eitaa logo
کانال تحلیلی حامیان ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
10.4هزار ویدیو
131 فایل
کانال تحلیلی حامیان ولایت @gh63_soldier_velyatfagih.
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ فصل‌اول ⏪ معنای ولایت ❇️ ولایت یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند و در هم تنیدگی. ❇️ پیوند ولایت- که یک پدیده سیاسی اجتماعی و یک حادثه تعیین کننده برای زندگی است- با تلاش، با حرکت، با هجرت، با درکنار هم بودن و باهم کارکردن حاصل می شود. ❇️ اسلام حکومت را با تعبیر ولایت بیان می کند و شخصی را که در راس حکومت قرار دارد به عنوان والی، ولی، مولی معرفی می کند. معنای آن این است که در نظام سیاسی اسلام، آن کسی که در راس قدرت قرار دارد و آن کسانی که قدرت حکومت بر آنها در اختیار اوست، ارتباط و اتصال و پیوستگی جدایی ناپذیری از هم دارند. صفحات 3⃣ و 4⃣ و 5⃣ ⏺ ادامه دارد...
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو ولايت فقیه 📋گفتاری از علامه یزدی 🔅تشکيل حکومت ديني، لزوماً بدین معنا نیست که هيچ تخلفي در جامعه و حتي به‌دست حکومت صورت نگیرد. ممکن است برخي گمان کنند که برخي نابساماني‌ها و تخلفات در نظام جمهوري اسلامي، آن را از ماهيت ديني مي‌اندازد؛ حال‌آنکه مفهوم «حکومت ديني»، مفهومي مشکّک و ذومراتب و کش‌دار است. 🔅مرتبهاي از حکومت ديني، همان مرتبه‌اي است که با ظهور حضرت حجت عجل الله تعالي فرج الشریف تحقق خواهد يافت؛ حکومتي که در آن از فساد کارگزاران، رشوه در ادارات، پارتيبازي، باندبازي و اموري ازاين‌قبيل خبري نخواهد بود. 🔅 بديهي است که ما در حال حاضر، با تحقق چنين حکومت آرماني‌ای فاصله داريم؛ اما با وجود برخي اشکالات، اين نظام از نظام پهلوي که رسماً اسلام را از صحنة اجتماع و سياست مي‌زدود، بسيار دور است و به آن حکومت آرماني بسيار نزديک‌تر است؛ زیرا حتي در قانون اساسي جمهوري اسلامي آمده است که هيچ‌يک از مقررات و قوانين نظام جمهوري اسلامي نبايد با اطلاقات و عمومات قرآن و سنت مخالفت داشته باشد. 🔅براي جلوگيري از وقوع تخلف در اين زمينه، يک نهاد رسمي، به نام شوراي نگهبان در قانون پيش‌بيني شده است که وظيفه دارد از تصويب مصوبات خلاف شرع جلوگيري کند. خلاصه آنکه در پاسخ به اين سؤال که آيا نظام جمهوري اسلامي، حکومتي ديني است يا خير، بايد گفت: 👈《 آري، حکومت ديني است؛ اما مرتبه‌اي از مراتب حکومت ديني، نه آن شکل مطلقش که هيچ عنصر غيرديني يا ضدديني در آن وجود نداشته باشد.》 🔅به‌عبارت‌ديگر، از کساني که مدعي‌اند اين نظام مبتني‌بر ولايت فقيه بايد به يک «نظام لائيک» تغيير يابد ـ چون موفق نبوده است‌ـ بايد پرسيد که شما موفقيت يک نظام را به چه ميدانيد؟ بسیاری خواهند گفت که اگر آن نظام، خواستههاي مردم را تأمين کند و به اهدافش برسد، موفق است؛ اما اگر به اهدافش نرسد و نتواند مردم را راضي نگاه دارد، ناموفق خواهد بود. 🔅 دراين‌باره، ما بايد به اين نکته توجه کنیم که خواستههاي مردم دنيا در برقراري يک نظام با یکدیگر متفاوت است. کساني هستند که نظامي را بر سر کار مي‌آورند تا خواستهها و نيازمندي‌هاي مادي و هوس‌هاي دنيايي‌شان را برآورد. آنان به‌دنبال محيطی آرام و بيسروصدا هستند که بتوانند خوب بخورند و خوب بپوشند و همواره در خوشي باشند: 🔻ذَرْهُمْ يَأْکلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُون؛(حجر/3) «بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولي به‌زودي خواهند فهميد». 