منطقه عملیاتی و هدایت آن‌ها، دین خود به اسلام و مسلمین ادا کرد و سرانجام این اسوه ایمان و ایثار در ۶ اسفندماه سال ۱۳۶۴ با سادگی و اخلاص در منطقه سلیمانیه ارتفاعات «کاتودرپاتک» (عملیات والفجر ۹) از ناحیه سر مورد اصابت گلوله مزدوران بعثی قرارگرفته و به شهادت رسید. 🌱شهید توکل مصطفی زاده🌱 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌷اسم گردانشون شهادت بوده 🗳 در بحبوحه جنگ دارن رأی میدن .. ❌ من هم هیچ دلیلی نمیبینم که راهشونو ادامه ندم و شاهد هجوم دشمنای این مملکت به ایران و غارتش باشم.. ✌️پس با افتخار رأی میدم✌️ ✌️ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌱من غم و اندهم را تنها به خدا میگویم 📚سوره یوسف آیه ۸۶ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍امام علی علیه السلام: 🌱پیروزی با دور اندیشی و اراده پایدار به دست می آید. 📚میزان الحکمه 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
حمید باکری کسی است که: بی دلیل از سپاه ارومیه اخراجش کردند بسیجی به جبهه رفت با زدن انگ و تهمت او را برگرداندند گفتند صلاحيت جبهه رفتن نداری مجددا خواست جبهه برود او را وادار به نوشتن توبه نامه نمودند گفت کشور نیاز دارد آبرو برای چه می خواهم وادار به خواندن توبه نامه در نمازجمعه کردند.. اما.. زیر بار این نقشه موذیانه نرفت.. رفت جبهه پیش بچه های آذربایجان و کنار برادرش مهدی باکری.. و دیگر به شهر برنگشت.. جنگید و جهاد کرد.. تا در عملیات خیبر کنار پل شحیطاط جایی که از زمین و آسمان آتش می بارید به شهادت رسید.. پیکرش در معرکه ماند.. برادرش مهدی فرمانده لشکر مانع برگرداندن پیکر او به تنهایی شد و گفت : همه شهدا حمید هستند هر موقع همه را آوردید او هم.. لجبازی در عقبه جبهه و ستاد نشینان ادامه یافت.. حاضر به قبول و اعلام شهادت حمید نشدند.. باید پیکر وی را بیاورید تا شهید اعلام کنیم.. مهدی برادرش هم در عملیات بدر در دجله به حمید پیوست و شهید شد.. سفارشات منتسب به حمید باکری چه زیبا شرح حال رزمندگان را می دهد..... هدیه به روح مطهر شهید 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
33.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به بهانه انتخابات مجلس: این ۳ تا کار رو از نامزدهای انتخابات... نخــــــ🚫ــــــواه! 💡شرط انتخاب درست، شناخت صحیح مسئولیت ها و وظایف یک نماینده است، هم‌ برای انتخاب کننده و‌ هم‌ انتخاب شونده تا فردای انتخاب زمینه مطالبه دقیقی از نماینده های منتخب فراهم بشه. ✌️ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آزادی بیان پلیس ایتالیا برای دانشجویان حامی غزه نیروهای امنیتی ایتالیا، تظاهرات دانشجویان این کشور در شهر پیزا در حمایت از مردم مظلوم غزه و محکومیت جنایات اشغالگران را شدیدا سرکوب کردند 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
امام حسین علیه السلام: 🌱محبت اهل بیت سبب ریزش گناهان است چنانکه باد، برگ درختان را میریزد. 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید علی صیاد شیرازی «دنیا آدم را آهسته آهسته در کام خود فرو می برد؛ قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی باید مواظبِ همان قدم اول باشی» 🌱هدیه به روح مطهر شهید 🌱 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍خون دلی که لعل شد ♦️ پسرم مرا نشناخت! 🔹️ خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی ✏️ در سال ۱۳۴۶ مجددا توسط ساواک بازداشت و زندانی شدم. یک روز پسرم مصطفی را که دو ساله بود به زندان آوردند. یکی از سربازان دوان‌دوان آمد و گفت پسر شما را آورده‌اند. ✏️ به درِ زندان نگاه انداختم دیدم یکی از افسران، مصطفی را بغل گرفته و به سوی من می‌آید. مصطفی را گرفتم و بوسیدم. کودک به‌علت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهره‌ای گرفته و اخم‌کرده به من نگریست. سپس زد زیر گریه. ✏️ به‌شدت می‌گریست. نتوانستم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه ـ که اجازۀ دیدار با من را نداشتند ـ بازگرداند. این امر به قدری مرا متاثّر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دل‌آزرده بودم. 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa