eitaa logo
قهرمان من
754 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
757 ویدیو
0 فایل
🇮🇷یه کانال خاص با اعضای خاصتر ✅هدف معرفی شهدا، سبک زندگیشان، کرامات خاص و.. ✅سرگرمی مذهبی، تربیتی و پرورشی اجرای پویش های مذهبی و اهدا جوایز لینک کانال🤝👇 https://eitaa.com/joinchat/2889941063Cdb10755b04
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که وصیت کرده بود که جنازه اون رو با قفل و زنجیر خاک کنن در خط آخر وصیت نامه خود نوشت: در ضمن وصیت می کنم که زنجیرهایی را که خریده ام بدست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید... ادامه مطلب در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو
شهید غلامحسین خزاعی در خط آخر وصیت نامه خود نوشت: در ضمن وصیت می کنم که زنجیرهایی را که خریده ام بدست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید... برادر شهید، مامور اجرای این وصیت شد. چاو می گوید: زنجیرها معمولی بود. تقریبا دو متر طول داشت. ساعت 9 شب زنجیر را برداشتم و با چند نفر از دوستانش به ستاد معراج رفتیم. شهدا را برای تشییع آماده کرده بودند. تابوت را آوردند و آن را باز کردند. با آرامش خوابیده بود. از دوستا نخواهش کردم وصیت را اجرا کنند اما هیچ کدام قبول نکردند. صورت حسین را بوسیدم. زنجیر را زیر دست و پایش انداختم و با نخ کاموا حلقه را گره زدم. باز هم صورت او را بوسیدم. به این ترتیب به وصیت عمل کردم. برادر شهید ادامه می دهد: یکی از دوستانش از شهرستان تماس گرفت و گفت: حسین با استناد به آیه 49 سوره ابراهیم که می فرماید:«روز قیامت مجرمین را در حالی که دست و پایشان در زنجیر بسته است، محشور می کنند.» دوست داشت روز محشر با دست و پای بسته در زنجیر حاضر بشود تا لطف الهی شامل حالش بشود. حاج قاسم سلیمانی بعد از شهادت غلامحسین رفته بود پیش پدر و مادرش، گفته بود: حسین عاشقی بود که همه عاشقش بودند. حسین عاشق اباعبدالله الحسین علیه السلام بود. برای امام حسین علیه السلام می‌سوخت و با تمام وجود اشک می‌ریخت. از روی سوز و از روی اعتقاد اشک می‌ریخت و وقتی دعا می‌خواند و قبل از همه و بیشتر از همه، خودش گریه می‌کرد. ، 22 بهمن 1364 به شهادت رسید و مزار این شهید عزیز در گلزار شهدای کرمان قرار دارد
خاطره ای که در ادامه می خوانید، نمونه ای از خاطرات درج شده در کتاب «زنجیرها» ست... برگردیم از منطقه‌ی عملیاتی خیبر، همراهم آمد اهواز، تا به خانواده‌اش تلفن بزند. همین که جلوی مخابرات ایستادم، نگاهی به خیابان انداخت و گفت: پشیمون شدم، برگردیم. نمی‌دانستم برای حرفش چه دلیلی دارد،‌ برای همین قبل از حرکت نگاهی به اطراف انداختم. دلیل برگشتنش را فهمیدم؛ چند زن بدحجاب، گوشه‌ی خیابان.
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دوربین مخفی امام‌رضا در زِندان 🔰 به زِندانی که هیچ کَس و کاری نداره میگن: یک نفر ضامنت شده. 👈 زندانی با تعجب جواب میده: من که هیچ کَسیو ندارم 😭😭 ------------------------------------------ مطالب بیشتر درباره شهدا در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو
عاملین امنیت این کشور به رسم شکل ------------------------------------------ مطالب بیشتر درباره شهدا در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو
🔴استوری آزاده آل ایوب(خاله نرگس) حتی اگر ایرانی نبودم بازهم بهت می‌بالیدم حامی مجریان و بازیگران انقلابی باشیم ------------------------------------------ مطالب بیشتر درباره شهدا در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو
مظلوم ترین مادر شهید ایران 😭 واقعیتی تلخ از شهادت فرزندش😭 شجاعت و صبر عجیب یک مادر😭 ادامه مطلب در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو
🛑 مادر شهید میگفت : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم برام تعجب بود که یک مادر شهید خودش این حرف رو بزند پرسیدم : منظورتون چیه حاج خانم 🔻 مادر شهید گفت: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر آمد مرخصی و به ما در مزرعه کمک میکرد. 🔻 کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، به او گفتند به خمینی توهین کن ولی یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند به خمینی توهین کن. گفتم هیچ وقت چنین کاری نمیکنم. 🔻 گفتند: بچه ات را میکشیم. ؛بازهم قبول نکردم. 🔻پسرم یوسف رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند 🔻 گفتند: به خمینی توهین کن؛ بازهم گفتم: نه 🔻 گفتند: کاری میکنیم که از غصه دِق کنی. من رو با جنازه تکه پاره شده یوسفم کردند در یک اتاق و در رو قفل کردند ؛ با جنازه پسرم تنها بودم. 🔻بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی. گفتم : من مادرم، با من این کار را نکنید، من طاقت ندارم روی صورت یوسفم خاک بریزم. گفتند: اگه این کار رو نکنی دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم 🔻شروع کردم با دستان خودم برای پسرم قبر درست کردن، هر مشت خاک که برمیداشتم با گریه میگفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری... انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. 🛑 قبر که آماده شد گفتند خودت باید خاکش کنی. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم،گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. ادامه مطلب در پست بعدی..
نگاهم به جنازه اش که افتاد باز دلم گرفت، آخه نه نمازی بر جنازه خوانده شد ، نه تشییعی شد، نه کسی بود دلداریم بدهد 🔻فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو... 🔻کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔻 به راستی مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) ایستادند ما چه قدر پای ارزش هایمان ایستاده ایم 🕊🌹 ✍حالا میدونی از چه قماشی بوده؟!
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع کلیپ عکس شهدا رو توی مدرسه جمع کردن بودند یکی از اون شهدا که عکسش رو جمع کردند 3 شب متوالی میاد به خواب یکی از عوامل مدرسه و بقیه ماجرا رو خودتون ببینید. شهدا حواسشون به تمامی رفتارهای ما هست😭😭😭 ------------------------------------------ مطالب بیشتر درباره شهدا در کانال 👈👈👈 قهرمان من 👉👉👉 بزن رو اسم کانال و عضو شو