🔻وَالَّذِينَ کَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُم؛(محمد/12) «و کافران از متاع زودگذر دنيا بهره مي‌گيرند و همچون چهارپايان مي‌خورند و سرانجام آتش دوزخ جايگاه آنهاست». 🔅قرآن کریم با تعابیر پیش‌گفته، از چنين کساني ياد کرده، و خواست‌هاي آنان را در محدودۀ خواست‌های حيوانی دانسته است. با چنين نگاهي، اگر يک نظام بتواند اين خواستهها را برآورد، نظام موفقي خواهد بود؛ ولی ما براساس بينش الهی خویش، تحقق چنين امري را موفقيت نمي‌دانيم، بلکه موفقيت نظام را در اين مي‌دانيم که بتواند زمينة رشد انساني را فراهم کند. 🔅درحقيقت، انسانيت انسان به رشد معنوي اوست، نه رشدحيواني‌اش. البته نيازهاي حيواني ما نيز بايد تأمين شود، ولي اين هدف اصلي نيست، بلكه هدف متوسط و به يك معنا ابزار است. هدف اصلي انسان، تکامل انساني و معنوي و قرب خداست. بنابراين از ديدگاه ما نظامي موفق است که بتواند به اين هدف در جامعه تحقق بخشد. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 403
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو ولايت فقیه 📋گفتاری از علامه یزدی 🔅براي ارزيابي هر نظام سياسي، در درجة نخست بايد ديد که ملاک موفقيت، براساس مباني و چارچوب‌هاي فکري آن نظام، چيست. مطلب ديگر آنکه کساني، در ارزيابي عملکرد جمهوري اسلامي و کارآمدي آن، چنين القا ميکنند که همة‌ امور جامعه تابع نظام و حکومتي است که در رأس آن قرار گرفته است. بنابراین، تمام خوبي‌ها و بدي‌هاي جامعه بر گردن حکومت است و در همة آنها حکومت نقش دارد. 🔅درحقيقت، اينان حکومت را مسئول تأمين تمام خواستههاي جامعه مي‌دانند و تمام مشکلات را به گردن حکومت مياندازند و مثلاً می‌گویند که حکومت نتوانست نظام اقتصادي درستی برقرار سازد؛ فرهنگ را اصلاح کند؛ رشد سياسي بدهد؛ یا سبب رشد معنوي افراد شود. در اينجا نیز مغالطه‌اي درگرفته است؛ زيرا نقش حکومت در مصالح و مفاسد جامعه علت تامه نيست، بلکه فقط جزئي از سرنوشت جامعه در دست حکومت است، نه اينکه همه‌چيز مردم در دست حکومت باشد. 🔅ازاین‌رو اين حقيقت را نمي‌توان کتمان کرد که حکومتي بالاتر از حکومت علي علیه السلام نيست و دستور حکومتي‌ای بالاتر از دستور اسلام وجود ندارد. با وجود اين دو ويژگي در حکومت علي علیه السلام ، ايشان تا چه اندازه توانست جامعه را اصلاح کند؟ آيا صددرصد اهداف ايشان در آن حکومت تأمين شد؟ قطعاً پاسخ، منفي است؛ زيرا جنگ‌هاي داخلي صفين و جمل و نهروان، تهديدات دشمنان خارجي، کمبود نيروي انساني توانمند و تربيتشده، فزونی مشکلات، گستردگي بدعت‌ها و سنت‌هاي فاسد و آلودگي‌هاي مزمن اجتماعي و تغيير چارچوب نظام ارزشي، زمينه‌اي فراهم ساخت تا جامعة ايدئالي آن حضرت، کامل محقق نشود. 🔅به‌عبارت‌ديگر، حکومت همه‌چيز مردم را در اختيار ندارد و تک‌تک مردم جامعه، ارادۀ مستقل، و حتی خواسته‌های متفاوتي دارند. همچنین، مسائل گوناگونی هست که تحت کنترل حکومت نيست و حکومت نمی‌تواند لجام آنها را در دست گيرد. پس براي تعیین ميزان کارآمدي يک نظام بايد ديد که حکومت چه سهمي می‌تواند در «سرنوشت جامعه» داشته باشد. اگر در آن سهم درست عمل کرد، موفق است؛ هرچند جامعه همچنان با هزاران آفت و آسيب روبه‌رو باشد. 