eitaa logo
شعرهای قاسم صرافان
1هزار دنبال‌کننده
130 عکس
112 ویدیو
0 فایل
شعر، شعرآیینی، شعرعاشقانه، ترانه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاسم صرافان
EMAM HASAN - Dast_e_Karim.mp3
11.08M
قطعه پیشکش به محضر کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام ❤️ کاری از: گروه هم آوایی شعر : آهنگسازی و تنظیم : سرپرست گروه: @GhasemSarafan
متن شعر 👇👇👇👇👇👇👇👇
پیچیده در این کوچه‌ها عطر عبایت همراه با نجوای زیبای دعایت با نان و خرما مي‌رسي، من هم يتيمم اما نه خرما، مست دستان کريمم مي‌زد به پايت بوسه لب‌هاي مدينه اي خوش به حال نيمه شب‌هاي مدينه دیدم هوای چشمهایت کوثری بود بر شانه‌ات شال شکوه حیدری بود ای آسمانها، محو صحن خاکی تو! قلب زمین، غرق دل افلاکی تو عطرت، دل از من برده بود و می‌نوشتم: سرمست آقاي جوانان بهشتم دیدم که عالم غرق ذکر «یا حسن» شد باران هم آوا با هوای قلب من شد شوق دلم را، شور چشمانت، غزل کرد نامت، مرا سرمست عهدی در ازل کرد من در زمان آواره‌ی آن لحظه هستم، آن دم که دستان تو «قاسم» را بغل کرد روح تو را از نور زهرا آفريدند از اسم تو اسماء حسنا آفريدند نامِ حسن، يعني تمام حُسن دنيا حالا من و دست کريم آل طاها در دستهايت ياکريمان لانه دارند وقت قنوتت قدسيان پيمانه دارند ای آسمانها، محو صحن خاکی تو! قلب زمین، غرق دل افلاکی تو عطرت، دل از من برده بود و می‌نوشتم: سرمست آقاي جوانان بهشتم @GhasemSarafan
عشق جاری ست، نه! جا ماندنِ ما، عشق نبود @GhasemSarafan
در رثای سلام الله علیها: قرار بود بيايي کبوترش باشي دوباره آينه‌اي در برابرش باشي نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي ميان راه، پرستوي پرپرش باشي مدينه، شهر غريبي براي فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشي به قم رسيدي و گم کرد دست و پايش را چو ديد، آمده‌اي سايه‌ي سرش باشي اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا هميشه، تو ياس معطرش باشي خدا، تو را به دل تشنه‌ی زمین بخشيد که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشي که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی کجاست شیردلی؟ کو یلی، شبیه علی؟ که چون تو فاطمه‌ای یار و همسرش باشی کرامتت، همه را ياد او مي‌اندازد به تو چقدر مي‌آيد، که خواهرش باشي رسول گفت: که در طوس، پاره‌ی تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌هاي آخرش باشي نخواست باز امامي، کنار خواهر خود ... نخواست زينبِ يک شام ديگرش باشی @GhasemSarafan
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ بر سر درِ تاریخی از غیرت ایرانی نامی است که می‌ماند، نام تو سلیمانی! ضمن عرض تسلیت شهادت سردار آسمانی، شهید ، دوستان شاعر اشعار و سروده‌های خودتون رو در هر قالبی (دوبیتی ، رباعی ، غزل ، سرود و ترانه و...) به آدرس: @sardar_asemani در پیام رسان ایتا ،سروش، بله و تلگرام ارسال نمایند. از سروده‌های منتخب جهت تولید سرود و نماهنگ و همچنین چاپ در مجموعه‌ای به همین نام استفاده خواهد شد. همچنین در شب شعر جهت شعرخوانی از عزیزان شاعر دعوت به عمل خواهد آمد. بی‌زحمت در گروه‌ها اطلاع‌رسانی بفرمایید
پویش شعری #سردار_آسمانی: از شاعران عزیز دعوت می‌شود سروده‌های خود را با موضوع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، (جهت چاپ، تولید نماهنگ و حضور در شب شعر)، تا سه‌شنبه ۱۷ دی، در قالبهای متنوع، به شناسه: @sardar_asemani در پیام‌رسان‌‌ها ارسال نمایند.
خوش به حال دل بارانی کرمانی‌ها خاکشان با تو شده قبله‌‌ی ایرانی‌ها این مزاری‌ست که در عشق نشان خواهد شد "که زیارتگه رندان جهان خواهد شد" #قاسم_صرافان @GhasemSarafan
32.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ #قصه_عشق به مناسبت ایام فاطمیه 🎙گروه سرود: #ندای_ثامن 🔶سرپرست گروه: عرفان جوادی 📽کارگردان: وحید امینی 📝شاعر: قاسم صرافان 🎼آهنگسازوتنظیم کننده: احسان جوادی @GhasemSarafan
تقدیم به آستان حضرت : صدای ذکر تو، شب را فرشته باران کرد حضور تو، لب «شیراز» را غزل‌خوان کرد «کرم نما و فرود آ که خانه، خانه‌ی توست» بیا که چشم تو، این شهر را چراغان کرد چه اشک‌ها که ضریحت به گونه‌ها جاری، چه دردها که خداوند، با تو درمان کرد چه لحظه‌ها که نگاه تو، جان حافظ را به جرعه‌ای غزل، از جام غیب مهمان کرد چراغ قلب تو، تفسیر صبح صادق بود عجیب نیست که شب را چنین هراسان کرد چه کرده نور تو با شب؟ که دست خونریزش رواق و صحن تو را هم گلوله‌باران کرد شهید راه رضایی، شهید صحن توایم تو را، خدای تو، شاهِ چراغ ایران کرد به قلب تو، غم دوری ست از برادر و آه! فراق خواهرت، این داغ را دوچندان کرد سفر، اگر چه چنین ناتمام ماند، ولی صدای پای تو، شیراز را خراسان کرد کانال اشعار: @GhasemSarafan
در دین‌شان، عشق علی شرک است، سوزاندن اطفال، توحیدست رحمان کجا؟ شیطان بی‌رحمی است، ربی که وهّابی پرستیده‌ست انگار از آیات قرآنش، از آن خدای مثل شیطانش از سیره و سبک بزرگانش!! جز فتنه و آتش، نفهمیده‌ست مفت است پیش مفتی‌اش جان‌ها، فتوای کشتار مسلمان‌ها شیخی که رحمت را، ولایت را، از معنی آیات دزدیده‌ست سر می‌بُرد، از هر که سر خم کرد، بر آستان عشقِ وجه الله سر را ولی مثل سگان هر روز، بر چکمه‌ی ارباب ساییده‌ست قرآنِ روی نیزه را خوانده‌ست، سرمستِ تیر حرمله مانده‌ست با «هند»، مشروب و جگر خورده‌ست، با شامیان، تا صبح رقصیده‌ست در این جهانی که عمو سامش، دم می‌زند از صلح، معلوم است خدمتگزار «لات» هم خود را، خدمتگزار کعبه نامیده‌ست هی چنگ می‌اندازد و انگار با کودکان هم بر سرِ جنگ است این گرگ اگر وحشی‌تر از پیش است، یعنی که بیش از پیش ترسیده‌ست موجی خروشان از عدن آمد، بوی خوش عشق از یمن آمد امروز اویسی کز قَرَن آمد، مانند سلمان، سر تراشیده‌ست مستضعفان و صالحان بی‌شک، میراث داران زمین هستند بگذار این شب بگذرد، فردا از آنِ فرزندان خورشید است کانال اشعار: @GhasemSarafan
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی @GhasemSarafan