eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
113 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
607 ویدیو
197 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
━━━━💠🌸💠━━━━ غم صیقل خداست، خدایا ز ما مگیر این جوهر جلی که جلا می‌دهد به دل ━━━━💠🌸💠━━━━
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔺من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم 🔻 همه بنده ام خدایا به تو می رسد خدایی 🎙 استاد شهریار ‌ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر ‌‌‌_ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
غمخوارم و غمخوار ندارم یارِ هـمـــه‌ام، یار ندارم بر دوش نِهم بارِ غمِ دل یک دلبر و دلدار ندارم دردِ همگان بر دل زارم مـرهـم به دل زار ندارم همراه و پرستارم و لیکن هـمـراه و پرســتار ندارم دل، سنگِ صبورِ دلِ مردم خود مـحـرمِ اســرار ندارم قلبم به غمِ خلق، گرفتار یک قلبِ گرفـتار ندارم ۱۴٠۳/٠۱/۱۴ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
animation.gif
1.62M
یک همدم و همنفس ندارم می‌مـیرم و هیـچ کس ندارم گویند بگـیر دامـنِ وصــل می‌خواهم و دسترس ندارم دارم هـوس و نمی‌دهد دست آن نیست که این هوس ندارم گفتی گله‌ای ز ما نداری دارم گله از تو پس ندارم وحشی نروم به خواب راحت تا تکیه به خار و خس ندارم 🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌ ••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡•• ‌ ❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• 🌼 وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ 🌷 و بر خداى عزيز مهربان توكل كن. 📖 سوره مبارکه الشعراء آیه۲۱۷
در خلـــــقت خــــــــــداوند هیـــــچ گونه اشتباهی وجود ندارد، همـه‌ی اسرار و همه‌ی رنج ها فقط در ذهنِ ما شکـــــل می گیرد...
سلام علیکم، صبح بخیر ان شاءالله که همیشه سلامت باشید.🤲
قدم بر دیده‌ی‌من می‌گذاری دلم را با نگاهـت می‌فشـاری 🌱
دلتنگ توام... ای تو غافل ز پریشانیِ احوالِ دلم دوست دارم که تو را تا ابد از دور تماشا کنم و غرق در جلوه‌ی جانانه‌ی سرریزِ تو در وهم شوم ای همه بود و نبودم ز وجودت سرمست از ازل، عشقِ رخت در دلِ من بوده و هست پس هم‌آوازِ دلم باش که در عمقِ نهان‌خانه‌ی خود گاه در ظلمتِ گیسویِ شبت مویه کنان تا دمِ صبحِ رخت، داد و هواری بزنم... 🌧 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
باده‌ی نابی شدی در جام مدهوشِ خیال مستیِ پی در پیِ جانی و هم‌دوشِ خیال پیش‌ِمن‌هستی و از دیده‌نهانی
سنگ فیروزه کجا و بختِ پیروزِ لبت؟ سرخیِ لعلت غمم برده ز دمنوشِ خیال پی‌نوشت: هنگام سرایش این غزل، تمرکز کافی نداشتم که سنگ‌های و از قلم افتاده بود!... ✨