🔅کارآيي حکومت در همۀ شرايط تاريخي و اجتماعي يک‌سان نيست، بلکه گاهي حتي عوامل بيروني مي‌تواند مانع کارآيي حکومت شود؛ مثلاً وقتي دشمن احساس کرد که در درون جمهوري اسلامي ظرفيت‌هاي پيشرفت و ترقي مادي و معنوي فراهم است، کوشید تا با دخالت‌هاي نظامي و تبلیغاتی، فشارهاي اقتصادي و اموري ازاين‌دست، موانعي بر سر راه کارآمدي نظام ايجاد کند. بديهي است که بخشي از اين امور را نمی‌توان کامل کنترل کرد و به‌هرحال، در نظام و جامعه اثرگذار است. 🔅بنابراین، در ارزيابي حکومت‌ها بايد ديد که آن حکومت در شرايط عادي قرار دارد يا اينکه با تهديدات فراواني روبه‌روست؛ مثلاً اگر درصدديم که دربارۀ مشکلات اقتصادي کشور نظر دهيم، بايد توجه کنيم که منشأ اين مشکلات چيست. بديهي است که بخشي از اين مشکلات ناشي از عوامل گوناگونی است که داوري در موفقيت نظام اسلامي به بررسي آنها بستگی دارد؛ مثلاً تغيير فرهنگ مصرف جامعه و بالارفتن سطح توقعات، تحريم‌هاي اقتصادي، تحميل جنگ ازسوي عراق به ايران به جرم پايبندي به ارزش‌هاي اسلامي و حوادث طبيعي فراوان، همه در پيدايش اين مشکلات نقش دارد. ناهنجاري‌هاي فرهنگي نيز چنين است. 🔅 بسياري از انديشمندان اسلامي و مربيان ديني، پيش از انقلاب درگير مبارزه يا در بند رژيم طاغوت بودند و پس از انقلاب، به‌سبب نياز شديد نظام به کارهاي اجرايي مشغول شدند. گروهي از ارزشمندترين تربيت‌يافتگان مکتب اسلام همچون شهيد بهشتي، مطهري، باهنر، رجایي و شهداي محراب، که هريک سرمايه‌هاي بينظير نظام و اسلام به‌شمار ميآمدند، در حوادث آغازين انقلاب، به‌دست خيانت‌کاران و دشمنان اسلام به شهادت رسيدند. افزون بر اين، دخالت دشمن در ايجاد فضاي آلودة فرهنگي براي نسل جوان، در نابساماني‌هاي فرهنگي تأثيري عميق گذاشت. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 404 ||
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻1. جمهوری اسلامی؛ نظامی برپايه خدامحوری 🔅 _فقيه، به‌عنوان رکن اصلي و اصيل نظام جمهوري اسلامي، رمز بقای اين نظام بوده است؛ چنان‌که تا کنون توانسته است به پشتوانة آن دربرابر تمام تهديدها و چالش‌ها مقاومت و چاره‌انديشي کند. اساس اين مقاومت در اين نهفته است که حاکميت در عصر غيبت به حاکميت خداوند گره خورده است و جامعة مسلمانان، تحت لواي اين نوع حاکميت، با جان‌ودل در «حفظ و استمرار» آن مي‌کوشند. 🔅تنها نظام ما به «جمهوري اسلامي» مزيّن نشده است، بلکه کشورهاي ديگري همچون پاکستان و موريتاني، اين عنوان را يدک مي‌کشند. حتي در برخي کشورها به‌ظاهر، قوانين اسلام را سخت‌گيرانه اجرا مي‌‌کنند؛ مانند عربستان سعودي که دست‌بريدن و گردن‌زدن و مجازات‌هايي ازاين‌قبيل در آنجا مرسوم است؛ اما چرا قدرت‌هاي شيطاني دنيا از ايران اسلامي می‌هراسند و به اين کشورها واکنش جدي نشان نمي‌دهند؟ 👈 زیرا این کشورها در مشت قدرت‌هاي بزرگ دنيا هستند و در برخي از آنها مانند افغانستان، مسلمانان براي استقرار حاکميت الهي در جامعة خويش بسیار می‌کوشند؛ اما به‌دليل نداشتن اعتقاداتي همچون اعتقاد به _فقيه در نيمة راه بازمانده‌اند و قدرت‌هاي شيطاني حرکت‌هاي آنها را به‌نفع خود مصادره کرده‌اند. 🔅اما در ايران، حرکت مردم به کسي شکل گرفت که از عمق وجود معتقد بود که اين حکومت بايد براساس اسلام شکل گيرد و کساني متصدي امر شوند که «حق» حکومت و از جانب معصومان علیهم السلام به آنها داده شده است. بديهي است که دراين‌‌صورت، هر عملي در نظام جمهوري اسلامي بايد با اذن « _فقيه» انجام شود؛ وگرنه از اعتبار ساقط است. 