▫️اسامی شهدای حادثه سقوط بالگرد
١-آیت الله سید ابراهیم رئیس الساداتی
٢-آیت الله سید محمد علی آلهاشم(نماینده رهبری در تبریز)
٣-دکتر حسین امیرعبداللهیان(وزیر خارجه)
۴-دکتر مالک رحمتی(استاندار تبریز)
۵- سردار سید مهدی موسوی
۶-یک نیروی سپاه انصارالمهدی(هویت نامشخص)
٧-خلبان (نام ایشان فعلا اعلام نشده)
٨-کمک خلبان (نام ایشان فعلا اعلام نشده)
٩-کروچیف (نام ایشان فعلا اعلام نشده)
✍ صابرین نیوز
#شهادت #رئیسی #شهدا
@GgaroGhati
@GgaroGhati
رئیس هلال احمر در تماس با شبکه خبر: اجساد مطهر در حال انتقال به معراج شهدای تبریز است. کار جست و جوی اجساد به پایان رسید.
بالاخره رسماً اعلام کردند
آقای رئیسی در راه خدمت به مردم، به درجه شهادت نایل شد. 😭
شهادتت قبول باشد مرد باصفا
#شهدا #خادم_مردم #خادم_الرضا (ع)
@GgaroGhati
@GgaroGhati
وزیرخارجه انقلابی ما به یاران شهیدش پیوست.
شهید دکتر غضنفر رکن آبادی(از شهدای منا و سفیر اسبق ایران در لبنان) و آقای دکتر حسین امیرعبداللهیان(ره) در کنار تابوت یکی از شهدای حزب الله لبنان
#شهدا #خادم_مردم
@GgaroGhati
@GgaroGhati
⚫️ آخرین فراز از وصیتنامه امام خمینی رحمة الله علیه
«بدانند كه با رفتن یك خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.»
#شهدا #رئیسی #خادم_مردم
@GgaroGhati
@GgaroGhati
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نوای چَمِر در خیابانهای خرم آباد
طنین انداز شد
🔹️مردم از ساعات اولیه صبح با شنیدن خبر شهادت آیت الله رییسی به شیوه سنتی و با نواختن نوای حزن انگیز چَمِر به عزاداری پرداختند.
✅ @GgaroGhati
https://eitaa.com/GgaroGhati
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید جمهور!
شهادت رئیس محترم جمهور خادم الرضا سید ابراهیم رئیسی و همراهانش در شب میلاد امام رضا(ع) را به مردم سرزمین ایران تسلیت عرض می نماییم.
#رئیسی #خادم_الرضا (علیه السلام) #شهید_جمهور
@GgaroGhati
@GgaroGhati
پیام سید محمد خاتمی(رئیس جمهور اسبق) به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی
در پیام وی آمده است:
"سانحه هولناک سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور محترم و خدمتگزار پرتلاش ملت و وزیر امور خارجه خیراندیش و امام جمعه محترم و استاندار آذربایجان شرقی و دیگر همراهان که که به شهادت این عزیزان انجامید، حادثهای بود دردناک و خسارتبار که امیدوارم لطف حضرت پروردگار، آن را جبران نماید ..."
#رئیسی #خادم_الرضا (ع) #خادم_مردم
@GgaroGhati
@GgaroGhati
توییت جالب علیزاده درباره شایعه ترور آیت الله رئیسی
#رئیسی #خادم_الرضا (علیه السلام) #شهید_جمهور
@GgaroGhati
@GgaroGhati
پیام تسلیت سید حسن خمینی به مناسبت شهادت رئیس جمهور و وزیر خارجه و همراهان
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و اناالیه راجعون
حادثه دلخراش سقوط هلیکوپتر و شهادت ناباورانه رئیس جمهور، وزیر امور خارجه، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی، استاندار و همراهانشان، مایه تأثر شدید شد.
اینجانب از سالها قبل با شهید حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی آشنایی و معاشرت داشتم. صفای باطن، تواضع و شوق خدمتگزاری به مردم مهم ترین ویژگی او در تمام این ادوار بود. ارتقاء مسئولیت های رسمی، هیچ گاه باعث دگرگونی روحیات این روحانی خدمتگزار نشد. ارادت قلبی شهید رئیسی به امام چنان بود که در مهم ترین سالهای مسئولیت در قوه قضائیه و ریاست جمهوری نیز آن را فراموش نکرد و بر آن مداومت می ورزید.