👈بنابراین، در کشورهاي ديگری همچون کشور ما قانون اساسي، انتخابات، مجلس شورا و اموري ازاين‌قبيل وجود دارد؛ ولي آن چيزي که جمهوري اسلامي را از نظام‌هاي سياسي ديگر متمايز ساخت، «مشروعيت الهي» آن بود که نمادي از خدامحوري در جامعة اسلامي است. ازهمين‌روست که مردم مسلمان ايران، از عمق وجود از دستورهای _فقيه پیروی مي‌کنند؛ زیرا او را مأذون خداوند و نمايندة حضرت حجت عجل الله تعالي فرج الشرف در حال حاضر مي‌دانند. 🔅براساس نگرش ديني، تمام عالم هستي متعلق به خداست و تا او اذن تصرف در آن را ندهد، کسي حق ندارد در آن تصرف کند. حاکم نیز تنها در صورتي مي‌تواند بر مردم حکومت کند که اين «اذنِ تصرف» را از خداوند گرفته باشد؛ وگرنه او نیز مانند ديگران، بنده‌اي از بندگان خداست و ازاين‌حيث تفاوتي با آنها ندارد. 🔅کسي که در صدد وضع قانون براي ديگران و دستور دادن به آنهاست، بايد از خداوند اجازه داشته باشد؛ چون همه‌چيز ملک خداست و همة افراد بندة اویند. 🔅نظام جمهوري اسلامي بر اين پايه قرار دارد که در تمام قوانين و ضوابط حکومتي بايد اذن خداوند احراز شود. همچنين حاکم بايد منصوب خداوند باشد تا برای تصرف در جان‌ومال و آبروي ديگران اذن یابد. بنابراین، نظام جمهوري اسلامي اساساً در مقابل «جريان سکولار» حاکم بر دنياست که انسان را به‌جاي خدا نشانده است و خواست و رضايت او را منشأ مشروعيت قانون مي‌داند و حاکمي را برمي‌تابد که مردم او را معرفي کرده باشند و وکيل آنها باشد. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی، ص 407
📜__جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو ولایت فقیه__ بخش‌هفتم 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻2. جمهوری اسلامی؛ نظامی بر پاية اعتقادات بنيادیِ اسلامی 🔅دشمنان اسلام، به‌خصوص ابرقدرت‌هاي بزرگ دنيا نه پيروزي انقلاب را پیش‌بینی می‌کردند و نه استمرار آن را؛ زیرا رژيم محمدرضاشاه آن‌چنان قدرت يافته بود که كسي گمان نمي‌كرد به اين زودي ‌شکست بخورد و ساقط شود و پيش‌بيني نمي‌شد که نظامي بر سر کار آيد که در رأس آنْ فقيه قرار گیرد. همچنين وقتي آنها احساس کردند که اين نظام، قوام يافته است، با تمام توان کوشیدند تا آن را ساقط کنند؛ اما از هر راهی وارد شدند، نه‌تنها موفق نشدند، بلکه به اين نتيجه رسيدند که روزبه‌روز ريشه‌هاي اين نظام قوي‌تر مي‌شود. 🔅در اين انقلاب، سه عنصر وجود دارد که با انقلاب‌هاي ديگر متفاوت است و عامل پيروزي و بقاي آن بوده است: 🔹الف) اعتقاد به امامت و اهميت مسئلة عاشورا و حضرت سيدالشهدا علیه السلام در ميان شيعيان و الگوگيري از آن حضرت و تقويت روحية شهادت‌طلبي؛ 🔸ب) اعتقاد به مهدويت و اينکه سرانجام، روزي منجي بشر خواهد آمد و مشکلات را حل خواهد کرد. اين امر شيعيان را هميشه فعال و اميدوار و پرنشاط نگاه مي‌دارد؛ 🔹ج) اعتقاد به ولايت ‌فقيه. 🔅بديهي است که دشمن تمرکز اصلي خود را بر تضعيف این اعتقادات سه‌گانه بگذارد و در اين راستا از هر روشي بهره گيرد. 🔅بنابراین، منشأ پيروزي و استمرار اين انقلاب در اعتقادات ديني است و چنان‌که اين اعتقادات در پيروزي انقلاب اسلامي مؤثر بوده، در استمرار و جهت‌دهي آن نیز اثرگذار است. 🔅از جملة اين اعتقادات، همان‌طور که پيش‌ازاين گفتیم، اعتقاد به امامت و حب اهل‌بيت علیهم السلام است. دوست و دشمن اعتراف می‌کنند که اگر ولايت اهل‌بيت علیهم السلام در ايران نبود، چنين انقلابي به سرانجام نمي‌رسيد. 🔅 در همسايگي ما و در کشور افغانستان، تقريباً هم‌زمان با انقلاب ما مبارزه با ابرقدرت شرق روی داد و حقيقتاً مردم افغانستان اعم از شيعه و سني، بسیار کوشیدند؛ ولي متأسفانه به نتيجة مطلوب نرسيدند و به‌جاي اينکه در ازاي اين فداکاريها به حکومت عزتمند و مقتدر اسلامي دست یابند، بر روی هم سلاح کشيدند و آنچه نبايد رخ مي‌داد، اتفاق افتاد. 🔅کوتاه آنکه هرچه ما ـ ‌چه قبل از پيروزي انقلاب و چه بعد از آن ‌ـ به‌دست آورده‌ايم، به طفيل ولايت اهل‌بيت علیهم السلام است. پس باید در ساية اين پيروزي، بکوشیم تا معرفت اهل‌بيت علیهم السلام ، هم در داخل و هم در خارج، بيشتر رواج یابد تا در آينده نیز دیگر انسان‌ها از اين انوار پاک بيشتر بهره برند. 🔅امام خميني رحمه الله با بهره‌گيري از اين اعتقادات اصيل شيعه، حرکتي را آغاز کرد. مردم بر اين باور بودند که بايد از رهبر ديني‌شان اطاعت کنند. بنابراین، حاضر شدند حتي جان خود را در راه مبارزه با شاه و دستگاه پهلوي فدا کنند. ازاین‌رو در آن زمان، دسته‌دسته ميآمدند و از امام مي‌خواستند که به آنان رهنمود بدهد تا براي اقدام عملي حجت شرعي داشته باشند. 🔅ازآنجاکه مردم ما تربيت‌شدۀ مکتب دين بودند، جان خود را در راه اهداف پست مادي و جناحي و پيروزيهاي موقت سياسي فدا نمي‌کردند، بلکه چون انقلاب با اعتقادات آنها گره خورده بود، حاضر شدند جان خود را در طبق اخلاص نهند. به‌هرحال، اگر اين اعتقاد در ميان مردم نبود که اطاعت از دستور رهبر مذهبي و مرجع تقليد بر همگان واجب است، چنین نهضتی پا نمي‌گرفت. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 408 🏝
🏝 دل نوشته شهید آوینی خطاب به رهبر انقلاب🏝 عزیز ما ، ای وصی امام عشق! آنان که معنای ولایت را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند. اما شما خوب می دانید که سرچشمه این تسلیم و اطاعت و محبّت در کجاست. خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم. ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و نائب امام زمان. ⚘
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو ولایت فقیه 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻3. جمهوري اسلامي؛ نظامي منسجم و متحد 🔅به‌برکت نظام جمهوري اسلامي، در عين اينکه تنوع قوميتي و زباني و مذهبي آشکار است، انسجام و يکپارچگي و اتحاد همچنان به قوت خود باقي است. اين انسجام و هم‌بستگي را در عرصه‌هاي گوناگون مي‌توان نشان داد و نقش بي‌بديل ولايت فقيه را در آنها ترسيم کرد. در اينجا به برخي مظاهر انسجام‌بخشي ولايت فقيه در نظام جمهوري اسلامي اشاره مي‌کنيم: 🔹الف) انسجام در ساختار در عين تفکيک قوا: در نظام جمهوري اسلامي، سه قوة مقننه و مجريه و قضائيه از يکديگر تفکيک شده‌اند؛ اما در رأس هرم، تمام قدرت‌ها در يک نقطة وحدت‌بخش متمرکز مي‏شوند. در نظام مبتني‌بر ولايت فقيه، قواي سه‌گانه تحت اشراف نقطة مرکزي، يعني ولي فقيه قرار مي‏گيرند و چون او، هم حافظ قانون اساسي و هم ارزش‌هاي اسلامي است، موظف است که براي جلوگيري از تخلفات در اجراي احکام اسلامي نظارت کافي داشته باشد. 🔅 همچنين ولي فقيه، نقش هماهنگ‌کنندة قواي سه‌گانه را ایفا می‌کند و از تنش در جامعه بازمی‌دارد و همگان را به هماهنگي و دوستي و همدلي فرامی‌خواند و اگر تنش‌هاي شديد و بحران پديد آيد، آنها را دفع مي‏کند. در اين چند دهه که از عمر نظام جمهوري اسلامي مي‌گذرد، چه در زمان حيات امام خميني رحمه الله و چه در زمان رهبري مقام معظم رهبري، بارها به‌سبب تنش‌هاي خاصي که خواه‌ناخواه در هر جامعه‏اي پيش مي‏آيد، نظام در شرف بحران قرار گرفته است؛ و چنانچه تدبيرهاي حکيمانة ايشان نبود، کشور به‌سبب اختلافات درون‌ساختاري، دستخوش بحران‌هايي شبيه به آنچه می‌شد که در برخي کشورها رخ داده است. 