همچنین لازم می دانم از امام جمعه ی محبوب و مردمی تبریز آیت الله آل هاشم و دیپلمات نجیب و محترم جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان یاد کنم و خدمات آنان در این سالها را تکریم کنم.
ضمن عرض تسلیت به بازماندگان و طلب صبر برای آنها، حشر این شهیدان با اولیاء الهی را از خداوند خواستارم.
بدون شک، وجود آرامش بخش حضرت آیت الله خامنه ای در این شرایط، همچون لنگرگاهی ثبات آفرین برای کشور ماست. جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل خود با حوادث بسیار سختی رو به رو بوده است و از تمام آنها با سلامت عبور کرده است. همانگونه که پیوند عمیق میان امام و ملت ایران در دهه اول انقلاب توانست کشور را بیمه کند، امروز نیز تدبیر رهبری انقلاب و هوشمندی مردم باعث عبور از این روزها خواهد شد. ان شاءالله
سید حسن خمینی
31 اردیبهشت 1403/ جماران
#شهید_جمهور #رئیسی #خادم_مردم
@GgaroGhati
@GgaroGhati
وقتی سید ابراهیم رئیسی، عباس معروفی را از اعدام نجات داد
عباس معروفی(رماننویس مشهور)، سال ۱۳۳۶ در تهران (بازارچه نایب السلطنه) متولد شد. وی دیپلمه ریاضی و فیزیک از دبیرستان مروی، و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در رشته ادبیات دراماتیک است. حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستانهای هدف و خوارزمی تهران بودهاست. خانواده عباس معروفی اهل سنگسر بودند.
نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستانهای او در برخی مطبوعات به چاپ میرسید. مهمترین اثر وی «سمفونی مردگان» است. وی مدیر مجله ادبی «گردون» بود که در نخستین سالهای دهه ۷۰ در دولت سازندگی، توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.
عباس معروفی در گفتگو با یک نشریه نقل میکند:
قاضی پروندهام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام». حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. چند روز بعد او به من خبر داد که روزهای سهشنبه حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، دادستان وقت انقلاب، [دیدار مردمی] دارد و قرار شد که من از ساعت شش صبح سهشنبه آنجا باشم.
این سهشنبه رفتنها، چهار بار طول کشید و نوبت به من نرسید، بار پنجم، ساعت ۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. گفت: «بفرمائید!». خودم را معرفی کردم، رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفی معروف؟». گفتم: «بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بیشاخ و دم که هر روز در بارش روزنامهها مینویسن». گفت: «خب آقای معروفی، چه میکنید؟». گفتم: «رمان مینویسم، کتاب چاپ میکنم، ادیتوری میکنم، هر کار که بشه چون دفترم بازه اما شما انتشار گردون رو توقیف کردید». گفت: «خب فکر میکنی چرا توقیف شده؟». گفتم: «همکاران شما از من میپرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر میکنم؟». گفت: «این سوال من هم هست». گفتم: «مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲ هزار تیراژ داره». گفت: «چند سالته؟». گفتم: «سیوسه». گفت: «این چیزهایی که درباره شما در روزنامهها مینویسن، من فکر کردم بالای ۶۰ سال رو داری». به پشتی صندلیاش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوشسیما و خوشتیپی است.
گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما، آقای فاضل میبدی بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خواندم. میخواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی. بهم نداد. دلم میخواد بخونمش». اتفاقاً نسخهای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره». گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» بعد خندید و گفت: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری». ۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب میکنم! چرا این قدر راجع به شما بد مینویسن؟ امکانش هست فوری کلیه گردونها رو به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟». گفتم: «با کمال میل. فردا براتون میارم». گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و بعد خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون از شماره ۱ تا ۲۰ را به دستش دادم و خداحافظی کردم.
حدود یک هفته بعد، پرونده من از دادستانی انقلاب «عدم صلاحیت» خورد و به دادگستری ارجاع داده شد. این دیدار، باعث شد گردون در دادگاه تبرئه شود.
پینوشت:
عباس معروفی که این خاطره را تعریف کرده در سال ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی وفات کرد.
#رئیسی #خادم_مردم #خادم_الرضا (عليه السلام)
@GgaroGhati
@GgaroGhati