🔅اگر ما در صدد مقايسة نظام جمهوري اسلامي با دیگر نظام‌هاي دموکراتيک جهان ـ‌که امروز پيشرفته‏ترين نظام‌هاي حکومتي شناخته مي‏شوندـ برآييم، درخواهيم يافت که از مهم‌ترين امتيازات نظام جمهوري اسلامي ايران بر دیگر نظام‌ها، «انسجام دروني» آن است. در همة نظام‌هاي دموکراتيک، شاخص اصلي دموکراتيک و پيشرفته‌بودن را اين مي‏دانند که قوا از يکديگر تفکيک شوند و در هم دخالتي نداشته باشند؛ ولي ما عملاً هيچ کشوری را سراغ نداريم که در آن، قوا کاملاً از هم منفک باشند و در هم دخالت نکنند. پس نوعی ناهماهنگي دروني در نظام‌هاي دموکراتيک فعلي دنيا وجود دارد؛ اما در نظام جمهوري اسلامي، درعين‌حال که سه قوه از هم منفک‌اند و تکاليف و اختياراتشان از هم جداست، يک عامل هماهنگ‌کننده و بازدارنده از بحران نیز پيش‏بيني شده است که بر هر سه قوه اشراف دارد. 🔅ولي فقيه، مسئول هيچ‌يک از قوا نيست؛ اما مسئولان قوا «مشروعيت» خود را از او مي‌گيرند و تا نصب وي نباشد، آنها «حق» اِعمال‌نظر ندارند. اين امر سبب شده است كه عامل وحدت‌بخشي در نظام جمهوري اسلامي شكل گيرد. در عمل نیز ديديم که رهبري چه نقش مهمي در اين زمينه ايفا، و از تنش‌هاي شديد میان مسئولان قواي مختلف جلوگيري کرده، و اجازه نداده است که اختلافات دروني به بحران بدل شود. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 411 @sameir
🏝سردار دلها؛ : 🔹برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. @sameir
🏝جلوه‌هایی‌ازکارآمدی‌نظام‌جمهوری‌اسلامی در پرتو ولایت فقیه 🏝 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻4. جمهوري اسلامي؛ نظامي منسجم و متحد 🔸ب) انسجام مردم و آحاد جامعه: دشمن همواره در تلاش بود تا با اشاعۀ اندیشه‌های فرقه‌گرايانه و نژادپرستانه، ميان گروه‌هاي مختلف جامعه شکاف اندازد؛ اما وجود رهبر آگاه و مدبر مانع تحقق آمال و ايده‌هاي او شد. در زمان امام خميني رحمه الله ، به‌ويژه در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي، دشمن براي تفرقه انداختن ميان قوميت‌هاي مختلف، تلاش‌هاي گسترده‌اي کرد؛ اما درنهايت، با فرمايش‌ها و رهبري‌هاي مدبرانۀ امام خمینی رحمه الله ، اين نقشه‌ها نقش بر آب مي‌شد و استعمارگران ناکام مي‌ماندند. 🔅دليل اصلی ناکامي‌هاي دشمن در ايجاد اختلافات اين بود که بیشتر مردم ايران، از هر قوم و دسته‌اي، کلام امام رحمه الله را «حجت» مي‌دانستند و سخنان ايشان را نه‌تنها به‌عنوان رهبر سياسي مي‌پذيرفتند، بلکه اطاعت از او را «وظيفۀ ديني» خود می‌شمردند. اين پشتوانة اعتقادات ديني مردم بود که کار را بر دشمنان نظام سخت مي‌کرد. اين اعتقاد که ولي فقيه، جانشين امام زمان عجل الله تعالي فرج الشرف است و اطاعت از او همچون اطاعت از آن حضرت واجب است، سبب مي‌شد که مردم ايشان را محور حرکت و مسير خود قرار دهند. 🔅اگر نظام جمهوري اسلامي ايران را با دیگر کشورهاي اسلامي مقايسه کنیم، به‌روشني درمی‌یابیم که در کشورهايي مجاهدت‌هاي بسیاری صورت گرفت تا حکومت براساس اسلام نهاده شود؛ مثلاً براي شکل‌گيري جمهوري اسلامي پاکستان، مردم آن کشور با انگليس و هند مدت‌ها در جنگ بودند و افراد بسیاری فدا شدند؛ اما درنهايت، استعمارگران، با نفوذ در آن کشور، زمينه‌هاي اختلافات داخلي را تشديد کردند و وضعيتي در آنجا حاکم ساختند تا بتوانند مدت‌هاي مديد از اين آب گل‌آلود ماهي بگيرند. 🔅در افغانستان نيز مجاهدان آن کشور براي رفع سلطة بيگانگان در کشورشان بسیار کوشیدند؛ اما به‌دليل نبود رهبري منسجم و واحد، همچنان درگير مسائل داخلي خويش‌اند. ولی در نظام جمهوري اسلامي چنین اتفاقی نیفتاد؛ زیرا در اينجا نظام مبتني‌بر ولايت فقيه حاکم شد و قداست اين مقام نزد مردم مانع از اين بود که اختلافات آنان جدي شود. درحقيقت در ايران، سخن از وجوب شرعي تبعيت از ولي فقيه بود و تعصبات قومي و قبيله‌اي و حزبي در ميان مردم جايگاهي نیافت. 🔅ازهمين‌رو دشمن تمام توان خود را به كار برده است تا از هر راه ممکن اين جايگاه را تضعيف کند و از اُبهت آن بکاهد. مي‌توان ادعا کرد که هيچ موضوعي به‌اندازۀ ولايت فقيه مورد هجمة دشمنان داخلي و خارجي قرار نگرفته است. گاه اصل ولايت فقيه و گاه شخص ولي فقيه هدف اصلي تهاجم دشمنان است. اين حاکي از آن است که بزرگ‌ترين خطر براي آنها، و بزرگ‌ترين پشتيباني براي نظام جمهوري اسلامي ايران، ولايت فقيه است. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 411 @sameir
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو ولایت فقیه 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻6. عزت و اقتدار رهبری؛ زمينه‌ساز اقتدار نظام جمهوری اسلامی،عدالت و عدالتخواهی 🔅در دوران حاضر، در تمام کشورهاي اسلامي نمي‌توان پديده‌اي همچون انقلاب اسلامي ايران را شناسايي کرد. ما ممکن است به اين ‌دليل كه خود در اين موج حرکت قرار داريم، نتوانيم اهميت و منزلت اين انقلاب را آن‌گونه که بايدوشايد، درک کنيم. از همان آغاز، قدرت‌هاي بزرگ دنيا در مقابل حرکتي که در ايران به رهبري امام خميني رحمه الله آغاز شد، موضع‌گيري کردند و ايستادند. 🔅نظام جمهوري اسلامي هنوز در آغاز کار بود که دشمنانش، در زمان جنگ تحميلي عراق عليه ايران براي تقويت عراق، از هیچ کمکي دريغ نکردند و صدام را واداشتند که هشت سال با ما بجنگد. اين در حالي بود که ما ازیک‌سو، در آغاز مسير حرکت نظام جمهوري اسلامي، ارتشي نداشتيم که خود را در دفاع از کشور آزموده‌ باشد. نيروهاي ديگر نیز هنوز براي اين امر آمادگي نداشتند. 🔅ازسوي‌ديگر، اوضاع داخلي کشور مناسب نبود و هر روز ترورهايي رخ می‌داد. در آن زمان، گروه‌هاي تجزيه‌طلبي تحت عناوين پان‌عربيسم، پان‌ترکيسم، خلق عرب، خلق کرد و خلق ترکمن، از گوشه‌کنار سر برآورده بودند. همچنین، کشور ما در محاصرۀ شديد اقتصادي بود و ما قدرت تأمين ساده‌ترين نيازمندي‌هاي جنگي خود را از خارج نداشتيم. در چنين اوضاعي، خداوند متعال اين مردم را ‌چنان ياري کرد که همة قدرت‌هاي جهاني را مبهوت قدرت و شوکت اين ملت ساخت. 🔅در سايۀ رهبري‌هاي مدبرانۀ امام خمینی رحمه الله و مقام معظم رهبري، روزبه‌روز بر قدرت و شوکت و عظمت اين ملت و نظام افزوده شد و کار به جايي رسيد که خود مردم ايران بر «سرنوشت خويش» حاکم شدند و دست اجانب را تسلط بر اين کشور قطع کردند. البته اين قدرت و شوکت در ساية امدادهاي الهي به‌دست آمده، و شرط «استمرار» آن نیز بهره‌مندي از استعانت‌هاي الهي و تبعيت از ولايت فقيه است. 🔅خطرهایی که متوجه قدرت و عزت مردم ايران بوده، تنها در عرصة خارجي روی نداده است، بلکه دشمن، همواره کوشیده است تا اين قدرت و اقتدار را با بهره‌گيري از مهره‌هاي داخلي خود تضعيف کند. نمونة برجستة اين تلاش‌ها را در فتنة سال 1388 دیدیم. در اين فتنة عظيم، نه يک گروه اقليت بي‌اهميت، بلکه کساني بر آتش فتنه دامن زدند که روزي در همين نظام جمهوري اسلامي، جزو عالي‌ترين مسئولان سياسي کشور بودند و سال‌ها، به‌عنوان يار امام يا سردمدار انقلاب، سرنوشت مردم را در دست داشتند. 🔅طبعاً در گوشه‌کنار اين کشور، چنين کسانی ياراني براي خود فراهم کرده‌اند تا در زمان مناسب از آنها سوءاستفاده کنند. ازاین‌رو در اين فتنه، نظام با حرکتي روبه‌رو شد که در رأس آن شخصيت‌هايي قرار داشتند که مورد حمايت احزاب رسمي کشور بودند. اين فتنه با اين وسعت، از سال‌ها پيش طراحي شده، و دشمن خارجي در طول اين مدت کوشیده بود تا زمينه‌هاي داخلي ساقط‌کردن نظام جمهوري اسلامي را فراهم کند. 🔅بديهي است که خطر اين فتنه بيش از خطر جنگ تحميلي است؛ زيرا در جنگ تحميلي با دشمنی مشترک روبه‌رو بوديم و کسي نمي‌توانست دراين‌باره ترديد ايجاد کند؛ اما وقتي در داخل کشور فتنه‌اي درمی‌گیرد، آن‌هم به‌دست کساني که انتظار مي‌رود از وفادارترين عناصر به اسلام و انقلاب و امام باشند، ترديد در دل‌ها لانه می‌کند. بنابراین خطر اين فتنه، به‌مراتب از خطر صدام و صداميان مهم‌تر بود و عملاً تمام فتنه‌گران در يک خط قرار گرفتند و آن مقابله با ولايت فقيه بود؛ اما چنين فتنۀ عظيمي، با درايت و مديريت مقام معظم رهبري، راه به جايي نبرد و ايشان اين کشتي طوفان‌زده را به ساحل رساند. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 414 @sameir
📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در پرتو 📋گفتاری از علامه یزدی 🔻9. جمهوري اسلامي؛ الگوی مسلمانان و مستضعفان جهان 🔅تحقق انقلاب اسلامي در ايران، موجب سرفرازي و عزتمندي کشور ايران در سراسر جهان و سربلندي امت مسلمان دربرابر طاغوت‌ها و مستکبران دنيا شد. همين کافي بود تا نظام جمهوري اسلامي مورد توجه و عنايت بخش عظيمي از ملل مسلمان و مستضعف جهان قرار گيرد. 🔅 امروزه، به‌برکت انقلاب ما، در کشورهايي مانند مصر و تونس و ليبي، گرايش به تحقق آرمان‌هاي الهي در جامعه تقويت شده است. 📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 416
🏝 🏝 ۱ فصل‌اول ⏪ معنای ولایت ❇️ ولایت یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند و در هم تنیدگی. ❇️ پیوند ولایت- که یک پدیده سیاسی اجتماعی و یک حادثه تعیین کننده برای زندگی است- با تلاش، با حرکت، با هجرت، با درکنار هم بودن و باهم کارکردن حاصل می شود. ❇️ اسلام حکومت را با تعبیر ولایت بیان می کند و شخصی را که در راس حکومت قرار دارد به عنوان والی، ولی، مولی معرفی می کند. معنای آن این است که در نظام سیاسی اسلام، آن کسی که در راس قدرت قرار دارد و آن کسانی که قدرت حکومت بر آنها در اختیار اوست، ارتباط و اتصال و پیوستگی جدایی ناپذیری از هم دارند. صفحات 3⃣ و 4⃣ و 5⃣ ⏺ ادامه دارد... @Gh63_VelayatFagih
🏝 🏝 ۲ فصل‌اول ⏪ معنای ولایت ❇️ حکومت در اسلام، حکومت ولایی است و ولایت یعنی حکومت که با این تعبیر لطیف و متناسب و باشخصیت و شرافت انسان بیان شده است. در اسلام افراد جامعه در حساب سیاسی اسلام به حساب می آیند، در واقع همه چیز مردمند. مردم هستند که شخصیت و خواست و مصالح آنها در نظام سیاسی اسلام به حساب می آید. ❇️ ولایت یعنی حکومتی که در آن، ارتباطات حاکم با مردم، ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبت آمیز است؛ مردم به او متصل و پیوسته اند. صفحات 6⃣ و 7⃣ ⏺ ادامه دارد... @Gh63_soldier_VelayatFagih